اثر مقابل درآمد و نابرابری درآمد با آلودگی محیط زیست در استان های ایران
آرشیو
چکیده
نابرابری درآمد نتیجه ویژگی های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی یک جامعه است و با تغییر الگوی رفتار طبقات اجتماعی بر کیفیت محیط زیست اثر می گذارد. در این پژوهش، دو الگو برای بررسی اثر مقابل درآمد و نابرابری درآمد با آلودگی محیط زیست در استان های ایران در سال های 1399-1393 و با استفاده از روش حداقل مربعات تعمیم یافته تبیین شده است. در این الگوها، از انتشار دی اکسیدکربن برای آلودگی محیط زیست و از ضریب جینی برای نابرابری درآمد استفاده شده است. بنابر نتایج آزمون علیت گرنجر، علیت یک طرفه میان نابرابری درآمد به آلودگی محیط زیست وجود دارد. در الگوی اول، نابرابری درآمد بر آلودگی محیط زیست اثر مثبت و معنی دار دارد. متغیر محصول ناخالص داخلی سرانه و توان دوم آن تأثیر معنی داری بر انتشار دی اکسیدکربن ندارند. بدین ترتیب، در این دوره فرضیه محیط زیستی کوزنتس در استان های ایران مورد تأیید نیست. علاوه بر این آموزش و شدت انرژی اثر منفی و معنی دار و ساختار صنعت تأثیر مثبت و معنی دار بر آلودگی محیط زیست دارند. در الگوی دوم، میزان انتشار دی اکسیدکربن تأثیر معنی داری بر نابرابری درآمد ندارد. تأثیر محصول ناخالص داخلی سرانه بر نابرابری درآمد منفی و معنی دار است. اما، توان دوم آن تأثیر مثبت و معنی داری بر نابرابری درآمد دارد، یعنی، در استان های ایران یک رابطه U شکل بین محصول ناخالص داخلی سرانه و نابرابری درآمد وجود دارد. بنابراین، فرضیه کوزنتس در ایران در دوره مورد بررسی تأیید نمی گردد. همچنین آموزش و بودجه حفاظت از محیط زیست تأثیر مثبت و معنی دار بر نابرابری درآمد دارند درحالی که ، بیکاری و مالیات بر نابرابری درآمد تأثیر معنی دار ندارندThe Opposite Effect of Income and Income Inequality with Environmental Pollution in the Provinces of Iran
Income inequality is the result of the economic, social, and political characteristics of a society and it affects the quality of the environment by changing the behavior patterns of social classes. In this research, two patterns have been explained to investigate the relationship between income inequality and environmental degradation in Iran's provinces in 1393-1399 using the generalized least squares method. In the research models, carbon dioxide emission variables have been used as a component for environmental degradation and the Gini coefficient as a component for income inequality. The results of the panel Granger causality test show that there is a one-way causality from income inequality to environmental destruction. According to the results of the first model, income inequality has a positive and significant effect on the pollution index; this means that with an increase of 1 unit of inequality, the total amount of pollution (CO2 emission) increases by 5876232 units. The variables GDP per capita and the square root of GDP per capita do not have a statistically significant effect on CO2 emissions; in this way, during the period under review, the environmental hypothesis of Kuznets is not confirmed in the provinces of Iran. In addition, education and energy intensity have a negative and significant effect and the industry structure has a positive and significant effect on environmental pollution. According to the results of the second model, the amount of CO2 emission has no significant effect on the inequality index. In addition, the GDP per capita variable has a statistically significant and negative effect on the inequality index; this means that with an increase of 1 unit of GDP (income) per capita, the inequality decreases by -0.0592 units. On the other hand, the second power of GDP per capita has a positive and significant effect on income inequality; that is, in this time period, there is a U-shaped relationship between GDP per capita and income inequality in the provinces of Iran. Therefore, Kuznets's hypothesis is not approved in Iran. In addition, education and environmental protection budgets have a positive and significant effect on income inequality, while unemployment and taxes do not have a significant effect on income inequality