هادی معماریان خلیل آباد

هادی معماریان خلیل آباد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

به گزینی محل دفن بهداشتی پسماندهای شهری؛ مطالعه موردی: شهر بردسکن استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محل دفن پسماند ارزیابی چند معیاره (MCE) ارزیابی اثرات محیط زیستی ماتریس لئوپولد ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۳۸
پژوهش حاضر با هدف شناسایی محل مناسب دفن زباله شهر بردسکن واقع در غرب استان خراسان رضوی و نیز بررسی میزان تناسب لندفیل موجود با توان محیط است. به این منظور ابتدا معیارهای محیط زیستی مؤثر بر انتخاب مکان مناسب توسعه لندفیل شناسایی، نقشه سازی و با استفاده از فرآیند AHP وزن دهی شدند. نتایج وزن دهی نشان داد معیارهای زمین شناسی، فاصله از چاه شرب و فاصله از شهر بردسکن به ترتیب با وزن های 173/0 و 172/0 و 124/0 دارای بیشترین میزان اهمیت در شناسایی مناطق مناسب دفن زباله هستند. بعد از اعمال وزن های به دست آمده، مکان یابی محل دفن، با استفاده از ارزیابی چندمعیاره به شیوه WLC انجام گردید. نقشه قابلیت حاصل از WLC، در پنج طبقه شامل قابلیت خیلی کم تا خیلی زیاد طبقه بندی و بر این اساس پهنه های مستعد محل دفن شناسایی شدند. مطابق نتایج، حدود پنج درصد از حوضه از تناسب خیلی زیاد و حدود 32 درصد از سطح منطقه قابلیت زیادی برای توسعه سایت لندفیل برخوردار بودند. همچنین، بررسی انطباق اکولوژیکی لندفیل موجود بر مبنای نقشه تناسب حاصل از اجرای MCE نشان دهنده قرارگیری آن در طبقه خوب هست. در مرحله بعد، به منظور به گزینی محل دفن پسماند، ماتریس لئوپولد ایرانی تهیه و برای هر یک از پهنه ها تکمیل شد. نتایج ارزیابی نشان داد، از میان گزینه های موردبررسی، لندفیل فعلی- با انجام اقدامات اصلاحی- بهترین تناسب را برای دفن پسماند در این حوضه دارد. مجاورت با منابع آبی (آبراهه ها و قنات)، فاصله زیاد از شهر بردسکن، نامناسب بودن خاک منطقه از مهم ترین دلایل حذف سایر پهنه ها بود.
۲.

مدل سازی خطر مکانی پیشروی پهنه های ماسه ای با استفاده از الگوریتم های خبره و هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تکنیک های داده کاوی شبکه عصبی مصنوعی جنگل تصادفی پهنه های ماسه ای سرخس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۸۳
شناسایی پهنه های ماسه ای، ابزار مهمی برای برنامه ریزی در راستای توسعه پایدار به شمار می رود. با توجه به شرایط اقلیمی شهرستان سرخس، پارامترهایی مانند خشک سالی، طوفان های گرد و غبار از یک طرف، توسعه اراضی کشاورزی و تبدیل مراتع به دیم زارهای کم بازده از سوی دیگر سبب پیش روی و توسعه این پهنه ها گردیده است. با توجه به هدف پژوهش، عوامل موثر و پویا مانند پوشش گیاهی، خشک سالی و تعداد روزهای گرد و غبار، به عنوان متغیرهای دینامیک و سایر پارامترهای طبیعی منطقه مانند زمین شناسی، شیب، جهت، پستی و بلندی و خاک به عنوان متغیرهای استاتیک ورودی به مدل انتخاب گردیدند. در مدل سازی از الگوریتم های جنگل تصادفی (RF) و شبکه عصبی پرسپترون (MLP) استفاده شد. برای ساخت مدل ها 8 لایه اطلاعاتی به عنوان متغیر پیش گو و متغیر وجود یا عدم وجود پهنه های ماسه ای بعنوان متغیر هدف تعیین گردید. ارزیابی الگوریتم های مدل سازی با استفاده از منحنی ROC انجام گردید. نتایج نشان داد که الگوریتم RF با سطح زیر منحنی بطور میانگین بیش از 90 درصد عملکرد بهتری نسبت به MLP با سطح زیر منحنی میانگین 75 درصد، داشته است. در رتبه بندی متغیرهای بکار رفته در مدل، متغیر پوشش گیاهی در همه دوره ها در رتبه اول قرار گرفت و پس از آن متغیر SPI در سال های 2000 و 2015 و متغیر DSI در سال های 2005 و 2010 در درجه دوم اهمیت قرار داشتند. در متغیرهای استاتیک استفاده شده در مدل، متغیرهای شیب و جهت از اهمیت کمتری نسبت به سایر متغیرها در همه دوره ها برخوردار و در رتبه پایین تری قرار گرفت.
۳.

