آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۲

چکیده

متن

از زمانى که اسلام به عنوان دینى جامع وداراى فرهنگ وتمدن مستقلى در کنار دیگر ادیان بزرگ آسمانى مسیحیت ویهودیت حیات خود را آغاز نمود، جهت دفاع وتبیین اصول اعتقادى خود وارد مباحثات ومناظرات سازنده‏اى با پیروان ادیانى شد که در محیط اجتماعى خود با آنان در ارتباط بودند.
قرآن کریم به عنوان رکنى از ارکان اصلى معرفت دینى مسلمانان اوّلین سنگ بناى برخورد هاى مستدل را با اهل کتاب پایه ریزى کرد وبا ارائه ى چهره صحیحى از حضرت عیسى علیه السّلام که عارى از تحریفات مسیحیان بوده وجایگزینى توحید با تثلیث و...، مواد اصلى گفتگوى بین الأدیان رابا مسیحیت در اختیار موءمنان به شریعت حقّه محمّدى صلى الله علیه و آله و سلم قرار داد.خداوند متعال در آیاتى از قرآن کریم اعتقادات مسیحیت در باره تثلیث وتجسُّد را مطرح کرده وبا نظر توحیدى این گونه افکار را نقد کرده است. در آیاتى از قرآن کریم، افکار انحرافى مسیحیان در عرصه هاى مختلف اعتقادى بیان شده است:
الف: «وآن گاه که خدا به عیسى بن مریم گفت:آیا تو به مردم گفتى که مرا ومادرم را سواى الله به خدایى گیرید؟گفت: به پاکى یاد مى‏کنم تو را. نسزد مرا که چیزى گویم که نه شایسته آن باشم. اگر من چنین گفته باشم تو خود مى‏دانى؛ زیرا به آن چه در ضمیر من مى‏گذرد دانایى ومن از آن چه در ذات تو است بى خبرم؛ زیرا تو داناترین کسان به غیب هستى».(مائده/116)
ب: «آنان که گفتند:«خدا همان مسیح پسر مریم است، کافر شدند».(مائده/17)
ج: «یهود گفتند: «عُزَیْر پسر خداست» ونصارى گفتند:«عیسى پسر خداست»، این سخن که مى‏گویند همانند گفتار کسانى است که پیش از این کافر بودند. خدا بکشدشان. به کجا باز مى‏گردند؟». (توبه/30)
قرآن کریم چون به نفى وردّ خدایى مسیح پرداخت در عالى ترین مضامین توحیدى ذات مقدّس ربوبى را از زاد وولد مبرّا دانسته وبا تأکید بر احدیّت وصمدیّت حق تعالى فرماید:«نه زاییده است ونه زاییده مى‏شود»(توحید/3) ودر آیاتى دیگر جریان واقعى ولادت حضرت عیسى را بازگو مى‏کند وبا گزارش صحیحى ازاین امر به دفع تحریفاتِ واقع در مکتوبات اهل کتاب که پیوندى تنگاتنگ با آموزه هاى تثلیث و... دارد، مى‏پردازد.جریان این مسأله را قرآن به طور مفصّل در آیات ذیل آورده وما به جهت مبنایى بودن این آیات در فتح باب گفتگوى با مسیحیان در آموزه هاى اعتقادى، آیات الهى را در ابتداى بحث خود متذکر مى‏شویم:
الف:«در این کتاب مریم را یاد کن آن گاه که از خاندان خویش به مکانى شرقى دورى گزید، میان خود وآنان پرده‏اى کشید وما روح خود را نزدش فرستادیم وچون انسانى تمام بر او نمودار شد.
مریم گفت: از تو به خداى رحمان پناه مى‏برم اگر پرهیزکار باشى.
گفت:من فرستاده پروردگار تو هستم تا تو را پسرى پاکیزه بخشم.
گفت: از کجا مرا فرزندى باشد حال آن که هیچ بشرى به من دست نزده است ومن بدکاره هم نبوده‏ام!
گفت: پروردگار تو این چنین گفته است: این براى من آسان است. ما آن پسر را آیتى براى مردم ورحمتى از جانب خود قرار مى‏دهیم واین کارى است که بدان حکم رانده‏اند.
پس به او باردار شد واو را با خود به مکانى دور افتاده برد؛ درد زاییدن او را به سوى تنه درخت خرمایى کشانید.گفت:اى کاش پیش از این مرده بودم واز یادها فراموش شده بودم(فرشته یا کودک) از پایین پاى او ندا داد:محزون مباش، پروردگارت از زیر پاى تو جوى آبى روان ساخت نخل را بجنبان تا خرماى تازه چیده، برایت فرو ریزد. پس بخور وبیاشام وشادمان باش واگر از آدمیان کسى را دیدى بگوى: براى خداى رحمان روزه نذر کرده ام وامروز با هیچ بشرى سخن نمى‏گویم. کودک را برداشت ونزد قوم خود آورد. گفتند:اى مریم!کارى قبیح کرده اى!اى خواهر هارون! نه پدرت مرد بدى بود ونه مادرت زنى بدکاره.(مریم) به فرزند اشاره کرد. گفتند:چگونه با کودکى که در گهواره است سخن بگوییم؟!
