یهود و انتفاضه از ریشه تا امروز
آرشیو
چکیده
متن
فلسطین نام سرزمینى با وسعتى معال 27000 کیلومتر مربع (1) است که در خاورمیانه و شرق دریاى مدیترانه قرار دارد . این کشور حلقه اتصال سه قاره آسیا، آفریقا و اروپا است و قلب جهان عرب نام گرفته است . هجوم یهودىهاى مهاجر به این کشور و تاسیس دولتیهود و رژیم صهیونیستى، با نام جعلى اسرئیل، عملا فلسطین از جهان اسلام جدا شده و غاصبانه در اختیار یهودىهاى صهیونیست قرار گرفت .
در این مقاله سعى شده است، به سؤالاتى چون «زمینههاى تشکیل دولتیهود چه بوده است؟ چه راه حلهایى در قضیه بحران فلسطین تاکنون ارایه شده است؟ ریشههاى ظهور انتفاضه چیست؟ و سرانجام اینکه چه رابطهاى میان فلسطین و جمهورى اسلامى ایران وجود دارد؟» پاسخ داده مىشود:
الف . زمینههاى شکلگیرى دولتیهود
1 . نقش تئودور هرتزل
در سال 1895 م در پاریس، کتابى به نام «دولتیهود» ، توسط تئودور هرتزل (1904 - 1860 م) که اهل بوداپست مجارستان و خبرنگار بوده است، به انتشار رسید، دو سال بعد طرح تشکیل دولتیهود در سال 1897 م در اولین کنگره صهیونیستها در شهر بازل سوئیس مورد تاکید قرار گرفت . (2) اینکه در کجا باید دولتیهود را تاسیس کرد و سرزمین موعود یهودىها را تحقق بخشید، مناطقى چون آرژانتین، اوگاندا در آفریقا و طرابلس در لیبى مد نظر یهودىها قرار گرفت که بنا به دلایلى رد شد و سرانجام فلسطین، به عنوان وطن ملى یهود مورد توافق یهودىهاى صهیونیست و نظام سلطه جهانى، به سرکردگى انگلیس قرار گرفت . یهودىها فلسطین را به دلایل زیر برگزیدند:
- صهیونیستها مىگویند، یکى از بزرگترین عبادتگاههاى یهودیان، یعنى معبدى که متعلق به هیکل حضرت سلیمان است، در بیت المقدس قرار دارد .
- به لحاظ تاریخى آنها معتقدند که این سرزمین وابسته به قوم یهود بوده که اقوام خارجى آنها را از آنجا اخراج کردهاند، ولى منابع تاریخى تاکید دارد که مسجد الاقصى، همچون کعبه، از آغاز خلقت مکان مقدس بوده، به تدبیر و الهام الهى ساخته شده و در زمان حضرت داود (ع) و فرزندش حضرت سلیمان (ع) تجدید بنا شده است . بنابراین، اصلا وجود هیکل حضرت سلیمان در زیر مسجد الاقصى توطئهاى بیش نیست که از طرف صهیونیستها، براى ویرانى مسجد الاقصى از طریق حفارىها و ایجاد تونلى در زیر آن مطرح شده است . (3)
از طرفى تا آنجا که تاریخ به یاد دارد، در سرزمین فلسطین 3500 سال پیش از میلاد، اقوام سامى از قلب حجاز به سوى مصر، عراق، سوریه، لبنان و فلسطین کوچ نموده و اقوامى چون اعراب کنعانى در فلسطین سکنى گزیدند و حدود دو قرن قبل از میلاد، دولتى تحت عنوان کنعانیه را در آنجا تاسیس نمودند . در سال 1225 ق م، قوم بنى اسرائیل، به همراه حضرت موسى در فلسطین سکونت کردند . حدود هزار سال پیش از میلاد، اقوامى به نام فلسطینى که از دریاى اژه آمده بودند، به این ناحیه راه یافته و جاى کنعانیان را گرفتند . بعدها حضرت داود و سلیمان پیامبر، دولتهایى در این سرزمین به وجود آوردند . فلسطین در طول سالیان دراز و در جنگهاى حادث شده بین قدرتهاى دنیا، دستبه دست مىشد تا اینکه در زمان خلیفه دوم، یعنى عمر به دست نیروهاى اسلام افتاد . (4)
2 . مهاجرت یهودیان به فلسطین
یهودىهاى مستقر در فلسطین در سالهاى 71 - 1170م، تنها 1440 نفر و در آغاز قرن 19 به 8000 نفر و در سال 1880م، حدود 20000 نفر و در سال 1918م، این رقم به 56000 نفر رسید . مهاجرت یهودیان، پس از اعلامیه بالفور (1917م) شدت گرفت . در بین جنگ جهانى اول و دوم که فلسطین تحت قیمومیت دولت انگلیس در آمد، انگلیسىها در فروش اموال متعلق به دولت قیمومیتبه یهودیان سرمایه دار هیچ گونه دریغى نداشتند . یهودىهاى مهاجر در فلسطین هر لحظه بیشتر و بیشتر مىشوند، تا اینکه در سال 1947 م تعداد آنها به 629000 نفر و در سال 1948 م، پس از تشکیل دولتیهود به 760000 نفر رسید . شش ماه از تاسیس ولتیهود نگذشته بود که تعداد یهودىهاى مهاجر به فلسطین را 101828 نفر ذکر کردند . (5)
3 . مساعدت انگلیس در تشکیل دولتیهود
سومین عامل در شکلگیرى دولتیهود، خیانت دولت انگلیس است، با باز گشایى کانال سوئز در نیمه دوم قرن 19 و اشغال مصر توسط انگلیس، و دعوت انگلیس از آمریکا براى حضور در جنگ جهانى اول علیه آلمان، انگلیسها به صهیونیستها قول مساعد دادند که وعدههاى خود به صهیونیستها را براى تاسیس کشور مستقل صهیونیستى به انجام برسانند .
بالفور وزیر خارجه وقت انگلیس در نامه روتشیلد] ] Rothschild صهیونیست فرانسوى که در خواست کرد، پس از پایان جنگ جهانى اول، انگلیس بپذیرد که فلسطین وطن ملى یهود باشد و در جهت تاسیس دولتیهود در فلسطین از هیچ تلاشى فروگذار نکند، در دوم نوامبر 1917 م با صدور اعلامیهاى پذیرفت و اعلام داشت، دولتبریتانیا مساعدت خود را در اجراى اهداف فوق به نحو احسن عمل خواهد کرد . (6)
نیروهاى نظامى انگلیس، 27 روز پس از اعلامیه بالفور، وارد بیت المقدس شدند و در کنفرانس «سانرمو» قیمومیت انگلیس بر فلسطین به رسمیتشناخته شد . در 30 ژوئن 1920 سر هربرت سامویل، یهودى انگلیسى از سوى دولت انگلیس با سمت کمیسر عالى، وارد فلسطین شد تا یک حکومت غیر نظامى بر فلسطین را سازمان دهد . او در فلسطین اشغالى اعلام داشت، بر اساس تصمیم متفقین و قدرتهاى وابسته، زمینه مناسب براى تشکیل وطن یهودى در فلسطین فراهم خواهد شد .
4 . کشتار فلسطینىها توسط مهاجرین یهود
پس از ورود یهودىهاى صهیونیستبه فلسطین، گروههاى مسلح صهیونیستها دستبه کشتار وسیع مردم مسلمان زدند . نمونه این کشتار را در الحصاص 1947 م و دیر یاسین در 9/4/1948 که به مثله شدن زنان باردار ختم شد، مىتوان نام برد .
5 . طرح تقسیم فلسطین توسط سازمان ملل
انگلیس که در جامعه ملل، در 24 ژوئن 1924 سند قیمومیتخود بر فلسطین را به تصویب رساند، در سال 1947 به سازمان ملل متحد اعلام داشت که دوران قیمومیتش بر فلسطین به اتمام رسید و در خواست راه حل کرده بود . سازمان ملل هیاتى 11 نفره از کشورهاى استرالیا، کانادا، چک و اسلواکى، گواتمالا، هند، ایران، هلند، پرو، سوئد، اروگوئه و یوگسلاوى را براى طرح تقسیم فلسطین به این کشور فرستاد . در نهایت طرح تقسیم فلسطین با 7 راى موافق از 11 راى، به سازمان ملل ارائه و در 29 نوامبر 1948 با فشار شدید آمریکا و همکارى شوروى سابق، طرح تقسیم فلسطین به تصویب سازمان ملل رسید . قرار شد 45 درصد به فلسطین و 55 درصد به یهودیان داده شود . بیت المقدس به نام منطقه حایل (شهر بین المللى) تحت نظارت بین الملل قرار گرفت .
تشکیل دولتیهود
در 15 مه 1948، با خروج نیروهاى انگلیسى از فلسطین و قبول طرح تقسیم فلسطین توسط سازمان ملل، بن گورین تاسیس دولتیهود در فلسطین را اعلام کرد . دولت امریکا پس از 5 تا 9 دقیقه، تشکیل دولتیهود را برسمیتشناخت و سیل کمکهاى نظامى، اقتصادى این کشور به فلسطین اشغالى سرازیر شد . گواتمالا دومین کشور و شوروى سابق سومین کشورى بودند که رژیم صهیونیستى اسرائیل را به رسمیتشناختند و بدین صورت بود که غدهاى سرطان در قلب جهان اسلام شکل گرفت .
ب . راه حلهاى بحران فلسطین
از همان ابتداى صدور اعلامیه بالفور در سال 1917م، مبارزات مردم فلسطینى آغاز شد و در سال 1920 در بیت المقدس، اولین شورش مسلمین و مسیحیان علیه یهودىهاى مهاجر، در مراسم «موسم النبى» شکل گرفت . از آن زمان به بعد راه حلهاى نظامى و سیاسى متعددى در قضیه فلسطین به اجرا گذاشته شد که در ذیل به توضیح آنها مىپردازیم:
راه حلهاى نظامى
1 . قیام شیخ عزالدین قسام (1935 م) ; شیخ عزالدین قسام اهل سوریه، تحصیل کرده الازهر و شاگرد شیخ محمد عبده بود . او در سوریه به علت قیام علیه استعمار فرانسه، توسط نظامیان فرانسوى غیابا به اعدام محکوم شد .
با اعلام این خبر، شیخ به شهر حیفا در فلسطین رفت و در آنجا به آموزش اسلامى و سازماندهى مردم پرداخت و با تشکیل گروههاى کوچک علیه استعمار انگلیس در فلسطین، دستبه قیام زد و در نهایتبا محاصره کوه «یعبد» توسط نظامیان انگلیس و پس از نبرد سخت میان نیروهاى قسام و انگلیس، سرانجام او و یارانش به شهادت رسیدند . (7)
قیام شیخ، اولین حرکت نظامىاى بود که توسط اسلامگرایان صورت گرفت و از مسجد استقلال در حیفا آغاز و پس از آن به مناطق جنین، طولکرم و نابلس گسترش یافت .
2 . عملیاتهاى نظامى توسط ارتشهاى آزاد یبخش عربى; کشورهاى عربى و در راس آنها مصر و سوریه، به صورت رسمى چهار بار، در سالهاى 1948، 1967، 1973 میلادى، با رژیم صهیونیستى وارد جنگ شدند . در این جنگها تنها در سال 1973 م به طور ناقص موفقیتى کسب کردند و در بقیه جنگها، نه تنها شکست را متحمل شدند، بلکه مناطقى از خاک خود را از دست دادند . در ذیل به بررسى سه جنگ فوق مىپردازیم:
- جنگ اول 1948 م; یک روز پس از تاسیس رژیم صهیونیستى، یعنى در 16 مه 1948م، ارتشهاى عربى از مصر، اردن، سوریه، عراق، لبنان ، یمن و قوایى از عربستان وارد فلسطین شدند . چیزى نمانده بود که تل آویو به تصرف نظامیان عرب در بیاید که پس از 8 ماه نبرد سخت میان یهودیان صهیونیست و سربازان عرب، سرانجام با پادرمیانى سازمان ملل، جنگ خاتمه یافت . صهیونیستها از اعلام آتش بس توسط سازمان ملل نهایتبهره را بردند و با شروع عملیات علیه ارتشهاى عرب، خاک خود در فلسطین را به 77 درصد افزایش دادند . (8)
- جنگ دوم 1967 م; در ماه مه 1967 م، وقتى جمال عبدالناصر رییس جمهور مصر، سوریه را از احتمال حمله صهیونیستها به این کشور آگاه کرد، ارتشهاى مصر، سوریه، اردن، عراق و کویتبه حال آماده باش در آمدند . شوروى سابق و امریکا تصمیم گرفتند، جلوى جنگ را بگیرند و به همین خاطر سفیر شوروى سابق در مصر، شبانه ناصر را از خواب بیدار و او را از بروز جنگ منع مىکند . ناصر وقتى از شروع جنگ منصرف مىشود، (9) نیروى هوایى رژیم صهیونیستى عملیات را آغاز و فرودگاههاى مصر، سوریه، اردن و عراق را به شدت بمباران مىکنند . با ورود نیروى زمینى صهیونیستها به جنگ، طى مدت 6 روز، صحراى سینا، کرانه باخترى رود اردن، بلندىهاى جولان، نوار غزه و بیت المقدس که شهر بین المللى اعلام شده بود به تصرف رژیم صهیونیستى در مىآید . این جنگ به جنگ 6 روزه معروف است .
