مبانی الهیاتی مدینۀ فاضلۀ سهروردی (مقاله پژوهشی حوزه)
درجه علمی: علمی-پژوهشی (حوزوی)
آرشیو
چکیده
سهروردی با تدوین حکمت اشراق و تأسیس مکتب اشراقی، در عرصه اندیشه ایرانی و اسلامی تحول ایجاد کرد. حکمت و اندیشه اشراقی سهروردی، که مجموعه آثار و افکار فلسفی و عرفانی سهروردی را دربرمی گیرد، در کتاب حکمه الاشراق او به نحو احسن نمایان شده است. سهروردی مانند فارابی در باب مدینه فاضله اثر مستقلی تألیف نکرده، ولی درمورد حاکم مطلوب و حقّ حاکمیت سخنانی گفته است. همچنین در آثار تمثیلی خود، بیش از هر چیز به نکاتی اخلاقی اشاره کرده که می توانند افراد یک جامعه را به سوی رستگاری ببرند. فلسفه سهروردی بر پایه اصالت نور استوار شده که نشان می دهد او به حکمای ایران باستان نظر داشته است. همچنین سهروردی بارها به خسروانیون و حکمای فاضل ایران باستان چون زرتشت و کیخسرو اشاره کرده و مثلاً در باب سیاست و دولت، حکومت کیخسرو را حکومت مطلوبی دانسته است. رکن دیگر اندیشه سهروردی کتاب و سنت اسلامی است و از این رو، نظرش درباره حکومت و حاکم، با آموزه های اسلامی مطابقت دارد. ضمن اینکه او خود را وامدار حکمای الهی یونان مانند فیثاغورس و افلاطون و سایر حکمای الهی جهان مانند هرمس دانسته و بسیاری از آرای حکمای سلف خود مانند فارابی و ابن سینا را هم اخذ کرده است؛ بنابراین می توان احتمال داد که او در بسیاری از جهات درمورد مدینه فاضله و ویژگی ها و شرایط حاکم آن با فارابی هم رأی باشد.The Theological Foundations of Suhrawardi’s Utopia
Suhrawardi brought about a revolution in Iranian and Islamic thought by compiling the Hikmat al-Ishraq (The Wisdom of Illumination) and establishing the School of Illumination ( Ishraq ). Suhrawardi’s illumination wisdom and thought, including the collection of his works and philosophical and mystical thoughts, is well presented in his book entitled Hikmat al-Ishraq . Like Farabi, Suhrawardi did not write an independent work on the utopia, but he spoke about the ideal ruler and the right to rule. Furthermore, in his allegorical works, more than anything else, he has referred to moral points which can lead a society to salvation. Suhrawardi’s philosophy is based on the originality of light, showing that he has paid attention to the philosophers of ancient Iran. Moreover, Suhrawardi has frequently referred to Khosravani wisdom, and the sages of ancient Iran, such as Zoroaster and Ki Khosro; for example, in terms of politics and government, he has considered Kei-Khosro’s government a desirable one. Another pillar of Suhrawardi’s thought is the Islamic Book and tradition; thus, his view about the government and ruler is consistent with Islamic teachings. In addition, he has considered himself indebted to the divine philosophers of Greece, such as Pythagoras and Plato, and other divine philosophers of the world, such as Hermes. Additionally, he took many of the views of his predecessor philosophers, such as Farabi and Ibn Sina (Avicenna); therefore, it can be possible that he agreed with Farabi in many aspects about utopia and its governing characteristics and conditions.