رابطه دو سوی دانش و قدرت در خلق فضاهای عدالت محور شهری (نمونه موردی: شهر رشت- مقایسه وضع موجود و مطلوب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به نابرابری های اجتماعی و فقدان قدرت در گروهی از مردم، جستجو برای عدالت به یکی از اهداف برنامه ریزی تبدیل شده است. همچنین نادیده انگاشتن نقش قدرت در تدوین مبانی شهر عدالت محور عاملی است که تحقق پذیری رویکردها به شهر عدالت محور را با تردید رو به رو می سازد. بنابراین هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش نظریه دانش-قدرت در خلق فضاهای عدالت محور شهری است. این پژوهش تحقیقی از نوع کاربردی- توسعه ای است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی(مشاهده و پرسش نامه) و همچنین جامعه آماری شامل شهروندان شهر و افراد متخصص و صاحب نظر در امور مسائل شهری می باشد که نمونه گیری از جامعه آماری شهروندان بصورت تصادفی و خبرگان از طریق نمونه گیری گلوله برفی انجام شده است برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است. جهت بررسی جایگاه عدالت فضایی در شهر رشت، مدل پژوهش با استفاده از تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری مورد سنجش قرار گرفت و مقایسه وضعیت موجود و مطلوب با آزمون T تک نمونه ای صورت گرفت. بر اساس چهارچوب مفهومی پژوهش، شاخص های بدست آمده شامل دانش فضایی، هدایت و کنترل و مشارکت می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد برای حرکت اصولی برنامه ریزی ، شناسایی نقش قدرت ها و تأثیر نیروهای اثرگذار در جامعه ضروری است. در واقع شهر عدالت محور چهارچوب قدرت دهنده ای برای بازیگران شهری فراهم می کند تا به واسطه آن کیفیت زندگی بهتری را بهبود بخشند.