- جنگ سوم 1973 م; در اکتبر سال 1973 م اعراب براى جبران شکستهاى گذشته خود به رهبرى سادات از مصر و حافظ اسد از سوریه، عملیات غافلگیرانهاى را علیه رژیم صهیونیستى آغاز کردند . این جنگ که در ماه رمضان اتفاق افتاد و به جنگ رمضان معروف است، در همان ساعات اولیه حمله ارتشهاى عرب، شکستسختى را نصیب رژیم صهیونیستى کرده بود، ولى با ایجاد پل هوایى آمریکا و کمک بى شمار آن به رژیم صهیونیستى، سرانجام عملیات اعراب متوقف و رژیم صهیونیستى توانست، از مرگ حتمى نجات پیدا کند و بدین سان امیدوارى از ارتشهاى عربى به یاس تبدیل شد .
3 . تشکیل سازمانهاى مسلح فلسطینى
در گیرودار جنگ ارتشهاى عرب علیه رژیم صهیونیستى بود که برخى از فلسطینىها تصمیم گرفتند، دستبه تاسیس سازمانهاى مسلح بزنند، تا از این طریق، ناکامى ارتشهاى عربى را جبران کرده، شاید به نتیجه برسند و سرزمین خود را از چنگال اشغالگران آزاد سازند . اعم این سازمانها عبارت بودند از:
- الفتح (سازمان سپتامبر سیاه) ; این سازمان توسط تبعیدیان فلسطینى در کویت، در سال 1950 م تشکیل شد که رهبرى آن را یاسر عرفات به عهده گرفت .
- الصاعقه; این سازمان در سال 1966 م توسط حزب بعثسوریه تشکیل شد که رهبرى آن در دست «ظهیر محسن» بوده است . سازمان مذکور به شدت طرفدار مواضع سورىها به شمار مىآمد .
- جبهه دمکراتیک آزادیبخش فلسطین; این سازمان طرفدار تفکر مارکسیستى و رهبرى آن را «نایف حواتمه» و «عمر ادیب» عهده دار بودند . جبهه مذکور به انقلاب طبقه کارگر اعتقاد داشت .
- جبهه خلق براى آزادى فلسطین; رهبرى این جبهه را (جرج حبش) عهده دار بود و تحت تاثیر ایدئولوژى مارکسیستى شکل گرفتند . از جمله کارهاى آنها هواپیماربایى بوده است .
- جبهه خلق آزادیبخش فلسطین (فرماندهى کل) ; رهبرى این جبهه در دست «احمد جبریل» است; این گروه سخت تحت تاثیر سورىها است .
- جبهه آزادیبخش فلسطین; این گروه از جبهه خلق براى آزادى فلسطین (فرماندهى کل) منشعب شده بودند و از رهبران آن مىتوان «طلعت توفیق» و «محمد العباس» را نام برد .
- جبهه آزادیبخش عربى; این جبهه توسط عراق آموزش داده شد و سلاحهاى خود را از عراق مىگرفتند; رهبرى آن در دست «عبدالرحیم احمد» و «ابواسماعیل» بود .
- جبهه مبارزات خلقى; این گروه از طرفداران چندانى برخوردار نبود . رهبرى آن را «دکتر سمیر قو شاه» به عهده داشت .
- سازمان ژوئن سیاه; رهبرى این سازمان را «خلیل البنا» به عهده داشت . سازمان ژوئن سیاه از سازمان الفتح جدا شدند و سبتبه سیاستهاى میانهروى الفتح اعتراض داشتند .
راه حلهاى سیاسى
تاکنون راه حلهایى از جانب سران دول عرب و نظام بین الملل براى حل بحران فلسطین ارائه شده است که در ذیل به بررسى آنها مىپردازیم:
1 . طرح صلح دول عربى
- قرار داد کمپ دیوید; انور سادات رییس جمهورى مصر که در جنگ 1973 م علیه رژیم صهیونیستى فرماندهى جنگ را عهده دار بود، بعدها با فشار آمریکا، در مقابل خواستههاى صهیونیستى تسلیم شد . انور سادات در بهمن 1356 ه . ش (نوامبر 1977م) به اسرائیل سفر کرد و گفتوگوهاى صلح را با رژیم صهیونیستى آغاز کرد . (10) این سفر نتیجه چندانى نداشت . در ادامه مذاکرات فوق به دعوت کارتر، سادات رئیس جمهور مصر و بگین سرکرده رژیم صهیونیستى، در کمپ دیوید آمریکا، گفتگوها را ادامه دادند . سرانجام با پادرمیانى امریکا میان مصر و اسرائیل، توافقنامه صلح در 16 شهریور 1356 ه . ش (7 سپتامبر 1978 م) به امضاى طرفین رسید . مهمترین مفاد قرار داد عبارت بود از صلح مصر و اسرائیل، یعنى پذیرش اسرئیل توسط مصر و تخلیه سینا توسط اسرائیل و استرداد آن به مصر و خود مختارى فلسطینىها در نوارغزه و کرانه غربى رود اردن . (11)
انعقاد این موافقت نامه، انزواى کشور مصر در دنیاى عرب را در پى داشت و بدین ترتیب قوىترین کشور در خط مقدم جنگ با صهیونیستها از جرگه مخالفان رژیم صهیونیستى خارج شد و این اولین حرکت مصیبتبار در روند سازش میان اعراب و اسرائیل بشمار مىآید .
- طرح فهد; در آبان سال 1360 ه . ش (اوت 1981 م) فهد که ولیعهد عربستان سعودى به حساب مىآمد، طرح 8 مادهاى را هتحل بحران فلسطین ارائه داد که از بندهاى زیر برخوردار بود:
1 . عقب نشینى اسرائیل از اراضى اشغالى سال 1967 م .
2 . از میان بردن آبادىهاى یهودى نشین در مناطق اشغالى 1967 م .
3 . تضمین آزادى مراسم مذهبى در اماکن مقدسه براى پیروان تمام مذاهب .
4 . جبران زیان مالى آن دسته از فلسطینىها که خواستار بازگشت نیستند .
5 . کنترل سازمان ملل بر ساحل غربى و نوارغزه پس از انتقال نیروهاى رژیم صهیونیستى .
6 . تاسیس دولت فلسطینى در ساحل غربى رود اردن و نوارغزه .
7 . شناسایى حق حاکمیت تمام کشورهاى منطقه در صلح و همزیستى مسالمتآمیز .
8 . تضمین اجراى موارد طرح از سوى سازمان ملل متحد یا برخى از اعضاى آن سازمان . (12)
طرح فهد با مخالفتبعضى از دولتهاى عربى به شکست انجامید .
- طرح فاس; در سال 1361 ه . ش (سپتامبر 1982 م) شهر فاس در مراکش، محل تجمع سران 21 کشور عرب جهتحل مسئله فلسطین بود . این اجلاس که به دعوت شاه حسین پادشاه وقت مراکش صورت گرفت . شامل بندهایى چون، عقب نشینى اسرائیل از همه سرزمینهاى اشغالى عرب در 1967م، تخلیه مناطق یهودى نشین ساخته شده پس از جنگ 1967 م، تضمین آزادى انجام فرایض دینى براى پیروان همه ادیان در بیت المقدس، برخوردارى مردم فلسطین در حق تعیین سرنوشتخود در پرتو اکمیتساف، به عنوان تنها نماینده قانونى مردم فلسطین، نظارت و کنترل سازمان ملل متحد بر کرانه باخترى رود اردن و نوار غزه براى یک دوره انتقالى چند ماهه و سپس تاسیس یک دولت مستقل فلسطینى به مرکزیت قدس و نیز تضمین برقرارى و تداوم صلح و اجراى مواد فوق از سوى شوراى امنیتبوده است . این طرح که چندان تفاوتى با طرح فهد نداشت، پس از ساعتها مذاکره، نتیجهاى در برنداشت . (13)
2 . طرح صلح نظام بین الملل
- ارائه طرح صلح توسط برژنف; برژنف صدر اعظم اسبق شوروى سابق، شاید اولین کسى بود که طرح کنفرانس بین المللى صلح را در سال 1979 م مطرح کرد . وى ضمن محکوم کردن موافقت نامه صلح کمپ دیوید، معتقد بود که تنها راه حل مسئله فلسطین تشکیل کنفرانس بین المللى صلح به رهبرى سازمان آزادیبخش فلسطین، اسرئیل و امریکا و کشورهاى صلح طلب است . مجمع عمومى سازمان ملل در 10/2/1981 م در قطعنامهاى با اکثریت آرا، برگزارى کنفرانس بین المللى ویژه فلسطین را تحت نظارت سازمان ملل اعلام داشت .
- کنفرانس صلح مادرید; با آغاز قیام سراسرى مردم مسلمان فلسطین که از سال 1987 م آغاز شد، امریکایىها به این فکر افتادند که هر چه سریعتر باید جلوى شورشهاى فلسطینیان علیه رژیم صهیونیستى را بگیرند . به همین منظور در دسامبر 1988 مذاکرات صلح اعراب و اسراییل، با پادرمیانى امریکا و شوروى سابق آغاز شد .
اولین دور مذاکرات در پایتخت اسپانیا، یعنى شهر مادرید در 30 اکتبر 1991 م و با حضور نمایندگانى از سوریه، لبنان، اسرائیل و رؤساى جمهور آمریکا، شوروى سابق و نخست وزیر اسرائیل آغاز به کار کرد . (14) کنفرانس صلح مادرید پس از یازده دور مذاکرات سرانجام به نتیجه روشنى دست نیافت . مهمترین نتیجه کنفرانس صلح مادرید، شناسایى رژیم صهیونیستى توسط سازمان آزادیبخش فلسطین به رهبرى یاسر عرفات بوده است . (15)
- قرار داد غزه - اریحا; ادامه مذاکرات صلح میان سازمان آزادى بخش فلسطین (ساف) به رهبرى یاسر عرفات و رژیم صهیونیستى، سرانجام سند نهایى قرار داد مذکور در 13 سپتامبر1993 م در واشنگتن به امضاى طرفین رسید . این قرار داد به نزاع میان سازمان آزادیبخش فلسطین و رژیم صهیونیستى رسما خاتمه داد . علاوه بر به رسمیتشناختن اسراییل توسط سازمان آزادیبخش فلسطین، رژیم صهیونیستى هم موجودیتساف را به عنوان نماینده مردم فلسطین پذیرفت .
براساس قرار داد غزه - اریحا، رژیم صهیونیستى به سازمان آزادیبخش فلسطین اجازه مىداد، یک دولتخود مختار فلسطینى (دولت انتقالى) در کرانه باخترى رود اردن و نوارغزه تشکیل دهد . دولت انتقالى فلسطین، اداره امور شهرهاى کرانه باخترى و نوارغزه را بهعهده خواهد داشت، ولى حفاظت از مرزها و منابع آبى مناطق فوق همچنان در اختیار اسراییل بوده است . در قرار داد مذکور گفته شد که اعطاى استقلال کامل و تشکیل دولت مستقل فلسطینى، پنجسال پس از انعقاد قرار داد غزه - اریحا اعطا خواهد شد . (16)
همه آنچه به عنوان راهحلهاى نظامى و سیاسى قضیه فلسطین آمده ، نتوانسته مشکل بحران فلسطین را به پایان برساند و امروزه پس از آن همه راهحلها، به نظر مىرسد فلسطین راه خود را جهت رهایى از چنگال صهیونیستها پیدا کرده است و در قالب انتفاضه، به آیندهاى سرشار از امید دل خوش کرده است .