کودک گفت:من بنده خدایم، به من کتاب داده ومرا پیامبر گردانیده است.وهرجاکه باشم مرا برکت داده وتا زنده ام به نماز وزکات ونیکى کردن به مادرم وصیت کرده است.ومرا جبّار وشقى نساخته است. سلام بر من روزى که زاده شدم وروزى که مى‏میرم وروزى که دیگر بار زنده برانگیخته مى‏شوم. این است عیسى بن مریم به سخن حق، همان که در باره او تردید وجدال مى‏کنند. نسزد خداوند را که فرزندى برگیرد، منزّه است، چون اراده کارى کند مى‏گوید:موجود شو پس موجود مى‏شود. وخدا پروردگار من وپروردگار شماست. پس او را بپرستید که راه راست این است».(مریم/3616)
هم چنان که از آیات ذکر شده به دست مى‏آید حضرت عیسى نه مقام خدایى دارد ونه فرزند خداست، وولادت آن حضرت به واسطه نفخ روح الهى در حضرت مریم بوده، او پیامبرى از پیامبران بزرگ خداست، چنان که داستان ولادتش آیت ومعجزه‏اى خدایى است.
در آیات دیگر، خداوند ولادت عیسى علیه السّلام را کلمه‏اى از کلمات خود خوانده ومى‏فرماید:
«فرشتگان گفتند:اى مریم! خدا تو را به کلمه خود بشارت مى‏دهد، نام او مسیح، عیسى پسر مریم است در دنیا وآخرت آبرومند واز مقرّبان است».(آل عمران/45)
به غیر از آیات مذکور، خداوند در آیات دیگرى وبه تناسب شرایط نزول گفتار خویش، به تکذیب الوهیت حضرت مسیح پرداخته وولادت معجزه آساى او را مورد تأکید قرار داده است.
گذشته از آیات کتاب الهى، پیامبر اکرم‏صلى الله علیه و آله و سلم وائمّه اطهار علیهم السلام در مقابل اهل کتاب به صورت مناظره واحتجاجات شفاهى که نشأت گرفته از بیانات الهى است به دفاع از حقایق دین اسلام وتبیین واقعى معارف مسلمانان پرداخته‏اند، که شرح احتجاجات آنان در کتب حدیث نظیر «توحید» صدوق و«احتجاج» طبرسى و«بحار الأنوار »مرحوم مجلسى ضبط شده است.
متکلّمان اسلامى نیز در ایفاى این رسالت کلامى، کوششهاى بسیار نموده ومباحثات ومناظرات گفتارى ونوشتارى بسیارى در این باره ترتیب داده‏اند که مواردى از این گفتگوهاى اعتقادى را تواریخ وکتاب هاى اوّلیه کلامى ثبت وضبط کرده‏اند وبه گواهى صاحب نظران، متکلّمان شیعى از پیشگامان این جهاد کلامى بوده‏اند.
در دائرة المعارف تشیّع آمده است: «...ورود آوازه گران مسیحى به جهان اسلام وپراکندن کتابهاى تبلیغى در میان مسلمانان، علماى مسلمان به ویژه شیعیان را بر انگیخت تا به پاسخگویى آنها بپردازند وکتابهایى در ردّ باورهاى دینى ایشان بنویسند.یکى از نخستین ردّیه نویسان سید احمد بن زین العابدین علوى عاملى از نوادگان نور الدین على بن عبد العالى کرکى وخاله زاده، داماد وشاگرد میرداماد بود که سه کتاب به نامهاى «مِصْقل صفا»، «اللّوامع الربّانیة فی ردّ الشبهات النّصرانیة» و «صاعق الحرمان» در ردّ آیین هاى مسیحى ویهودى نوشته است. کتاب مصقل صفا که در 1032 ق نوشته شده پاسخى است به «آیینه حق نماى» پدر گزوایه. احمد علوى در این کتاب سخنان«گزوایه» در «آیینه حق نما» را «کلام بى فرجام» خوانده است وگفته است که وى«اوقات خود را صرف نوشتن خزعبلات ونگاهشتن تُرَّهات کرده است»، دلایل استوار مصقل صفا در ردّ شبهات پدر گزوایه، کشیشان کرملى را چندان از تأثیر آن بیمناک کرد که نسخه‏اى از آن را به رم فرستادند ودر 1041 ق یکى از کشیشان فرانسیسى به نام فیلیپ گودا گنولى در کتابى آن را پاسخ گفته وپاسخ وى در رم چاپ شده است...».
