شتابزایى «قیام قم» در فرایند انقلاب
آرشیو
چکیده
متن
با مرور کوتاه بر برخى دیدگاهها پیرامون انقلاب اسلامى، نظریههاى مختلفى را راجع به علل و عوامل شتابزاى فرایند انقلاب تا دوران ثمردهى مىتوان ردیابى کرد . این دیدگاهها به طور عموم یادآور این نکتهاند که این دسته از عوامل در شرایط عدم تعادل و بحرانى بودن نظام و ناکارآمدى حاکمان سیاسى وقت در حل بحرانها و در نتیجه از دست رفتن مشروعیت آنان، وقوع امر انقلاب را ممکن مىسازند .
«چالمرز جانسون» از نظریهپردازان مشهور انقلاب، در کتاب معروف خود، تحول انقلابى، سه شرط اساسى را براى رخداد انقلاب لازم مىداند . این سه شرط در نظر او عبارتند از:
1 . ایدئولوژى; که حاکى از ساخت نظام ارزشى است و با ساخت ارزشى موجود متفاوت است و عمدتا در شرایط عدم تعادل و بحرانى نیرو مىگیرد و خود زمینه و امیدى براى برقرارى مجدد سازگارى بین ارزشها و شرایط محیطى است . بر این اساس ایدئولوژىها داراى سه عنصر ارزشها، هدف و وسیله یا فرهنگ انتقالى خواهند بود که در نهایت همان برنامه تحول فورى در وضع فعلى را تداعى مىکنند .
2 . انعطافناپذیرى نخبگان; که همواره در حرکتهاى انقلابى زمینه مساعد و بعضا قطعى براى بروز انقلاب است . به نظر جانسون، نخبگان اساسا در اثر عواملى همچون ساخت طبقاتى خشک، فساد طبقه حاکم، مسدود بودن راههاى حرکت اجتماعى و استقرار وابستگان بىقابلیت در مناصب عالیه، به نوعى منزوى گرایى نیل یافته، انعطافناپذیر مىشوند .
3 . عوامل شتابزا; که شامل آن دسته از عواملى است که با ظاهر ساختن ناتوانى نخبگان در حفظ انحصار خود بر قوه قهریه، با توجه به ساخت نظام و گروه ارزشى، بروز انقلاب را ممکن و یا قطعى مىنمایند . (1)
عوامل شتابزا در انقلاب اسلامى ایران
عوامل شتابزا یک واقعه مجزاست که وحدت کاذب نظام و سیستمى را که به نوعى بر ممانعت قهرآمیز از بروز خشونت مردمى استوار است، دچار خلل و دستخوش شکاف مىسازد . این عوامل، بر انحصار نخبگان بر قواى مسلح تاثیر مىگذارند و بدین گونه، گروههاى انقلابى را بالقوه یا سازمانیافته راضى مىکنند که آنها مىتوانند علیه نظامى غیر قابل قبول، دستبه سلاح برند و هتبراندازى آن تلاش کنند . از دیدگاه چالمرز جانسون، این عوامل به سه گونهاند:
1 . بخشى از عوامل، به طور مستقیم بر قواى مسلح حکومت تاثیر مىگذارند و استحکام نیروهاى نظامى را مىگسلند، یعنى; عوامل داراى تاثیر منفى بر انضباط، سازماندهى، ترکیب و وفادارى نظامیان که از عمده عوامل بروز این عدم کارآیى و گسستگى است، بدین قرار است:
الف . تماسهاى دوستانه اعضاى ارتش با عامه مردم که به عقاید انقلابى این امکان را مىدهد تا در صفوف ارتش راه یابند و وحدت ارتش را تضعیف نمایند و حتى وجود این ارتباطات ممکن است نخبگان را قانع کند که ارتش به عنوان عامل اصلى حفظ نظام موجود، قابل اعتماد نیست .
ب . شرایط نامطلوب و درگیرى فرماندهان که منجر به نزاع و شورشهاى درون ارتش مىشود .
2 . اعتقاد طرفداران یک ایدئولوژى مبنى بر اینکه مىتوانند بر قواى مسلح فایق آیند . از این دست عوامل، این موارد قابل توجهاند: این باور که خداوند در وقت مناسب به انقلابیون یارى خواهد رساند، و اینکه حمله به یک دژ نظامى، تمامى مردم را به حمایت از مهاجمین برخواهد انگیخت و بالاخره اینکه یک اعتصاب عمومى، راه مؤثرى براى ضربه زدن به قوه قهریه حاکمان است، و مانند اینها .
شاید با تامل در این گفتههاى «جانسون» بتوان به این نتیجه رسید که به طور کلى، عوامل شتابزا در صورت وقوع در جامعهاى متعادل و فعال بدون بروز رکود در قدرت، مرتفع مىشوند; لیکن در شرایط نا متعادل و بحرانى، مردم را به این نتیجهگیرى دایتخواهند کرد که قوه قهریه حکومتى قابل دوام نیست . «جانسون» در اینجا مثال مىزند که وقتى سربازان در مارس 1917 در پتروگراد به جاى تیراندازى به سوى تظاهر کنندگان، فقط به تیراندازى هوایى پرداختند، بیانگر این حقیقتبود که حکومت، انحصار قوه قهریه را در دست ندارد . در نتیجه مردم به زندانها و مراکز مهم یورش مىبرند . (2)
در یک حرکت مردمى، این زمان، زمانى است که پویش رهبران انقلابى که از درایتسیاسى و توانایىهاى قابل توجهى برخوردارند، مىتواند وضعیت را به نفع فرایند انقلاب تغییر دهد . شاید در یک نتیجهگیرى موقت این حقیقت را بتوان یادآور شد که با تامل در انقلاب اسلامى ایران، امام خمینى به عنوان رهبر برجسته و بلامنازع انقلاب اسلامى، با بهره بردارى از فرصتهاى به دست آمده در دوران قبل از انقلاب، علاوه بر بسیج گسترده نیروهاى اجتماعى بر ضد حاکمیت وقت، با اقدامات تاکتیکى خود زمینه فروپاشى نیروهاى مسلح و در نهایت غیر انحصارى کردن قدرت قهریه در حکومت را فراهم ساخت .
بسیج توده و نقش مکمل آن در عوامل شتابزاى انقلاب
از موارد قابل توجه در حرکت انقلابى مردم ایران، که به نوعى آن را منحصر به فرد مىکند، بیعت توده مردم با پیشتازان انقلاب است .
