بررسی پیش فرض ها و لوازم اعتقاد به دین «متن محور» و دین «شخص محور» (با تأکید بر اسلام و مسیحیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفاوت دیدگاه اسلام و مسیحیت نسبت به ماهیت وحی و پیامبر باعث تمایز آشکاری بین این دو دین وحیانی شده است. وحی در منابع اسلامی از مقوله قول و گفتار است و متکلمان مسلمان بر این باوراند که خداوند برای «ارتباط با بشر»، با او سخن می گوید و خود را به واسطه زبانی که برای بشر قابل فهم است، آشکار می سازد، اما مسیحیت رایج «وحی» را از مقوله فعل و یک واقعه می داند و معتقد است که خدا برای «ارتباط با بشر» در قالب یک شخص انسانی تجسد پیدا می کند. مرکز ثقل نازله الاهی در اسلام، قرآن و در مسیحیت، شخص مسیح است. بر اساس این دو نگاه متفاوت به وحی، اسلام را دین «متن محور» و مسیحیت را دین «شخص محور» می نامیم. پرسشی که در این جا مطرح می شود این است که آیا این دو نگاه متفاوت به وحی - به لحاظ قوت استدلال - در یک سطح هستند؟ برای پاسخ به این پرسش لازم است تا ابتدا پیش فرض های هر دیدگاه بررسی شود و پس از آن به مقایسه میزان استدلال پذیری آن ها پرداخت و سپس لازم است لوازم هردو دیدگاه را - در حوزه های مختلف مانند کلام، نوع دینداری و علومی که پیرامون هر کدام شکل می گیرد - ارزیابی کرد.