برخورد باانگاره هاى مسیحیت ونقّادى آراى علماى مسیحى در زمانهاى دیگر نیز از مسائلى بوده که ذهن علماى اسلامى را به خود مشغول داشته وبه لحاظ شرایط زمانى ودر دفع تحریفات مسیحیت وروشنگرى ودفاع از حقّانیت آموزه هاى دینى اسلام، عدّه‏اى از متکلّمان وفقها به نگارش کتبى در نقد وردّ مسیحیت وبیان چهره واقعى حضرت عیسى علیه السّلام پرداخته‏اند.
از جمله کارهاى ارزنده‏اى که در میان علماى نزدیک به عصر حاضر ومعاصران در رابطه با نقادى افکار مسیحیت عرضه شده، مى‏توان از کتابهاى «انجیل ومسیح» تألیف مرحوم کاشف الغطاء و«التوحید والتثلیث» مرحوم بلاغى نام برد که به شکل منطقى وبا استناد به اناجیل اربعه وسخنان علماى مسیحى به گفتگو با آنان نشسته‏اند.
مرحوم بلاغى در کتاب خود با نقل قطعاتى از رساله یکى از علماى مسیحى، با استناد به قرآن، احادیث وبراهین عقلى به ردّ مسایل اعتقادى در رابطه با تثلیث پرداخته وهرکجا که لازم دیده، در تأیید سخنان خود به اناجیل اربعه استشهاد نموده است.
برخورد بین الأدیان با پیدایش ونضج علم کلام در میان مسلمانان جزو وظایف متکلّمان محسوب مى‏شده و آنان در کنار تبیین عقلانى عقاید دینى، یکى از وظایف محورى علم کلام را دفاع از اعتقادات واصول دین در برابر شبهات مخالفان مى‏دانستند. وهمان طور که اشاره شد این مواجهه کلامى تا دوره هاى مختلف ادامه یافت.البته در هر دوره متناسب با شرایط فرهنگى وسیاسى آن، این مسأله تطورات مختلفى داشته است.
امروزه نیز در کنار دیگر مسائل جدید کلامى که فرا روى متکلّمان اسلامى قرار دارد، گفتمان بین ادیان وتفاهم حوزه هاى فرهنگى بین اسلام ومسیحیت به عنوان دو دین بزرگ جهان معاصر از ضرورت هاى نوینى است که به شکل امروزى ودر ادامه مناظرات ومباحثات بین الأدیانى علماى متقدّم، محل عنایت متدیّنان قرار گرفته است ومتکلّم مسلمان را از آن گریزى نیست تا هم به تبیین عقاید دینى خود ودفع شبهات از آن پرداخته و هم با رفع موانع موجود بین ادیان، جبهه فرهنگى وعلمى واحدى را در مقابل لائیسم وبى دینى به عنوان عمده ترین مکتب وبلکه اصلى ترین بیمارى عصر حاضر بگشاید.
لازمه گفتمان کلامى اسلام ومسیحیت که در اشکال متنوع تشکیل سمینارها وگردهمایى علماى دین ومباحثات قلمى و... جلوه گر شده در وهله اوّل آگاهى از اعتقادات دینى ومذهبى فرقه هاى مختلف مسیحى را چونان مدخلى بر مباحث تطبیقى بین متکلّمان شیعه ومسیحى ضرورت بخشیده است.
به همین خاطر، نوشتار حاضر قبل از این که در اصول کلامى مسیحیت معاصر وارد شود، به پى گیرى از تاریخ پیدایش عقاید فرق مختلف مسیحى دست یازدیده وتوأم با طرح اعتقادات دینى آنان، بر مبناى اسلوب هاى منطقى به مداقّه عقلانى در مواضع متکلّمان مسیحى خواهد پرداخت تا در محیطى سالم وسازنده جایگاه واقعى دین را در تبیین مسائل روز مره انسانِ بحران زده معاصر ارائه کند.بنابراین،مجموعه مسایل ذیل در رابطه با فتح باب گفتمان بین اسلام ومسیحیت در حوزه کار این مقال قرارگرفته‏اند وبه تناسب اهمیّت بحث، مکان ویژه‏اى براى برخى از آنها اختصاص داده خواهد شد:
1 کلام مسیحى معاصر (کاتولیک پروتستان ارتودوکس).
2 کلام تطبیقى معاصر بین شیعه با فرقه هاى سه گانه مسیحى.
3 مسأله تثلیث.
4 دلایل خداشناسى در مسیحیت ونقد آنها.
5 مسأله شر در میان متکلّمان مسیحى وشیعى.
6 بحث از حقیقت وحى در مسیحیت وبیان کلامى آن در میان شیعه.
7 زبان دینى در بیان اعتقادات مسیحى واسلامى.
8 تأملات غایت شناختى در کلام مسیحى واسلامى.
9 فلسفه عبادات در اسلام ومسیحیت.
10 علوم اسلامى وعلوم مسیحى در جهان معاصر.
11 تأثیر دیدگاههاى فلسفى (پدیدار شناختى، پوزیتویستى و...) در کلام اسلامى ومسیحى.

تبلیغات