شاید از مهمترین منابع در روند انقلاب که به گونهاى معرف بسیج عمومى جهت تغییر نظام موجود است، منبع جمعیتى باشد . به این معنا که رمز موفقیت در چنین فرایند پیچیده و سختى نیست، مگر اینکه رهبران نهضت، بتوانند وفادارى توده مردم را به خود جلب نموده، بخش عمده حرکت را از ناحیه آنها صورت دهند .
بر اساس نظریه چارلز تیلى، مهمترین پیش شرط وقوع انقلابها نه تحولات اجتماعى است و نه تحولات اجتماعى - روانى، بلکه تا حدودى وضعیت منافع، بسیج و استراتژى سرکوب و قدرت است . تیلى در اینجا کمترین ارتباط را میان شرایط انقلابى و نتایج انقلابى وقوع انقلاب دانسته و سه دسته شرایط را به عنوان شرایط انقلابى برمىشمارد: 1 . ظهور گروههاى متعارض با ادعاى انحصارى براى قدرت; 2 . وفادارى بخش عمدهاى از جمعیتبه آنها با جلب وفادارىهاى مردمى; 3 . عدم خواستیا توان حکومت در سرکوب آنها .
بر اساس نظریه تیلى، لازمه انقلاب آن است که بخشهاى مهمى از جمعیت، اقتدار سیاسى یک مجموعه مستقل از حکومت را به رسمیتشناخته و به آن مشروعیتبخشند . (3)
تحلیل حادثه
با توجه به آنچه آمد، اکنون مىتوان حادثه 19 دى را بر اساس اسناد موجود، مورد بازبینى مجدد قرار داد .
الف . مردم و عکس العمل آنان نسبتبه اقدامى غیر انسانى
حوادثى که از نیمه اول سال 1356 در صحنه سیاسى کشور روى داد، وحشت و نگرانى فزاینده رژیم و دستگاههاى امنیتى را برانگیخت و پیامدها و تداوم آن رویدادها، در ماههاى بعد نشان داد که نگرانى حکومت چندان هم بى مورد نبوده است .
فوت اسرارآمیز، و غیر منتظره آیت الله سید مصطفى خمینى، فرزند بزرگ امام خمینى (ره) چنان جوى از نارضایتى و عصبانیت در مردم ایجاد کرد که رژیم در مهار آن درمانده شد . مردم رژیم پهلوى را مسئول مستقیم مرگ ایشان دانسته، على رغم تلاش ماموران رژیم براى طبیعى جلوه دادن مرگ او، اعتراضهاى گستردهاى، بر ضد آن رژیم برپا شد .
در یکى از اسناد موجود در مجموعه اسناد انقلاب اسلامى با منبع شماره 9234 آمده است:
به مناسبت فوت مصطفى خمینى دو نشریه در کویت منتشر شد: یکى به امضاء انجمنهاى اسلامى دانشجویان در اروپا به زبان فارسى که در آن درگذشت وى را مرموز و به فعالیتهاى او در 15 خرداد اشاره شده و دیگرى به زبان عربى به امضاء جنبش آزادى بخش ایران که در آن نوشته شده، مرگ خمینى طبق اظهار نظر پزشکانى که از او معاینه به عمل آوردند، مشکوک مىباشد و بعد مىنویسد: به نظر مىرسد این اقدام توسط عمال شاه ضد علماى دین صورت گرفته و پس از یک سرى مطالب بى اساس و توهینآمیز نتیجهگیرى کرده که دیروز دکتر شریعتى قربانى رژیم ایران شده و امروز مصطفى خمینى (4) .
در سند دیگرى تحت عنوان مشاهدات و مسموعات با منبع شماره 9966 حضور فعال روحانیون، بازاریان و گروههاى دیگر در مراسم بزرگداشتشهید مصطفى خمینى، آمده است که آن رخداد را در جهتبالا رفتن وجهه امام خمینى در بین مردم و خروش آنان مؤثر دانسته است .
موضوع: شایعات درباره مرگ سید مصطفى خمینى
تجلیلى که قاطبه روحانیون، بازاریان، اعضاء سابق جبهه به اصطلاح ملى، نهضتبه اصطلاح آزادى، دانشجویان و افراد عادى در خلال برگزارى مجالس ختم و سوگوارى یاد شده بالا در مسجد ارک، مسجد جامع بازار، مسجد جامع نارمک، مسجد اعظم قم، مسجد آیت الله کاشانى در پامنار و مسجد شهر رى از خمینى به عمل آوردند و در دنباله مراسم سوگوارى به یک روز تعطیل عمومى در قم و یک روز تعطیل شدن بازار تهران انجامید، اکثر شرکت کنندگان در این مراسم و مجالس شعارهایى له خمینى و علیه دستگاه داده و همه دستبه دعا بردند که یک بار دیگر خمینى به ایرانمراجعت نماید . از طرفى در بعضى از محافل بازار و بین مردم عادى چنین شایع شده که مصطفى خمینى را نیز مانند على شریعتى در خارج از ایران به وسیله دستگاه به قتل رساندهاند . روى هم رفته مرگ مصطفى خمینى در بالا بردن شان و وجهه پدرش بین قاطبه مردم بسیار مؤثر بوده است . (5)
ب . اشتباهى دیگر
با رخداد چنین وضعیتى در جامعه ایران آن زمان و براى خنثى کردن بحرانى که در حال شکلگیرى بود، نظام سیاسى پهلوى، تصمیم گرفت تا ضربهاى را به رهبرى نهضت که اکنون مىرفت تا چراغى خاموش نشدنى را برافروزد وارد سازد . این تصمیم در حالى بود که شاه از سوى کارتر که در آن زمان در تهران به سر مىبرد، مورد حمایت جدى قرار گرفت . از سوى دیگر حکومت وقت، در ارزیابى قدرت مذهبى خود، دچار خطاى فاحشى شده بود که ثمره آن، گام نهادن در راهى بود که سقوط او را ملموستر مىساخت و سرانجام در روز 17 دى ماه 1356 هم زمان با سال روز کشف حجاب توسط پهلوى اول، روزنامه اطلاعات به دستور مستقیم هویدا وزیر وقت دربار، مقاله توهینآمیز و سراسر کذب و افترایى را بر ضد امام خمینى (ره)، روحانیت و مقدسات اسلامى، تحت عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» به قلم مستعار احمد رشیدى مطلق، منتشر کرد; حرکتى که به سرعت نقش تعیین کننده خود را در بسیج تودهاى و تاثیر گذارى آن بر اعتراض دائمى علیه نظام و در نهایت جذب بخشهاى مختلف مجموعه حکومت از جمله ارتش در کوتاه مدت را نشان داد .
