چکیده

زمانی که دعوایی طرح می شود اصولا خوانده برای جلوگیری از محکومیت خویش اقدام به دفاع از خود می نماید. این دفاع می تواند به صورت دفاع شکلی یا ماهوی یا دعوای متقابل مطرح شود. جایگاه دفاع ماهوی و شکلی تا حدود زیادی مشخص است اما در مورد دعوای متقابل کمی موضوع پیچیده است. تحقیق حاضر در تلاش است تا با استفاده از روش کتابخانه ای و بررسی آثار و نظرات صاحبنظران و نگاهی به رویه قضایی، به این سوال پاسخ دهد که در چه مواردی دفاع ماهوی کافی نیست و باید خوانده برای دفاع از حقوق خویش، اقدام به طرح دعوای متقابل نماید؟ به نظر می رسد خوانده در دو مورد باید از صرف بیان دفاعیات خود در قالب دفاع ماهوی پرهیز کند و اقدام به طرح دعوای متقابل نماید. مورد اول زمانی است که خوانده در تلاش برای کسر امتیاز از خواهان است. این امتیاز می تواند مادی یا معنوی باشد اما در هر حال باید امتیاز معنوی نیز بسیار انتزاعی نبوده و دارای ارزش معقول باشد. مورد دوم در صورتی است که بر دفاع خوانده اثر اجرایی مترتب باشد. مصداق روشن آن را می توان در تلاش خوانده بر اثبات باطل بودن سند رسمی مستند دعوای خواهان دید. در باقی موارد طرح دعوای متقابل توسط خوانده الزامی نمی باشد و به جهت جلوگیری از اطاله دادرسی توصیه به عدم استفاده از این نهاد حقوقی می شود.

The Status of Counterclaim in Judicial Precedent

When a claim is initiated, the defendant generally puts up a defense to prevent being convicted. This defense can be procedural, substantive or in the form of a counterclaim. The position of substantive or procedural defense is to a large extent clear. However, the case of a counterclaim is a bit complicated. Using the library method, reviewing the books and opinions of experts and taking into consideration the judicial precedent, the present research seeks to answer the question as to in which cases substantive defense is not adequate and the defendant should initiate a counterclaim to defend his rights. It seems that in two cases, the defendant should avoid merely presenting his defense in the form of a substantive defense and file a counterclaim. The first case is when the defendant is seeking to diminish certain privileges belonging to the claimant. This privilege can be material or moral, but in any case, the moral privilege should not be too abstract and should have a reasonable value. The second case would be where a counterclaim may exert a material impact on the defense put up by the defendant A clear example of a such a case would be a defendant's attempt to prove the invalidity of the notarial deed relied on by the claimant. In all other cases, it is not necessary for the respondent to file a counterclaim, and in order to avoid delays in the proceedings, it is recommended that this legal institution not be resorted to.

تبلیغات