تقابل دوگانگی ارتقاء/تنزلِ هویت در مجموعه های باارزش شهری در چارچوب رویکرد آمایش، نمونه میدان شهدا مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه با بهره گیری از شیوه های استدلال قیاسی و استقرایی، ویژگیهای «رویکرد آمایشی» در محدوده ذهای دارای عناصرِ فعالِ باارزشِ هویتی بررسی می شود. درمواجهه با عناصر هویتی، رویکرد آمایشی، با تکیه بر چهاربعد؛ الگوی تجمع، کارکرد(عاریتی،غیرعاریتی و فاقدکارکرد)، کلی نگری(جایگاه عنصر در هویت بخشی به شهر) و جزئی نگری(توجه به ابعادکالبدی) به دنبال ارتقای وضعیت محدوده و اثرگذاری آن، با هدف هم آوایی و انسجام مجموعه عناصر با یکدیگر است. محدوده میدان شهدا در شهرمشهد بعنوان مجموعه ای باعناصر هویتی متعدد؛ازجمله دبیرستان شریعتی (قدیمی ترین مرکزآموزشی مدرن مشهد)؛ در شرایط فعلی، وضعیت مناسبی از نظر کیفیت زندگی ندارد. بنابراین وجه اثرگذاری آن درقالب مجموعه ای باارزش در ارتقای هویت شهر مشهد کاهش یافته است. این درحالیست که رویکرد طرح جامع مشهد، تاکید بر ارتقای هویت و کاهش تراکم این محدوده است. نتایج این بررسی، بیانگر نقش «کارکرد عناصر یاد شده» در شکل گیری وضعیت نابسامان آن است. به شکل خاص، استفاده از شیوه استدلالیِ استقراء و بهره گیری از مدلهای مسافت استاندارد و تحلیل شبکه از جابجایی470دانش آموز دبیرستان شریعتی، نشان داد که روزانه 3800کیلومتر سفر در شهر در پهنه ای به شعاع 6کیلومتر(بیش از3برابر میزان استاندارد) تولید می شود. این مطالعه روشن ساخت تداومِ «کارکردِ عناصر» از یکسو سبب ارتقای هویت و ازدیگرسو شلوغی محدوده وکاهش کیفیت محیط را موجب شده است. رویکرد آمایشی با تکیه بر ابعاد یادشده، با هدف دستیابی به انسجام، در ارتباط با «کارکرد عناصر»، ملاک را در تعادل قرار می دهد. بگونه ای که در سایه آن خواهد توانست علاوه بر حفظ کارکرد، از طریق مدیریت آن، کاهش تراکم و افزایش کیفیت محیط را به دنبال داشته باشد.