وزیر اطلاعات و جهانگردى در دولت آموزگار، (داریوش همایون) ضمن اشاره به این که مقاله، توسط وزیر دربار تهیه شده بود، مىگوید: «آن مقاله مسلما پاسخى بود به حملات خمینى به شاه . . . شاه حقیقتا از این حملات زخمى شده چون خودش را در اوج قدرت و محبوبیت مىدید» . سپس به حضور کارتر در تهران اشاره مىکند و مىگوید:
کارتر قوت قلبى به شاه داد که برایش قابل تصور نبود . خیلى از حدود متعارف دیپلماتیک تجاوز کرده بود و شاه احساس مىکرد که دیگر محلى براى نگرانى نیست و الان وقتش است که به مبارزهاى که خمینى پیش کشیده و شروع کرده است، پاسخ دهد . (6)
اهداف رژیم از این اقدام کور
شاید در یک جمع بندى کوتاه بتوان اهداف رژیم را از سامان دادن به چنین اقدام نابخردانه و ناحساب شده - که معمولا در نظامهاى سیاسى از اولین و آخرین اشتباهات یک حکومتبه حساب مىآید - را در دو مورد زیر دانست:
1 . پس از شهادت مرموز حضرت آیت الله سید مصطفى خمینى (ره) که به گفته بسیارى از دوستان و بسیارى از مخالفان امام، امید آینده نهضتبود، مجالس متعددى برقرار شد و گویندگان انقلابى فرصت را مغتنم شمرده، در این مجالس به افشاى جنایات رژیم و ابلاغ اهداف قیام 15 خرداد پرداختند . چون نام امام خمینى بار دیگر به طور گستردهاى به سر زبانها افتاده بود، رژیم تصمیم به انتقام گرفت و دستور نشر آن مقاله را صادر نمود .
2 . رژیم اساسا قصد داشت تا با درج این مقاله، شرایط پس از آغاز اجراى سیاستهاى جدید حقوق بشر کارتر را ارزیابى کند . چرا که هم زمان با روى کار آمدن کارتر در سال 1355 از حزب دمکرات آمریکا، کاخ سفید تز دفاع از حقوق بشر را در سطح وسیعى مطرح ساخت، که یکى از اهداف اصلى آن، سرپوش نهادن بر جنایات آمریکا در نقاط مختلف جهان و همچنین اهرمى براى وارد آوردن فشار بر رقیب شرقى، خود یعنى شوروى سابق بود .
افزایش آگاهى افکار عمومى جهانیان و شرایط جدید جهانى، با شیوههاى استبدادى گذشته که از سوى آمریکاییان حمایت مىشد، مغایر بود . در ایران رژیم شاه با سرکوب مخالفین و قلع و قمع آنان و متلاشى کردن گروه هایى که از شیوه مبارزه مسلحانه پیروى مىکردند، قدرت خود را با ثبات و مستحکم مىیافت; به ویژه آن که نمایش ثبات و استحکام ایران که رسما بعد از خروج نیروهاى انگلیسى از کشورهاى حوزه خلیج فارس، نقش ژاندارمرى منطقه را بر عهده گرفته بود، جهتبهره بردارى آمریکاییان از ایران امرى کاملا ضرورى بود . اینجا بود که دولت وقت ایران عهده دار دو وظیفه عمده شد: 1 . حفاظت از منافع آمریکا و غرب در حساسترین منطقه مجاور شوروى; 2 . اینکه نمونهاى از حرکتهاى مورد حمایت همه جانبه غرب در جهان سوم باشد; تا به این بهانه بتواند سایر مناطق را نیز به این گونه مرعوب خود سازد، یا حداقل با امکاناتدهى موقتبه آنها، منافع و منابع موجود و ملى آنها را به لطایف الحیل تصاحب نماید . از طرفى اداره حاکمیت مستقیم و خشن ساواک و سیاستهاى دیکتاتور مآبانه و مستبدانه شاه مغایر با طرحهاى نوین و تبلیغات حقوق بشر کارترى بود و بدین جهت تعدیل در شیوه سیاسى اداره جامعه، بدون آنکه لطمهاى به ارکان و عناصر نظام سلطنتى وارد آورد، از سوى آمریکاییان در دستور کار شاه قرار گرفت . به هر حال فضاى باز سیاسى یا تبلیغات فراوان، در حالى در ایران مطرح شد که برنامههاى گذشته آمریکا و انقلاب سفید شاه کارى از پیش نبرده بود . (7)
ج . حرکتى مؤثر و منحصر به فرد
آنچه از مطالعه و شواهد متعدد موجود در تاریخ معاصر، به ویژه تاریخ مربوط به سال 1356 به دست مىآید و همچنین با توجه به مباحث نظرى در حوزه انقلاب و در باب عوامل شتابزا در رخداد حادثه عظیم انقلاب، قیام 19 دى از عوامل مهم و اساسى شتابزا در رخداد انقلاب اسلامى ایران به حساب مىآید; عاملى که ضمن روشن کردن موتور حرکت تودهاى به سمت دگرگونى و انقلاب، حکایت از سلب اعتماد مردم از حکومت وقت و ضرورت حرکت همه جانبه مىکرد . به قول نیکى کدى، حوادث قم در دى ماه 1356 را مىتوان نقطه عطفى دانست که در آن بخش اعظم ابتکار عمل در نهضت ایران از دست نیروهاى غیر مذهبى خارج شد و به دست مخالفان مذهبى افتاد . او در ادامه سخنان خود مىافزاید: حتى اگر مقامات مسئول ایران، شعور این را داشتند که این اتهامات را بر آیت الله خمینى وارد نسازند (مقاله توهینآمیز) باز هم حرکتى که به رهبرى روحانیون آغاز شده بود، رهبرى نیروهاى مخالف شاه را در دست مىگرفت . (8)
انتشار مقاله توهینآمیز، آنچنان احساسات محافل مذهبى را برانگیخته بود که مقامات پهلوى را دچار حیرت ساخت . واکنش قیام 19 دى 56 اوج رویارویى آنان با حکومت رژیم بود; حرکتى که ضمن سلب اعتماد عمومى مردم، اقشار دیگر جامعه به خصوص نظامیان را تا حدود زیادى نسبتبه او بى اعتماد کرد و مىرفت تا در مدت کوتاهى، عامل اصلى جذب قشر عظیمى از آنان به توده مردم گردد .
