مرثیه سولژنیتسین در اکونومیست
آرشیو
چکیده
متن
موضوعی که پرونده اصلی و تیتر روی جلد این شماره اکونومیست را به خود اختصاص داده خبری است که میبایست بیشتر ادبی میبود اما سیر زمانه و تاریخ در قرن بیستم بهگونهای بود که امروز بسیار بیشتر سیاسی است: خبر درگذشت الکساندر سولژنیتسن، نویسنده شهیر روس و برنده نوبل ادبیات که بیشتر بهخاطر مخالفتهایش با اتحاد شوروی شناخته میشود. اکونومیست مرگ سولژنیتسن را بهانه قرار داده و پرونده مفصلی در مورد موضوعی عمومیتهیه کرده: “هنرمندانی که حقیقت قدرتهای بزرگ را افشا میکنند”.
سرمقاله این پرونده به این میپردازد که در دولتهای خودکامه جهان امروز همچون چین و روسیه خبری از امثال سولژنیتسن و ساخاروف نیست و برای مثال روشنفکران روسیه امروز (و البته خود سولژنیتسن در سنین پیری) متاسفانه تلاشهای ولادیمیر پوتین برای استقرار شبهدموکراسی را تحسین میکنند. دیگر مقالههای این پرونده همه به موضوعات مربوط میپردازند: مقاله مفصلی به عنوان مرثیه سولژنیتسن 89 ساله نوشته شده که نگاهی به زندگی و دوران او دارد. این مقاله اشاره میکند که چطور سولژنیتسن از فضای باز زمان خروشچف استفاده کرد و با آثاری مثل “یک روز از زندگی ایوان دنیسویچ” و کتاب مشهور “مجمعالجزایر گولاگ” رژیم خودکامه شوروی را نزد جهانیان افشا کرد. مقاله در ضمن به این واقعیت اشاره میکند که سولژنیتسن در واقع “نه شرقی و نه غربی” بود چرا که پس از مهاجرت به آلمان غربی حاضر به پیوستن به بلوک غربی جنگ سرد علیه کرملین نشد و در عوض شروع به انتقاد از مادیگرایی غربیها از موضع ناسیونالیسم روس کرد و بعدها، پس از فروپاشی شوروی، حتی دل خوشی از بوریس یلتسین نیز نداشت. اما جذابترین و مفصلترین پرونده این مقاله حاصل کار دفتر مسکوی اکونومیست است. این مقاله با عنوان “دستی که تغذیهشان میکند” نگاهی تحلیلی- تاریخی به روشنفکری روسیه از زمان شوروی تا کنون دارد. اکونومیست در این مطلب تلاش میکند توضیح دهد گرچه افراد شجاع فردی در روسیه زیاد پیدا میشوند اما روشنفکری روسیه به مثابه کل، گرچه بسیار آزادتر از زمان شوروی است، نتوانسته نقش مثبتی بازی کند و این همیشه مشکل روسیه بوده است. مقاله دیگر این پرونده موضوعی ژئوپلتیک دارد و به تحرکات اخیر روسیه در اطراف خود میپردازد. این مقاله به خواست کرملین برای تاسیس باشگاه امنیت جدیدی برای اروپا و آسیا میپردازد. آیا چنین چیزی ممکن است؟ و اگر آری واکنش آمریکا چگونه خواهد بود؟ مطلب آخر پرونده به تجربه زندگی آمریکاییها در گولاکهای شوروی و تصویر آن در ادبیات میپردازد.
پاراگوئه و آمریکای لاتین موضوع دیگر پرونده اصلی اکونومیست است. این پرونده به فرناندو لوگو، رئیس جمهور جدید چپگرا در این کشور میپردازد که تعداد روسای دولت چپگرا در این قاره را به 13 رسانده. مقاله اصلی این پرونده با عنوان “اسقف دموکراسی” پیشبینی میکند که چپگرایی لوگو دوامینیاورد و موج راستگرایی به زودی آمریکای لاتین را فرا بگیرد. مقاله دیگر با عنوان “خودکامه کاراکاس” از دفتر ونزوئلای اکونومیست آمده و به وضعیت هوگو چاوز، رئیس جمهور چپگرای این کشور، هشت ماه پس از شکست او در همهپرسی میپردازد. این مقاله نشان میدهد چاوز چگونه پس از مدتی رفتن در لاک تدافعی دوباره قدرت خود در اقتصاد و سیاست را افزایش داده.