آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹

چکیده

امروزه برنامه های توسعه شهری بواسطه واگرایی و جدایی گزینی مولفه ها و گروه های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی صاحب نفوذ و قدرت در قلمروهای سرزمینی، کنترل کمی بر مولفه ها و نیروهای شکل دهنده خود دارند، بطوریکه فرآیند قدرت در مجموعه شهری باعث حذف تدریجی گروه ها و منافع غیر متشکل به نفع گروه های مسلط می باشد. در مجموعه شهری مشهد علیرغم وجود برنامه های منطقه ای، ناحیه ای و شهری در راستای سازمان یابی متوازن فضا و تحقق عدالت فضایی، شاهد عدم تعادل ناحیه ای و شهری، تمرکز شدید سرمایه و قدرت هستیم؛ به نحوی که فرآیندهای ناشی از توسعه بی حدومرز منجر به تخریب محیط زیست، مهاجرت روستائیان به شهر، افزایش حاشیه نشینی و آسیب های دنباله دارشده است. قدرت بلامنازع سیاسی با استفاده از ابزارهای قدرتمند سیاسی- اقتصادی و اجتماعی، عنصر اصلی تعیین سازمان فضایی بوده و به تنظیم و هدایت اقدامات کنشگران بخش های خصوصی، عمومی و مردمی پرداخته است. پژوهش حاضر با هدف کشف رابطه میان حاکمیت منطقه کلان شهری مشهد و سازمان یابی فضایی با بهره گیری از روش شناسی ترکیبی، استفاده از پرسشنامه متخصصین وکاربست مدل تحلیل عاملی CFA، به شناسایی قدرت و نفوذ بازیگران بر ساختاریابی فضایی و روابط، اهداف و نیات آن ها به عنوان اصلی ترین عامل در تحلیل بازیگران و صاحبان منافع در مجموعه شهری مشهد پرداخته است. نتایج به دست آمده حاکی از آنست که عناصر قدرتِ حاکمیتی، دولتی، بخش عمومی و شهروندان به ترتیب بیشترین قدرت و تأثیر را در شکل دهی به سازمان فضایی مجموعه شهری مشهد داشته اند.

Analyzing and Evaluating the Role of the Power Institution in Spatial Organization in Mashhad Urban Complex Using CFA Factor Analysis Model Method

Today, urban development programs have little control over the components and forces that shape urban spaces; these conditions are the result of the divergence of social, political and economic influences existing in each of the territories. As a result, today the processes of power in the Metropolitan Area have led to the gradual elimination of unorganized groups and interests in favor of the dominant groups. In the Mashhad Metropolitan Area, despite the existence of regional, district and urban programs with the aim of a balanced organization of space and achievement of spatial justice, there are regional and urban imbalances, and the capital and power are highly centralized.  In consequence, in this urban complex, the processes resulting from unlimited development have contributed to environmental degradation, migration of villagers to the city, increased urban squatter settlement and consequent damages. Undisputed political power by the means of powerful political, economic and social tools, has been the main element in determining the space organization and has regulated and directed the actions of public and private sectors. The present study was developmental in nature and was based on a mixed methodology, using a questionnaire of experts, and applying CFA factor analysis model in identifying the power and influence of contributing factors in spatial structuring and their relationships, goals and intentions. The findings of the current study showed that the elements of power of sovereignty, government, public sector and citizens have had the most influence on shaping the spatial organization of Mashhad Metropolitan Area, respectively.

تبلیغات