به همین دلیل هزاران نفر از طلاب حوزه و مردم قم، دستهجمعى با حرکتبه سوى منازل مراجع، اعتراض شدید خود را نسبتبه اهانت روزنامه اطلاعات به امام خمینى (ره) بیان کردند و به همین مناسبت در 19 دى تظاهراتى در قم برپا شد .
در این اعتراض مردمى که با پشتوانه علماى حوزه صورت گرفت و منجر به درگیرى با نیروهاى امنیتى شد، بنابر نقل قولى، 14 نفر به شهادت رسیدند و عده زیادى مجروح و تعدادى از علما و روحانیت مبارز دستگیر و تبعید شدند . (9)
در ادامه این حادثه، امام خمینى (ره) در نجف سخنرانى کرد که به طور وسیع در ایران منتشر شد . در این سخنرانى امام تنها شاه را مسئول کشتار مردم قم معرفى کرد و مردم و ارتش را در ادامه مبارزه با شاه تشویق نمود . همچنین در طى بیانیهاى به مناسب کشتار 19 دى فرمود:
من به ملت ایران با این بیدارى و هوشیارى و این روحیه قوى و شجاعتبىمانند، نوید پیروزى مىدهم; پیروزى توام با سربلندى و افتخار، پیروزى توام با استقلال و آزادى و انقراض دودمان سیاه روى پهلوى . . . .» (10)
نتایج قیام
به دنبال این کشتار وحشیانه، تا چندین روز حوزهها و بازار قم تعطیل و تظاهرات پراکنده ادامه یافت . قیام قم، همچون نورى در تاریکىها درخشید و فریاد رسایش سکوت مرگبار آن زمان را شکست . موجى که قیام 19 دى در قم به راه انداخت، عرصه را براى مخالفتهاى بیشتر و بروز رفتارهاى ضد رژیم را گستردهتر ساخت . اعتراضهاى خشونتآمیز با حمله به تاسیسات دولتى، از جمله بانکها و ساختمان حزب رستاخیز دامنه گستردهاى پیدا کرد .
سند زیر گواه بر این حقیقت است:
با احترام
ساعت 30/8 بامداد 16/11/2536 جلسه قائم مقامان در دفتر جناب آقاى دبیر کل تشکیل گردید و حادثه قم به منظور بررسى و ارائه پیشنهاد مطرح شد .
پیشنهادها بر اساس بررسى:
1 . آنچه بیش از هر چیز در شرایط کنونى فضاى سیاسى کشور ضرورت دارد، این است که مسئله روحانیتبا اولویت در کانون توجه قرار گیرد .
2 . ادامه وضع نا مساعد کنونى در قبال روحانیت، موجب مىشود که گروههاى مخالف به تدریجحمایت روحانیتبى طرف و غیر سیاسى را به سود خود جلب کنند و در این کوشش خواهند توانست که مردم بى غرض را نیز در پى روحانیت متوجه خود سازند .
3 . مقابله حزب رستاخیز ملت ایران با روحانیت از طریق تظاهرات یا راههاى تبلیغاتى و سیاسى زیانبار است و موجب تضعیف رستاخیز و مقابله با روحانیت نیز خواهد بود .
4 . در صورتى که از طریق ارتباط درستبا روحانیت مسئله موجود حل شود و روحانیت از جریانهاى سیاسى برکنار بماند، اقدامهاى حزب در توجیه و مواجهه با گروههاى مخالف در سطح وسیعتر امکانپذیر خواهد شد .
5 . علاوه بر لزوم تماس با مراجع تقلید به منظور ملاقات با شخصیتهاى معتبر روحانى، پیشنهاد مىشود هر چه زودتر براى هر استان افراد مورد اعتماد روحانیون مقیم آن استانها تعیین شود و این افراد با توجیه کامل و آگاهى دقیق از نظرهاى دولتبا روحانیون .(سند، در اینجا افتادگى دارد) .
6 . این تماسهاى وسیع و سریع موجب خواهد شد که از نظرهاى روحانیون نیز دولتبا دقت آگاه شود .
7 . تجربههاى گذشته نشان داده است که ترتیب اثر ندادن به نتیجه ملاقاتها، اثر منفى دارد . لذا به نظر مىرسد که توجه به نتایج ملاقاتها و آگاه کردن روحانیت از حاصل مذاکرات و تصمیمها ضرورى باشد .
8 . براى انجام این ماموریت همکارى منابع اطلاعاتى کشور ضرورى به نظر مىرسد .(10)
محمود جعفریان، دکتر عاملى، موسوى
با گسترش نا آرامىها و برپایى تظاهرات خشونتبار خیابانى، شاه براى جلوگیرى از رشد فزاینده ناآرامى در سراسر کشور، جعفر شریف امامى را به جاى آموزگار برگزید . اقدامات نخست وزیر جدید که آمیزهاى از چهره سازشکارانه و سرکوبگرانه بود، در فرونشاندن ناآرامىها به بن بست رسید . دولت و دستگاههاى امنیتى آشکارا دیدند که روحانیون روز به روز در موقعیتبهترى در رهبرى جنبش مخالفان رژیم قرار مىگیرند . در این زمان به فرمان امام خمینى (ره) دوره جدیدى از اعتصابات عمومى، کشور را فرا گرفت .
این وضعیتبا برگزارى چهلمها ادامه یافت تا اینکه در مدتى نه چندان طولانى، شکوفه فتح و ظفر از خاک ایران برآمد .
پىنوشتها:
1 - ملکوتیان، مصطفى، سیرى در نظریههاى انقلاب، تهران، نشر قومس، 1376، به نقل از تحول انقلابى، چالمرز جانسون، ترجمه حمید الیاسى، نشر 2 - همان .
3 - احمد، شجاعوند، فرایند بسیجسیاسى در انقلاب اسلامى، در مجموعه مقالات انقلاب اسلامى و ریشههاى آن، نشر معارف قم، 1374 به نقل از چارلز تیلى، از بسیج تودهاى تا انقلاب .
4 - انقلاب ایران به روایت رادیو بى بى سى، ص 208 - 205 .
5 - سید احمد خمینى، آن روزهاى خدایى، نشر آثار امام، ص 12 .
6 - کدى، نیکى، ریشههاى انقلاب ایران، ترجمه عبد الرحیم گواهى، نشر فرهنگ اسلامى تهران، 1357، ص 414 .
