آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۶۰

چکیده

متن

یکى از موضوعات اساسى که در حوزه انقلاب‏ها، همواره مورد مطالعه قرار مى‏گیرد، به کارآمدى آنها در دستیابى به اهداف و آرمان‏ها مربوط است که به مسایل پس از پیروزى انقلاب و دستاوردها و نتایج آن مى‏پردازد ؛ این پرسش حساس ترین و کاربردى‏ترین مسئله‏اى است که به طور وسیع و عمیق، در عرصه جامعه و در بین‏دولت‏و ملّت، موافقان و مخالفان، و داخل و خارج‏طرح مى‏شود. مسلما چنین بحثى در مورد انقلاب اسلامى، به خصوص باتوجه به ماهیت ایدئولوژیکى آن، موضوعیت و حتى ضرورت دارد.
اینک با گذشت ربع قرن از استقرار نظام جمهورى اسلامى که اولین و مهم‏ترین ثمره انقلاب اسلامى و تداوم فرایند آن تلقى مى‏شود، این پرسش براى همگان مطرح است که انقلاب اسلامى که دولت سرا پا ظلم، ستم و تبعیض شاهنشاهى را برانداخت و جمهورى اسلامى را با هدف گسترش عدالت، معنویت و تامین سعادت مادى و معنوى احاد جامعه مستقر نموده، آیا در عمل توانسته است به اهداف خود دست یابد؟ به خصوص نسل جوان جامعه مى‏پرسند: انقلاب اسلامى چه آثار و دستاوردهاى مثبتى براى ایران داشته و چه تحولاتى در کشور به وجود آورده است؟
این نسل که خود نظام‏پیشین‏را تجربه‏نکرده و شاید به صورت دقیق نداند که‏چرا نسل پیش از آنها انقلاب‏کرده، به صورت طبیعى، وضعیت موجود نظام را با انتظارات، توقعات و آرمان‏هاى خود یا وضعیت مادى زندگى غرب و الگوهاى وارداتى مى‏سنجد و در این میان، آثار و نتایج مادى و اقتصادى انقلاب، بیش از سایر دستاوردها مورد توجّه قرار مى‏گیرد.
ازاین رو، تبیین دقیق دستاوردهاى انقلاب اسلامى و میزان کارآمدى و موفقیت آن، نقش بسیار مهمى در جهت تحکیم پایه‏هاى مردمى نظام و حفظ و تداوم آن دارد؛ اهمیّت فوق‏العاده این مسئله در آنجاست که اگر اکثریت مردم به این‏نتیجه برسند که در مجموع، انقلاب اسلامى دستاوردهاى مثبتى داشته و مسیر نظام به سوى پیشرفت و ترقى مادى و معنوى کشور است، از تداوم و توسعه آن حمایت مى‏کنند. امّا چنانچه استنتاج و استنباط عمومى بر خلاف این باشد، باید منتظر انواع و اقسام بحران‏ها بود؛(1) از این‏رو، لازم است تا کارآمدى و نتایج انقلاب اسلامى، به طور عالمانه و منصفانه، با به کارگیرى روش‏هایى علمى و منطقى مورد ارزیابى‏قرار گیرد.
تعریف کارآمدى
اصطلاح " کارآمدى" بیشتر در سه قلمرو مدیریت، اقتصاد و سیاست به کار مى‏رود و در فرهنگ علوم سیاسى، این اصطلاح به اثر بخشى، نفوذ، کفایت، قابلیت، و لیاقت معنا مى‏شود. در تعریفى دیگر، کارآمدى با کارآیى مترادف شده، و این گونه تعریف شده است : قابلیت و توانایى رسیدن به هدف‏هاى تعیین شده و مشخص. سنجش مقدار کارآیى از طریق مقایسه مقدار استاندارد با هدف یا مقدار کیفیتى که عملا به دست آمده، صورت مى‏گیرد؛ مثلا تولید واقعى با تولید مورد هدف و یا زمان مصرف شده با زمان پیش بینى شده مقایسه مى‏شود. (2)
از دیدگاه سیمورلیپست، کارآمدى عبارت از تحقق عینى یا توان سیستم در تحقق کارکردهاى اساسى یک حکومت است؛ به گونه‏اى که اکثریت مردم و گروه‏هاى قدرتمند درون نظام آن را عینا مشاهده کنند.(3) از مجموع تعاریف متعددى که در این زمینه وجود دارد مى‏توان، کارآمدى را به معناى «موفقیت در تحقق اهداف با توجه به امکانات و موانع» تعریف کرد؛ از این رو، کارآمدى هر پدیده براساس سه شاخصه اهداف، امکانات و موانع آن پدیده مشخص مى‏گردد. هر چه پدیده اى با توجه به سه شاخصه مذکور، در تحقق اهدافش موفق باشد، به همان مقدار کار آمد است.
نظریه‏هاى عمده در باب کارآمدى:
یکم. نظریه توفیق؛ در این نظریه با ملاک قرار دادن رسیدن به اهداف، مى‏توان کارآمدى نظام‏ها را سنجید.
دوم. نظریه رضایت؛ در این نظریه ، بدون توجه به توانایى حکومت در تحقق اهداف، تنها به این وجه توجه مى‏شود که حکومت تا چه مقدار توانسته است، رضایت مجموعه کسانى را که با آنها ارتباط دارد، جلب کند؛ در این رویکرد هر چه که حکومت بتواند رضایت مردم را بیشتر جلب کند، کارآمدتر تلقى خواهد شد.