ج . ریشههاى ظهور انتفاضه
انتفاضه به معنى بیدارى، آگاهى و غبارروبى ملتى است که نتیجه نومیدى و شکستهایى بوده که بیش از نیم قرن نصیب فلسطینیان گردید; حرکت جدیدى که در دسامبر 1987 م مطابق با آذر ماه 1366 با قیام همگانى و مردمى و به تاثیر از انقلاب اسلامى آغاز شد . این قیام همگانى مردم فلسطین علیه رژیم صهیونیستى، مىرود تا نظام غاصب اسرائیل را در یک موضع انفعالى و غافلگیرى قرار دهد .
در دهم اوت 1987 هستهاى از جهاد اسلامى فلسطین به یک گروه گشتى صهیونیستها در غزه حمله کردند که طى آن فرمانده پلیس نظامى اسراییل «ویکنو آرگون» کشته شد . در این عملیات که به «نبرد شجاعیه» معروف شد، چهار تن از رزمندگان فلسطینى بهنامهاى محمد سعید جمل، سامى شیخ خلیل، احمد حلس و زهدى قربقع به شهادت رسیدند . پساز این حادثه، تظاهرات وسیعى با مشارکت همه نیروهاى مردمى و سازمانهاى مسلمان فلسطینى صورت گرفت که به انتفاضه اول شهرت یافت .
رژیم صهیونیستى در 8 دسامبر 1987 م، براى انتقام از کشته شدن فرمانده پلیس نظامى صهیونیستى بیت المقدس، یک کامیون اسراییلى را به صف کارگران فلسطینى هدایت کرد که چهار کارگر بى دفاع مسلمان در زیر چرخهاى کامیون بهشهادت رسیدند و نه نفر دیگر بهشدت مجروح شدند . شهادت کارگران مسلمان فلسطینى اوضاع را در همه مناطق فلسطینى بهشدت ملتهب کرد . در پى اعتراض به این عمل جنایتکارانه رژیم صهیونیستى، مردان و زنان فلسطینى به خیابانها ریختند و هسته اصلى انتفاضه شکل گرفت . (17)
انتفاضه اول توان نیروهاى صهیونیستى را گرفت; اسحق رابین نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستى، پس از این جنبش همگانى مسلمانان فلسطینى در این رابطه اظهار داشت:
«آرزو مىکنم روزى از خواب برخیزم و ببینم تمام غزه در دریا فرو رفته و از شر این منطقه رهایى یافتهام» . (18)
شهید فتحى شقاقى، دبیر کل سابق سازمان جهاد اسلامى فلسطین درباره قیام مردم غزه مىگوید:
«غزه، در واقع یک سرزمین آزاد شده است . اسراییلىها غزه را مانند یک خفره یا توفانى از آتش بر سرداشتند و نمىتوانستند از آن رهایى یابند . آنها براى رهایى از غزه، غیر از پیمان صلح راهى نداشتند . عرفات چنین فرصت تاریخى را در اختیار آنان قرار داد تا غزه را در اختیار عرفات قرار دهند» . (19)
انتفاضه اول، اجراى عملیات شهادت طلبانه را در سرزمینهاى اشغال شده فلسطین مسیر ساخت و از آن تاریخ جوانان بى شمارى در قالب شهداى گردانهاى شهید عزالدین قسام و بیت المقدس به صف نظامیان صهیونیستى زدند و با کشتن تعداد زیادى از صهیونیستها، لباس فاخر شهادت را برتن کردند .
پساز ایجاد ناامنى براى صهیونیستها در مناطق مسلمان نشین فلسطینى، شارون قصاب صبرا و شتیلا، در 28/9/2000 م به حرم شریف قدس رفت و طى مصاحبهاى وعده داد که امنیت را براى صهیونیستها به مناطق مسلمان نشین برگرداند . با ورود شارون به بیت المقدس، تظاهرات وسیعى در سراسر فلسطین، علیه این حرکت جنایتکارانه بهراه افتاد که پساز دو سال، همچنان صهیونیستها را در کام آتش و دود فرو برده است . این مرحله به انتفاضه دوم معروف شد .
در پاسخ به این سؤال که انتفاضه مردم فلسطین، در چه عواملى ریشه دارد، باید گفت که ریشههاى ظهور انتفاضه را در عوامل زیر باید جستوجو کرد:
1 . گسترش اسلام خواهى; با پیروزى انقلاب اسلامى در ایران در اواخر دهه 1970م (1357 ه . ش) که رستاخیز اسلامى در جهان پر از ظلم و وحشت نام گرفت، روحیه خودباورى در میان مسلمانان فلسطینى ایجاد شد . تجربه موفقى که نشان داد، اسلام توانایى رویارویى با قدرتهاى سلطهگر و در راس آنها آمریکا را خواهد داشت . بنیامین نتانیاهو نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستى با اعتراف به این خیزش عمومى در جهان اسلام مىگوید:
«از سوى دیگر در حال حاضر، شاخصهاى دیگرى وجود دارد که مژده دهنده خیر و نیکى براى ملت ما نیست . ما شاهد افزایش جدید اسلام گرایى، از جمله موج قوى انزجار و تنفر علیه اسراییل، از سوى نیروهاى اسلامى که قدرتشان روبه افزایش است، هستیم» . (20)
و در همین رابطه شهید دکتر فتحى شقاقى دبیر کل جهاد اسلامى فلسطین مىگوید:
«انقلاب اسلامى ایران تاثیر مهمى بر جنبشهاى اسلامى در همه جا، و از جمله جنبشهاى اسلامى اراضى اشغالى (فلسطین) داشت; چه این انقلاب آمد تا دلیلى بر امکان پیروزى اسلام بر ظلم و قهر و برپایى دولت اسلامى ارایه دهد . انقلاب اسلامى نمونهاى براى تمام جنبشهاى اسلامى گردید» . (21)
او در جایى دیگر مىگوید:
«هیچ چیز به اندازه انقلاب امام خمینى (ره) نتوانست ملت فلسطین را به هیجان آورد و احساسات آنها را برانگیزد و امید را در دلهایشان زنده کند . با پیروزى انقلاب اسلامى ما به خود آمدیم و در یافتیم که امریکا و اسراییل نیز قابل شکست هستند . ما فهمیدیم که با الهام از دین اسلام، مىتوانیم معجزه کنیم . از این رو ملت مجاهدما در فلسطین، به انقلاب اسلامى و جمهورى اسلامى به دیده تقدیر مىنگرند و امام خمینى (ره) را از رهبران جاوید تاریخ اسلام مىدانند» . (22)
بنابراین نقش مثبت انقلاب اسلامى در انتفاضه مردم فلسطین، مطلبى است که نمىتوان به آسانى از کنار آن گذشت .
2 . نا امیدى مردم مسلمان فلسطین از ارتشهاى آزادیبخش عربى; شکست و ناکامىهاى عربها در جنگهاى 1948، 1967 و 1973 و تسلط رژیم صهیونیستى بر کرانه باخترى رود اردن، صحراى سینا، نوارغزه و بلندىهاى جولان، نمایانگر عدم توانایى ارتشهاى عربى براى نجات فلسطین بوده است، لذا خیزش عظیم اسلامى مردم فلسطین در انتفاضه، حاکى از یاس و ناامیدى مردم مسلمان فلسطین از ارتشهاى عربى به حساب مىآید .
3 . سیاستسرکوب بى رحمانه فلسطینىها توسط رژیم صهیونیستى; صهیونیستهاى غاصب در فلسطین آنچنان عرصه را براى مسلمان درون فلسطین تنگ کردهاند که دیگر تحمل را بر فلسطینىها امکانناپذیر کرده است .
تلاش یهودىهاى صهیونیست در از بین بردن هر آنچه که رنگ اسلام به خود داشته است، از دیگر عوامل سر بر آوردن آتشى بود که قریب به سه دهه حاکمیت غاصبانه صهیونیستها را به بهاى آوارگى و تحقیر شدن، مسلمانان به شهروندان درجه دو تبدیل کرده بود . دکتر فتحى شقاقى در این باره مىگوید:
«انتفاضه ... پاسخى بود به اشغالگران و اعمال سرکوب و طغیان و تکبر آنان و اقدامات آنها در ویران سازى منازل، مصادره زمینها، اسکان یهودیان و ساختن شهرکها، شکنجه مبارزان، دستگیرى، تبعید، ترور و شکستن استخوانهاى آنان، نابود کردن اقتصاد فلسطین و زیرسازهاى جامعه، دزدیدن آبها، تحمیل مالیات و جرایم سنگین، تعطیلى مدارس و دانشگاهها، جلوگیرى از کار و کسب، نادیده گرفتن حقوق انسانى و سیاسى و سایر اقدامات مربوط به مجازات دسته جمعى» . (23)
4 . سازش سران دول عرب; قبول پیمان صلح کمپ دیوید در سال 1978 م توسط انور سادات، طرح 8 مادهاى صلح فهد در سال 1981م، و سرانجام کنفرانس صلح فاس (مراکش) در سال 1982 توسط سران کشورهاى عربى، امید به آینده را از مسلمانان فلسطینى سلب کرده بود . شهید فتحى شقاقى درباره خیانت دول عرب به آرمان فلسطین مىگوید:
«انتفاضه پاسخى بود به واقعیت اسفانگیز و یاس آور اعراب که وابستگى، ضعف و سستى خود را آشکار کرده بودند . آنها فلسطین و آزاد سازى فلسطین را توجیهى براى بقاى خود مىدیدند، تا جایى که مسئله فلسطین را در آخر لیست اولویتهاى خود قرار دادند و همگان این امر را که حتى در کنفرانسهایى مثل کنفرانس سران در نوامبر 1987 م مشاهده کردند» . (24)
5 . ناامیدى مسلمانان فلسطینى از سازمانهاى لاییک فلسطینى; سازمانهایى چون الفتح، الصاعقه، جبهه دمکراتیک آزادیبخش فلسطین، جبهه خلق براى آزادى فلسطین، جبهه آزادیبخش فلسطین، جبهه آزادیبخش عربى و جبهه مبارزات خلقى که بیشتر آنها پساز شکستسنگین ارتشهاى عربى در سال 1967 م در صحنه سیاسى و مبارزاتى مردم فلسطین ظاهر شدند، به لحاظ عدم اعتقاد به اسلام نتوانستند چندان در جنگ با رژیم صهیونیستى موفقیتى کسب بکنند و در ادامه، سرخوردگى تمام به راهحلهاى سیاسى پناه آوردند، خود در قیام همگانى مردم فلسطینى به عنوان تنها گزینه حذف اسراییل از گیتى نقش اساسى داشتهاند . نقش یاسر عرفات در سازش با رژیم صهیونیستى نشان داد که هیچ امیدى به سازمانهاى مسلح فلسطینى لاییک نیست .
6 . ناامیدى و یاس مسلمانان فلسطین از سازمانهاى بینالمللى; راى به تقسیم خاک فلسطین به صورت 55 درصد به یهودىها و 45 درصد به مسلمانها توسط جامعه ملل در سال 1947 م و کوشش سازمان ملل در به سازش کشاندن مردم فلسطین در قالب صدور قطعنامههاى بى اثر، نقطه پایانى بود بر امید مردم مظلوم فلسطین از سازمانهاى بینالمللى که در یافتند، از این سازمانها هم از جهت رهایى آنها از چنگال بى رحمانه صهیونیستها کارى ساخته نیست .