7 - نصر اصفهانى، محمد و على، بنیانهاى انقلاب اسلامى، نشر فرهنگ مردم، اصفهان، 1380، ص 138 .
8 - افراسیابى، بهرام، ایران و تاریخ، نشر زرین، تهران 1364، ص 519 .
9 - عصر پهلوى به روایت اسناد، همان، ص 381 .
«چالمرز جانسون» از نظریهپردازان مشهور انقلاب، در کتاب معروف خود، تحول انقلابى، سه شرط اساسى را براى رخداد انقلاب لازم مىداند . این سه شرط در نظر او عبارتند از:
1 . ایدئولوژى; که حاکى از ساخت نظام ارزشى است و با ساخت ارزشى موجود متفاوت است و عمدتا در شرایط عدم تعادل و بحرانى نیرو مىگیرد و خود زمینه و امیدى براى برقرارى مجدد سازگارى بین ارزشها و شرایط محیطى است . بر این اساس ایدئولوژىها داراى سه عنصر ارزشها، هدف و وسیله یا فرهنگ انتقالى خواهند بود که در نهایت همان برنامه تحول فورى در وضع فعلى را تداعى مىکنند .
2 . انعطافناپذیرى نخبگان; که همواره در حرکتهاى انقلابى زمینه مساعد و بعضا قطعى براى بروز انقلاب است . به نظر جانسون، نخبگان اساسا در اثر عواملى همچون ساخت طبقاتى خشک، فساد طبقه حاکم، مسدود بودن راههاى حرکت اجتماعى و استقرار وابستگان بىقابلیت در مناصب عالیه، به نوعى منزوى گرایى نیل یافته، انعطافناپذیر مىشوند .
3 . عوامل شتابزا; که شامل آن دسته از عواملى است که با ظاهر ساختن ناتوانى نخبگان در حفظ انحصار خود بر قوه قهریه، با توجه به ساخت نظام و گروه ارزشى، بروز انقلاب را ممکن و یا قطعى مىنمایند . (1)
عوامل شتابزا در انقلاب اسلامى ایران
عوامل شتابزا یک واقعه مجزاست که وحدت کاذب نظام و سیستمى را که به نوعى بر ممانعت قهرآمیز از بروز خشونت مردمى استوار است، دچار خلل و دستخوش شکاف مىسازد . این عوامل، بر انحصار نخبگان بر قواى مسلح تاثیر مىگذارند و بدین گونه، گروههاى انقلابى را بالقوه یا سازمانیافته راضى مىکنند که آنها مىتوانند علیه نظامى غیر قابل قبول، دستبه سلاح برند و هتبراندازى آن تلاش کنند . از دیدگاه چالمرز جانسون، این عوامل به سه گونهاند:
1 . بخشى از عوامل، به طور مستقیم بر قواى مسلح حکومت تاثیر مىگذارند و استحکام نیروهاى نظامى را مىگسلند، یعنى; عوامل داراى تاثیر منفى بر انضباط، سازماندهى، ترکیب و وفادارى نظامیان که از عمده عوامل بروز این عدم کارآیى و گسستگى است، بدین قرار است:
الف . تماسهاى دوستانه اعضاى ارتش با عامه مردم که به عقاید انقلابى این امکان را مىدهد تا در صفوف ارتش راه یابند و وحدت ارتش را تضعیف نمایند و حتى وجود این ارتباطات ممکن است نخبگان را قانع کند که ارتش به عنوان عامل اصلى حفظ نظام موجود، قابل اعتماد نیست .
ب . شرایط نامطلوب و درگیرى فرماندهان که منجر به نزاع و شورشهاى درون ارتش مىشود .
2 . اعتقاد طرفداران یک ایدئولوژى مبنى بر اینکه مىتوانند بر قواى مسلح فایق آیند . از این دست عوامل، این موارد قابل توجهاند: این باور که خداوند در وقت مناسب به انقلابیون یارى خواهد رساند، و اینکه حمله به یک دژ نظامى، تمامى مردم را به حمایت از مهاجمین برخواهد انگیخت و بالاخره اینکه یک اعتصاب عمومى، راه مؤثرى براى ضربه زدن به قوه قهریه حاکمان است، و مانند اینها .
شاید با تامل در این گفتههاى «جانسون» بتوان به این نتیجه رسید که به طور کلى، عوامل شتابزا در صورت وقوع در جامعهاى متعادل و فعال بدون بروز رکود در قدرت، مرتفع مىشوند; لیکن در شرایط نا متعادل و بحرانى، مردم را به این نتیجهگیرى دایتخواهند کرد که قوه قهریه حکومتى قابل دوام نیست . «جانسون» در اینجا مثال مىزند که وقتى سربازان در مارس 1917 در پتروگراد به جاى تیراندازى به سوى تظاهر کنندگان، فقط به تیراندازى هوایى پرداختند، بیانگر این حقیقتبود که حکومت، انحصار قوه قهریه را در دست ندارد . در نتیجه مردم به زندانها و مراکز مهم یورش مىبرند . (2)
در یک حرکت مردمى، این زمان، زمانى است که پویش رهبران انقلابى که از درایتسیاسى و توانایىهاى قابل توجهى برخوردارند، مىتواند وضعیت را به نفع فرایند انقلاب تغییر دهد . شاید در یک نتیجهگیرى موقت این حقیقت را بتوان یادآور شد که با تامل در انقلاب اسلامى ایران، امام خمینى به عنوان رهبر برجسته و بلامنازع انقلاب اسلامى، با بهره بردارى از فرصتهاى به دست آمده در دوران قبل از انقلاب، علاوه بر بسیج گسترده نیروهاى اجتماعى بر ضد حاکمیت وقت، با اقدامات تاکتیکى خود زمینه فروپاشى نیروهاى مسلح و در نهایت غیر انحصارى کردن قدرت قهریه در حکومت را فراهم ساخت .
بسیج توده و نقش مکمل آن در عوامل شتابزاى انقلاب
از موارد قابل توجه در حرکت انقلابى مردم ایران، که به نوعى آن را منحصر به فرد مىکند، بیعت توده مردم با پیشتازان انقلاب است .
شاید از مهمترین منابع در روند انقلاب که به گونهاى معرف بسیج عمومى جهت تغییر نظام موجود است، منبع جمعیتى باشد . به این معنا که رمز موفقیت در چنین فرایند پیچیده و سختى نیست، مگر اینکه رهبران نهضت، بتوانند وفادارى توده مردم را به خود جلب نموده، بخش عمده حرکت را از ناحیه آنها صورت دهند .