سوم. نظریه تکلیف مدارى: که با دو رویکرد فوق تعارضى ندارد، ولى فراتر از آن به مسئله کارآمدى نگاه مى‏کند؛ به این معنا که کارآمدى یک نظام با میزان تعهد و التزام حکومت به تکالیف شرعى مورد نظر جامعه سنجیده مى‏شود. حقیقت هر چه حکومت‏کنندگان به تکالیفى که از یک منبع فرابشرى گرفته‏اند، بیشتر عمل کنند، کارآمدتر تلقى مى‏شوند. ( 4)
از سوى دیگر در فهم، قضاوت وارزیابى کارآمدى پدیده‏ها، توجه به نکات ذیل اهمیت دارد:
1. از آنجا که هر پدیده اى اهداف، امکانات و موانع خاص خود را دارد، به راحتى مى‏توان دریافت که کارآمدى امرى نسبى است و کارآمدى هر پدیده مخصوص به خود آن است؛ از سوى دیگر، با توجه به اینکه اهداف، امکانات و موانع یک پدیده خاص نیز مى‏تواند تغییر کند، کارآمدى هر پدیده خاص در حالات و شرایط گوناگون متفاوت است؛ از این رو، کارآمدى نظام سیاسى را باید در شرایط و مراحل گوناگون جایگزینى، استقرار، تثبیت اولیه، گذار و ثبات به صورت جداگانه بررسى و ارزیابى کرد؛ البته کارآمدى کل، با حاصل جمع (جبرى) کارآمدى‏هاى مراحل گوناگون برابر است. این رابطه را مى‏توان چنین بیان نمود: «حاصل جمع کارآمدى مراحل گوناگون > کارآمدى کل یک پدیده زمانمند» (5)
2. در مقام ارزیابى کارآمدى یک پدیده مرکب، مانند نظام سیاسى، به هیچ وجه نمى‏توان براساس کارآمدى یا ناکارآمدى یک جزء، آن پدیده را کارآمد یا ناکارآمد دانست؛ براى مثال، نمى‏توان از کارآمدى یکى از اجزاى نظام سیاسى لیبرال، کارآمدى کل این نظام را نتیجه گرفت یا از ناکارآمدى یکى از اجزاى نظام سیاسى جمهورى اسلامى ایران، ناکارآمدى کل این نظام را استنتاج کرد، زیرا کارآمدى یک پدیده مرکب، امرى مجموعى است که از حاصل جمع (جبرى) کارآمدى اجزا به دست مى‏آید.(6)
3. اهداف یک پدیده مى‏تواند از نظر کمى و کیفى متفاوت باشد؛ از این رو، در برآورد کارآمدى آن پدیده، باید به تفاوت میان آن اهداف و سهم و ارزش هر یک توجه داشت و دلیل تفاوت اهداف نیز به نوع ارزش آنها باز مى‏گردد؛ از این رو، باید گفت که نظام ارزشى، تعیین کننده اهداف است(7) و مقدار ارزش اهداف هر نظام، از جمله نظام سیاسى، تابع نظام جهان شناسى آن است؛ براى مثال دریک نظام سیاسى مبتنى بر اصالت انسان و سود ، مانند لیبرالیسم، ارزش سود، رفاه و امنیت مادى انسان بر هر ارزش دیگرى برترى دارد؛(8) از این رو، کارآمدى را با مقدار سود، رفاه و امنیت مادى برابر مى گیرند؛ هر نظام سیاسى و حکومتى که نتواند این سه هدف را تامین کنند، نظامى ناکارآمد خواهد بود.
در مقابل، نظام‏هاى سیاسى الهى که بر پایه جهان بینى دینى قرار یافته اند، به ارزش‏هاى معنوى بیش از ارزش‏هاى مادى بها مى‏دهند؛ از این رو، در تعیین مقدار کارآمدى این گونه نظام‏ها مقدار تحقق اهداف معنوى از اهمیت بیشترى برخوردار است. تا آنجا که گاه تحقق این نوع اهداف، عدم تحقق برخى اهداف مادى را جبران مى‏کند. بدیهى است که بر پایه آموزه‏هاى دینى، آن دسته از نظام‏ها که دغدغه اهداف معنوى را ندارند و به ارزش‏هاى دینى و اخلاقى بى اعتنا هستند، نظام‏هایى ناکار آمد خواهند بود؛ هر چند که در تحقق اهداف مادى موفق باشند.
براین اساس کارآمدى هر نظام با توجه به جهان بینى و نظام ارزشى آن مشخص مى‏شود؛(9) البته نظام ارزشى،علاوه براهداف، به طورمستقیم یا غیر مستقیم، بر برخى امکانات و موانع نیز تأثیر گذار است؛ براى مثال، نظام ارزشى توحیدى، همکارى و همدلى با کفار و مشرکان معاند به مثابه یک امکان، فرصت، و ابزار را، در صورتى که با اساس نظام توحیدى و اهداف آن در تعارض باشد، حائز نمى‏شمارد. در چنین نظامى نمى‏توان از هر وسیله به مثابه امکان و ابزار رسیدن به اهداف سوء استفاده کرد. نظام ارزشى توحیدى، حمایت از مظلومان و کمک به آنان را از اهداف بسیار مهم خود مى‏داند؛ هر چند چنین حمایتى به مستمسکى قوى براى دشمنى دشمنان تبدیل شود و از این رهگذر، موانعى جدى و بزرگ براى نظام توحیدى پدید آید. بر این اساس، نمودار ارتباط جهان بینى و نظام ارزشى با کارآمدى این‏گونه قابل ترسیم است:
موانع + امکانات + نظام ارزشى - اهداف - جهان بینى > کارآمدى
بالاخره اینکه نظام ارزشى، دست کم به پنج صورت مى‏تواند، بر نظر و عمل فرد، گروه، سازمان و حکومت تأثیر بگذارد:
1.هدف گذارى
2. تعیین روش، ابزار
3. هنجار آفرینى
4. نیاز آفرینى
5. رفتار و عمل. (10)
کارآمدى انقلاب اسلامى
دربررسى میزان کارآمدى انقلاب اسلامى مى‏توان از سه نظریه فوق یا تلفیقى ازآنها استفاده کرد و نتایج ودستاوردهاى انقلاب را به بوته آزمایش، نقد و بررسى سپرد؛ در این زمینه، همچنین ملاک‏هاى ذیل به کار گرفته مى‏شود:
1. مقایسه نتایج و آثار با اهداف انقلاب اسلامى.
2. مقایسه‏نتایج‏و آثار با امکانات‏دولت‏و کشور.
3. سنجش‏نتایج و آثار انقلاب‏اسلامى‏با اهداف‏و امکانات به صورت همزمان.
