در رویکرد اقتصاد متعارف، «مالیات دهنده» به مثابه یک انسان عقلایی در پی بیشینه سازی نفع شخصی مادی اش نگریسته می شود؛ در نتیجه وی تلاش می کند تا با اجتناب یا فرار مالیاتی، مالیات کمتری بپردازد. مسئله ای که در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به بررسی جایگاه اعتماد به مؤدیان مالیاتی در رویکرد اقتصاد رفتاری و اقتصاد اسلامی، می پردازیم. بنا به یافته های تحقیق، رویکرد اقتصاد رفتاری، با مفروض گرفتن صداقت مؤدیان، مبتنی بر پارادایم اعتماد بوده و روابط چندوجهی بین اعتماد، قدرت مشروع، قدرت قهری و تمکین مالیاتی را تبیین می کند. در رویکرد اسلامی نیز حکم فقهی اعتماد به مؤدیان مالیاتی، در یک بستر اخلاقی تعریف می شود. در این چارچوب، احکام فقهی و آموزه های اخلاقی مرتبط با اعتماد به مؤدیان مالیاتی باعث افزایش تمکین مالیاتی و تحقق اهداف حاکمیت اسلامی می شود.