آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸

چکیده

نقد آثار برجسته در همه ادوار از بدو ظهور آن اثر امری رایج و شایع بوده است و اهمیّت پژوهش در این زمینه کمتر از ارزش آثار خلق شده نیست. در قرن دوازدهم هجری امام بخش صهبایی از جمله منتقدانی است که میراث دار نظریه های ادبی ادیبانی چون مُنیر لاهوری، آزاد بلگرامی و سراج الدین علی خان آرزو است که باعث شکل گیری این شاخه ادبی در شبه قاره شد. رساله "شرح سه نثر ظهوری" از جمله آثاری است که می توان آن را تبلور اندیشه های جدید صهبایی دانست که در نتیجه تحلیل و نقد عناصر زبانی و بلاغی رساله مزبور به دست آمده است. امتیاز دیدگاه های صهبایی، در حوزه نقد ادبی در عین تازگى، علمى و منسجم بودن آن است. مظاهر عدول از مقتضای ظاهر(وضع مُظهر در موضع مُضمر)، استعمال واژه موقوف بر سماع یا قیاس، شعر دو لَخت(مطلع دو لختی)، طَرفِ وقوع(استعاره ایهامی کنایی)، مناسبات الفاظ در کلام، اطلاق و حَملِ الفاظ تازگی و بی سابقه بودن دیدگاه او را به وضوح نشان می دهد. بسیاری از اصطلاحات موجود در آثار او صورت اولیّه تعبیراتی است که امروز در مکاتب نقد ادبی جدید در دنیا مطرح می شود؛ مثلاً او "کلمه بندی" را تقریباً به مفهوم texture یا همان "بافت" و "استخوان بندی" را به معنی structure یا "ساختار"به کار می برد. اصطلاح استعاره ایهامی کنایی(طَرف وقوع) بعد از خانِ آرزو، ظاهراً فقط در آثار صهبایی آمده است. صهبایی ارزش استعاره در آفرینش های ادبی را منوط به پیچیدگی و دیریابی و کاربرد آن در آثار فحول ادبی می داند. این مقاله با رویکرد تحلیلی- توصیفی می کوشد

Investigation and analysis of Sehabai's views in the field of literary criticism,: A Focus on Sharh-i-Se Nathr-i-Zuhuri

The criticism of prominent works have been common in all periods, and the importance of research in this field is not less than the value of created works. In the twelfth century AH, Imam Bakhsh Sahbai was one of the critics who inherited literary theories such as Munir Lahori, Azad Belgrami and Siraj-ud-Din Ali Khan Arzu, incorporating into the formation of his unique literary orientation in the subcontinent. The treatise "Sharh-i-Se Nathr-i-Zuhuri" is one of the works that can be considered as the crystallization of new ideas Sahbaian that has been obtained as a result of analysis and critique of linguistic and rhetorical elements of this treatise. The outstanding feature of Sahbai's views in the field of literary criticism lies in its novelty, scientific orientation, and coherence. Among his stylistic features are manifestations of deviation from the apparent requirement (placing the manifestation in the implicit position), using the word stopped on hearing or analogy, dokhana (aware of two inertia), verisimilitude (metaphorical ambiguous metaphor), relation of words in speech, and neologism. Many of the terms in her work are the primary form of interpretation used today in modern literary criticism schools around the world; as he uses "wording" almost in the sense of texture, and "skeleton" in the sense of structure. Sahbai considers the value of metaphor in literary creations to be dependent upon its complexity and elaboration and its application in literary works. Adopting an analytical-descriptive approach, this article seeks to illustrate the unique, innovative perspective accompanying Sahbaian literary criticism

تبلیغات