بر اساس نظریه چارلز تیلى، مهمترین پیش شرط وقوع انقلابها نه تحولات اجتماعى است و نه تحولات اجتماعى - روانى، بلکه تا حدودى وضعیت منافع، بسیج و استراتژى سرکوب و قدرت است . تیلى در اینجا کمترین ارتباط را میان شرایط انقلابى و نتایج انقلابى وقوع انقلاب دانسته و سه دسته شرایط را به عنوان شرایط انقلابى برمىشمارد: 1 . ظهور گروههاى متعارض با ادعاى انحصارى براى قدرت; 2 . وفادارى بخش عمدهاى از جمعیتبه آنها با جلب وفادارىهاى مردمى; 3 . عدم خواستیا توان حکومت در سرکوب آنها .
بر اساس نظریه تیلى، لازمه انقلاب آن است که بخشهاى مهمى از جمعیت، اقتدار سیاسى یک مجموعه مستقل از حکومت را به رسمیتشناخته و به آن مشروعیتبخشند . (3)
تحلیل حادثه
با توجه به آنچه آمد، اکنون مىتوان حادثه 19 دى را بر اساس اسناد موجود، مورد بازبینى مجدد قرار داد .
الف . مردم و عکس العمل آنان نسبتبه اقدامى غیر انسانى
حوادثى که از نیمه اول سال 1356 در صحنه سیاسى کشور روى داد، وحشت و نگرانى فزاینده رژیم و دستگاههاى امنیتى را برانگیخت و پیامدها و تداوم آن رویدادها، در ماههاى بعد نشان داد که نگرانى حکومت چندان هم بى مورد نبوده است .
فوت اسرارآمیز، و غیر منتظره آیت الله سید مصطفى خمینى، فرزند بزرگ امام خمینى (ره) چنان جوى از نارضایتى و عصبانیت در مردم ایجاد کرد که رژیم در مهار آن درمانده شد . مردم رژیم پهلوى را مسئول مستقیم مرگ ایشان دانسته، على رغم تلاش ماموران رژیم براى طبیعى جلوه دادن مرگ او، اعتراضهاى گستردهاى، بر ضد آن رژیم برپا شد .
در یکى از اسناد موجود در مجموعه اسناد انقلاب اسلامى با منبع شماره 9234 آمده است:
به مناسبت فوت مصطفى خمینى دو نشریه در کویت منتشر شد: یکى به امضاء انجمنهاى اسلامى دانشجویان در اروپا به زبان فارسى که در آن درگذشت وى را مرموز و به فعالیتهاى او در 15 خرداد اشاره شده و دیگرى به زبان عربى به امضاء جنبش آزادى بخش ایران که در آن نوشته شده، مرگ خمینى طبق اظهار نظر پزشکانى که از او معاینه به عمل آوردند، مشکوک مىباشد و بعد مىنویسد: به نظر مىرسد این اقدام توسط عمال شاه ضد علماى دین صورت گرفته و پس از یک سرى مطالب بى اساس و توهینآمیز نتیجهگیرى کرده که دیروز دکتر شریعتى قربانى رژیم ایران شده و امروز مصطفى خمینى (4) .
در سند دیگرى تحت عنوان مشاهدات و مسموعات با منبع شماره 9966 حضور فعال روحانیون، بازاریان و گروههاى دیگر در مراسم بزرگداشتشهید مصطفى خمینى، آمده است که آن رخداد را در جهتبالا رفتن وجهه امام خمینى در بین مردم و خروش آنان مؤثر دانسته است .
موضوع: شایعات درباره مرگ سید مصطفى خمینى
تجلیلى که قاطبه روحانیون، بازاریان، اعضاء سابق جبهه به اصطلاح ملى، نهضتبه اصطلاح آزادى، دانشجویان و افراد عادى در خلال برگزارى مجالس ختم و سوگوارى یاد شده بالا در مسجد ارک، مسجد جامع بازار، مسجد جامع نارمک، مسجد اعظم قم، مسجد آیت الله کاشانى در پامنار و مسجد شهر رى از خمینى به عمل آوردند و در دنباله مراسم سوگوارى به یک روز تعطیل عمومى در قم و یک روز تعطیل شدن بازار تهران انجامید، اکثر شرکت کنندگان در این مراسم و مجالس شعارهایى له خمینى و علیه دستگاه داده و همه دستبه دعا بردند که یک بار دیگر خمینى به ایرانمراجعت نماید . از طرفى در بعضى از محافل بازار و بین مردم عادى چنین شایع شده که مصطفى خمینى را نیز مانند على شریعتى در خارج از ایران به وسیله دستگاه به قتل رساندهاند . روى هم رفته مرگ مصطفى خمینى در بالا بردن شان و وجهه پدرش بین قاطبه مردم بسیار مؤثر بوده است . (5)
ب . اشتباهى دیگر
با رخداد چنین وضعیتى در جامعه ایران آن زمان و براى خنثى کردن بحرانى که در حال شکلگیرى بود، نظام سیاسى پهلوى، تصمیم گرفت تا ضربهاى را به رهبرى نهضت که اکنون مىرفت تا چراغى خاموش نشدنى را برافروزد وارد سازد . این تصمیم در حالى بود که شاه از سوى کارتر که در آن زمان در تهران به سر مىبرد، مورد حمایت جدى قرار گرفت . از سوى دیگر حکومت وقت، در ارزیابى قدرت مذهبى خود، دچار خطاى فاحشى شده بود که ثمره آن، گام نهادن در راهى بود که سقوط او را ملموستر مىساخت و سرانجام در روز 17 دى ماه 1356 هم زمان با سال روز کشف حجاب توسط پهلوى اول، روزنامه اطلاعات به دستور مستقیم هویدا وزیر وقت دربار، مقاله توهینآمیز و سراسر کذب و افترایى را بر ضد امام خمینى (ره)، روحانیت و مقدسات اسلامى، تحت عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» به قلم مستعار احمد رشیدى مطلق، منتشر کرد; حرکتى که به سرعت نقش تعیین کننده خود را در بسیج تودهاى و تاثیر گذارى آن بر اعتراض دائمى علیه نظام و در نهایت جذب بخشهاى مختلف مجموعه حکومت از جمله ارتش در کوتاه مدت را نشان داد .
