ارزیابی تاب آوری مناطق شهری بر اساس رویکرد تلفیقی تصمیم گیری چندمعیاره: DEMATEL-ANP-VIKOR (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
امروزه تغییرات زیادی در نگرش نسبت به خطرات ایجاد شده است؛ به گونهای که جامعه جهانی تابآوری را یک استراتژی مهم در تقویت ظرفیت جوامع و شهرها میدانند. در این راستا، در این پژوهش به ارزیابی تابآوری مناطق شهری براساس رویکرد تلفیقی تصمیمگیری چندمعیاره براساس روشهای DEMATEL-ANP و VIKOR پرداخته شد. در مرحله اول، معیارهای تأثیرگذار بر تابآوری در 4 بعد، 11 معیار و 31 زیرمعیار براساس روش دلفی انتخاب شدند. یافتههای حاصل از روش DEMATEL نشاندهنده آن بود که براساس مقادیر (D-R)، از بین ابعاد چهارگانه تابآوری شهری بعد محیطزیستی با مقدار (18/1) تأثیرگذارترین معیار تابآوری شهری بود. همچنین نتایج حاصل از ANP نشان داد در بین معیارهای مورد بررسی، بلایا و مخاطرات طبیعی در بعد محیطزیستی، زیرساخت شهری در بعد کالبدی و نرخ اشتغال در بعد اجتماعی- اقتصادی بالاترین میزان تأثیرگذاری را داشتند. همچنین نتایج حاصل از ویکور نشان داد که منطقه 4 از میزان تابآوری بالا و منطقه 12 از تابآوری پایینی برخوردار است. بهطور کلی میتوان گفت مناطق شهرداری که در مرکز شهر تهران واقع شدهاند نسبت به دیگر مناطق شهری از تابآوری کمتری در برابر بحرانها برخوردار میباشند. یافتهها به برنامهریزان و مدیران شهری کمک میکند تا معیارهای گروه علت را برای تعریف برنامههای پیشگیری اولویتدار برای افزایش تابآوری شهری در نظر بگیرند.Evaluation of urban area resilience based on an integrated multi-criteria decision-making approach: DEMATEL-ANP-VIKOR
In recent years, there have been significant changes in attitudes toward the risks. As a result, the global community now recognizes resilience as a crucial strategy for enhancing the capacities of communities and cities. In this regard, this study evaluates the resilience of urban areas using an integrated multi-criteria decision-making (MCDM) approach based on the DEMATEL, ANP, and VIKOR methods. In the first step, the criteria influencing resilience were identified across four dimensions, 11 criteria, and 31 sub-criteria based on the Delphi method. The findings of the DEMATEL method revealed that, based on D-R values, the environmental dimension had the most significant impact on urban resilience among the four dimensions of urban resilience with a value of 1.18. Furthermore, the ANP results indicated that natural hazards and disasters within the environmental dimension, urban infrastructure in the physical dimension, and employment rate in the socio-economic dimension exerted the highest influence among the sub-criteria. Additionally, the results of the VIKOR method showed that Region 4 exhibited the highest level of resilience, while Region 12 had the lowest. In general, it can be concluded that municipal regions in the central parts of Tehran have less resilience to crises than other urban areas. Findings help urban planners and managers consider the criteria of the cause group to prioritize prevention programs to increase urban resilience.