اما این کجا و آن کجا نقدی بر تلفیق عرفان دینی با باطن گرایی جدید
منبع:
کتاب نقد ۱۳۸۴ شماره ۳۵
حوزه های تخصصی:
گرایش چشمگیر جهان غرب به امور درونی و تواناییهای باطنی انسان و پیدایش صدها فرقه کوچک و بزرگ در این راستا، اندیشمندان غرب را با موضوعی بسیار مهم، جدید و فراگیر روبهرو ساخته است. دنیای غرب پس از قرنها توجه به عقلانیت ابزاری محض، ابتهاجات مادی و زندگی ماشینی اکنون موج بزرگی از باطنگرایی را در درون خویش احساس میکند که برای مهار آن، باید آن را بشناسد. حرکت این موج مواج به سمت شرق اسلامی و ورود آن به کیان مسلمانان با بازتابی بسیار متفاوت با آنچه در غرب رخ داده، روبهرو شده است. تعالیم باطنگرایی قدیم و جدید همچون «ذن»، «یوگا»، «مدیتیشن» و ... با استقبال نهچندان گرم مواجه شد. اگرچه گروهی شیفته این تعالیم شدند؛ ولی گروه بسیاری نیز با بیتفاوتی از کنار آن گذشتند و گروهی به مخالفت با آن پرداختند و این همه از آن رو بود که شرق اسلامی، بنیانهای محکمی از عرفان و معارف معنوی اسلامی را در خود داشته و هرگز بر آن پشت نکرده بود. شیفتگی گروهی از مسلمانان به تعالیم وارداتی هم چه بسا به علت کافی نبودن آگاهی ایشان از گنجینه گرانبهای معارف عرفانی باشد که این فقدان هم معلول عدم عرضه عرفان اسلامی به زبان روز است.
اکنون برای رفع ناهمواری موجود در راه پذیرش این تعالیم، گروهی بر آن شدهاند تا بین عرفان اسلامی و تعالیم باطنگرایی امروز دنیای غرب، سازشی پدید آورده و معجونی از این دو فراهم کنند که به مذاق اغلب افراد خوش آید و سبب مقبولیت این تعالیم شود.
این مقاله بر آن است تا ضمن تشریح مهمترین بنیان عرفان اسلامی و باطنگرایی غربی، امکان پیدایش هرگونه تلفیقی بین این دو را نفی کند.