4. مقایسه وضع موجود نظام‏جمهورى اسلامى با کشورهاى پیشرفته.
5. مقایسه وضع موجود نظام‏جمهورى اسلامى با کشورهاى همطراز.
6. مقایسه وضع موجود نظام‏جمهورى اسلامى با پیش از انقلاب. (11)
مسلما بررسى میزان کارآمدى وارزیابى دستاوردهاى انقلاب اسلامى در تمامى ابعاد سیاسى، فرهنگى، اقتصادى و...، نیازمند ارائه مباحث علمى دقیق بر اساس شواهد، مدارک وآمار کافى وگسترده‏اى است که از حوصله این نوشتارخارج است؛ ازاین رو بررسى میزان کارآمدى وارزیابى دستاوردهاى انقلاب اسلامى در حوزه اقتصادى را دنبال مى‏نماییم:
اهداف اقتصادى
هرچند انقلاب اسلامى، انقلابى صرفاً اقتصادى نبود و به هیچ‏وجه بانظریه‏هایى که از منظر اقتصادى به آن مى‏نگرند، نظیر الگوهاى مارکسیستى، قابل تفسیر نیست، درعین حال آرمان‏هاى آن شامل ابعاد اقتصادى نیز هم هست:
1. جلوگیرى از غارت بیت المال توسط خاندان شاهنشاهى و وابستگان آن.
2. حفظ ذخایر زیرزمینى .
3. تلاش در راه پیشرفت صنعتى و تکنولوژیک کشور از طریق برنامه ریزى اقتصادى، استفاده از علوم و فنون، تربیت افراد ماهر و... .
4. استقلال و خودکفایى اقتصادى .
5. تأمین خودکفایى در علوم، فنون، صنعت و کشاورزى.
6. پى ریزى اقتصاد صحیح و عادلانه براساس ضوابط اسلامى، براى ایجاد رفاه و رفع فقر، و برطرف ساختن هرنوع محرومیت در زمینه‏هاى تغذیه، مسکن، کار، بهداشت و تعمیم بیمه.
7. ریشه کن کردن فقر و محرومیت .
8. تأمین نیازهاى اساسى شامل مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت، درمان، آموزش و پرورش، و امکانات لازم براى تشکیل خانواده.
9. تأمین شرایط براى اشتغال کامل.
10. تنظیم برنامه اقتصادى کشور، به صورتى که شکل، محتوا و ساعات کار چنان باشد که هر فرد علاوه بر تلاش شغلى، فرصت و توان کافى براى خودسازى معنوى، سیاسى و اجتماعى و شرکت فعال در اداره کشور و افزایش مهارت و ابتکار داشته باشد .
11. عدم اجبار افراد به کار معین و جلوگیرى از بهره کشى از کار دیگرى.
12. منع اضرار به غیر، انحصار، احتکار و ربا .
13. منع اسراف و تبذیر .
14. جلوگیرى از سلطه اقتصادى بیگانه بر اقتصاد کشور .
15. تأکید بر افزایش تولیدات کشاورزى، دامى و صنعتى .
16. عدالت اقتصادى و کم کردن فاصله طبقاتى .
17. رسیدگى به روستاهاى کشور و محرومیت زدایى از آنها. (12)
امکانات و موانع
انقلاب اسلامى براى تحقق اهداف اقتصادى خود و برآورده کردن خواسته‏ها و نیازهاى مردم، با امکانات و موانعى روبرو بوده و هست؛ امکانات معنوى، عمدتاً شرط لازم براى تحقق اهداف هستند؛ یعنى براى‏تغییر و تحول‏و نیل به وضع مطلوب لازم است مردمى با روحیه و با ایمان و با عزم و اراده در صحنه حاضر شوند. امّا این کافى نیست بلکه باید امکانات و ابزار مادى‏هم‏داشته‏باشند. از سوى دیگر همانگونه که در تعریف کارآمدى گذشت امکانات مادى و معنوى در صورتى سبب‏تحقق اهداف مى‏شود که موانعى در این زمینه وجود نداشته باشد. و الا اگر عمده امکانات، صرف دفع آفات و موانع انقلاب و حفظ اصل‏نظام و انقلاب و آب و خاک شد؛ تحقق اهداف را تحت‏الشعاع قرار خواهد داد. چنانکه در انقلاب اسلامى؛ آشوب‏ها و درگیرى‏هاى داخلى، محاصره‏اقتصادى، حمله‏نظامى، تهاجم‏فرهنگى، امواج تروریسم، رشد شدید جمعیت، مهاجرت وسیع از روستاها به شهر، فقدان تجربه مدیریتى کافى در بعضى زمینه‏ها، همه و همه آفات و موانعى هستند که توان و انرژى فوق‏العاده سنگینى براى دفع آنها صرف شده است و در نتیجه، تحقق کامل اهداف دچار رکود و تأخیر شده است.
واقعیت این است که انقلاب اسلامى از امکانات مادى و معنوى قابل ملاحظه‏اى برخوردار بوده و هست؛ ایمان به خداوند ، روحیه انقلابى، رهبرى توانا و نیرومند، اراده و عزم ملى، علم و هوش و استعداد بالا از یکسو، و منابع طبیعى غنى، و سرمایه و تکنولوژى در حد متوسط از سوى دیگر، از جمله این امکانات هستند. یکى‏از مهم‏ترین و اصلى‏ترین امکاناتى که در اختیار نظام قرار داشته است، درآمدهاى حاصل از فروش نفت است. ایران با قریب یکصد میلیون بشکه ذخایر، درصد عظیمى از ذخایر نفتى جهان را در اختیار دارد و از سوى دیگر، ظرفیت تولید ایران قریب 5/4 میلیون بشکه در روز است و نسبت به تولید بالفعل خود نزدیک یک میلیون بشکه اضافه ظرفیت تولید دارد. اما با این همه، درآمدهاى نفتى به جهات متعددى پس از انقلاب، به شدت کاهش یافته است؛ یعنى میزان تولید نفت تقریبا نصف شده، میزان صادرات نفتى بیش از دو برابر کاهش یافته، قیمت متوسط نفت در این مدت افزایش نیافته، درآمد نفتى سالانه کشور حدود دو برابر کاهش یافته و در مجموع سرانه درآمد نفتى کشور براساس محاسبه با دلار، بیش از چهار و نیم برابر( دقیقا 4/6 برابر) کاهش یافته است.