7 . اسلام تنها راه نجات مردم فلسطینى; فلسطینىها در یک دوره طولانى مبارزه علیه صهیونیستها دریافتند که تنها اسلام است که مىتواند آنها را از زیر سلطه رژیم غاصب صهیونیستى نجات بدهد . روزنامه آمریکایى «کریستین سانیس مانیتور» با اعتراف به این مطلب مىنویسد:
«اگر به خاطر مسلمانان رادیکال نبود، صلح بین اسراییل و ساف هرگز بهوقوع نمىپیوست . از شگفتىهاى قضیه این است که طرفین معاهده، یعنى اسحاق رابین و عرفات، هر دو از ترس یک دشمن مشترک که همان اسلام سیاسى رادیکال باشد، مجبور به قرار داد صلح شدند» . (25)
قیام عمومى مردم فلسطین پساز نماز جمعهها و حرکت دسته جمعى از مساجد به عنوان پایگاه اصلى مبارزه علیه صهیونیستها و نامگذارى انتفاضه به انقلاب مساجد، همه و همه حکایت از امید مردم مسلمان فلسطین از اسلام و کمک گرفتن از آن براى استقلال و هویت اصلى خود است . در طى سالهاى اخیر و با قیام انتفاضه، ظهور دو سازمان مسلمان فلسطینى، خود دلیل دیگرى بر مدعاى اسلامى بودن انتفاضه است که در ذیل به توضیح این دو سازمان، یعنى جهاد اسلامى و حماس مىپردازیم:
- سازمان جهاد اسلامى فلسطین; (26) در پایان دهه 1970 م، شهید فتحى شقاقى که مشغول تحصیل در کشور مصر بود، دریافت که اشکال اساسى در مبارزات نیروهاى ملى فلسطینى، دور بودن این حرکتها از اسلام اصیل بوده است . او خود تمام تلاش را در جهت اسلامى کردن قیام فلسطینىها به کار برد تا اینکه سرانجام در سال 1980 م، سازمان جهاد اسلامى فلسطین را بنیانگذارى کرد . (27)
شهید فتحى شقاقى که در سال 1951 م در شهر غزه به دنیا آمد و در رشته پزشکى در مصر فارغ التحصیل شد بهدنبال پیروزى انقلاب اسلامى در ایران، کتاب مشهور خود بهنام «خمینى، راه حل و آلترناتیو اسلامى» را به نگارش در آورد . او در سال 1981 م از مصر وارد فلسطین شد و خود رهبرى سازمان جهاد اسلامى را بهعهده گرفت . در سال 1983 م به مدت 11 ماه در غزه زندانى شد و در سال 1986 م بار دیگر به مدت چهار سال زندان قطعى و 5 سال زندان تعلیقى محبوس شد و سرانجام در سال 1988 م از داخل زندان به لبنان تبعید شد و در 26/10/1995 م، در جزیره مالت، در مسیر بازگشت از لیبى به دمشق، بهوسیله دستگاه اطلاعاتى رژیم صهیونیستى (موساد) ترور و بهشهادت رسید . پس از شهادت او، دکتر رمضان عبدالله، به عنوان دبیر کل جنبش جهاد اسلامى برگزیده شد . (28)
با ظهور سازمان جهاد اسلامى فلسطین، تصویر جدیدى از اسلام در مبارزات مردم فلسطینى ارائه شد و با ارتباط دادن دین با سیاست توسط این سازمان، انتفاضه فلسطین وارد مرحله جدیدى از حیات خود شده است .
- جنبش مقاومت اسلامى فلسطین (حماس)، (29) این جنبش در سال 1987 م مطابق با 1366 ه . ش همزمان با قیام سراسرى مردم فلسطین (انتفاضه) از اخوان المسلمین فلسطین جدا شد و اعلام موجودیت کرد .
جنبش حماس در ابتدا سعى کرد با تربیت جوانان فلسطینى در قالب عقیده اسلامى، به جنگ با رژیم صهیونیستى برود . رهبرى معنوى این جنبش در دستشیخ احمد یاسین است . حماس علیرغم اتخاذ مشى مبارزه مسلحانه با رژیم صهیونیستى در سایه اسلام، با جنبشهاى دیگر فلسطین، نظیر ساف برخوردى مسالمتآمیز دارد، و از این نظر با سازمان جهاد اسلامى تفاوت اساسى دارد، زیرا سازمان جهاد اسلامى هیچ رابطهاى با سازمانهاى لاییک فلسطینى ندارد، ولى هر دو سازمان در مبارزه بى امان با صهیونیستها، تشکیل دولت اسلامى و آزادى همه سرزمین فلسطین وحدت نظر دارند . (30)
د . ایران و مسئله فلسطین
رژیم صهیونیستى از ابتداى ظهور در فلسطین، مورد حمایتحکومت پهلوى در ایران قرار گرفت . همکارىهاى نفتى و اطلاعاتى میان ایران و اسراییل در سطح گستردهاى شکل گرفت و در سال 1337 ه . ش نخستین نماینده سیاسى رژیم اشغالگر قدس وارد ایران شد و یک سال بعد دفتر سیاسى ایران در تلآویو گشایش یافت . شاه ایران در سالهاى پایانى دهه 1330 ه . ش در مصاحبه با سردبیر روزنامه کیهان، به طور تلویحى اسراییل را بهرسمیتشناخت . (31) همکارىهاى ایران و رژیم صهیونیستى، بارها مورد اعتراض روحانیون سرشناسى چون آیت الله کاشانى و بهویژه امام خمینى (ره) قرار گرفت .
با پیروزى انقلاب اسلامى در ایران بهرهبرى امام خمینى (ره) مخالفت جدى با رژیم غاصب صهیونیستى، سر لوحه یاستخارجى جمهورى اسلامى قرار گرفت . حمایتهاى معنوى ایران از مبارزات مردم فلسطین، همواره خشم رژیم صهیونیستى را بر انگیخت . امام خمینى (ره) درباره اسراییل فرمود:
«من مجددا خطر فراگیرى غده چرکین و سرطانى اسراییل را در کالبد کشورهاى اسلامى گوشزد مىکنم ... سران سازشکار اسلامى تصور نکنند که گذشت زمان سیرت و صورت جنایتهاى اسراییل را دگرگون ساخته است و گرگهاى خون آشام صهیونیسم، از فکر تجاوز و غصب سرزمینهاى از نیل تا فرات دستبرداشتهاند» . (32)
اعلام آخرین جمعه ماه مبارک رمضان توسط امام خمینى (ره)، به عنوان روز «قدس» در راستاى حرکت عملى در جهتحمایت از مردم فلسطین بوده است . پساز رحلت امام خمینى (ره) و اعلام رهبرى حضرت آیة الله العظمى خامنهاى به عنوان رهبرى جمهورى اسلامى، بارها معظم له حمایتخود را از مردم فلسطین اعلام داشتند و فرمودند:
«نظام اسلامى (جمهورى اسلامى ایران)، حتى یک ساعت، حکومت غاصب صهیونیستى را بهرسمیت نخواهد شناخت و همچنان با این غده سرطانى زاییده استعمار مبارزه خواهد کرد» . (33)
مخالفت آشکار جمهورى اسلامى با طرحهاى سازش اعراب و اسراییل، آخرین تلاشهاى صهیونیستها را در به سازش کشاندن جهان اسلام ناکام گذاشته است . این خود واقعیتى است که آینده فلسطین به حمایتبى چون چراى ایران اسلامى از آن بستگى دارد، چنانکه دکتر ابولؤلؤ از رهبران جهاد اسلامى در همین زمینه مىگوید:
«در حقیقت، ایران مسلمانان دیگر را زنده کرد . فلسطینىها همواره به ایران نگاه مىکنند و ایران اراده مستضعفان است . ایران قدرت اسلامى را در جانهاى مسلمانان بیدار کرد . پیروزى انقلاب اسلامى عامل عمدهاى در تشکیل سازمان جهاد اسلامى فلسطین و پیدایش انتفاضه بود که نیروى ایمان را در درون مسلمانان زنده کرد» . (34)
در پایان بحث فلسطین، باید گفت که آینده فلسطین در گرو بالندگى انقلاب اسلامى، بهعنوان تنها گزینه رهایى مسلمانان از زیر سلطه گران جهانى، بهویژه آمریکاى زیاده خواه است . حال که انتفاضه مردم فلسطین موجودیت رژیم صهیونیستى را نشانه رفته و چهره واقعى غاصبان بیت المقدس را بر ملا نمود و حیات دوبارهاى در روح و کالبد مسلمانان فلسطینى دمیده است، باید عرصه را بر دشمنان اسلام هر چه بیشتر تنگ و تنگتر کرد و در انتظار رهایى سرزمین مظلوم فلسطین از چنگال غاصبانه صهیونیستها بود .
امروز هر شهیدى که خونش در جاى جاى فلسطین به زمین ریخته مىشود، فریاد پیروزى مردمى را سر مىدهد که سالیان دراز است، در انتظار آن روز نشستهاند .
پىنوشت:
1) سعید بختیارى، اطلس کامل گیتاشناسى، چاپ پانزدهم، تهران، موسسه گیتاشناسى، 1379، ص 22 .
2) ناهوم سوکولوف، تاریخ صهیونیسم، ترجمه داود حیدرى، 2 جلد، تهران، بنیاد مستضعفان و جانبازان، 1377، ج اول، ص 385 - 386 .
3) جنبش جهاد اسلامى فلسطین، فلسطین (سرزمین، تاریخ و مقاومت)، تهران: انتشارات جنبش جهاد اسلامى فلسطین، 1379، ص 34 .
4) غلامرضاگلى زواره، سرزمین اسلام (شناخت کشورهاى اسلامى و نواحى مسلمان نشین جهان)، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم، 1377، ص 116 .
5) جنبش جهاد اسلامى فلسطین، همان، ص 9 .
6) دورین اینگرامز، بذرهاى توطئه، ترجمه حسین ابوترابیان، تهران، انتشارات اطلاعات، 1366، ص 15 .
7) روزنامه جمهورى اسلامى، 3/6/1361 .
8) محمد باقرسلیمانى، بازیگران روند صلح خاورمیانه، تهران: دفتر مطالعات سیاسى و بین المللى، 1379، ص 16 .
9) ماکسیم رود نسون، و ایزاک دویچر، درباره فلسطین، ترجمه منوچهر هزار خانى، تهران: توس، بىتا، ص 137 - 136 .
10) زبیگنیوبرژنسکى، سیاستخارجى آمریکا در خاورمیانه، ترجمه حمید احمدى، تهران: نشر سفیر، 1369، ص 51 .
11) علىبابایى، فرهنگ علوم سیاسى، 7 ج، تهران: ویس، 1368، ج 2، ص 65 و 795 - 797 .
12) علىبابایى، فرهنگ تاریخى - سیاسى ایران و خاورمیانه، 4 ج، تهران: رسا، 1374، ج 2، ص 438 .
13) راشدالغنوشى، مسئله فلسطین و ماهیت طرح صهیونیسم، ترجمه سید هادى خسروشاهى، قم، فرانشر، 1370، ص 47 .
14) محمدکریمى، پشت نقاب صلح، تهران: کیهان، 1380، ص 56 - 55 .
15) محمد باقر سلیمانى ، همان، ص 33 .
16) فصلنامه خاورمیانه، سال اول، شماره 1، زمستان 1373، ص 129 .
17) سازمان جهاد اسلامى فلسطین، همان، ص 24 .
18) روزنامه کیهان 27/10/1377 .
19) جمیلهکدیور، پشت پرده صلح، تهران: انتشارات اطلاعات، 1374، ص 262 .
20) بنیامین نتانیاهو، مکان تحتشمس، ترجمه محمد عودة الدویرى، عمان: دارالجلیل للنشر، 1995، ص 38 .
21) زیاد ابو عمر، جنبشهاى اسلامى در فلسطین، ترجمه هادى صبا، تهران: نشر سفیر، 1371، ص 13 .
22) جمیله کدیور، همان، ص 160 .
23) ابراهیم فتحى شقاقى، انتفاضه، و طرح اسلامى معاصر، تهران: انتشارات بین المللى هدى، 1371، ص 86 و 28 .
24) همان منبع، ص 86 .
25) روزنامه اطلاعات، 23/6/1372 .
26) حرکة الجهاد اسلامى فى فلسطین .
27) محمد کریمى، همان، ص 75 .
28) سازمان جهاد اسلامى فلسطین، همان، ص 44 .
29) حماس بر گرفته از «حرکة المقامة الاسلامیه فى فلسطین» است .
30) سید هادى خسروشاهى، اسراییل پایگاه امپریالیسم و حرکتهاى اسلامى در فلسطین، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1370، ص 150 .
31) هوشنگ مهدوى، سیاستخارجى ایران در دوران پهلوى، تهران: البرز، 1360، ص 283 .
