ترور همپیمان ایران (گفتگو با دکتر ولی الله نصر)
آرشیو
چکیده
متن
دکتر ولیرضا نصر ترور خانم بوتو را به منزله تضعیف طرفداران ایران و گروههای سیاسی حامی ایران در پاکستان میداند. دکتر ولیرضا نصر، عضو شورای روابط خارجی آمریکا و استاد دانشگاه تافتس است. با او در مورد علت و پیامدهای ترور بوتو گفتوگو کردیم. صحبت با نصر از عوامل ترور بوتو آغاز شد و با روابط ایران و پاکستان وهمچنین اختلافات داخلی در آمریکا در ارتباط با حکومت مشرف پایان یافت.
در هر رویداد سیاسی دو گروه بازیگر و ذینفع نقش ایفا میکنند، به نظر شما چه کسانی خانم بوتو را ترور کردند و چه افراد یا گروههایی از این اقدام سود بردند؟
بینظیر بوتو یکی از برجستهترین رهبران طرفدار دموکراسی در پاکستان بود. او در عین حال رهبری بزرگترین حزب سکولار را نیز برعهده داشت. با ترور بوتو اکنون نظامیان آزادانهتر در مقابل دموکراسی و طرفداران آن قرار خواهند گرفت و حتی این موضوع ممکن است باعث ایجاد دودستگی در حزب خانم بوتو شود. البته نظامیان انگشت اتهام را به سوی القاعده نشانه گرفتهاند. ولی واقعیت این است که آنها بیشترین سود را از ترور خانم بوتو بردهاند. نباید این نکته را فراموش کرد که نظامیان برای سالها یکی از حامیان اصلی افراطگرایان در پاکستان بودهاند و اکنون نیز همچنان به تعهدات خود نسبت به گروههای جهادی پایبندی نشان میدهند.
با توجه به اینکه بینظیر و اصولا خاندان بوتو شیعه مذهب هستند، ترور ایشان را میتوان به منزله نوعی تسویهحساب گروههای سنی افراطی با شیعیان پاکستان قلمداد کرد.
درگیریهای فرقهای کمرنگی میان افراطگرایان مخالف حزب مردم و طرفداران خانم بوتو وجود دارد. اما در این مورد نمیتوان مساله شیعه بودن خانم بوتو را عامل ترور ایشان قلمداد کرد. البته قتل بوتو و تضعیف حزب مردم میتواند باعث منزوی شدن شیعیان در پاکستان شود، چرا که شیعیان این حزب را عاملی در جهت حفظ موقعیت و جایگاه خود میدیدند و از این حیث از حزب مردم نیز حمایت میکردند و این موضوع بهطور قطع به افراطگرایان و نهادهای سلفی جسارت بیشتری خواهد داد.
آیا با ترور خانم بوتو، پاکستان درگیر یک بحران سیاسی گسترده خواهد شد و این کشور دیگر روی ثبات را نخواهد دید؟
بدون شک، این ترور مهمترین و اصلیترین رویداد در شرایط بحرانی کنونی در پاکستان است. مرگ بوتو باعث ضعف حزب مردم و تغییرات سازماندهی شده در قوانین دموکراتیک و مدنی خواهد شد. اما از همه اینها مهمتر قرار گرفتن پاکستان در یک وضعیت خطرناک است. البته پاکستان در گذشته نیز یک منطقه بیثبات بوده است. همچنین این سرزمین از دیرباز قتلگاهی برای سیاستمداران متنفذ بوده است. از همینرو افزایش درگیریها میان نظامیان و مردم صرفا میزان بیثباتی در کشور را افزایش خواهد داد. باید بر این مساله نیز تاکید کنم که اکثر حامیان بینظیر بوتو، از سندیها هستند. سندیها نیز از گذشته بسیار دور رقابتی بسیار شدید با گروههای مذهبی مهاجیر که از ژنرال مشرف حمایت میکنند، داشتند. ترور بینظیر بوتو میتواند خشونت میان این دو قوم را گسترش دهد. درواقع این ترور پاکستان را دچار دودستگی کرده و ضعف این کشور را موجب شده است. با این وجود باید اصلیترین قربانی را ژنرال مشرف دانست.