از سوى دیگر با توجه به اینکه در سال‏هاى پس از انقلاب، ارزش برابرى دلار در مقابل دیگر ارزهاى معتبر جهانى، بیش از یک و نیم برابر (دقیقا1/66 برابر) کاهش یافته و از آنجا که کشورهاى نفت خیز از جمله ایران، در مقابل نفت دلار دریافت مى‏کنند، کاهش و افزایش قیمت دلار، در حقیقت کاهش و افزایش درآمد نفتى آنان محسوب مى‏شود؛ از این رو مى‏توان چنین نتیجه گرفت که سرانه درآمد نفتى کشور، حدود هفت و نیم برابر(دقیقاً 4/6@1/66=7/63) نسبت به قبل از انقلاب کاهش یافته است. در مقابل، هزینه‏هاى اقتصادى کشور به جهات متعددى، در سال‏هاى پس از انقلاب، به شدت افزایش یافته است، بدین صورت که مصرف داخلى نفت سه برابر شده، حدود 1000 میلیون دلار در اثر جنگ تحمیلى به کشور خسارت وارد شده (تقریبا معادل درآمد نفتى 70سال کشور)، تورم جهانى در این مدت افزایش یافته، جمعیت کشور حدودا دو برابر شده، و ترکیب جمعیتى آن از اکثریت روستایى (با توقعات پایین) به اکثریت شهرى (با توقعات بالا) تغییر یافته است؛ علاوه بر آن الگوى مصرف کل جامعه به خصوص از دهه دوم انقلاب به شدت بالا رفته و سطح توقعات اقتصادى، اجتماعى و رفاهى جامعه که پیش از انقلاب اگر نگوییم پایین، قطعا متوسط بوده، پس از انقلاب به شدت افزایش یافته است.(13)
براى تشدید مسئله فوق، در سطح بین المللى قدرت‏هاى بزرگ از جمله آمریکا، در راستاى هضم انقلاب اسلامى و نظام برخاسته از آن در روند نظام بین‏المللى، همواره از نفت به‏عنوان اهرم فشار استفاده کرده‏اند؛ مثلاً در موارد متعدد و مقاطع حساس، خرید نفت ایران تحریم شده است یا طى طرح داماتو، سرمایه‏گذارى در بخش‏هاى مهم مربوط به افزایش ظرفیت تولید ایران تحریم شده است، یا از طریق تقویت بازارهاى بورس، تلاشى در جهت کاهش و تثبیت قیمت نفت به عمل آورده است. در سطح داخلى نیز از سال 56 تا 76 مصرف داخلى نفت از نیم میلیون بشکه به 5/1 میلیون بشکه رسیده است؛ یعنى على‏رغم آنکه جمعیت حدود دوبرابر شده، مصرف نفت سه برابر شده‏است. این افزایش از نظر ارزیابى آثار و نتایج انقلاب‏اسلامى از یک طرف، علامتى مثبت است و نشان مى‏دهد که نفت به عنوان یک کالاى مهم و ضرورى که در کنترل و مالکیت دولت است، به‏طور وسیع در سطح‏کشور و بین اقشار مردم توزیع مى‏شود و این امر مى‏تواند به رشد و توسعه اقتصادى کشور کمک کرده، رضایتمندى عامه را نیز افزایش دهد.
از طرف دیگر، افزایش مصرف نفت بیش از افزایش جمعیت، مى‏تواند حامل پیامى منفى باشد؛ به این صورت که احتمالاً نفت به صورت غیر بهینه و صرفاً به صورت سوخت مصرف مى‏شود که با توجّه به نقش بنیادى این ماده در اقتصاد ملى کشور، این امر یک نتیجه منفى است. همچنین آمار و قرائن نشان مى‏دهد که توزیع و مصرف این ماده ارزشمند نیز نامناسب و ناعادلانه است، به‏طورى که سهم یک روستایى از این ماده چند ده‏لیتر نفت سفید در سال‏است.(14)
دستاوردها
در ارزیابى دستاوردها، باید ضمن توجه به اهداف، امکانات و موانع، به شاخص‏ها و آمارهاى رسمى و معتبر رجوع شود؛ در غیر این صورت، ضمن سلب اعتماد مردم، امکان برنامه‏ریزى صحیح از بین خواهد برد. در اینجا به برخى از مهم‏ترین دستاوردهاى (عمدتا اقتصادى) انقلاب اسلامى اشاره مى‏نماییم:
یکم. رشد اقتصادى؛ براساس آمار، متوسط نرخ رشد اقتصادى که به دلیل تحولات مربوط به انفلاب، جنگ تحمیلى، محاصره‏هاى بین المللى و... به شدت کاهش یافته بود (دوره 58-67، 1/9- و 6/5- درصد)، در دوران سازندگى و پس از آن، علیرغم بسیارى مشکلات داخلى و خارجى روند افزایشى داشت؛ به گونه‏اى که در هشت سال گذشته، رشد اقتصادى 7 درصدى داشته‏ایم. روند تغییرات نرخ رشد سرمایه گذارى و تولید ناخالص داخلى، نشان‏گرثبات وبهبود شرایط اقتصادى کشور است.(15) بنا بر برخى آمارها، رشد تولید ناخالص داخلى با احتساب نفت در سال 79 حدود 5 درصد، در سال 80 حدود 3/2 درصد و در سال 81 حدود 4/7 درصد بوده که بدون نفت به ترتیب 5/4 و 1/5 و8/7 برآورده شده است. ارقام و آمار بیان‏گر آن است که رشد تولید ناخالص داخلى در سال‏هاى 1380 و 81 بیشتر از رشد با محاسبه نفت بوده است؛ علت آن هم این است که دولت عملا در مسیر اقتصاد بدون نفت حرکت مى‏کند.(16)
دوم. در دوران گذشته اقتصاد کشور وابستگى شدیدى به نفت داشت و درآمد حاصل از فروش آن، بدون ضابطه و ارزان، در راستاى سیاست کشورهاى غربى و در رأس آنها آمریکا، صرف خرید روزافزون تسلیحات نظامى مى‏شد تا ایران نقش خود را به عنوان ژاندارم منطقه به خوبى ایفا کند، اما پس از پیروزى انقلاب اسلامى، سیاست کشور به سوى کاهش وابستگى به نفت و فروش ضابطه مند آن درچارچوب اوپک متمایل گردید. مسئله افزایش صادرات غیرنفتى توفیقى راهبردى است که مى‏تواند در آینده آرمان استقلال اقتصاد از نفت را تحقق بخشیده، آسیب‏پذیرى امنیت اقتصادى کشور را مانع شود؛ در حالى که در سال‏هاى 1356 و 1357، صادرات غیرنفتى ایران حدود نیم میلیارد دلار و معادل یک چهلم صادرات نفت ارزش داشت.(17) در سال‏هاى اخیر، صادرات غیر نفتى تامرز 5 میلیارد دلار پیش رفت، یعنى ده‏برابر شدن نسبت به پیش از انقلاب. این رقم معادل یک سوم ارزش صادرات نفت بود که اگر با یک چهلم پیش از انقلاب مقایسه شود، نشانه افزایش توان اقتصاد فعلى کشور است.
