آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸

چکیده

مقوله های نومن و فنومن یا بود و نمود از جمله مبانی مهم در نظام فلسفی ایمانوئل کانت تلقی می شوند. وی از ره گذر این مسایل، پیامد اندیشه های فلسفی خود را درمورد اثبات ناپذیری نومن خدواند و شناسایی و معرفت جهان، تبیین کرده است. مولانا در گفتمان ژانر تمثیلی فیل و خانه ی تاریک در پی این بوده تا از مجاری مفاهیم ادراک حسی و شناخت گرایی تجربی به موازات بهره گیری از شکل وارگی و شاکله سازی تخیل به تفهیم ابعاد پدیداری و ناپدیداری بپردازد. از آن جا که بین سرشت قدرت درک بی-واسطه ی عرفان و وجه استدلالی عقلانی فلسفه تفاوت و تمایزی وجود ندارد، این مقاله می کوشد تا با تکیه به همین استدراک علمی به واکاوی و تحلیل این گفتمان تمثیلی عمل نماید. مساله ی اساسی پژوهش این است: آیا مولانا توانسته تا از طریق میانجی سازی تخیل و مفاهیم حسی ادراکی و تجربی ادراکی به شناخت شناسی شی فی نفسه و پدیدارها دست یابد؟ داده های این پژوهش با شیوه ی تحلیلی توصیفی به روش مطالعه ی کتاب خانه یی گردآوری شده است. به طور کلی یافته های این مقاله نشان می دهد که مولانا از روی آگاهی و منظومه ی فکری عرفان در راستای ابعاد شناخت شناسی نومن خداوند و فنومن پدیدارها و اشیا مبادرت ورزیده است. البته به فراوانی تلاش کرده تا موضوع فهم و درک زمان را با ایجاد سیری منطقی و منسجم رعایت کند.

Analytical reflection on the allegorical genre of Rumi's elephant and dark house Relying on Kant's theory of noumenon and phenomena

The categories of noumenon(existence) and phenomena(appeared) are considered as important foundations in Immanuel Kant's philosophical system. Through these issues, she has explained the consequence of her philosophical ideas about the unprovability of God noumenon and the recognition and knowledge of the world. Rumi in the discourse of the allegorical genre of the elephant and the dark house seeks to understand the dimensions of appearance and disappearance through the concepts of sensory perception and empirical cognition in parallel with the use of the formation and shaping of the imagination. Since there is no difference between the nature of the power of direct understanding of mysticism and the rational argumentative aspect of philosophy, this article tries to analyze this allegorical discourse based on this scientific understanding.The main question of the research is: was Rumi able to achieve the cognition of the object itself and phenomena through the mediation of imagination and perceptual sensory concepts? The data of this research have been collected by descriptive analytical method using the library study method. In general, the findings of this article show that Rumi, based on the knowledge and intellectual system of mysticism, has acted in line with the epistemological dimensions of the noumenon of God and the phenomena of the objects. Of course, he has tried hard to observe the issue of understanding time by creating a logical and coherent satiety.

تبلیغات