شما قبل از ترور خانم بوتو همواره بر این مساله تاکید میکردید که ارتش در پاکستان هیچگاه تمایل نداشته است در مقابل مردم قرار گیرد. آیا با ترور خانم بوتو ارتش برای حفظ ثبات از اصول گذشته خود دست برخواهد داشت و به گونهای مردم را فراموش خواهد کرد؟
قتل خانم بوتو سطح خشم و خشونت عمومی را تا حد بسیار زیادی افزایش داده است. اما احتمال اینکه نظامیان برای آرام کردن اوضاع به حال آمادهباش درآیند خیلی زیاد است. در این میان احترام مردم به نظامیان خیلی سریع در حال کاهش است. به عقیده من بزرگترین فشار سیاسی به ژنرال مشرف طی روزهای آینده از جانب نظامیان وارد خواهد شد، آنها از مشرف درخواست خواهند کرد که در کوتاهترین زمان کنارهگیری کند. هدف نظامیان این است که از طریق کنارهگیری مشرف سطح تنشها را در پاکستان کاهش بدهند. در این چارچوب احتمال فراهم آمدن مقدمات یک توافق میان نظامیان و رهبران سیاسی بسیار زیاد خواهد بود.
آیا نظامیان و سیاستمداران در عمل قادر خواهند بود در چارچوب این توافق پاکستان را به عصر ثبات بازگردانند؟
با توجه به آمارهای موجود افراطگرایی در پاکستان رو به رشد است. در همین راستا پایههای تروریسم در این کشور در حال گسترش است و نهادهای سیاسی نیز در حال محو شدن هستند. لذا سوالی که مطرح میشود، این است که آیا پاکستان به عنوان یک کشور باقی خواهد ماند یا خیر؟ در پاسخ به این سوال باید بر این مساله تاکید کرد که پاکستان از یک شکاف قومی بزرگ رنج میبرد. یکی از مهمترین این شکافها، میان سندیها و طرفداران بوتو و مهاجیران است. این شکاف خود باعث خونریزیها و درگیریهای زیاد در کراچی شده است.
شما اشاره کردید که نظامیان، مشرف را مجبور خواهند کرد که از قدرت کنارهگیری کند، ولی با توجه به حمایت مهاجیرهای پاکستان از وی و همچنین برخی حمایتهای خارجی چنین پیشبینی قابلیت تحقق دارد؟
مشرف با ترور بوتو دیگر چهره مطلوبی در پاکستان ندارد. پاکستانیها با تظاهرات در خیابانها میخواهند هزینه حکومت نظامی مشرف را افزایش دهند تا بدینوسیله او مجبور به کنارهگیری شود. در همین حال حمایتهای بینالمللی نیز از مشرف تضعیف شده است چرا که برخلاف تعهداتش به جامعه بینالمللی در مورد مقابله با خشونتها، افراطگرایی و مقابله با بیثباتی عمل کرده است. کاهش حمایتهای بینالمللی مطمئنا باعث ضعف وی چه از لحاظ موقعیتاش در کشور و چه از لحاظ وجهه نظامیاش خواهد شد.
آیا با ترور خانم بوتو میتوان به این نتیجه رسید که پاکستان دیگر با دموکراسی خداحافظی کرده و در دور باطل دیکتاتوری و بنیادگرایی گرفتار شده است؟
در واقع وقتی یک دیکتاتور با تقلب و دستکاری در آرا وارد کاخ ریاستجمهوری شده است، دستیابی به دموکراسی خودبهخود امکانپذیر نخواهد بود. دموکراسی به معنای استقلال قوه قضاییه از دولت و برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه است. اگر چنین ویژگیهایی بر جامعه پاکستان حاکم بود مشرف به دلیل فساد، نابودی صدها پاکستانی، اعلام وضعیت فوقالعاده و حتی قتل بینظیر بوتو از حامیان حکومت دموکراتیک و خواهان استقلال و آزادی به زندان انداخته میشد.
نقش آقای نواز شریف را پس از ترور خانم بوتو چگونه ارزیابی میکنید، آیا ایشان و حزب مسلملیگ میتواند خلأ خانم بوتو در صحنه تحولات سیاسی پاکستان را پر کند؟
حزب نوازشریف انتخابات را تحریم کرده است درحالیکه این موضوع تاثیر فوری در شرایط موجود ندارد. اما اگر حزب مردم یک رهبر قوی معرفی نکند و با تزلزل در انتخابات آتی شرکت کند، شریف میتواند به عنوان یگانه قهرمان دموکراسی در پاکستان ظاهر شود. ارتش از او در مقایسه با بینظیر بوتو ترس و وحشت کمتری دارد. به ویژه اگر ژنرال مشرف که دشمن شخصی با شریف دارد، صحنه سیاسی را ترک کند.
با توجه به اینکه هم ذوالفقار بوتو و هم بینظیر بوتو روابط بسیار نزدیکی با ایران داشتند، روابط ایران و پاکستان را پس از ترور خانم بوتو چگونه ارزیابی میکنید؟
این روابط در کل نزدیک بوده است. فراموش نکنید که ایران به واسطه بوتو در دهه 1990 روابط نزدیکی با هند برقرار کرد. بر این اساس ضعف حزب مردم به معنی ضعف طرفداران ایران و نیروهای سیاسی حامی ایران در پاکستان خواهد بود. اما با توجه به اینکه حزب مردم در حکومت حضور نداشته است ترور خانم بوتو موقعیت ایران را تغییر نخواهد داد. البته تعهدات بوتو به واشنگتن نیز تا حدی تهران را در مورد نخستوزیری وی ناامید کرده بود.