32) امام خمینى، پیام برائت، تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، 1366، ص 6 .
33) روزنامه جمهورى اسلامى، 27/8/1377 .
34) جمیله کدیور، انتفاضه حماسه مقاومت فلسطین، تهران: اطلاعات، 1372، ص 230 - 228 .
در این مقاله سعى شده است، به سؤالاتى چون «زمینههاى تشکیل دولتیهود چه بوده است؟ چه راه حلهایى در قضیه بحران فلسطین تاکنون ارایه شده است؟ ریشههاى ظهور انتفاضه چیست؟ و سرانجام اینکه چه رابطهاى میان فلسطین و جمهورى اسلامى ایران وجود دارد؟» پاسخ داده مىشود:
الف . زمینههاى شکلگیرى دولتیهود
1 . نقش تئودور هرتزل
در سال 1895 م در پاریس، کتابى به نام «دولتیهود» ، توسط تئودور هرتزل (1904 - 1860 م) که اهل بوداپست مجارستان و خبرنگار بوده است، به انتشار رسید، دو سال بعد طرح تشکیل دولتیهود در سال 1897 م در اولین کنگره صهیونیستها در شهر بازل سوئیس مورد تاکید قرار گرفت . (2) اینکه در کجا باید دولتیهود را تاسیس کرد و سرزمین موعود یهودىها را تحقق بخشید، مناطقى چون آرژانتین، اوگاندا در آفریقا و طرابلس در لیبى مد نظر یهودىها قرار گرفت که بنا به دلایلى رد شد و سرانجام فلسطین، به عنوان وطن ملى یهود مورد توافق یهودىهاى صهیونیست و نظام سلطه جهانى، به سرکردگى انگلیس قرار گرفت . یهودىها فلسطین را به دلایل زیر برگزیدند:
- صهیونیستها مىگویند، یکى از بزرگترین عبادتگاههاى یهودیان، یعنى معبدى که متعلق به هیکل حضرت سلیمان است، در بیت المقدس قرار دارد .
- به لحاظ تاریخى آنها معتقدند که این سرزمین وابسته به قوم یهود بوده که اقوام خارجى آنها را از آنجا اخراج کردهاند، ولى منابع تاریخى تاکید دارد که مسجد الاقصى، همچون کعبه، از آغاز خلقت مکان مقدس بوده، به تدبیر و الهام الهى ساخته شده و در زمان حضرت داود (ع) و فرزندش حضرت سلیمان (ع) تجدید بنا شده است . بنابراین، اصلا وجود هیکل حضرت سلیمان در زیر مسجد الاقصى توطئهاى بیش نیست که از طرف صهیونیستها، براى ویرانى مسجد الاقصى از طریق حفارىها و ایجاد تونلى در زیر آن مطرح شده است . (3)
از طرفى تا آنجا که تاریخ به یاد دارد، در سرزمین فلسطین 3500 سال پیش از میلاد، اقوام سامى از قلب حجاز به سوى مصر، عراق، سوریه، لبنان و فلسطین کوچ نموده و اقوامى چون اعراب کنعانى در فلسطین سکنى گزیدند و حدود دو قرن قبل از میلاد، دولتى تحت عنوان کنعانیه را در آنجا تاسیس نمودند . در سال 1225 ق م، قوم بنى اسرائیل، به همراه حضرت موسى در فلسطین سکونت کردند . حدود هزار سال پیش از میلاد، اقوامى به نام فلسطینى که از دریاى اژه آمده بودند، به این ناحیه راه یافته و جاى کنعانیان را گرفتند . بعدها حضرت داود و سلیمان پیامبر، دولتهایى در این سرزمین به وجود آوردند . فلسطین در طول سالیان دراز و در جنگهاى حادث شده بین قدرتهاى دنیا، دستبه دست مىشد تا اینکه در زمان خلیفه دوم، یعنى عمر به دست نیروهاى اسلام افتاد . (4)
2 . مهاجرت یهودیان به فلسطین
یهودىهاى مستقر در فلسطین در سالهاى 71 - 1170م، تنها 1440 نفر و در آغاز قرن 19 به 8000 نفر و در سال 1880م، حدود 20000 نفر و در سال 1918م، این رقم به 56000 نفر رسید . مهاجرت یهودیان، پس از اعلامیه بالفور (1917م) شدت گرفت . در بین جنگ جهانى اول و دوم که فلسطین تحت قیمومیت دولت انگلیس در آمد، انگلیسىها در فروش اموال متعلق به دولت قیمومیتبه یهودیان سرمایه دار هیچ گونه دریغى نداشتند . یهودىهاى مهاجر در فلسطین هر لحظه بیشتر و بیشتر مىشوند، تا اینکه در سال 1947 م تعداد آنها به 629000 نفر و در سال 1948 م، پس از تشکیل دولتیهود به 760000 نفر رسید . شش ماه از تاسیس ولتیهود نگذشته بود که تعداد یهودىهاى مهاجر به فلسطین را 101828 نفر ذکر کردند . (5)
3 . مساعدت انگلیس در تشکیل دولتیهود
سومین عامل در شکلگیرى دولتیهود، خیانت دولت انگلیس است، با باز گشایى کانال سوئز در نیمه دوم قرن 19 و اشغال مصر توسط انگلیس، و دعوت انگلیس از آمریکا براى حضور در جنگ جهانى اول علیه آلمان، انگلیسها به صهیونیستها قول مساعد دادند که وعدههاى خود به صهیونیستها را براى تاسیس کشور مستقل صهیونیستى به انجام برسانند .
بالفور وزیر خارجه وقت انگلیس در نامه روتشیلد] ] Rothschild صهیونیست فرانسوى که در خواست کرد، پس از پایان جنگ جهانى اول، انگلیس بپذیرد که فلسطین وطن ملى یهود باشد و در جهت تاسیس دولتیهود در فلسطین از هیچ تلاشى فروگذار نکند، در دوم نوامبر 1917 م با صدور اعلامیهاى پذیرفت و اعلام داشت، دولتبریتانیا مساعدت خود را در اجراى اهداف فوق به نحو احسن عمل خواهد کرد . (6)
نیروهاى نظامى انگلیس، 27 روز پس از اعلامیه بالفور، وارد بیت المقدس شدند و در کنفرانس «سانرمو» قیمومیت انگلیس بر فلسطین به رسمیتشناخته شد . در 30 ژوئن 1920 سر هربرت سامویل، یهودى انگلیسى از سوى دولت انگلیس با سمت کمیسر عالى، وارد فلسطین شد تا یک حکومت غیر نظامى بر فلسطین را سازمان دهد . او در فلسطین اشغالى اعلام داشت، بر اساس تصمیم متفقین و قدرتهاى وابسته، زمینه مناسب براى تشکیل وطن یهودى در فلسطین فراهم خواهد شد .
4 . کشتار فلسطینىها توسط مهاجرین یهود
پس از ورود یهودىهاى صهیونیستبه فلسطین، گروههاى مسلح صهیونیستها دستبه کشتار وسیع مردم مسلمان زدند . نمونه این کشتار را در الحصاص 1947 م و دیر یاسین در 9/4/1948 که به مثله شدن زنان باردار ختم شد، مىتوان نام برد .
5 . طرح تقسیم فلسطین توسط سازمان ملل
انگلیس که در جامعه ملل، در 24 ژوئن 1924 سند قیمومیتخود بر فلسطین را به تصویب رساند، در سال 1947 به سازمان ملل متحد اعلام داشت که دوران قیمومیتش بر فلسطین به اتمام رسید و در خواست راه حل کرده بود . سازمان ملل هیاتى 11 نفره از کشورهاى استرالیا، کانادا، چک و اسلواکى، گواتمالا، هند، ایران، هلند، پرو، سوئد، اروگوئه و یوگسلاوى را براى طرح تقسیم فلسطین به این کشور فرستاد . در نهایت طرح تقسیم فلسطین با 7 راى موافق از 11 راى، به سازمان ملل ارائه و در 29 نوامبر 1948 با فشار شدید آمریکا و همکارى شوروى سابق، طرح تقسیم فلسطین به تصویب سازمان ملل رسید . قرار شد 45 درصد به فلسطین و 55 درصد به یهودیان داده شود . بیت المقدس به نام منطقه حایل (شهر بین المللى) تحت نظارت بین الملل قرار گرفت .
تشکیل دولتیهود
در 15 مه 1948، با خروج نیروهاى انگلیسى از فلسطین و قبول طرح تقسیم فلسطین توسط سازمان ملل، بن گورین تاسیس دولتیهود در فلسطین را اعلام کرد . دولت امریکا پس از 5 تا 9 دقیقه، تشکیل دولتیهود را برسمیتشناخت و سیل کمکهاى نظامى، اقتصادى این کشور به فلسطین اشغالى سرازیر شد . گواتمالا دومین کشور و شوروى سابق سومین کشورى بودند که رژیم صهیونیستى اسرائیل را به رسمیتشناختند و بدین صورت بود که غدهاى سرطان در قلب جهان اسلام شکل گرفت .
ب . راه حلهاى بحران فلسطین
از همان ابتداى صدور اعلامیه بالفور در سال 1917م، مبارزات مردم فلسطینى آغاز شد و در سال 1920 در بیت المقدس، اولین شورش مسلمین و مسیحیان علیه یهودىهاى مهاجر، در مراسم «موسم النبى» شکل گرفت . از آن زمان به بعد راه حلهاى نظامى و سیاسى متعددى در قضیه فلسطین به اجرا گذاشته شد که در ذیل به توضیح آنها مىپردازیم:
راه حلهاى نظامى
1 . قیام شیخ عزالدین قسام (1935 م) ; شیخ عزالدین قسام اهل سوریه، تحصیل کرده الازهر و شاگرد شیخ محمد عبده بود . او در سوریه به علت قیام علیه استعمار فرانسه، توسط نظامیان فرانسوى غیابا به اعدام محکوم شد .
با اعلام این خبر، شیخ به شهر حیفا در فلسطین رفت و در آنجا به آموزش اسلامى و سازماندهى مردم پرداخت و با تشکیل گروههاى کوچک علیه استعمار انگلیس در فلسطین، دستبه قیام زد و در نهایتبا محاصره کوه «یعبد» توسط نظامیان انگلیس و پس از نبرد سخت میان نیروهاى قسام و انگلیس، سرانجام او و یارانش به شهادت رسیدند . (7)
قیام شیخ، اولین حرکت نظامىاى بود که توسط اسلامگرایان صورت گرفت و از مسجد استقلال در حیفا آغاز و پس از آن به مناطق جنین، طولکرم و نابلس گسترش یافت .
2 . عملیاتهاى نظامى توسط ارتشهاى آزاد یبخش عربى; کشورهاى عربى و در راس آنها مصر و سوریه، به صورت رسمى چهار بار، در سالهاى 1948، 1967، 1973 میلادى، با رژیم صهیونیستى وارد جنگ شدند . در این جنگها تنها در سال 1973 م به طور ناقص موفقیتى کسب کردند و در بقیه جنگها، نه تنها شکست را متحمل شدند، بلکه مناطقى از خاک خود را از دست دادند . در ذیل به بررسى سه جنگ فوق مىپردازیم:
- جنگ اول 1948 م; یک روز پس از تاسیس رژیم صهیونیستى، یعنى در 16 مه 1948م، ارتشهاى عربى از مصر، اردن، سوریه، عراق، لبنان ، یمن و قوایى از عربستان وارد فلسطین شدند . چیزى نمانده بود که تل آویو به تصرف نظامیان عرب در بیاید که پس از 8 ماه نبرد سخت میان یهودیان صهیونیست و سربازان عرب، سرانجام با پادرمیانى سازمان ملل، جنگ خاتمه یافت . صهیونیستها از اعلام آتش بس توسط سازمان ملل نهایتبهره را بردند و با شروع عملیات علیه ارتشهاى عرب، خاک خود در فلسطین را به 77 درصد افزایش دادند . (8)
- جنگ دوم 1967 م; در ماه مه 1967 م، وقتى جمال عبدالناصر رییس جمهور مصر، سوریه را از احتمال حمله صهیونیستها به این کشور آگاه کرد، ارتشهاى مصر، سوریه، اردن، عراق و کویتبه حال آماده باش در آمدند . شوروى سابق و امریکا تصمیم گرفتند، جلوى جنگ را بگیرند و به همین خاطر سفیر شوروى سابق در مصر، شبانه ناصر را از خواب بیدار و او را از بروز جنگ منع مىکند . ناصر وقتى از شروع جنگ منصرف مىشود، (9) نیروى هوایى رژیم صهیونیستى عملیات را آغاز و فرودگاههاى مصر، سوریه، اردن و عراق را به شدت بمباران مىکنند . با ورود نیروى زمینى صهیونیستها به جنگ، طى مدت 6 روز، صحراى سینا، کرانه باخترى رود اردن، بلندىهاى جولان، نوار غزه و بیت المقدس که شهر بین المللى اعلام شده بود به تصرف رژیم صهیونیستى در مىآید . این جنگ به جنگ 6 روزه معروف است .