وزیر اطلاعات و جهانگردى در دولت آموزگار، (داریوش همایون) ضمن اشاره به این که مقاله، توسط وزیر دربار تهیه شده بود، مىگوید: «آن مقاله مسلما پاسخى بود به حملات خمینى به شاه . . . شاه حقیقتا از این حملات زخمى شده چون خودش را در اوج قدرت و محبوبیت مىدید» . سپس به حضور کارتر در تهران اشاره مىکند و مىگوید:
کارتر قوت قلبى به شاه داد که برایش قابل تصور نبود . خیلى از حدود متعارف دیپلماتیک تجاوز کرده بود و شاه احساس مىکرد که دیگر محلى براى نگرانى نیست و الان وقتش است که به مبارزهاى که خمینى پیش کشیده و شروع کرده است، پاسخ دهد . (6)
اهداف رژیم از این اقدام کور
شاید در یک جمع بندى کوتاه بتوان اهداف رژیم را از سامان دادن به چنین اقدام نابخردانه و ناحساب شده - که معمولا در نظامهاى سیاسى از اولین و آخرین اشتباهات یک حکومتبه حساب مىآید - را در دو مورد زیر دانست:
1 . پس از شهادت مرموز حضرت آیت الله سید مصطفى خمینى (ره) که به گفته بسیارى از دوستان و بسیارى از مخالفان امام، امید آینده نهضتبود، مجالس متعددى برقرار شد و گویندگان انقلابى فرصت را مغتنم شمرده، در این مجالس به افشاى جنایات رژیم و ابلاغ اهداف قیام 15 خرداد پرداختند . چون نام امام خمینى بار دیگر به طور گستردهاى به سر زبانها افتاده بود، رژیم تصمیم به انتقام گرفت و دستور نشر آن مقاله را صادر نمود .
2 . رژیم اساسا قصد داشت تا با درج این مقاله، شرایط پس از آغاز اجراى سیاستهاى جدید حقوق بشر کارتر را ارزیابى کند . چرا که هم زمان با روى کار آمدن کارتر در سال 1355 از حزب دمکرات آمریکا، کاخ سفید تز دفاع از حقوق بشر را در سطح وسیعى مطرح ساخت، که یکى از اهداف اصلى آن، سرپوش نهادن بر جنایات آمریکا در نقاط مختلف جهان و همچنین اهرمى براى وارد آوردن فشار بر رقیب شرقى، خود یعنى شوروى سابق بود .
افزایش آگاهى افکار عمومى جهانیان و شرایط جدید جهانى، با شیوههاى استبدادى گذشته که از سوى آمریکاییان حمایت مىشد، مغایر بود . در ایران رژیم شاه با سرکوب مخالفین و قلع و قمع آنان و متلاشى کردن گروه هایى که از شیوه مبارزه مسلحانه پیروى مىکردند، قدرت خود را با ثبات و مستحکم مىیافت; به ویژه آن که نمایش ثبات و استحکام ایران که رسما بعد از خروج نیروهاى انگلیسى از کشورهاى حوزه خلیج فارس، نقش ژاندارمرى منطقه را بر عهده گرفته بود، جهتبهره بردارى آمریکاییان از ایران امرى کاملا ضرورى بود . اینجا بود که دولت وقت ایران عهده دار دو وظیفه عمده شد: 1 . حفاظت از منافع آمریکا و غرب در حساسترین منطقه مجاور شوروى; 2 . اینکه نمونهاى از حرکتهاى مورد حمایت همه جانبه غرب در جهان سوم باشد; تا به این بهانه بتواند سایر مناطق را نیز به این گونه مرعوب خود سازد، یا حداقل با امکاناتدهى موقتبه آنها، منافع و منابع موجود و ملى آنها را به لطایف الحیل تصاحب نماید . از طرفى اداره حاکمیت مستقیم و خشن ساواک و سیاستهاى دیکتاتور مآبانه و مستبدانه شاه مغایر با طرحهاى نوین و تبلیغات حقوق بشر کارترى بود و بدین جهت تعدیل در شیوه سیاسى اداره جامعه، بدون آنکه لطمهاى به ارکان و عناصر نظام سلطنتى وارد آورد، از سوى آمریکاییان در دستور کار شاه قرار گرفت . به هر حال فضاى باز سیاسى یا تبلیغات فراوان، در حالى در ایران مطرح شد که برنامههاى گذشته آمریکا و انقلاب سفید شاه کارى از پیش نبرده بود . (7)
ج . حرکتى مؤثر و منحصر به فرد
آنچه از مطالعه و شواهد متعدد موجود در تاریخ معاصر، به ویژه تاریخ مربوط به سال 1356 به دست مىآید و همچنین با توجه به مباحث نظرى در حوزه انقلاب و در باب عوامل شتابزا در رخداد حادثه عظیم انقلاب، قیام 19 دى از عوامل مهم و اساسى شتابزا در رخداد انقلاب اسلامى ایران به حساب مىآید; عاملى که ضمن روشن کردن موتور حرکت تودهاى به سمت دگرگونى و انقلاب، حکایت از سلب اعتماد مردم از حکومت وقت و ضرورت حرکت همه جانبه مىکرد . به قول نیکى کدى، حوادث قم در دى ماه 1356 را مىتوان نقطه عطفى دانست که در آن بخش اعظم ابتکار عمل در نهضت ایران از دست نیروهاى غیر مذهبى خارج شد و به دست مخالفان مذهبى افتاد . او در ادامه سخنان خود مىافزاید: حتى اگر مقامات مسئول ایران، شعور این را داشتند که این اتهامات را بر آیت الله خمینى وارد نسازند (مقاله توهینآمیز) باز هم حرکتى که به رهبرى روحانیون آغاز شده بود، رهبرى نیروهاى مخالف شاه را در دست مىگرفت . (8)
انتشار مقاله توهینآمیز، آنچنان احساسات محافل مذهبى را برانگیخته بود که مقامات پهلوى را دچار حیرت ساخت . واکنش قیام 19 دى 56 اوج رویارویى آنان با حکومت رژیم بود; حرکتى که ضمن سلب اعتماد عمومى مردم، اقشار دیگر جامعه به خصوص نظامیان را تا حدود زیادى نسبتبه او بى اعتماد کرد و مىرفت تا در مدت کوتاهى، عامل اصلى جذب قشر عظیمى از آنان به توده مردم گردد .
به همین دلیل هزاران نفر از طلاب حوزه و مردم قم، دستهجمعى با حرکتبه سوى منازل مراجع، اعتراض شدید خود را نسبتبه اهانت روزنامه اطلاعات به امام خمینى (ره) بیان کردند و به همین مناسبت در 19 دى تظاهراتى در قم برپا شد .
