این پژوهش به بررسی تأثیر تجربه حسی برند بر ارزش ویژه برند با توجه به نقش تعدیلگر همدلی کارکنان پرداخته است. لذا پژوهش حاضر از حیث هدف یک پژوهش کاربردی است و از حیث گردآوری داده ها از روش توصیفی- پیمایشی استفاده می کند. جامعه آماری پژوهش حاضر مشتریان بیمه دی در استان گیلان است. با توجه به آمار به دست آمده از مجموع شعب و نمایندگی های استان گیلان، مشتریان بیمه دی ساکن گیلان که در سال 97 از بیمه دی خرید انجام داده اند، تقریباً 000/11 (یازده هزار) نفر می باشند. تعداد نمونه بر طبق جدول کرجسی و مورگان 374 نفر تعیین گردید. به منظور توزیع پرسشنامه در میان اعضای نمونه از روش دردسترس بهره گرفته شده است. ابزار گردآوری داده پرسشنامه استاندارد است که برگرفته از مقاله مرجع ایگلسیاس و همکاران (2019) می باشد. جهت سنجش روایی پرسشنامه از روایی صوری و محتوا و جهت سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. همچنین به علت غیرنرمال بودن داده ها جهت آزمون فرضیه ها و سنجش روابط از نرم افزار Smart PLS2 بر پایه روش مدلسازی معادلات ساختاری مبتنی بر حداقل مربعات جزیی بهره گرفته شده است. با توجه به تحلیل داده های پژوهش می توان بیان نمود که تجربه احساسی برند بر تعهد مؤثر مشتری و رضایت مشتری تأثیر دارد. همچنین رضایت مشتری بر تعهد مؤثر مشتری و ارزش ویژه برند تأثیر مثبت معنادار دارد. همچنین نقش تعدیلگر همدلی کارکنان در تأثیر تجربه احساسی برند بر تعهد مؤثر مشتری و در تأثیر تجربه احساسی برند بر رضایت مشتری رد می شود.