- جنگ سوم 1973 م; در اکتبر سال 1973 م اعراب براى جبران شکستهاى گذشته خود به رهبرى سادات از مصر و حافظ اسد از سوریه، عملیات غافلگیرانهاى را علیه رژیم صهیونیستى آغاز کردند . این جنگ که در ماه رمضان اتفاق افتاد و به جنگ رمضان معروف است، در همان ساعات اولیه حمله ارتشهاى عرب، شکستسختى را نصیب رژیم صهیونیستى کرده بود، ولى با ایجاد پل هوایى آمریکا و کمک بى شمار آن به رژیم صهیونیستى، سرانجام عملیات اعراب متوقف و رژیم صهیونیستى توانست، از مرگ حتمى نجات پیدا کند و بدین سان امیدوارى از ارتشهاى عربى به یاس تبدیل شد .
3 . تشکیل سازمانهاى مسلح فلسطینى
در گیرودار جنگ ارتشهاى عرب علیه رژیم صهیونیستى بود که برخى از فلسطینىها تصمیم گرفتند، دستبه تاسیس سازمانهاى مسلح بزنند، تا از این طریق، ناکامى ارتشهاى عربى را جبران کرده، شاید به نتیجه برسند و سرزمین خود را از چنگال اشغالگران آزاد سازند . اعم این سازمانها عبارت بودند از:
- الفتح (سازمان سپتامبر سیاه) ; این سازمان توسط تبعیدیان فلسطینى در کویت، در سال 1950 م تشکیل شد که رهبرى آن را یاسر عرفات به عهده گرفت .
- الصاعقه; این سازمان در سال 1966 م توسط حزب بعثسوریه تشکیل شد که رهبرى آن در دست «ظهیر محسن» بوده است . سازمان مذکور به شدت طرفدار مواضع سورىها به شمار مىآمد .
- جبهه دمکراتیک آزادیبخش فلسطین; این سازمان طرفدار تفکر مارکسیستى و رهبرى آن را «نایف حواتمه» و «عمر ادیب» عهده دار بودند . جبهه مذکور به انقلاب طبقه کارگر اعتقاد داشت .
- جبهه خلق براى آزادى فلسطین; رهبرى این جبهه را (جرج حبش) عهده دار بود و تحت تاثیر ایدئولوژى مارکسیستى شکل گرفتند . از جمله کارهاى آنها هواپیماربایى بوده است .
- جبهه خلق آزادیبخش فلسطین (فرماندهى کل) ; رهبرى این جبهه در دست «احمد جبریل» است; این گروه سخت تحت تاثیر سورىها است .
- جبهه آزادیبخش فلسطین; این گروه از جبهه خلق براى آزادى فلسطین (فرماندهى کل) منشعب شده بودند و از رهبران آن مىتوان «طلعت توفیق» و «محمد العباس» را نام برد .
- جبهه آزادیبخش عربى; این جبهه توسط عراق آموزش داده شد و سلاحهاى خود را از عراق مىگرفتند; رهبرى آن در دست «عبدالرحیم احمد» و «ابواسماعیل» بود .
- جبهه مبارزات خلقى; این گروه از طرفداران چندانى برخوردار نبود . رهبرى آن را «دکتر سمیر قو شاه» به عهده داشت .
- سازمان ژوئن سیاه; رهبرى این سازمان را «خلیل البنا» به عهده داشت . سازمان ژوئن سیاه از سازمان الفتح جدا شدند و سبتبه سیاستهاى میانهروى الفتح اعتراض داشتند .
راه حلهاى سیاسى
تاکنون راه حلهایى از جانب سران دول عرب و نظام بین الملل براى حل بحران فلسطین ارائه شده است که در ذیل به بررسى آنها مىپردازیم:
1 . طرح صلح دول عربى
- قرار داد کمپ دیوید; انور سادات رییس جمهورى مصر که در جنگ 1973 م علیه رژیم صهیونیستى فرماندهى جنگ را عهده دار بود، بعدها با فشار آمریکا، در مقابل خواستههاى صهیونیستى تسلیم شد . انور سادات در بهمن 1356 ه . ش (نوامبر 1977م) به اسرائیل سفر کرد و گفتوگوهاى صلح را با رژیم صهیونیستى آغاز کرد . (10) این سفر نتیجه چندانى نداشت . در ادامه مذاکرات فوق به دعوت کارتر، سادات رئیس جمهور مصر و بگین سرکرده رژیم صهیونیستى، در کمپ دیوید آمریکا، گفتگوها را ادامه دادند . سرانجام با پادرمیانى امریکا میان مصر و اسرائیل، توافقنامه صلح در 16 شهریور 1356 ه . ش (7 سپتامبر 1978 م) به امضاى طرفین رسید . مهمترین مفاد قرار داد عبارت بود از صلح مصر و اسرائیل، یعنى پذیرش اسرئیل توسط مصر و تخلیه سینا توسط اسرائیل و استرداد آن به مصر و خود مختارى فلسطینىها در نوارغزه و کرانه غربى رود اردن . (11)
انعقاد این موافقت نامه، انزواى کشور مصر در دنیاى عرب را در پى داشت و بدین ترتیب قوىترین کشور در خط مقدم جنگ با صهیونیستها از جرگه مخالفان رژیم صهیونیستى خارج شد و این اولین حرکت مصیبتبار در روند سازش میان اعراب و اسرائیل بشمار مىآید .
- طرح فهد; در آبان سال 1360 ه . ش (اوت 1981 م) فهد که ولیعهد عربستان سعودى به حساب مىآمد، طرح 8 مادهاى را هتحل بحران فلسطین ارائه داد که از بندهاى زیر برخوردار بود:
1 . عقب نشینى اسرائیل از اراضى اشغالى سال 1967 م .
2 . از میان بردن آبادىهاى یهودى نشین در مناطق اشغالى 1967 م .
3 . تضمین آزادى مراسم مذهبى در اماکن مقدسه براى پیروان تمام مذاهب .
4 . جبران زیان مالى آن دسته از فلسطینىها که خواستار بازگشت نیستند .
5 . کنترل سازمان ملل بر ساحل غربى و نوارغزه پس از انتقال نیروهاى رژیم صهیونیستى .
6 . تاسیس دولت فلسطینى در ساحل غربى رود اردن و نوارغزه .
7 . شناسایى حق حاکمیت تمام کشورهاى منطقه در صلح و همزیستى مسالمتآمیز .
8 . تضمین اجراى موارد طرح از سوى سازمان ملل متحد یا برخى از اعضاى آن سازمان . (12)
طرح فهد با مخالفتبعضى از دولتهاى عربى به شکست انجامید .
- طرح فاس; در سال 1361 ه . ش (سپتامبر 1982 م) شهر فاس در مراکش، محل تجمع سران 21 کشور عرب جهتحل مسئله فلسطین بود . این اجلاس که به دعوت شاه حسین پادشاه وقت مراکش صورت گرفت . شامل بندهایى چون، عقب نشینى اسرائیل از همه سرزمینهاى اشغالى عرب در 1967م، تخلیه مناطق یهودى نشین ساخته شده پس از جنگ 1967 م، تضمین آزادى انجام فرایض دینى براى پیروان همه ادیان در بیت المقدس، برخوردارى مردم فلسطین در حق تعیین سرنوشتخود در پرتو اکمیتساف، به عنوان تنها نماینده قانونى مردم فلسطین، نظارت و کنترل سازمان ملل متحد بر کرانه باخترى رود اردن و نوار غزه براى یک دوره انتقالى چند ماهه و سپس تاسیس یک دولت مستقل فلسطینى به مرکزیت قدس و نیز تضمین برقرارى و تداوم صلح و اجراى مواد فوق از سوى شوراى امنیتبوده است . این طرح که چندان تفاوتى با طرح فهد نداشت، پس از ساعتها مذاکره، نتیجهاى در برنداشت . (13)
2 . طرح صلح نظام بین الملل
- ارائه طرح صلح توسط برژنف; برژنف صدر اعظم اسبق شوروى سابق، شاید اولین کسى بود که طرح کنفرانس بین المللى صلح را در سال 1979 م مطرح کرد . وى ضمن محکوم کردن موافقت نامه صلح کمپ دیوید، معتقد بود که تنها راه حل مسئله فلسطین تشکیل کنفرانس بین المللى صلح به رهبرى سازمان آزادیبخش فلسطین، اسرئیل و امریکا و کشورهاى صلح طلب است . مجمع عمومى سازمان ملل در 10/2/1981 م در قطعنامهاى با اکثریت آرا، برگزارى کنفرانس بین المللى ویژه فلسطین را تحت نظارت سازمان ملل اعلام داشت .
- کنفرانس صلح مادرید; با آغاز قیام سراسرى مردم مسلمان فلسطین که از سال 1987 م آغاز شد، امریکایىها به این فکر افتادند که هر چه سریعتر باید جلوى شورشهاى فلسطینیان علیه رژیم صهیونیستى را بگیرند . به همین منظور در دسامبر 1988 مذاکرات صلح اعراب و اسراییل، با پادرمیانى امریکا و شوروى سابق آغاز شد .
اولین دور مذاکرات در پایتخت اسپانیا، یعنى شهر مادرید در 30 اکتبر 1991 م و با حضور نمایندگانى از سوریه، لبنان، اسرائیل و رؤساى جمهور آمریکا، شوروى سابق و نخست وزیر اسرائیل آغاز به کار کرد . (14) کنفرانس صلح مادرید پس از یازده دور مذاکرات سرانجام به نتیجه روشنى دست نیافت . مهمترین نتیجه کنفرانس صلح مادرید، شناسایى رژیم صهیونیستى توسط سازمان آزادیبخش فلسطین به رهبرى یاسر عرفات بوده است . (15)
- قرار داد غزه - اریحا; ادامه مذاکرات صلح میان سازمان آزادى بخش فلسطین (ساف) به رهبرى یاسر عرفات و رژیم صهیونیستى، سرانجام سند نهایى قرار داد مذکور در 13 سپتامبر1993 م در واشنگتن به امضاى طرفین رسید . این قرار داد به نزاع میان سازمان آزادیبخش فلسطین و رژیم صهیونیستى رسما خاتمه داد . علاوه بر به رسمیتشناختن اسراییل توسط سازمان آزادیبخش فلسطین، رژیم صهیونیستى هم موجودیتساف را به عنوان نماینده مردم فلسطین پذیرفت .
براساس قرار داد غزه - اریحا، رژیم صهیونیستى به سازمان آزادیبخش فلسطین اجازه مىداد، یک دولتخود مختار فلسطینى (دولت انتقالى) در کرانه باخترى رود اردن و نوارغزه تشکیل دهد . دولت انتقالى فلسطین، اداره امور شهرهاى کرانه باخترى و نوارغزه را بهعهده خواهد داشت، ولى حفاظت از مرزها و منابع آبى مناطق فوق همچنان در اختیار اسراییل بوده است . در قرار داد مذکور گفته شد که اعطاى استقلال کامل و تشکیل دولت مستقل فلسطینى، پنجسال پس از انعقاد قرار داد غزه - اریحا اعطا خواهد شد . (16)
همه آنچه به عنوان راهحلهاى نظامى و سیاسى قضیه فلسطین آمده ، نتوانسته مشکل بحران فلسطین را به پایان برساند و امروزه پس از آن همه راهحلها، به نظر مىرسد فلسطین راه خود را جهت رهایى از چنگال صهیونیستها پیدا کرده است و در قالب انتفاضه، به آیندهاى سرشار از امید دل خوش کرده است .
