علی زینالی عظیمی

علی زینالی عظیمی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱ مورد از کل ۱ مورد.
۱.

ارزیابی اثرات دلبستگی به مکان در ارتقاء کیفیت زندگی ساکنان شهر مهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محیط ادراک دلبستگی به مکان کیفیت زندگی مهاباد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۵
پیشینه و هدف: مطالعات متعددی دلبستگی به مکان را به عنوان عاملی مؤثر بر تجربه زیسته و کیفیت زندگی در محیط های شهری بررسی کرده اند. این مطالعات بیشتر بر شناسایی مؤلفه های دلبستگی (مانند هویت، وابستگی و تعهد مکانی) و عوامل مؤثر بر آن (نظیر تعاملات اجتماعی و ویژگی های محیطی) تمرکز داشته اند. با این حال، اغلب این پژوهش ها به صورت نظری یا در مقیاس های کلی انجام شده اند و بررسی های تجربی که به صورت مشخص رابطه دلبستگی مکانی با کیفیت زندگی را در بافت های شهری خاص تحلیل کرده باشند، محدودند. به ویژه در شهرهای کوچک و متوسط با زمینه های فرهنگی خاص مانند مهاباد، این ارتباط کمتر به صورت داده محور مطالعه شده است. از این رو، خلأ پژوهشی مشخصی در تحلیل تأثیر دلبستگی به مکان بر کیفیت زندگی در چنین بافت هایی وجود دارد. مسئله اصلی پژوهش حاضر، تبیین نحوه اثرگذاری دلبستگی مکانی بر ابعاد مختلف کیفیت زندگی در شهر مهاباد است. هدف این تحقیق، ارزیابی تجربی این رابطه و شناسایی مؤلفه هایی از دلبستگی است که بیشترین نقش را در ارتقاء کیفیت زندگی ساکنان ایفا می کنند. روش شناسی: این پژوهش از نوع توصیفی و مبتنی بر پیمایش است و هدف آن کاربردی است؛ زیرا یافته های آن می تواند برای حل مسائل واقعی مورد استفاده قرار گیرد. جامعه آماری شامل ساکنان شهر مهاباد با جمعیتی بالغ بر 393/168 نفر است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 383 نفر تعیین شد. داده ها از طریق مصاحبه های عمیق و پرسش نامه گردآوری شدند. پرسش نامه بر اساس طیف لیکرت 5 درجه ای طراحی شده و روایی آن از طریق نظرات خبرگان تأیید شده است. پایایی پرسش نامه نیز با استفاده از ضریب پایایی ترکیبی سنجیده شد که مقدار آن بالاتر از 0.7 بوده و نشان دهنده پایایی بالا است. برای تحلیل داده ها، ابتدا نرمال بودن داده ها با آزمون کولموگروف-اسمیرنوف بررسی شد و پس از تأیید نرمال بودن، از همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم استفاده شد. تمامی تحلیل ها با نرم افزارهای SPSS و Amos انجام گرفت. یافته ها و بحث: تحلیل عاملی مرتبه دوم نشان داد که تمامی عوامل مرتبط با دلبستگی به مکان دارای بار عاملی بالاتر از 4/0 هستند و در سطح اطمینان 95 درصد معنادارند. در میان ابعاد مختلف، بعد اجتماعی-فرهنگی بیشترین تأثیر را بر دلبستگی به مکان در ارتباط با کیفیت زندگی شهری در مهاباد دارد. پس از آن، بعد محیطی-فضایی و سپس بعد ادراکی-شناختی در رتبه های بعدی قرار دارند. در میان زیرشاخص های عوامل اجتماعی-فرهنگی، تعاملات اجتماعی بیشترین تأثیر را داشته و مشارکت کمترین تأثیر را نشان داده است؛ بنابراین لازم است برای بهبود کیفیت زندگی شهری توجه بیشتری به شاخص مشارکت شود. در بُعد محیطی-فضایی، دسترسی پذیری بیشترین و فرم کالبدی کمترین تأثیر را داشته است. در بُعد ادراکی-شناختی نیز، هویت بیشترین و خوانایی کمترین تأثیر را داشته اند. بنابراین، شاخص های خوانایی و مشارکت نیازمند توجه بیشتر برای ارتقای کیفیت زندگی شهری هستند. مدل ساختاری نهایی نشان داد که بعد اجتماعی-فرهنگی بیشترین نقش را در دلبستگی به مکان و کیفیت زندگی شهری در مهاباد ایفا می کند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد که ابعاد اجتماعی-فرهنگی بیشترین تأثیر را در ایجاد دلبستگی به مکان در ارتباط با بهبود کیفیت زندگی شهری در شهر مهاباد دارند. کمترین تأثیر مربوط به بعد ادراکی-شناختی است. در مجموع، همه ابعاد بررسی شده بر شکل گیری دلبستگی به مکان در راستای بهبود کیفیت زندگی شهری ساکنان مهاباد تأثیرگذارند. بنابراین، ایجاد دلبستگی به مکان در این شهر با چالش هایی در حوزه های اجتماعی-فرهنگی، امنیتی، معنایی، زیبایی شناسی بصری، هویت، فضایی، محیطی و عملکردی مواجه است. توجه ویژه به تعامل انسان با محیط و اولویت بندی تمامی مؤلفه ها می تواند زمینه ساز تقویت دلبستگی به مکان و در نتیجه ارتقای کیفیت زندگی فردی و شهری باشد.  

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان