بازنگری در تمایز فلسفه اسلامی و عرفان نظری به مثابه علم (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
برای تمایز علوم از هم، معیارهای حقیقی و اعتباری متعددی بیان شده است؛ تفاوت موضوع، محمول، روش، غایت، سنخ مسائل، وضع و قرارداد و... از آن جمله است. عرفان نظری که علمی حصولی و عهده دار تبیین عقلانی شهود عرفانی است، برای تمایز خود از فلسفه بر برخی از این معیارها تکیه کرده است. با توجه به اینکه بسیاری از مسائل خداشناسی، جهان شناسی و انسان شناسیِ عرفان نظری در شیوه و موضوع با فلسفه مشترک است، سٶال این است که آیا به واقع می توان عرفان نظری را علمی متمایز از فلسفه به ویژه فلسفه اسلامی قلمداد کرد. به نظر می رسد علی رغم تلاش عرفان نظری در این زمینه، تفکیک عرفان نظری از فلسفه محل تأمل و تردید بوده، ادله عرفان نظری در توجیه تمایز یا اثبات شرافت و علوّ این علم نسبت به فلسفه در اثبات مدعا کافی نیست. این معیارها اگرچه تمایز میان شهود، تعقل، عمل یا عرفان شهودی از عرفان عملی و فلسفه را ثابت می کند، اما برای اثبات عرفان نظری به مثابه علمی جداگانه کافی به نظر نمی رسد. در این مقاله به روش تحلیلی، یکی از معیارهای عمده ارائه شده برای تمایز عرفان نظری از فلسفه که تفاوت در موضوع است، مورد تحلیل و بررسی واقع شده و از دو جهت یعنی تحقق موضوع و توانایی ایجاد تمایز، مورد مناقشه قرار گرفته است.A Review on the Distinction Between Islamic Philosophy and Theoretical Mysticism as Knowledge
Many real and arbitrary criteria have been mentioned in order to differentiate the knowledge from each other, such as the difference between subject, predicate, method, goal, cognation of propositions, position (stipulation) and consideration (validity), etc. Theoretical mysticism, which is an attained knowledge (Arabic: العِلم الحصولی) and responsible for rational explanation of mystical intuition has relied on some of these criteria to differentiate itself from philosophy. The question, by considering that many theological, cosmological and anthropological issues of theoretical mysticism are common to philosophy in manner and subject matter, is whether theoretical mysticism (speculative Sufism) can actually be considered as a distinct knowledge from philosophy, especially Islamic philosophy. It seems that the separation of theoretical mysticism from philosophy despite the efforts of theoretical mysticism in this field is doubtful and the evidence of theoretical mysticism is not sufficient in the justification of the distinction or the proof of honor (virtual manner) and the excellence of this knowledge to philosophy in proving claims is not sufficient. Although these criteria prove the distinction between intuition, reasoning, practice or intuitive mysticism from practical mysticism and philosophy. However, it does not seem sufficient to prove theoretical mysticism as a separate knowledge. One of the main criteria presented for distinguishing theoretical mysticism from philosophy, which is the difference in the subject has been analyzed and studied in this article, and has been disputed from two aspects, i.e., the realization of the subject and the ability to create distinction.