البته افزایش صادرات غیر نفتى که یک شاخص مثبت در اقتصاد کلان ماست، به دلیل فراهم نبودن برخى زمینه‏ها، در سطح اقتصاد خرد آثار ناخوشایندى داشت؛ به‏طورى که قیمت عمده اقلام صادراتى براى مصرف کننده داخلى افزایش یافت، امّا با تمام این مشکلات نشان داده شد که در صورت فراهم کردن شرایط، اقتصاد ملى‏توان بسط صادرات غیرنفتى را تا اندازه بسیار بالایى دارد و این علامت بسیار امیدوارکننده‏اى بر رشد و استقلال اقتصادى ماست.
سوم. افزایش سهم‏گاز در الگوى مصرف انرژى کشور، از اهداف قابل توجّه اقتصادى انقلاب بوده و حصول آن، به عنوان یکى از آثار و نتایج مثبت انقلاب اسلامى قابل ارزیابى است؛ آمار نشان مى‏دهد که سهم‏گاز در الگوى مصرف انرژى طى دو دهه از انقلاب، به‏حدود 30 درصد رسیده‏است؛ بنابراین، گاز که یک ثروت عظیم خدادادى است و سالیان درازى بى‏مصرف مى‏سوخت، اینک جایگزین نفت مى‏شود و وابستگى صنعت و اقتصاد کشور به نفت را کم مى‏کند. گاز هم‏چنین این فرصت را نیز فراهم مى‏کند که سهم بیشترى از نفت به‏جاى مصرف داخلى، صادر شده، براى اقتصاد ما ارز فراهم کند.
چهارم. در زمینه صنعتى، کشورى که پیش از انقلاب، تقریبا تمامى کالاهاى صنعتى خود را از خارج وارد مى‏کرد و معدود کالاهاى ساخت داخل آن نیز، عموماً از کیفیت و مرغوبیت پایینى برخوردار بودند، هم اکنون در اکثر زمینه‏ها، خود به تولیدکننده تبدیل شده است و تولیداتش نیز در بسیارى از موارد، از جهت کیفیت و استاندارد قابل رقابت با مشابه خارجى است. در برخى از صنایع مانند صنایع ساختمانى هم به مرز خوداتکایى کامل رسیده است؛ در سال‏هاى اخیر، شاهد رشد بالاى 12 درصدى درصنعت هستیم.
پنجم. در زمینه کشاورزى و دامدارى نیز طبق آمار رسمى دولت، در سال 1356، دولت ایران فقط توانایى تامین مواد غذایى مردم خود براى 33 روز را داشته است و مجبور بوده باقى مواد غذایى خود را از خارج وارد کند. براى مثال مرغ از فرانسه، تخم مرغ از اسرائیل، سیب از لبنان، پنیر از دانمارک و ... وارد مى‏شد، لیکن هم‏اکنون على‏رغم دو برابر شدن جمعیت، بیش از 300 روز در سال مواد غذایى را در داخل تامین مى‏کند و در اکثر زمینه‏ها خوداتکا شده است.(18) رشد بالاى یازده‏درصدى در کشاورزى، و خودکفایى در برخى محصولات کشاورزى از جمله گندم گواهى بر این مدعى است.(19)
در روستاها در آمدها بالاتر رفته و مشکلاتشان حل شده است؛ اکنون بیشتر روستاهاى کشور از نعمت آب آشامیدنى و برق برخوردارند؛ تنها در دولت اخیر، هشت هزار روستا از حالت توسعه نیافته خارج و تنها تعداد کمى در این حالت به سر مى‏برند.
ششم. یکى از مهم‏ترین بحران‏هاى زیست محیطى آینده ، مسئله کمبود آب است که حکومت‏ها را باچالش‏هاى مهمى مواجه خواهد ساخت؛ این موضوع زمانى براى ایران اهمیت مى‏یابد که بدانیم، متوسط بارندگى سالانه در کشور ما حدود 250 میلى‏لیتر و نزدیک به یک سوم میانگین جهانى است؛ با این همه پیش از انقلاب، تنها13 سد بانظارت و طراحى مستقیم مهندسان خارجى ساخته، و 5 سد دیگر به حالت نیمه تمام رها شده بود. بحمدلله پس از انقلاب با سیاست‏گذارى‏هاى صحیح و اصولى توانسته‏ایم، علیرغم بسیارى مشکلات و محدودیت‏ها، خود را از خطر کمبود آب نجات دهیم وبا تکیه بر توانایى‏هاى کشور و تلاش مهندسان داخلى، هم اکنون 157 سد بتنى و خاکى تکمیل شده، به بهره‏بردارى رسیده است و تعداد سدهاى در دست اجرا از 6 سد در سال 1357به 84 سد در سال 1383 افزایش یافته است و 160 سد نیز در حال بررسى و مطالعه است که 25 میلیارد متر مکعب آب را مهار کرده، یک و نیم میلیون هکتار از اراضى کشاورزى را زیر پوشش دارد.
