چکیده

مطالعات علم ودین،هم چنان مهم ترین جریان اندیشگی در جهان مدرنیته اند.با پیوستن علوم اجتماعی به این جریان،روال و رونداندیشگی در علم و به ویژه دین،ویژگی اجتماعی فرهنگی مطالعات دین تقویت شده است.لذا اکنون در پرتوی علوم اجتماعی ادیان ،ما شناخت بهتر،دقیق ترومناسبتری از ماهیت تکوین تاریخی دین،مکانیزم اجتماعی دین ورزی،فرایندهای توسعه فرهنگی دین گرایی و سکولارگرایی و نهاتیا منحنی سینوسی امراجتماعی دینی/امردینی اجتماعی دربافتارتاریخ و جامعه وفرهنگ مدرن داریم. دراین راستا و با وجود حجم قابل توجهی ازادبیات تخصصی در"علوم اجتماعی ادیان"[:تاریخ ادیان،باستان شناسی دین،جغرافیای تاریخی فرهنگی ادیان،انسان شناسی و قوم شناسی دین،روان شناسی اجتماعی دین، سیاست دین،حقوق دینی،مطالعات فرهنگی دین روزمره و جامعه شناسی دین]اما همچنان دو مساله مهم که از جنس "شناخت شناسی" و "علم شناسی فلسفی"اند؛شایسته توجه و محل بحث است:یکی:چیستی و چگونگی تعامل تئوریک و متدیک درموضع درون گفتمانیعلوم اجتماعی ادیان،میان دانشهای تشکیل دهنده این علوم؛و دودیگر:چیستی وچگونگی تعامل تئوریک و متدیک ازموضع برون گفتمانی علوم اجتماعی ادیان،میان این علوم با فلسفه-الاهیات-علم[:الاهیات فلسفی اجتماعی،الاهیات فلسفی سیاسی،الاهیات فلسفی فرهنگی،الاهیاتچند فرهنگی و بینا فرهنگی،فلسفه اجتماعی دین،فلسفه سیاسی دین،زیست شناسی اجتماعی فرهنگی دین].ازاین لحاظ پرسش مقاله اینست :«یک علوم اجتماعی ادیان نوشده و متحول شده و روزآمد شده و پویا و برخودار از توان معرفتی فکری و فرهنگی اجتماعی دارای چه مواضع روشی و نظری باید باشد؟. و نیز : تعاملات درون گفتمانی وبرون گفتمانی دراین علوم در متن "مطالعات دین" و"علم دین"چگونه باید صورت گیرد؟».ایده مقاله برای فراهم نمودن یک چهارچوب تحلیلی مناسب مرتبط جهت پاسخ دادن به این پرسش اینست که:«ما به یک برنامه پژوهشی تلفیقی چنددانشی و چندروشی و چند نظریه ای و چند موضعی و دو گفتمانی برای علوم اجتماعی ادیان نیاز داریم».پیگیری این ایده نیز با استفاده از روش"مطالعه متنی"انجام میشود.

تبلیغات