به نظر میرسد در داخل ایالات متحده موضعگیریها نسبت به ترور خانم بوتو و پیامدهای آن از سوی دو حزب جمهوریخواه و دموکرات متفاوت بوده است. ظاهرا لیبرالها جسارت بیشتری در انتقاد از حکومت مشرف نشان دادهاند مثلا خانم کلینتون خواستار تحقیقات مستقل در مورد ترور خانم بوتو شده است. این در حالی است که محافظهکاران و دولت بوش مواضع محتاطانهای اتخاذ کردهاند، نظرتان در این زمینه چیست؟
از زمان اعلام وضعیت فوقالعاده در پاکستان کاملا روشن شد که مشرف دیگر رهبر مورد ایدهآل آمریکا نیست. فراموش نکنید که وقتی دولت بوش، مشرف را مورد ستایش قرار داد، انتقادها در داخل آمریکا نیز از دولت بسیار شدت یافت. به هر حال دموکراتها خیلی راحتتر از مشرف انتقاد میکنند چرا که آنها هرگز در گذشته از او ستایش نکرده بودند. آنها حتی میتوانند در زمینه ترور بوتو و حکومت دیکتاتوری مشرف، به دولت بوش فشار وارد و بر شکست سیاستهای این دولت در پاکستان تاکید کنند.
با توجه به انتقادات موجود در داخل آمریکا، ترور خانم بوتو چه تاثیری بر سیاست ایالات متحده در پاکستان خواهد داشت؟
ایالات متحده خواهان ثبات در پاکستان و کمک نظامی به این کشور برای مبارزه با القاعده است. البته واشنگتن روی روابط مشرف و بینظیر برای ایجاد ثبات در پاکستان و پایان دادن به افراطگرایی حساب کرده بود. با مرگ بینظیر بوتو، ایالات متحده مطمئنا سیاستهای خود را نسبت به پاکستان مورد بازنگری قرار خواهد داد. البته آمریکا در مورد حکومت مشرف کار چندان زیادی نمیتواند انجام دهد. آمریکا صرفا میتواند از این دولت انتقاد کند اما ناتوان از تغییر افکار یک دیکتاتور است. آن هم دیکتاتوری که مبارزه با القاعده را به اهرم فشاری در روابط با غرب تبدیل کرده است.
در هر رویداد سیاسی دو گروه بازیگر و ذینفع نقش ایفا میکنند، به نظر شما چه کسانی خانم بوتو را ترور کردند و چه افراد یا گروههایی از این اقدام سود بردند؟
بینظیر بوتو یکی از برجستهترین رهبران طرفدار دموکراسی در پاکستان بود. او در عین حال رهبری بزرگترین حزب سکولار را نیز برعهده داشت. با ترور بوتو اکنون نظامیان آزادانهتر در مقابل دموکراسی و طرفداران آن قرار خواهند گرفت و حتی این موضوع ممکن است باعث ایجاد دودستگی در حزب خانم بوتو شود. البته نظامیان انگشت اتهام را به سوی القاعده نشانه گرفتهاند. ولی واقعیت این است که آنها بیشترین سود را از ترور خانم بوتو بردهاند. نباید این نکته را فراموش کرد که نظامیان برای سالها یکی از حامیان اصلی افراطگرایان در پاکستان بودهاند و اکنون نیز همچنان به تعهدات خود نسبت به گروههای جهادی پایبندی نشان میدهند.
با توجه به اینکه بینظیر و اصولا خاندان بوتو شیعه مذهب هستند، ترور ایشان را میتوان به منزله نوعی تسویهحساب گروههای سنی افراطی با شیعیان پاکستان قلمداد کرد.
درگیریهای فرقهای کمرنگی میان افراطگرایان مخالف حزب مردم و طرفداران خانم بوتو وجود دارد. اما در این مورد نمیتوان مساله شیعه بودن خانم بوتو را عامل ترور ایشان قلمداد کرد. البته قتل بوتو و تضعیف حزب مردم میتواند باعث منزوی شدن شیعیان در پاکستان شود، چرا که شیعیان این حزب را عاملی در جهت حفظ موقعیت و جایگاه خود میدیدند و از این حیث از حزب مردم نیز حمایت میکردند و این موضوع بهطور قطع به افراطگرایان و نهادهای سلفی جسارت بیشتری خواهد داد.