ارزیابی توان اکولوژیک واحدهای هیدرولوژیک حوضه های آبخیز به منظور اولویت بندی عملیات اجرایی آبخیزداری. مطالعه موردی: حوضه آبخیز دشت مختاران، بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه پایدار اکولوژی تصمیم گیری چند شاخصه معیاره ای محیط زیستی حوضه آبخیز مختاران شهرستان بیرجند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷ تعداد دانلود : ۱۳۶
توجه به حوضه های آبخیز به عنوان اصلی ترین عامل جهت توسعه پایدار در مباحث مدیریتی حائز اهمیت می باشد. ارزیابی توان اکولوژیکی و اولویت بندی حوضه های آبخیز با توجه به معیارهای مختلف اکولوژیکی، از موارد مهم در برنامه ریزی و مدیریت جامع حوضه های آبخیز می باشد. در این مطالعه، از روش ترکیبی Fuzzy-TOPSIS جهت تصمیم گیری چند شاخصه در حوضه آبخیز دشت مختاران واقع در شهرستان بیرجند استفاده گردید. 13 معیار محیط زیستی شامل کمیت و کیفیت آب زیرزمینی منابع پایین دست و بالادست، شدت سیل خیزی، حفاظت خاک، کمیت آب سطحی، علوفه تولیدی، تبخیر و تعرق پتانسیل، ترکیب گیاهی، فرسایش آبی و بادی، ظرفیت چرا در حوضه مطالعاتی اندازه گیری و حوضه به 3 بلوک ارتفاعات شمالی، جنوبی و دشت حوضه که هر کدام دارای معیار های خاص خود می باشند نیز تقسیم بندی گردید. سپس معیارهای هر بلوک با فرآیند تحلیل سلسله مراتبی وزن دهی و هر یک از 13 معیار محیط زیستی نیز فازی سازی و مشکل اصلی هر زیرحوضه با توجه به مطالعات انجام شده در حوضه تعیین و براساس نوع مشکل، زیرحوضه ها در هر بلوک گروه بندی شدند. براساس روش ارزش گذاری طیف لیکرت، اهمیت نسبی زیرحوضه ها نسبت به هر یک از معیارها به صورت اعداد فازی مثلثی مشخص و ضریب نزدیکی زیرحوضه های هر گروه برآورد و نقشه اولویت بندی عملیات اجرایی آبخیزداری کل حوضه ترسیم گردید. نتایج نشان داد که زیرحوضه های دارای اولویت کم و خیلی کم 05/54 درصد محدوده مورد مطالعه را در برگرفته اند، که بیشتر بر دشت حوضه و ارتفاعات شمالی حوضه منطبق هستند و زیرحوضه های دارای اولویت زیاد و خیلی زیاد 52/39 درصد محدوده مورد مطالعه را در برگرفته اند، که بیشتر بر ارتفاعات شمالی و ارتفاعات جنوبی حوضه و بخش هایی از دشت حوضه منطبق می باشند و همچنین زیرحوضه های دارای اولویت متوسط 42/6 درصد محدوده مورد مطالعه را در برگرفته اند، که بیشتر بر ارتفاعات جنوبی حوضه و دشت حوضه منطبق هستند.
۴.

