آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۵

چکیده

در متن های کهن فارسی که به جانورشناسی اختصاص یا توجهی داشته اند، برای اشاره به یکی از طبقات جانوران بر اساس دو معیار زیستگاه و نحوهٔ حرکت، اغلب از واژه های عربی «هوام و حشرات» استفاده شده است، در این متن ها همچنین به طبقهٔ دیگری از جانوران که بر اساس باورهای طبیعی دانان روزگاران پیشین به شیوهٔ خلق السّاعه به وجود می آمده اند، اشاراتی وجود دارد. هدف ما آن است که به شیوه ای شاهدمحور و تحلیلی، نشان دهیم مترجمان و نویسندگانی که به فارسی نویسی توجهی داشته اند، برای اشاره به این دو گروه از حیوانات از دو حوزهٔ معنایی مصدر (بر)خیزیدن استفاده کرده اند و در کاربرد دو کلمهٔ خیزندگان و برخیزندگان در برخی از این متن ها، تفاوت معنایی باریکی وجود دارد که با تأمل در محتوای جانورشناختی متن ها و تلفیق آگاهی های جانورشناختی با دانش لغوی می توان بدان پی برد. در اینجا بیشترین تمرکز را بر تحفه الغرائب حاسب طبری، دانشمند سده های ۵ و ۶ق، خواهیم داشت که نخستین متن دانشنامه ای و عجایب نگارانهٔ فارسی است که به دست ما رسیده است. علاوه بر این متن های دیگری از جمله ترجمه ای کهن از نهج البلاغه، احتمالاً متعلق به همین بازهٔ زمانی، و نزهت نامهٔ علائی از شهمردان بن ابی الخیر را نیز از این منظر بررسی می کنیم و از متن های دانشنامه ای جانوری دیگر نیز بهره می گیریم تا روایی این معیار طبقه بندی در متن های کهن را نشان دهیم. به باور ما حاسب طبری در بافت متن خود معنایی تازه به کلمهٔ برخیزندگان (= جانوران خلق السّاعه) بخشیده که در فرهنگ ها بدان اشاره ای نشده است.

The Utilization of the Verb "Barxīzīdan" in Describing "Havāmm" and Spontaneous Generation within Ancient Persian Texts

This study examines the usage of the verb "barxīzīdan" in ancient Persian texts with a specific focus on its application in referring to "havāmm" and "xalq al-sā'ah". These texts, which incorporate elements of zoology, commonly employ Arabic terms to categorize animals based on their habitat and mode of movement. Furthermore, they contain references to a distinct group of animals believed to have been created according to the naturalists' beliefs of ancient times, known as "xalq al-sā'ah". This research aims to offer a thorough and analytical exploration of how translators and writers who have demonstrated an interest in the Persian language have utilized "barxīzīdan" from two semantic domains to denote these two animal groups. By carefully examining the zoological content of these texts and combining specialized knowledge in zoology with linguistic expertise, it becomes possible to discern subtle nuances in meaning between the terms "xīzandigān" and "barxīzandigān". This study primarily focuses on Tuhfat al-Ghrāib by Hāsib Tabarī, a scholar of the 5th and 6th (AH) centuries, which stands as the earliest known Persian encyclopedic text of its kind. Additionally, other texts, including a translation of Nahj al-Balāgha, likely from the same time, and Nuzhat Nāmah by Shahmardān Rāzī, are examined from this perspective, along with other zoological encyclopedia texts, to validate this classification criterion within ancient texts. Our findings suggest that Hāsib Tabarī has attributed a novel significance to the term "barxīzandigān" ("xalq al-sā'ah" creatures) within the context of his work, a meaning not previously documented in other dictionaries.

تبلیغات