ج . ریشههاى ظهور انتفاضه
انتفاضه به معنى بیدارى، آگاهى و غبارروبى ملتى است که نتیجه نومیدى و شکستهایى بوده که بیش از نیم قرن نصیب فلسطینیان گردید; حرکت جدیدى که در دسامبر 1987 م مطابق با آذر ماه 1366 با قیام همگانى و مردمى و به تاثیر از انقلاب اسلامى آغاز شد . این قیام همگانى مردم فلسطین علیه رژیم صهیونیستى، مىرود تا نظام غاصب اسرائیل را در یک موضع انفعالى و غافلگیرى قرار دهد .
در دهم اوت 1987 هستهاى از جهاد اسلامى فلسطین به یک گروه گشتى صهیونیستها در غزه حمله کردند که طى آن فرمانده پلیس نظامى اسراییل «ویکنو آرگون» کشته شد . در این عملیات که به «نبرد شجاعیه» معروف شد، چهار تن از رزمندگان فلسطینى بهنامهاى محمد سعید جمل، سامى شیخ خلیل، احمد حلس و زهدى قربقع به شهادت رسیدند . پساز این حادثه، تظاهرات وسیعى با مشارکت همه نیروهاى مردمى و سازمانهاى مسلمان فلسطینى صورت گرفت که به انتفاضه اول شهرت یافت .
رژیم صهیونیستى در 8 دسامبر 1987 م، براى انتقام از کشته شدن فرمانده پلیس نظامى صهیونیستى بیت المقدس، یک کامیون اسراییلى را به صف کارگران فلسطینى هدایت کرد که چهار کارگر بى دفاع مسلمان در زیر چرخهاى کامیون بهشهادت رسیدند و نه نفر دیگر بهشدت مجروح شدند . شهادت کارگران مسلمان فلسطینى اوضاع را در همه مناطق فلسطینى بهشدت ملتهب کرد . در پى اعتراض به این عمل جنایتکارانه رژیم صهیونیستى، مردان و زنان فلسطینى به خیابانها ریختند و هسته اصلى انتفاضه شکل گرفت . (17)
انتفاضه اول توان نیروهاى صهیونیستى را گرفت; اسحق رابین نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستى، پس از این جنبش همگانى مسلمانان فلسطینى در این رابطه اظهار داشت:
«آرزو مىکنم روزى از خواب برخیزم و ببینم تمام غزه در دریا فرو رفته و از شر این منطقه رهایى یافتهام» . (18)
شهید فتحى شقاقى، دبیر کل سابق سازمان جهاد اسلامى فلسطین درباره قیام مردم غزه مىگوید:
«غزه، در واقع یک سرزمین آزاد شده است . اسراییلىها غزه را مانند یک خفره یا توفانى از آتش بر سرداشتند و نمىتوانستند از آن رهایى یابند . آنها براى رهایى از غزه، غیر از پیمان صلح راهى نداشتند . عرفات چنین فرصت تاریخى را در اختیار آنان قرار داد تا غزه را در اختیار عرفات قرار دهند» . (19)
انتفاضه اول، اجراى عملیات شهادت طلبانه را در سرزمینهاى اشغال شده فلسطین مسیر ساخت و از آن تاریخ جوانان بى شمارى در قالب شهداى گردانهاى شهید عزالدین قسام و بیت المقدس به صف نظامیان صهیونیستى زدند و با کشتن تعداد زیادى از صهیونیستها، لباس فاخر شهادت را برتن کردند .
پساز ایجاد ناامنى براى صهیونیستها در مناطق مسلمان نشین فلسطینى، شارون قصاب صبرا و شتیلا، در 28/9/2000 م به حرم شریف قدس رفت و طى مصاحبهاى وعده داد که امنیت را براى صهیونیستها به مناطق مسلمان نشین برگرداند . با ورود شارون به بیت المقدس، تظاهرات وسیعى در سراسر فلسطین، علیه این حرکت جنایتکارانه بهراه افتاد که پساز دو سال، همچنان صهیونیستها را در کام آتش و دود فرو برده است . این مرحله به انتفاضه دوم معروف شد .
در پاسخ به این سؤال که انتفاضه مردم فلسطین، در چه عواملى ریشه دارد، باید گفت که ریشههاى ظهور انتفاضه را در عوامل زیر باید جستوجو کرد:
1 . گسترش اسلام خواهى; با پیروزى انقلاب اسلامى در ایران در اواخر دهه 1970م (1357 ه . ش) که رستاخیز اسلامى در جهان پر از ظلم و وحشت نام گرفت، روحیه خودباورى در میان مسلمانان فلسطینى ایجاد شد . تجربه موفقى که نشان داد، اسلام توانایى رویارویى با قدرتهاى سلطهگر و در راس آنها آمریکا را خواهد داشت . بنیامین نتانیاهو نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستى با اعتراف به این خیزش عمومى در جهان اسلام مىگوید:
«از سوى دیگر در حال حاضر، شاخصهاى دیگرى وجود دارد که مژده دهنده خیر و نیکى براى ملت ما نیست . ما شاهد افزایش جدید اسلام گرایى، از جمله موج قوى انزجار و تنفر علیه اسراییل، از سوى نیروهاى اسلامى که قدرتشان روبه افزایش است، هستیم» . (20)
و در همین رابطه شهید دکتر فتحى شقاقى دبیر کل جهاد اسلامى فلسطین مىگوید:
«انقلاب اسلامى ایران تاثیر مهمى بر جنبشهاى اسلامى در همه جا، و از جمله جنبشهاى اسلامى اراضى اشغالى (فلسطین) داشت; چه این انقلاب آمد تا دلیلى بر امکان پیروزى اسلام بر ظلم و قهر و برپایى دولت اسلامى ارایه دهد . انقلاب اسلامى نمونهاى براى تمام جنبشهاى اسلامى گردید» . (21)
او در جایى دیگر مىگوید:
«هیچ چیز به اندازه انقلاب امام خمینى (ره) نتوانست ملت فلسطین را به هیجان آورد و احساسات آنها را برانگیزد و امید را در دلهایشان زنده کند . با پیروزى انقلاب اسلامى ما به خود آمدیم و در یافتیم که امریکا و اسراییل نیز قابل شکست هستند . ما فهمیدیم که با الهام از دین اسلام، مىتوانیم معجزه کنیم . از این رو ملت مجاهدما در فلسطین، به انقلاب اسلامى و جمهورى اسلامى به دیده تقدیر مىنگرند و امام خمینى (ره) را از رهبران جاوید تاریخ اسلام مىدانند» . (22)
بنابراین نقش مثبت انقلاب اسلامى در انتفاضه مردم فلسطین، مطلبى است که نمىتوان به آسانى از کنار آن گذشت .
2 . نا امیدى مردم مسلمان فلسطین از ارتشهاى آزادیبخش عربى; شکست و ناکامىهاى عربها در جنگهاى 1948، 1967 و 1973 و تسلط رژیم صهیونیستى بر کرانه باخترى رود اردن، صحراى سینا، نوارغزه و بلندىهاى جولان، نمایانگر عدم توانایى ارتشهاى عربى براى نجات فلسطین بوده است، لذا خیزش عظیم اسلامى مردم فلسطین در انتفاضه، حاکى از یاس و ناامیدى مردم مسلمان فلسطین از ارتشهاى عربى به حساب مىآید .
3 . سیاستسرکوب بى رحمانه فلسطینىها توسط رژیم صهیونیستى; صهیونیستهاى غاصب در فلسطین آنچنان عرصه را براى مسلمان درون فلسطین تنگ کردهاند که دیگر تحمل را بر فلسطینىها امکانناپذیر کرده است .
تلاش یهودىهاى صهیونیست در از بین بردن هر آنچه که رنگ اسلام به خود داشته است، از دیگر عوامل سر بر آوردن آتشى بود که قریب به سه دهه حاکمیت غاصبانه صهیونیستها را به بهاى آوارگى و تحقیر شدن، مسلمانان به شهروندان درجه دو تبدیل کرده بود . دکتر فتحى شقاقى در این باره مىگوید:
«انتفاضه ... پاسخى بود به اشغالگران و اعمال سرکوب و طغیان و تکبر آنان و اقدامات آنها در ویران سازى منازل، مصادره زمینها، اسکان یهودیان و ساختن شهرکها، شکنجه مبارزان، دستگیرى، تبعید، ترور و شکستن استخوانهاى آنان، نابود کردن اقتصاد فلسطین و زیرسازهاى جامعه، دزدیدن آبها، تحمیل مالیات و جرایم سنگین، تعطیلى مدارس و دانشگاهها، جلوگیرى از کار و کسب، نادیده گرفتن حقوق انسانى و سیاسى و سایر اقدامات مربوط به مجازات دسته جمعى» . (23)
4 . سازش سران دول عرب; قبول پیمان صلح کمپ دیوید در سال 1978 م توسط انور سادات، طرح 8 مادهاى صلح فهد در سال 1981م، و سرانجام کنفرانس صلح فاس (مراکش) در سال 1982 توسط سران کشورهاى عربى، امید به آینده را از مسلمانان فلسطینى سلب کرده بود . شهید فتحى شقاقى درباره خیانت دول عرب به آرمان فلسطین مىگوید:
«انتفاضه پاسخى بود به واقعیت اسفانگیز و یاس آور اعراب که وابستگى، ضعف و سستى خود را آشکار کرده بودند . آنها فلسطین و آزاد سازى فلسطین را توجیهى براى بقاى خود مىدیدند، تا جایى که مسئله فلسطین را در آخر لیست اولویتهاى خود قرار دادند و همگان این امر را که حتى در کنفرانسهایى مثل کنفرانس سران در نوامبر 1987 م مشاهده کردند» . (24)
5 . ناامیدى مسلمانان فلسطینى از سازمانهاى لاییک فلسطینى; سازمانهایى چون الفتح، الصاعقه، جبهه دمکراتیک آزادیبخش فلسطین، جبهه خلق براى آزادى فلسطین، جبهه آزادیبخش فلسطین، جبهه آزادیبخش عربى و جبهه مبارزات خلقى که بیشتر آنها پساز شکستسنگین ارتشهاى عربى در سال 1967 م در صحنه سیاسى و مبارزاتى مردم فلسطین ظاهر شدند، به لحاظ عدم اعتقاد به اسلام نتوانستند چندان در جنگ با رژیم صهیونیستى موفقیتى کسب بکنند و در ادامه، سرخوردگى تمام به راهحلهاى سیاسى پناه آوردند، خود در قیام همگانى مردم فلسطینى به عنوان تنها گزینه حذف اسراییل از گیتى نقش اساسى داشتهاند . نقش یاسر عرفات در سازش با رژیم صهیونیستى نشان داد که هیچ امیدى به سازمانهاى مسلح فلسطینى لاییک نیست .
6 . ناامیدى و یاس مسلمانان فلسطین از سازمانهاى بینالمللى; راى به تقسیم خاک فلسطین به صورت 55 درصد به یهودىها و 45 درصد به مسلمانها توسط جامعه ملل در سال 1947 م و کوشش سازمان ملل در به سازش کشاندن مردم فلسطین در قالب صدور قطعنامههاى بى اثر، نقطه پایانى بود بر امید مردم مظلوم فلسطین از سازمانهاى بینالمللى که در یافتند، از این سازمانها هم از جهت رهایى آنها از چنگال بى رحمانه صهیونیستها کارى ساخته نیست .