بررسی تغییرات کاربری اراضی حوضه سد کارده به روش آنالیز شدت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کاربری اراضی پوشش طبقه بندی شدت تغییرات حوضه آبخیز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۶ تعداد دانلود : ۲۸۶
پوشش زمین و کاربری اراضی از مهم ترین عوامل هیدرولوژیکی در حوضه های آبخیز می باشند؛ زیرا در کیفیت و حجم کل رواناب نقش مؤثری دارند. بررسی میزان افزایش، کاهش، انتقال و ثبات بین کاربری ها درک بهتری از نحوه تغییرات پوشش و کاربری اراضی یک منطقه می دهد. این تحقیق تغییرات را در میان کلاس های طبقه بندی شده کاربری اراضی حوضه آبخیز سد کارده (شمال شرق ایران) ارزیابی و شدت آن ها را در سه بعد زمان، طبقه و شدت انتقال تحلیل می کند. با استفاده از تصاویر ماهواره ای و بررسی های میدانی، منطقه مورد مطالعه در سال های 1987، 1998، 2008 و 2016 به پنج طبقه مرتع، زراعت آبی و باغات، زراعت دیم، برون زدگی سنگی بدون پوشش و مناطق مسکونی طبقه بندی شد. تحلیل شدت تغییرات کاربری ها براساس روش ریاضی ابداعی آلدویک و پنتیوس (2012) که شدت های مشاهداتی را با شدت یکنواخت مقایسه می کند، انجام شد. برای هر بازه زمانی، جدول تقاطعی ایجاد شد و شدت تغییرات هر کاربری در سه بعد زمان، طبقه و انتقال بررسی شد. نتایج نشان داد که بیشترین میزان تغییرات کاربری اراضی مربوط به سه کاربری مرتع، زراعت آبی و دیم بوده و در بازه زمانی 1998-1987 رخ داده است، اما شدت این تغییرات در بازه زمانی 2016- 2008 بیشتر بود. در تمامی دوره ها کاربری مرتع به عنوان یک پتانسیل در تبدیل به سایر کاربری ها نقش مؤثر داشته و تغییرات کاربری ها الگوی منظمی نداشتند. در اثر تغییرات شدید و غیراصولی تبدیل کاربری مرتع به اراضی زراعی دیم و آبی و بالعکس، کاربری بدون پوشش 4 درصد افزایش نشان داد. نتایج نشان می دهد که همانند سایر مناطق مشابه در کشورهای درحال توسعه، تغییرات کاربری اراضی با رشد جمعیتی، شرایط اقلیمی و اقتصادی کشور مرتبط است و می تواند بر منابع طبیعی تأثیر مخرب بگذارد.
۵.

مکان گزینی کانون های توسعه عشایری بارویکرد تجهیز و توسعه منابع GIS مطالعه موردی : سامانه قشلاقی آب تلخ سرخس

کلیدواژه‌ها: کانون عشایری سامانه عشایری آب تلخ سرخس سیستم اطلاعات جغرافیایی مکان گزینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷۰ تعداد دانلود : ۴۹۶
با نگاهی جغرافیایی به توزیع مکانی فعالیت و استقرار مکانی _ فضایی جوامع تولیدی در فضای سرزمینی بدون هیچگونه تردیدی جوامع عشایری بعنوان یکی از کانون های تولیدی بویژه از دیدگاه تولید گوشت قرمز و سایر فرآورده های لبنی مطرح می باشند . در فرآیند تحولات اجتماعی _ اقتصادی نظام های بهره برداری در ایران ، جوامع عشایری نیز بالطبع دچار مسائل و مشکلات زیستی شده اند که اغلب با کمبود نیازهای رفاهی نیز همراه است . در راستای تجهیز و توسعه نظام عشایری طرح های متفاوتی در کشور صورت پذیرفته است . یکی از گذاره های مطرح سامان دهی کانون های عشایری است در این طرح همواره مکان مناسب برای تامین نیازهای متفاوت عشایری از نظر اسکان و تقویت بنیان های اقتصادی آنان بایستی مورد توجه قرار گیرد .در این مقاله تلاش شده مکان یابی کانون های عشایری از منظر شاخص ها و مولفه های بنیادی اثرگذار(محیطی_اکولوژیکی،اجتماعی _اقتصادی و فضایی) در زندگی عشایری را براساس مورد پژوهی سامانه قشلاق آب تلخ سرخس با روش اسنادی _ پیمایشی مورد توجه قرار گیرد .کانون مورد مطالعه در یکی از زیست بوم های عشایری شمال خراسان در شهرستان سرخس از استان خراسان رضوی قرار دارد.دراین راستا رویکرد توسعه و تجهیز منابع در پی انست اثبات نماید که سامان پایدار عشایری از یک سو فضای کالبدی مناسب برای زیست و اسکان را فراهم می آورد و از سوی دیگرپایداری نظام اقتصادی عشایر را نیز تضمین می نماید .

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان