آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۲

چکیده

«مرجعیت علمی قرآن کریم» به معنای اثرگذاری معنادار قرآن کریم بر دانش های ساخت یافته بشری، به دنبال حضور اثربخش قرآن کریم در کنار سایر منابع معرفتی در عرصه دانش های گوناگون است. یکی از عرصه های دانشی در علوم انسانی، دانش تاریخ است که جایگاه مهمی دارد. بنابر دیدگاه غالب عالمان و مفسران اسلامی، روایت ها و گزاره های تاریخی قرآن از جمله منابعی است که نه تنها تاریخ اسلام و پیامبر را بیان می کند، بلکه تاریخ اقوام و ادیان گذشته را نیز ارائه داده، به مثابه منبعی حقیقی و اصیل برای علم تاریخ به شمار می رود. در مقابل، خاورشناسان با رویکردهای متفاوتی به رابطه قرآن و تاریخ پرداخته و گاه مرجعیت قرآن را در برخی موضوعات تاریخی تأیید و گاه آن را زیرسؤال برده اند. این خاورشناسان غالباً با روش «تاریخی انتقادی» گزاره های تاریخی و رویکردها و الگوهای روایتگری تاریخ در قرآن را بررسی کرده اند. روش مزبور که یکی از روش های پرکاربرد در مطالعات قرآنی خاورشناسان است، با بررسی منابع تاریخی، صرفاً آن دسته از گزاره های تاریخی را که با معیارهای علم تاریخ امروزی سازگار است، تأیید می کند. این خاورشناسان با رد پذیرش مرجعیت قرآن در بسیاری از گزارش های تاریخی آن، مطالعه این گزاره های تاریخی را صرفاً بررسی تاریخ انگاره ها و باورها می دانند، نه تاریخ رویدادها و وقایع تاریخی. این پژوهش افزون بر نقد روش بازگفته، با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی به بررسی رهیافت ها و روش مطالعات قرآنی خاورشناسان با توجه به نظریه مرجعیت علمی قرآن پرداخته، رویکردها و رهیافت های خاورشناسان مزبور در این باره را نقد و ارزیابی کرده و به صورت مطالعه موردیِ برخی روایات تاریخی قرآن، دیدگاه آنان را ارزیابی نموده است.

تبلیغات