7 . اسلام تنها راه نجات مردم فلسطینى; فلسطینىها در یک دوره طولانى مبارزه علیه صهیونیستها دریافتند که تنها اسلام است که مىتواند آنها را از زیر سلطه رژیم غاصب صهیونیستى نجات بدهد . روزنامه آمریکایى «کریستین سانیس مانیتور» با اعتراف به این مطلب مىنویسد:
«اگر به خاطر مسلمانان رادیکال نبود، صلح بین اسراییل و ساف هرگز بهوقوع نمىپیوست . از شگفتىهاى قضیه این است که طرفین معاهده، یعنى اسحاق رابین و عرفات، هر دو از ترس یک دشمن مشترک که همان اسلام سیاسى رادیکال باشد، مجبور به قرار داد صلح شدند» . (25)
قیام عمومى مردم فلسطین پساز نماز جمعهها و حرکت دسته جمعى از مساجد به عنوان پایگاه اصلى مبارزه علیه صهیونیستها و نامگذارى انتفاضه به انقلاب مساجد، همه و همه حکایت از امید مردم مسلمان فلسطین از اسلام و کمک گرفتن از آن براى استقلال و هویت اصلى خود است . در طى سالهاى اخیر و با قیام انتفاضه، ظهور دو سازمان مسلمان فلسطینى، خود دلیل دیگرى بر مدعاى اسلامى بودن انتفاضه است که در ذیل به توضیح این دو سازمان، یعنى جهاد اسلامى و حماس مىپردازیم:
- سازمان جهاد اسلامى فلسطین; (26) در پایان دهه 1970 م، شهید فتحى شقاقى که مشغول تحصیل در کشور مصر بود، دریافت که اشکال اساسى در مبارزات نیروهاى ملى فلسطینى، دور بودن این حرکتها از اسلام اصیل بوده است . او خود تمام تلاش را در جهت اسلامى کردن قیام فلسطینىها به کار برد تا اینکه سرانجام در سال 1980 م، سازمان جهاد اسلامى فلسطین را بنیانگذارى کرد . (27)
شهید فتحى شقاقى که در سال 1951 م در شهر غزه به دنیا آمد و در رشته پزشکى در مصر فارغ التحصیل شد بهدنبال پیروزى انقلاب اسلامى در ایران، کتاب مشهور خود بهنام «خمینى، راه حل و آلترناتیو اسلامى» را به نگارش در آورد . او در سال 1981 م از مصر وارد فلسطین شد و خود رهبرى سازمان جهاد اسلامى را بهعهده گرفت . در سال 1983 م به مدت 11 ماه در غزه زندانى شد و در سال 1986 م بار دیگر به مدت چهار سال زندان قطعى و 5 سال زندان تعلیقى محبوس شد و سرانجام در سال 1988 م از داخل زندان به لبنان تبعید شد و در 26/10/1995 م، در جزیره مالت، در مسیر بازگشت از لیبى به دمشق، بهوسیله دستگاه اطلاعاتى رژیم صهیونیستى (موساد) ترور و بهشهادت رسید . پس از شهادت او، دکتر رمضان عبدالله، به عنوان دبیر کل جنبش جهاد اسلامى برگزیده شد . (28)
با ظهور سازمان جهاد اسلامى فلسطین، تصویر جدیدى از اسلام در مبارزات مردم فلسطینى ارائه شد و با ارتباط دادن دین با سیاست توسط این سازمان، انتفاضه فلسطین وارد مرحله جدیدى از حیات خود شده است .
- جنبش مقاومت اسلامى فلسطین (حماس)، (29) این جنبش در سال 1987 م مطابق با 1366 ه . ش همزمان با قیام سراسرى مردم فلسطین (انتفاضه) از اخوان المسلمین فلسطین جدا شد و اعلام موجودیت کرد .
جنبش حماس در ابتدا سعى کرد با تربیت جوانان فلسطینى در قالب عقیده اسلامى، به جنگ با رژیم صهیونیستى برود . رهبرى معنوى این جنبش در دستشیخ احمد یاسین است . حماس علیرغم اتخاذ مشى مبارزه مسلحانه با رژیم صهیونیستى در سایه اسلام، با جنبشهاى دیگر فلسطین، نظیر ساف برخوردى مسالمتآمیز دارد، و از این نظر با سازمان جهاد اسلامى تفاوت اساسى دارد، زیرا سازمان جهاد اسلامى هیچ رابطهاى با سازمانهاى لاییک فلسطینى ندارد، ولى هر دو سازمان در مبارزه بى امان با صهیونیستها، تشکیل دولت اسلامى و آزادى همه سرزمین فلسطین وحدت نظر دارند . (30)
د . ایران و مسئله فلسطین
رژیم صهیونیستى از ابتداى ظهور در فلسطین، مورد حمایتحکومت پهلوى در ایران قرار گرفت . همکارىهاى نفتى و اطلاعاتى میان ایران و اسراییل در سطح گستردهاى شکل گرفت و در سال 1337 ه . ش نخستین نماینده سیاسى رژیم اشغالگر قدس وارد ایران شد و یک سال بعد دفتر سیاسى ایران در تلآویو گشایش یافت . شاه ایران در سالهاى پایانى دهه 1330 ه . ش در مصاحبه با سردبیر روزنامه کیهان، به طور تلویحى اسراییل را بهرسمیتشناخت . (31) همکارىهاى ایران و رژیم صهیونیستى، بارها مورد اعتراض روحانیون سرشناسى چون آیت الله کاشانى و بهویژه امام خمینى (ره) قرار گرفت .
با پیروزى انقلاب اسلامى در ایران بهرهبرى امام خمینى (ره) مخالفت جدى با رژیم غاصب صهیونیستى، سر لوحه یاستخارجى جمهورى اسلامى قرار گرفت . حمایتهاى معنوى ایران از مبارزات مردم فلسطین، همواره خشم رژیم صهیونیستى را بر انگیخت . امام خمینى (ره) درباره اسراییل فرمود:
«من مجددا خطر فراگیرى غده چرکین و سرطانى اسراییل را در کالبد کشورهاى اسلامى گوشزد مىکنم ... سران سازشکار اسلامى تصور نکنند که گذشت زمان سیرت و صورت جنایتهاى اسراییل را دگرگون ساخته است و گرگهاى خون آشام صهیونیسم، از فکر تجاوز و غصب سرزمینهاى از نیل تا فرات دستبرداشتهاند» . (32)
اعلام آخرین جمعه ماه مبارک رمضان توسط امام خمینى (ره)، به عنوان روز «قدس» در راستاى حرکت عملى در جهتحمایت از مردم فلسطین بوده است . پساز رحلت امام خمینى (ره) و اعلام رهبرى حضرت آیة الله العظمى خامنهاى به عنوان رهبرى جمهورى اسلامى، بارها معظم له حمایتخود را از مردم فلسطین اعلام داشتند و فرمودند:
«نظام اسلامى (جمهورى اسلامى ایران)، حتى یک ساعت، حکومت غاصب صهیونیستى را بهرسمیت نخواهد شناخت و همچنان با این غده سرطانى زاییده استعمار مبارزه خواهد کرد» . (33)
مخالفت آشکار جمهورى اسلامى با طرحهاى سازش اعراب و اسراییل، آخرین تلاشهاى صهیونیستها را در به سازش کشاندن جهان اسلام ناکام گذاشته است . این خود واقعیتى است که آینده فلسطین به حمایتبى چون چراى ایران اسلامى از آن بستگى دارد، چنانکه دکتر ابولؤلؤ از رهبران جهاد اسلامى در همین زمینه مىگوید:
«در حقیقت، ایران مسلمانان دیگر را زنده کرد . فلسطینىها همواره به ایران نگاه مىکنند و ایران اراده مستضعفان است . ایران قدرت اسلامى را در جانهاى مسلمانان بیدار کرد . پیروزى انقلاب اسلامى عامل عمدهاى در تشکیل سازمان جهاد اسلامى فلسطین و پیدایش انتفاضه بود که نیروى ایمان را در درون مسلمانان زنده کرد» . (34)
در پایان بحث فلسطین، باید گفت که آینده فلسطین در گرو بالندگى انقلاب اسلامى، بهعنوان تنها گزینه رهایى مسلمانان از زیر سلطه گران جهانى، بهویژه آمریکاى زیاده خواه است . حال که انتفاضه مردم فلسطین موجودیت رژیم صهیونیستى را نشانه رفته و چهره واقعى غاصبان بیت المقدس را بر ملا نمود و حیات دوبارهاى در روح و کالبد مسلمانان فلسطینى دمیده است، باید عرصه را بر دشمنان اسلام هر چه بیشتر تنگ و تنگتر کرد و در انتظار رهایى سرزمین مظلوم فلسطین از چنگال غاصبانه صهیونیستها بود .
امروز هر شهیدى که خونش در جاى جاى فلسطین به زمین ریخته مىشود، فریاد پیروزى مردمى را سر مىدهد که سالیان دراز است، در انتظار آن روز نشستهاند .
پىنوشت:
1) سعید بختیارى، اطلس کامل گیتاشناسى، چاپ پانزدهم، تهران، موسسه گیتاشناسى، 1379، ص 22 .
2) ناهوم سوکولوف، تاریخ صهیونیسم، ترجمه داود حیدرى، 2 جلد، تهران، بنیاد مستضعفان و جانبازان، 1377، ج اول، ص 385 - 386 .
3) جنبش جهاد اسلامى فلسطین، فلسطین (سرزمین، تاریخ و مقاومت)، تهران: انتشارات جنبش جهاد اسلامى فلسطین، 1379، ص 34 .
4) غلامرضاگلى زواره، سرزمین اسلام (شناخت کشورهاى اسلامى و نواحى مسلمان نشین جهان)، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم، 1377، ص 116 .
5) جنبش جهاد اسلامى فلسطین، همان، ص 9 .
6) دورین اینگرامز، بذرهاى توطئه، ترجمه حسین ابوترابیان، تهران، انتشارات اطلاعات، 1366، ص 15 .
7) روزنامه جمهورى اسلامى، 3/6/1361 .
8) محمد باقرسلیمانى، بازیگران روند صلح خاورمیانه، تهران: دفتر مطالعات سیاسى و بین المللى، 1379، ص 16 .
9) ماکسیم رود نسون، و ایزاک دویچر، درباره فلسطین، ترجمه منوچهر هزار خانى، تهران: توس، بىتا، ص 137 - 136 .
10) زبیگنیوبرژنسکى، سیاستخارجى آمریکا در خاورمیانه، ترجمه حمید احمدى، تهران: نشر سفیر، 1369، ص 51 .
11) علىبابایى، فرهنگ علوم سیاسى، 7 ج، تهران: ویس، 1368، ج 2، ص 65 و 795 - 797 .
12) علىبابایى، فرهنگ تاریخى - سیاسى ایران و خاورمیانه، 4 ج، تهران: رسا، 1374، ج 2، ص 438 .
13) راشدالغنوشى، مسئله فلسطین و ماهیت طرح صهیونیسم، ترجمه سید هادى خسروشاهى، قم، فرانشر، 1370، ص 47 .
14) محمدکریمى، پشت نقاب صلح، تهران: کیهان، 1380، ص 56 - 55 .
15) محمد باقر سلیمانى ، همان، ص 33 .
16) فصلنامه خاورمیانه، سال اول، شماره 1، زمستان 1373، ص 129 .
17) سازمان جهاد اسلامى فلسطین، همان، ص 24 .
18) روزنامه کیهان 27/10/1377 .
19) جمیلهکدیور، پشت پرده صلح، تهران: انتشارات اطلاعات، 1374، ص 262 .
20) بنیامین نتانیاهو، مکان تحتشمس، ترجمه محمد عودة الدویرى، عمان: دارالجلیل للنشر، 1995، ص 38 .
21) زیاد ابو عمر، جنبشهاى اسلامى در فلسطین، ترجمه هادى صبا، تهران: نشر سفیر، 1371، ص 13 .
22) جمیله کدیور، همان، ص 160 .
23) ابراهیم فتحى شقاقى، انتفاضه، و طرح اسلامى معاصر، تهران: انتشارات بین المللى هدى، 1371، ص 86 و 28 .
24) همان منبع، ص 86 .
25) روزنامه اطلاعات، 23/6/1372 .
26) حرکة الجهاد اسلامى فى فلسطین .
27) محمد کریمى، همان، ص 75 .
28) سازمان جهاد اسلامى فلسطین، همان، ص 44 .
29) حماس بر گرفته از «حرکة المقامة الاسلامیه فى فلسطین» است .
30) سید هادى خسروشاهى، اسراییل پایگاه امپریالیسم و حرکتهاى اسلامى در فلسطین، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1370، ص 150 .
31) هوشنگ مهدوى، سیاستخارجى ایران در دوران پهلوى، تهران: البرز، 1360، ص 283 .
32) امام خمینى، پیام برائت، تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، 1366، ص 6 .
33) روزنامه جمهورى اسلامى، 27/8/1377 .
34) جمیله کدیور، انتفاضه حماسه مقاومت فلسطین، تهران: اطلاعات، 1372، ص 230 - 228 .