در این اعتراض مردمى که با پشتوانه علماى حوزه صورت گرفت و منجر به درگیرى با نیروهاى امنیتى شد، بنابر نقل قولى، 14 نفر به شهادت رسیدند و عده زیادى مجروح و تعدادى از علما و روحانیت مبارز دستگیر و تبعید شدند . (9)
در ادامه این حادثه، امام خمینى (ره) در نجف سخنرانى کرد که به طور وسیع در ایران منتشر شد . در این سخنرانى امام تنها شاه را مسئول کشتار مردم قم معرفى کرد و مردم و ارتش را در ادامه مبارزه با شاه تشویق نمود . همچنین در طى بیانیهاى به مناسب کشتار 19 دى فرمود:
من به ملت ایران با این بیدارى و هوشیارى و این روحیه قوى و شجاعتبىمانند، نوید پیروزى مىدهم; پیروزى توام با سربلندى و افتخار، پیروزى توام با استقلال و آزادى و انقراض دودمان سیاه روى پهلوى . . . .» (10)
نتایج قیام
به دنبال این کشتار وحشیانه، تا چندین روز حوزهها و بازار قم تعطیل و تظاهرات پراکنده ادامه یافت . قیام قم، همچون نورى در تاریکىها درخشید و فریاد رسایش سکوت مرگبار آن زمان را شکست . موجى که قیام 19 دى در قم به راه انداخت، عرصه را براى مخالفتهاى بیشتر و بروز رفتارهاى ضد رژیم را گستردهتر ساخت . اعتراضهاى خشونتآمیز با حمله به تاسیسات دولتى، از جمله بانکها و ساختمان حزب رستاخیز دامنه گستردهاى پیدا کرد .
سند زیر گواه بر این حقیقت است:
با احترام
ساعت 30/8 بامداد 16/11/2536 جلسه قائم مقامان در دفتر جناب آقاى دبیر کل تشکیل گردید و حادثه قم به منظور بررسى و ارائه پیشنهاد مطرح شد .
پیشنهادها بر اساس بررسى:
1 . آنچه بیش از هر چیز در شرایط کنونى فضاى سیاسى کشور ضرورت دارد، این است که مسئله روحانیتبا اولویت در کانون توجه قرار گیرد .
2 . ادامه وضع نا مساعد کنونى در قبال روحانیت، موجب مىشود که گروههاى مخالف به تدریجحمایت روحانیتبى طرف و غیر سیاسى را به سود خود جلب کنند و در این کوشش خواهند توانست که مردم بى غرض را نیز در پى روحانیت متوجه خود سازند .
3 . مقابله حزب رستاخیز ملت ایران با روحانیت از طریق تظاهرات یا راههاى تبلیغاتى و سیاسى زیانبار است و موجب تضعیف رستاخیز و مقابله با روحانیت نیز خواهد بود .
4 . در صورتى که از طریق ارتباط درستبا روحانیت مسئله موجود حل شود و روحانیت از جریانهاى سیاسى برکنار بماند، اقدامهاى حزب در توجیه و مواجهه با گروههاى مخالف در سطح وسیعتر امکانپذیر خواهد شد .
5 . علاوه بر لزوم تماس با مراجع تقلید به منظور ملاقات با شخصیتهاى معتبر روحانى، پیشنهاد مىشود هر چه زودتر براى هر استان افراد مورد اعتماد روحانیون مقیم آن استانها تعیین شود و این افراد با توجیه کامل و آگاهى دقیق از نظرهاى دولتبا روحانیون .(سند، در اینجا افتادگى دارد) .
6 . این تماسهاى وسیع و سریع موجب خواهد شد که از نظرهاى روحانیون نیز دولتبا دقت آگاه شود .
7 . تجربههاى گذشته نشان داده است که ترتیب اثر ندادن به نتیجه ملاقاتها، اثر منفى دارد . لذا به نظر مىرسد که توجه به نتایج ملاقاتها و آگاه کردن روحانیت از حاصل مذاکرات و تصمیمها ضرورى باشد .
8 . براى انجام این ماموریت همکارى منابع اطلاعاتى کشور ضرورى به نظر مىرسد .(10)
محمود جعفریان، دکتر عاملى، موسوى
با گسترش نا آرامىها و برپایى تظاهرات خشونتبار خیابانى، شاه براى جلوگیرى از رشد فزاینده ناآرامى در سراسر کشور، جعفر شریف امامى را به جاى آموزگار برگزید . اقدامات نخست وزیر جدید که آمیزهاى از چهره سازشکارانه و سرکوبگرانه بود، در فرونشاندن ناآرامىها به بن بست رسید . دولت و دستگاههاى امنیتى آشکارا دیدند که روحانیون روز به روز در موقعیتبهترى در رهبرى جنبش مخالفان رژیم قرار مىگیرند . در این زمان به فرمان امام خمینى (ره) دوره جدیدى از اعتصابات عمومى، کشور را فرا گرفت .
این وضعیتبا برگزارى چهلمها ادامه یافت تا اینکه در مدتى نه چندان طولانى، شکوفه فتح و ظفر از خاک ایران برآمد .
پىنوشتها:
1 - ملکوتیان، مصطفى، سیرى در نظریههاى انقلاب، تهران، نشر قومس، 1376، به نقل از تحول انقلابى، چالمرز جانسون، ترجمه حمید الیاسى، نشر 2 - همان .
3 - احمد، شجاعوند، فرایند بسیجسیاسى در انقلاب اسلامى، در مجموعه مقالات انقلاب اسلامى و ریشههاى آن، نشر معارف قم، 1374 به نقل از چارلز تیلى، از بسیج تودهاى تا انقلاب .
4 - انقلاب ایران به روایت رادیو بى بى سى، ص 208 - 205 .
5 - سید احمد خمینى، آن روزهاى خدایى، نشر آثار امام، ص 12 .
6 - کدى، نیکى، ریشههاى انقلاب ایران، ترجمه عبد الرحیم گواهى، نشر فرهنگ اسلامى تهران، 1357، ص 414 .
7 - نصر اصفهانى، محمد و على، بنیانهاى انقلاب اسلامى، نشر فرهنگ مردم، اصفهان، 1380، ص 138 .
8 - افراسیابى، بهرام، ایران و تاریخ، نشر زرین، تهران 1364، ص 519 .
9 - عصر پهلوى به روایت اسناد، همان، ص 381 .