هفتم - تاکید برایجاد عدات اجتماعى همواره سیاستى محورى در برنامه‏هاى اقتصادى پس از انقلاب اسلامى بوده است؛ براساس آمار، شاخص ضریب جینى کل کشور و نسبت ده درصد مرفه‏ترین دهک به ده درصد فقیرترین دهک در مناطق شهرى و روستایى بایک حرکت نوسانى رو به کاهش بوده است، براى نمونه طى دوره 79-81 اجراى سیاست‏هاى حمایتى از اقشار آسیب پذیر، ایجاد اشتغال و افزایش مناسب نرخ خرید تضمینى محصولات کشاورزى، موجبات کاهش نابرابرى در مناطق شهرى و روستایى گردیده است؛ به‏طورى که نابرابرى در مناطق مذکور به ترتیب از 20/6غ 15/1 به 18/7غ 14/2 کاهش یافته است که این خود حاکى از موفقیت نسبى سیاست‏هاى اقتصادى دولت با محوریت بهبود توزیع درامد وکاهش نابرابرى‏هاست.(20)
هشتم - یکى از شاخص‏هاى متعارف توسعه یافتگى، کاهش نرخ مرگ و میر کودکان است؛ مرگ کودکان زیر یک سال در یک هزار تولد زنده از 111 نفر در سال 1356 به حدود 26نفر در سال 1381 رسیده است(21) ؛ به عبارت دیگر 4 برابر کاهش داشته است، به همین دلیل طى سال‏هاى اخیر، سازمان بهداشت جهانى، دو بار ایران را به عنوان موفق ترین کشور جهان در کاهش نرخ مرگ و میر کودکان، مورد تقدیر قرار داده است.(22)
نهم - موفقیت و دستیابى هرساله دانش آموزان ایرانى به مقامات جهانى در المپیادهاى علمى، در رشته‏هاى مختلفى چون فیزیک، ریاضى، شیمى، کامپیوتر و ... در رقابت با کشورهاى پیشرفته علمى، یکى دیگر از شواهد رشد و توسعه علمى کشور در سال‏هاى پس از انقلاب است. ما در این مسابقات، با کشورهاى بزرگ و صنعتى دنیا رقابت مى‏کنیم؛ براى نمونه در المپیاد سال 1380 در فیزیک مقام پنجم در ریاضى مقام هفدهم در زیست شناسى مقام ششم در شیمى مقام دوم و در کامپیوتر مقام یازدهم را به خود اختصاص دادیم و در مجموع 5 مدال طلا، 9 مدال نقره و 9 مدال برنز کسب نمودیم. در المپیاد سال 1381 در فیزیک مقام دوم، ریاضى مقام یازدهم، زیست شناسى مقام ششم، شیمى مقام هفتم و در کامپیوتر مقام هفتم را احراز کرده، در مجموع 7 مدال طلا، 10 مدال نقره و 6 مدال برنز را به خود اختصاص داد. همچنین در المپیاد فیزیک سال 82 نفر اول و دوم جهان در بخش تئورى و همچنین نفر سوم جهان در مجموع امتیازات از جمهورى اسلامى ایران بود. در مسابقه روبات‏هاى امدادگر سال 2002 نیز در بین 12 تیم از مراکز علمى معتبر جهان به مقام اول دست یافت (23).
دهم. طى دهه اخیر، مرکز فرهنگى سازمان ملل (یونسکو)، چندین بار ایران را به عنوان یکى از موفق‏ترین کشورهاى جهان در مبارزه با بى سوادى معرفى کرده است.
یازدهم. رشد کمى دانشجویان کشور یکى دیگر از شاخص‏هاى توسعه علمى در سال‏هاى پس از انقلاب است؛ در حالى که تعداد دانشجویان دانشگاه‏هاى کشور پیش‏از انقلاب از مرز 150 هزار نفر تجاوز نمى‏کرد، امروزه این تعداد به حدود یک میلیون و هشتصد هزار نفر بالغ شده است. در خصوص رشد کیفى دانشگاه‏ها نیز باید یادآور شد در حالى که در سال تحصیلى 59 ـ 1358 تعداد دانشجویان دوره‏هاى دکترى 452 نفر بود، این عدد در سال تحصیلى 81 ـ 1380 به بیش از 12 هزار نفر بالغ شده است. به عبارت دیگر، میزان رشد دانشجویان مقطع دکترا در این دوره 26/5 برابر بوده است.(24)
دوازدهم. براساس گزارش ( ISIموسسه بین‏المللى اطلاعات علمى) تعداد مقالات علمى چاپ شده محققان ایرانى در مجلات معتبر بین‏المللى در طول 10 سال اخیر (از سال 1993 میلادى تا2003 میلادى) 600 درصد، یعنى7 برابر رشد داشته که این میزان3 برابر متوسط رشد جهانى در این دوره بوده است.(25)
سیزدهم. همچنین در خصوص رشد سطح تخصص در کشور، باید گفت، کشورى که در سال 1356 با 33 میلیون جمعیت، نیازمند ورود پزشک از خارج (از کشورهایى چون هند، بنگلادش و پاکستان و...) بود، هم اکنون با جمعیتى بیش از دو برابر، پزشک مازاد دارد و خود به دیگر کشورها پزشک صادر مى‏کند. دستاوردهاى بزرگ علمى در برخى دانش‏هاى نوین، نظیر "سلول‏هاى بنیادین" و ...، ایران را در سطح مترقى ترین کشورها، در این زمینه قرارداده است.
