محققان در ادبیات معاصر خشنودی شغلی را عاملی روانی قلمداد می کنند و آن را نوعی ناسازگاری عاطفی با شغل و شرایط اشتغال می انگارند. بدین معنا که اگر شغل موردنظر لذت مطلوب را برای فرد تأمین نماید فرد از شغل خویش راضی خواهد بود و چنانچه شغل موردنظر لذت مطلوب را برای فرد فراهم ننماید، فرد شروع به مذمت خویش نموده و از آن ناراضی خواهد بود. در این روند ما بر آنیم تا ارزش علمی و دستاوردهای کاربردی نظریه های تحول آفرین روند شکل گیری و فراز و فرودهای مرتبط با سیر تکاملی آن را بررسی کنیم و در نهایت تصویر روشنی از ماهیت و ابعاد آن ارائه دهیم.