نقد پسااستعمارگرایی، گفتمانی است متشکل از نظریات افرادی چون فانون، ادوارد سعید و... که می توان آنهارا در زیر متنیت رشته هایی مانند: هنر، ادبیات و علوم سیاسی قرار داد. در حوزه ادبیات رویکرد پسااستعماری به واکاوی ادبیات کشور مستعمره و بررسی آثار نویسندگان مهاجر آن می پردازد. این مقاله با روش تحقیق توصیفی _ تحلیلی به بررسی آثار داستانی محمدحسین محمدی نویسنده افغانی پرداخته که در آثارش، نحوه تسلط استعمار بر فرهنگ و میزان مقاومت این فرهنگ در برابر سلطه را به تصویر می کشد؛ مقاومتی که نوع کنش گری آن میان جنسیت زن و مرد متفاوت است. زنان اگر چه در جایگاه فرودست جنسی قرار گرفته اند اما ساختار های جدید هویتی بر اساس دیالکتیک حاکم بر جامعه سبب می شود تا خوانشی متفاوت از آن چه آنان را در قالب شی شدگی در جهان مردسالارانه می داند را به عرصه حضور برسانند. بررسی ادبیات از نگاه پسا استعماری گوش فرا دادن به صدای فراموش شده مردمانی است که سال ها تحت استعمار بوده اند. این ادبیات فرایندی را به تصویر می کشد که مردمان مستعمره، از طریق آن یا خود را با شرایط موجود همراه دانسته اند و به نوعی دچار پدیده ذوب شدگی گردیده اند و یا به تقابل با این هجمه پرداخته اند.