چهاردهم - موءلفه مهم دیگر در ارزیابى قدرت کشورها، فن آورى پیشرفته است. خوشبختانه نظام جمهورى اسلامى ایران على رغم تمامى موانع و محدودیت‏ها، در این زمینه نیز داراى توانمندى قابل ملاحظه اى است؛ در بخش فن آورى اطلاعات (I.T) و نیز فن‏آورى اطلاعات و ارتباطات (I.C.T)، به ویژه در زمینه نرم‏افزار کامپیوتر ظرفیت لازم را براى پیشرفت داریم و اگر در این بخش درست برنامه ریزى شود و همت لازم گماشته شود، ما مى‏توانیم در ردیف کشورهاى پیشرفته جهان در زمینه فن آورى اطلاعات باشیم.
در بخش فن‏آورى بسیار مهم و قابل ملاحظه هسته‏اى با توجه به این که ایران داراى معادن غنى اورانیوم است، در سال 1382 توانست به فن آورى غنى سازى اورانیوم در زمینه‏هاى صلح آمیز دست یابد. این امر نشان مى‏دهد که جمهورى اسلامى ایران مى‏تواند جایگاه مناسبى از لحاظ تکنولوژیکى در جهان داشته باشد.
پانزدهم - جمهورى اسلامى ایران هم به دلیل ماهیت انقلابى و اسلامى خود و هم به دلیل قرار گرفتن در یکى از نقاط استراتژیک جهان، همواره مورد تهدید بوده و هست؛ از این رو مسئله تأمین امنیت و امکانات دفاعى نقش عمده‏اى مى‏یابد. امروزه جمهورى اسلامى ایران از لحاظ قدرت نظامى، داراى قدرت و بازدارنده قابل ملاحظه‏اى است به ویژه آنکه داراى قدرت بسیج چند میلیونى آموزش دیده و آماده است. ایران داراى یک ارتش قوى و سپاه قدرتمند است که داراى تجربه 8 سال دفاع و جنگ هستند و بزرگ‏ترین قدرت نظامى منطقه را تشکیل مى‏دهند. از نظر صنایع نظامى هم کشورى پیشرفته هستیم و اقلام فراوانى را امروزه به کشورهاى دیگر صادر مى‏کنیم. در زمینه ساخت انواع موشک، نفربرزرهى و حتى تانک، هلى کوپتر، هواپیما و ناوچه، پیشرفت‏هاى قابل ملاحظه‏اى داشته ایم و در بسیارى از نیازمندى‏هاى دفاعى از دیگران خودکفا و بى نیاز هستیم. در تعیین میزان قدرت نظامى ایران، همین بس که تئوریسین‏هاى آمریکا، همواره به راهکار نظامى در مقابله با ایران، با دیده شک و تردید نگریسته آن را در اولویت قرار نمى‏دهند.
شانزدهم. ساخت دولت قوى به مجموعه اى از موءلفه‏ها نیاز دارد که عمده ترین آنها مشارکت سیاسى، توسعه اقتصادى، و وفاق اجتماعى است که این موءلفه‏ها در سه اصل کلى: "مشروعیت"، "ظرفیت سیاسى در مدیریت و مواجهه با موضوعات مختلف "و "وحدت ملى" تبلور دارند.
بحمدالله در موءلفه‏هاى فوق، جمهورى اسلامى ایران از امتیازات خوبى برخوردار است؛ یعنى داراى حکومتى مردمى است و مجموعه کلان نظام آنگونه که تاکنون نشان داده توانایى حل و مدیریت مسائل و بحران‏ها؛ و مواجهه با تهدیدات را در بعد داخلى و خارجى دارد و از وحدت ملى خوبى برخوردار هستیم؛ البته در مورد همه اینها آسیب‏هایى وجود دارد که مسئولین به شدت به دنبال حل اساسى آنها هستند.
هفدهم. و بالاخره موضوعاتى نظیر جهش‏صادراتى، جذب سرمایه خارجى، بسط و توسعه فعالیت‏هاى عمرانى و رفاهى در سطح روستاها، از قبیل تأسیس خانه بهداشت، ساخت راه، حمام بهداشتى، برق، آب لوله‏کشى، تلفن، تأسیس مدارس تا سطح دبیرستان، تقویت امکانات زیست شهرى، تقویت زیربناهاى توسعه مانند تربیت نیروى انسانى ماهر، انرژى، سدسازى، توسعه ارتباطات، راه‏ها و بنادر توسعه ظرفیت پالایشگاه‏ها و خودکفایى در تأمین فرآورده‏هاى نفتى علیرغم افزایش شدید مصرف و جمعیّت، جلوگیرى از اتلاف گاز و پوشش‏دادن صدها شهر و میلیون‏ها نفر، افزایش قابل توجّه ظرفیت تولید برق تا حدّ رفع خاموشى‏ها، توسعه ظرفیت پتروشیمى و افزایش تولید آن تا بیش از بیست برابر و...، از دیگر دستاوردهاى ارزشمند انقلاب اسلامى است.
نتیجه‏گیرى
توجه به مفهوم کارآمدى و موءلفه‏هاى آن و در نظر گرفتن دستاوردهاى انقلاب اسلامى در زمینه‏هاى مختلف ، مبین کارآمدى و موفقیت نسبى انقلاب اسلامى است که با اتکا به خداوند و حمایت‏هاى گسترده مردمى توانسته شرایط و مراحل گوناگون جایگزینى، استقرار، تثبیت اولیه، گذار و ثبات را به خوبى پشت سر بگذارد که در مجموع در میان تمامى انقلاب‏هاى جهان بى‏نذیر است؛ در عین حال، چالش‏هاى داخلى و خارجى انقلاب اسلامى نیزهمواره آرمان‏ها و دستاوردهاى انقلاب را با مشکل روبه رو ساخته است و برخى کاستى‏هاى راهبردى یا ضعف‏هاى مدیریتى موجب ایجاد ناهماهنگى‏هایى در تنظیم اهداف، نارسایى‏هایى در تخصیص منابع و امکانات، اختلالاتى در روابط اجتماعى و به تبع، نارضایتى‏هایى در میان گروه‏هایى از جامعه شده است که این امر مبین درصدى از ضعف و ناکارآمدى کارگزاران نظام جمهورى اسلامى است.(26)
از این رو، دستیابى به اهداف تعیین شده از سوى انقلاب و نظام جمهورى اسلامى و تحقق کامل آرمان‏هاى آن، نیازمند نقد واقع‏بینانه وضع موجود، علت یابى مشکلات و بررسى دلائل عدم تحقق برخى از اهداف و آرمان‏هاى انقلاب با ارائه راهکارها و پیشنهادهاى سازنده است.
