آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۰

چکیده

متن

عبدالمطلب، عموى پیامبر گرامى اسلام بود، دو سال پیش از ولادت رسول خدا(ص) دیده‏به جهان گشود. (1)
در میان جوانان قریش در دلاورى و بزرگوارى برجسته و در آزاداندیشى، آزادمنشى وستم‏ستیزى سرآمد بود. (2)
سلحشورى و توان رزمى وى همزمان با آغاز دوره جوانى نمودار شد.
آن آزادمرد، حتى پیش از پذیرش اسلام، از رسول خدا در برابر آزارهاى مشرکان‏حمایت مى‏کرد، گرویدن وى به اسلام موجب سربلندى دین خدا شد; (3) زیرا پس از آن‏مسلمانان از انزوا بیرون آمدند و قریش با درک پشتیبانى توانا و استوار حمزه ازپیامبر اکرم(ص) از آزارهاى خود کاستند و رفتارشان با رسول خدا و مسلمانان‏ملایمتر شد. (4)
حمزه(ع) همراه دیگر مسلمانان به مدینه هجرت کرد و خدمات ارزنده‏اى بویژه درامور نظامى ارائه داد.
پیامبر اکرم(ص) به مسائل دفاعى حکومت نوبنیاد خود اهتمام خاصى داشتند. ایشان‏با تشکیل گروههاى رزمى درصدد برآمدند امنیت مدینه را تامین کرده، مسلمانان رابراى رویارویى با دشمنان آماده سازند. بر این اساس هفت ماه پس از هجرت، نخستین‏گروه گشتى رزمى را به فرماندهى حضرت حمزه(ع)، اعزام نمودند. گرچه این‏رویارویى بدون درگیرى پایان یافت ولى نشانه‏اى از اقتدار سپاه اندک اسلام دربرابر کاروان بزرگ مشرکان بود. (5)
رسول گرامى اسلام در ربیع‏الاول سال دوم هجرت غزوه «ابواء» را تدارک دید (6) و درجمادى‏الاولى غزوه «ذات العشیره‏» را به قصد تعقیب کاروان قریش سازماندهى کرد.
در این دو غزوه نیز پرچمدار سپاه اسلام، حضرت حمزه بود. (7)
آن رزمنده نستوه در جنگ بدر حضورى درخشنده داشت. این نبرد با امدادهاى الهى ودلاورى‏هاى بى‏مانند امیرمومنان على(ع) و سلحشورى حمزه، با پیروزى قاطع سپاه اسلام‏به پایان رسید. در این پیکار تنى چند از سران کفر به دست تواناى حمزه به هلاکت‏رسیده یا به اسارت درآمدند. طعیمه بن‏عدى و ابوقیس بن‏فاکه از جمله این کشته‏شدگان‏بودند; (8) و «اسود بن‏عامر» به دست‏حمزه به اسارت درآمد، (9)
سیدالشهدا حمزه‏بن‏عبدالمطلب در غزوه «بنى قینقاع‏» پرچمدار سپاه اسلام بود. یهودیان بنى‏قینقاع‏نخستین گروه یهود بودند که با اسلام اعلام جنگ نمودند، سپاه اسلام قلعه آنها رامحاصره کرد. آنگاه رسول خدا(ص) آنان را از مدینه تبعید نمود و اموالشان رامصادره کرد. (10)
یک سال پس از جنگ بدر، غزوه احد با هدف مقابله با مشرکانى که براى انتقام‏گیرى‏از مسلمانان و جبران شکست‏بدر به سمت مدینه آمده بودند آغاز گردید.
حمزه و برخى دیگر از مسلمانان سلحشور، معتقد به جنگ برون‏شهرى بودند، حمزه به‏رسول خدا عرض کرد:
«سوگند به آن که قرآن را بر تو فرستاد امروز دست‏به غذا نخواهم برد، مگرآنکه بیرون مدینه با شمشیر خود بر دشمن بتازم!» (11)
حضرت حمزه از معدود قهرمانانى‏بود که در جنگ، نشان بر خود مى‏نهاد و بدین وسیله خود را به دوست و دشمن معرفى‏مى‏کرد. (12) او نمونه‏اى از شجاعت و دلیرى در میدان نبرد بود، خود را به اعماق صفوف‏دشمن مى‏رساند و با دشمن درگیر مى‏شد، از قدرت بازوى برجسته‏اى بهره‏مند بود. دراحد با دو شمشیر پیش رسول خدا مى‏جنگید و مى‏گفت: «من شیر خدا هستم!» (13)
شهادت
دراحد، به هنگام تهاجم دشمن، وفادار و ثابت‏قدم از رسول خدا دفاع مى‏کرد و توانست‏سى مشرک جنگجو را به لاکت‏برساند. یکى از مشرکان به نام «وحشى‏»، زیر درختى درکمین آن سردار دلاور نشسته بود حمزه او را دید و آهنگ او کرد. یکى از دشمنان راه‏را بر او بست، حمزه به او حمله کرد و وى را به قتل رساند. سپس با شتاب به سوى‏وحشى خیز برداشت ولى پایش در گل سر خورد و به زمین افتاد. در این هنگام وحشى‏زوبین به سویش پرت کرد ... (14) و بدین ترتیب آن بزرگوار پس از عمرى جهاد در راه خداو یارى پیامبر گرامى به ملکوت اعلى پیوست و آن سردار رشید، شهید شاهد بارگاه‏الهى شد. رسول خدا(ص) در منزلت او فرمود:
«سالار شهیدان در روز قیامت نزد خداوند حمزه است‏» (15)
مزار آن سردار شهید و دیگرشهیدان احد همواره زیارتگاه عاشقان و عارفان الهى و الهام‏بخش جهاد و شهادت به‏مبارزان بوده است.
«السلام علیک یا عم رسول الله السلام علیک یا خیر الشهداء السلام علیک یااسد الله و رسوله‏» (16)
پى‏نوشتها:
1- تنقیح المقال، ج 1، ص 375; اعیان الشیعه، ج‏6، ص 245; اسد الغابه، ج 2، ص‏46.
2- دایره المعارف اعلمى، ج‏17، ص 41.
3- سیره ابن اسحاق، ص 152.
4- کامل ابن‏اثیر، ج 2، ص‏83; تنقیح المقال، ج 1، ص 375; طبقات ابن‏سعد. ج 1، ص 93.
5- مغازى واقدى، ج 1، ص‏9.
6- کامل، ج 1، ص‏523.
7- کامل، ج 2، ص 112; تاریخ طبرى، ج 2، ص 408; طبقات ابن‏سعد، ج 2، ص‏9.
8- مغازى، ج 1، ص 150; کامل، ج 2، ص 75.
9- مغازى، ج 1، ص 140.
10- تاریخ طبرى، ج 2، ص 481.
11- مغازى، ج 1، ص 211.
12- همان، ص‏259.
13- اعیان الشیعه، ج‏6، ص 245; مستدرک حاکم، ج‏3، ص 194; سیر اعلام النساء،ذهبى، ج 1، ص 131.
14- مغازى، مترجم، ج 1، ص‏207.
15- مستدرک حاکم، ج‏3، ص‏199.
16- مفاتیح‏الجنان، زیارت شهداى احد.

تبلیغات