مطالب مرتبط با کلیدواژه

زنان وابسته


۱.

اثربخشی درمان تلفیقی تحلیل تبادلی و ذهن آگاهی بر سازگاری زناشویی زنان دارای وابستگی بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان تلفیقی تحلیل تبادلی و ذهن آگاهی سازگاری زناشویی وابستگی بین فردی زنان وابسته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۳ تعداد دانلود : ۵۵۳
با توجه به تأثیرات منفی وابستگی بین فردی بر کیفیت زناشویی زوج ها، مطالعه ی حاضر به منظور بررسی تأثیر درمان تلفیقی تحلیل تبادلی و ذهن آگاهی بر سازگاری زناشویی زنان دارای وابستگی بین فردی انجام گرفته است. در این پژوهش از روش پژوهش مورد منفرد از نوع طرح خط پایه ی چندگانه برای آزمودنی های مختلف استفاده شد. جامعه ی آماری این پژوهش، شامل کلیه ی زنان دارای وابستگی بین فردی  بود که به دلیل مشکلات زناشویی به مراکز مشاوره ی شهر فلاورجان مراجعه نموده بودند. نمونه ی مورد پژوهش شامل سه زن دارای وابستگی بین فردی بالا بود که به شیوه ی نمونه گیری هدفمند با استفاده از پرسش نامه ی وابستگی بین فردی  (Hirschfield, 1977) و مصاحبه ی تشخیصی انتخاب شدند. مداخله شامل 14 جلسه (90 الی120 دقیقه ای) براساس درمان تلفیقی تحلیل تبادلی و ذهن آگاهی بود. سازگاری زناشویی شرکت کنندگان به وسیله ی مقیاس تجدیدنظر شده ی سازگاری زناشویی (1995  Busby,)  در خط پایه (3 تا 5 بار)، جلسات مداخله (4بار) و پیگیری (3بار) اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله ی تحلیل دیداری نمودارها و شاخص های آمار توصیفی انجام شد. نتایج حاصل از شاخص های روند، ثبات، حداکثر درصد بهبودی، اندازه اثر و ناهمپوشی داده های بین دو موقعیت مجاور نشان داد که درمان تلفیقی تحلیل تبادلی و ذهن آگاهی بر افزایش سازگاری زناشویی هرسه شرکت کننده درپژوهش مؤثر بوده است. در مجموع این نتایج حاکی از آن است که درمان تلفیقی تحلیل تبادلی و ذهن آگاهی می تواند به منظور ارتقای کیفیت زناشویی زنان وابسته مورد استفاده ی متخصصان قرارگیرد.
۲.

مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی بر اساس دو رویکرد واقعیت درمانی و طرحواره درمانی بر تمایزیافتگی خود در زنان وابسته(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۳۵
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی دو رویکرد واقعیت درمانی و طرحواره درمانی بر تمایزیافتگی خود در زنان وابسته بود. روش: طرح تحقیق کاربندی بالینی کنترل شده انتخاب شد. از میان جامعه آماری زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره مشهد در سال 1400 با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 24 زن وابسته انتخاب شدند و به صورت تصادفی، در سه گروه طرحواره درمانی، واقعیت درمانی و گروه کنترل قرار گرفتند. دو گروه آزمایشی، مداخلاتی مبنی بر 8 جلسه 90 دقیقه ای به مدت 1 ماه دریافت کردند، درحالی که گروه کنترل در لیست انتظار باقی ماند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه تمایزیافتگی اسکورن و فریدلندر و پرسشنامه وابستگی به دیگران استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چند متغیره و تک متغیری استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو رویکرد درمانی در مرحله پس آزمون بر تمایزیافتگی خود تأثیر مثبت و معناداری داشته اند. مطابق مقایسه تطبیقی بین دو مشاوره گروهی، طرحواره درمانی، اثربخشی بیشتری از واقعیت درمانی بر تمایزیافتگی داشته است. همچنین، استفاده از این رویکردها تأثیر معناداری بر گسلش عاطفی نداشته است. نتیجه گیری: واقعیت درمانی به دلیل تأکید بر مسئولیت پذیری، و طرحواره درمانی به جهت شناسایی ریشه های مشکلات و ایجاد خودمختاری، هر دو باعث بهبود تمایزیافتگی خود در زنان وابسته می گردند.