بحث کارآمدى انقلاب اسلامى را با گفتارى از مقام معظم رهبرى به پایان مى‏رسانیم: "... بنده اعتقادم این است که نظام اسلامى از همه دولت‏هایى که در دوران استعمار و دوران نزدیک به استعمار در کشور ما وجود داشته، قوى تر عمل کرده است. بدون تردید نظام جمهورى اسلامى در همه بخش‏ها قوى عمل کرده است. عناصر موءمن و کارآمد در نظام وجود داشته اند؛ پشتوانه مردمى هم به آنها کمک کرده است.
در بخش‏هایى ما با قدرت وارد میدان شده‏ایم که فکرش را نمى‏توانستیم بکنیم. در همه بخش‏ها این طور است؛ الان جاى توضیح و بیان آمار نیست؛ البته اقتضاى این دوره از نظام جمهورى اسلامى، اقتضاى کار بیشتر، انقلابى تر، موءمنانه‏تر و همه امکانات را بیش از این به میدان آوردن است؛ این را قبول داریم. البته کم کارى وجود دارد، اما ناکارآمدى وجود ندارد؛ بین اینها باید تفکیک قائل شد. ناکارآمدى وجود ندارد؛ نظام اسلامى کارایى دارد. یک نشانه کارایىِ نظام وجود شماست. جوان دانشجوى موءمن و معتقد به نظام مى‏تواند حرف و انگیزه خودش را قوى در فضاى جامعه مطرح کند. حرف شما فردا در تمام فضاى جامعه منتشر مى‏شود؛ این نکته خیلى مهمى است؛ این خودش کارآمدىِ این نظام است.
کارآمدى نظام غیر از کارآمدى این دستگاه یا آن دستگاه است؛ نظام، نظام کارآمدى است. البته کارآمدى نظام، مجموعه عملکرد مثبت و منفى‏اى است که دستگاه‏هاى نظام دارند؛ اما این برآیند مثبت است.(27)
پى‏نوشت‏ها:
1. آثار و نتایج انقلاب اسلامى ایران، محمد باقر حشمت‏زاده، تهران: موءسسه فرهنگى دانش و اندیشه معاصر، 1379، ص 16.
2. فرهنگ علوم سیاسى، على آقا بخشى، تهران: انتشارات چاپار، 1379، ص 446.
3. مشروعیت و کارامدى، سیمور، م، لیپست ، ترجمه رضا زبیب، فرهنگ توسعه، سال چهارم، شماره18 خرداد و تیر74، ص11.
4. ولایت فقیه؛ از تئورى تا تجربه، على ذو علم، خبرگزارى فارس، 16/3/1383.
5. مبانى اندیشه سیاسى، محمود فتحعلى، قم: مرکز انتشارات موسسه آموزشى و پژهشى امام خمینى(ره)، 1383، ص227.
6. همان.
7. براى آگاهى بیشتر در باب ارزش ر.ک. مجتبى مصباح، فلسفه اخلاق، ص 39، نیز ر.ک : درآمدى بر مبانى اندیشه اسلامى، جمعى از نویسندگان ص 37.
8. براى آگاهى بیشتر ر.ک: آربلاستر، انتونى، لیبرالیسم غرب، ترجمه عباس مخبر، ص 81، 281، 284. همچنین بنگرید به: لاریجانى، محمد جواد، تدین، حکومت و توسعه، ص221
9. مرتضوى، سید ضیاء، کارآمدى نظام جمهورى اسلامى ایران، حکومت اسلامى، شماره 14، ص 1
10. مبانى اندیشه سیاسى، محمود فتحعلى، همان.
11. آثار و نتایج‏انقلاب‏اسلامى‏ایران، محمد باقر حشمت‏زاده ، تهران : موءسسه فرهنگى‏دانش‏واندیشه معاصر، 1379، ص 16.
12. انقلاب اسلامى و چرایى و چگونگى رخداد آن ، جمعى از نویسندگان، قم: نشر معارف ، 1382
13. درآمدى بر کارنامه نظام جمهورى اسلامى ، دکتر محمدرضا مرندى. ماهنامه ناظرامین شماره نشریه 14ز13.
14. آثار و نتایج‏انقلاب‏اسلامى‏ایران، محمد باقر حشمت‏زاده ، همان ، ص27.
15. ربع قرن نشیب و فراز ، گروه کارشناسان معاونت اموراقتصادى، وزارت امور اقتصادى ودارائى، تهران: پایگان، 1383، ص47.
16. رشد اقتصادى و عدالت اجتماعى،دکتر محمدباقر صدرى ؛ به نقل از سایت دنیاى اقتصاد.
17. گزارش اقتصادى و ترازنامه1373بانک مرکزى، ص68.
18. درآمدى بر کارنامه نظام جمهورى اسلامى ، همان .
19. دیدار مسئولان نظام با رهبر معظم انقلاب اسلامى
20. ربع قرن نشیب و فراز ، همان ، ص 85.
21. شاخص‏هاى سلامتى در جمهورى اسلامى ایران، محمد اسماعیل اکبرى تهران : 1382، ص 6
22. درآمدى بر کارنامه نظام جمهورى اسلامى ، همان.
23. استراتژى جمهورى اسلامى ایران در قبال فرسایش حاکمیت دولت‏ها، حسن روحانى، فصلنامه راهبرد، ش 24. پاییز 82، ص 24
25. ر.ک به: نامه وزیر علوم، تحقیقات و فناورى به مقام معظم رهبرى در تاریخ81/10/30.
26. درآمدى بر کارنامه نظام جمهورى اسلامى ، همان.
27. درآمدى بر کارنامه نظام جمهورى اسلامى ، همان.
28. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار دانشجویان در ماه مبارک رمضان(10/ 08/ 1383

تبلیغات