آیا با ترور خانم بوتو، پاکستان درگیر یک بحران سیاسی گسترده خواهد شد و این کشور دیگر روی ثبات را نخواهد دید؟
بدون شک، این ترور مهمترین و اصلیترین رویداد در شرایط بحرانی کنونی در پاکستان است. مرگ بوتو باعث ضعف حزب مردم و تغییرات سازماندهی شده در قوانین دموکراتیک و مدنی خواهد شد. اما از همه اینها مهمتر قرار گرفتن پاکستان در یک وضعیت خطرناک است. البته پاکستان در گذشته نیز یک منطقه بیثبات بوده است. همچنین این سرزمین از دیرباز قتلگاهی برای سیاستمداران متنفذ بوده است. از همینرو افزایش درگیریها میان نظامیان و مردم صرفا میزان بیثباتی در کشور را افزایش خواهد داد. باید بر این مساله نیز تاکید کنم که اکثر حامیان بینظیر بوتو، از سندیها هستند. سندیها نیز از گذشته بسیار دور رقابتی بسیار شدید با گروههای مذهبی مهاجیر که از ژنرال مشرف حمایت میکنند، داشتند. ترور بینظیر بوتو میتواند خشونت میان این دو قوم را گسترش دهد. درواقع این ترور پاکستان را دچار دودستگی کرده و ضعف این کشور را موجب شده است. با این وجود باید اصلیترین قربانی را ژنرال مشرف دانست.
شما قبل از ترور خانم بوتو همواره بر این مساله تاکید میکردید که ارتش در پاکستان هیچگاه تمایل نداشته است در مقابل مردم قرار گیرد. آیا با ترور خانم بوتو ارتش برای حفظ ثبات از اصول گذشته خود دست برخواهد داشت و به گونهای مردم را فراموش خواهد کرد؟
قتل خانم بوتو سطح خشم و خشونت عمومی را تا حد بسیار زیادی افزایش داده است. اما احتمال اینکه نظامیان برای آرام کردن اوضاع به حال آمادهباش درآیند خیلی زیاد است. در این میان احترام مردم به نظامیان خیلی سریع در حال کاهش است. به عقیده من بزرگترین فشار سیاسی به ژنرال مشرف طی روزهای آینده از جانب نظامیان وارد خواهد شد، آنها از مشرف درخواست خواهند کرد که در کوتاهترین زمان کنارهگیری کند. هدف نظامیان این است که از طریق کنارهگیری مشرف سطح تنشها را در پاکستان کاهش بدهند. در این چارچوب احتمال فراهم آمدن مقدمات یک توافق میان نظامیان و رهبران سیاسی بسیار زیاد خواهد بود.
آیا نظامیان و سیاستمداران در عمل قادر خواهند بود در چارچوب این توافق پاکستان را به عصر ثبات بازگردانند؟
با توجه به آمارهای موجود افراطگرایی در پاکستان رو به رشد است. در همین راستا پایههای تروریسم در این کشور در حال گسترش است و نهادهای سیاسی نیز در حال محو شدن هستند. لذا سوالی که مطرح میشود، این است که آیا پاکستان به عنوان یک کشور باقی خواهد ماند یا خیر؟ در پاسخ به این سوال باید بر این مساله تاکید کرد که پاکستان از یک شکاف قومی بزرگ رنج میبرد. یکی از مهمترین این شکافها، میان سندیها و طرفداران بوتو و مهاجیران است. این شکاف خود باعث خونریزیها و درگیریهای زیاد در کراچی شده است.
شما اشاره کردید که نظامیان، مشرف را مجبور خواهند کرد که از قدرت کنارهگیری کند، ولی با توجه به حمایت مهاجیرهای پاکستان از وی و همچنین برخی حمایتهای خارجی چنین پیشبینی قابلیت تحقق دارد؟
مشرف با ترور بوتو دیگر چهره مطلوبی در پاکستان ندارد. پاکستانیها با تظاهرات در خیابانها میخواهند هزینه حکومت نظامی مشرف را افزایش دهند تا بدینوسیله او مجبور به کنارهگیری شود. در همین حال حمایتهای بینالمللی نیز از مشرف تضعیف شده است چرا که برخلاف تعهداتش به جامعه بینالمللی در مورد مقابله با خشونتها، افراطگرایی و مقابله با بیثباتی عمل کرده است. کاهش حمایتهای بینالمللی مطمئنا باعث ضعف وی چه از لحاظ موقعیتاش در کشور و چه از لحاظ وجهه نظامیاش خواهد شد.
آیا با ترور خانم بوتو میتوان به این نتیجه رسید که پاکستان دیگر با دموکراسی خداحافظی کرده و در دور باطل دیکتاتوری و بنیادگرایی گرفتار شده است؟
در واقع وقتی یک دیکتاتور با تقلب و دستکاری در آرا وارد کاخ ریاستجمهوری شده است، دستیابی به دموکراسی خودبهخود امکانپذیر نخواهد بود. دموکراسی به معنای استقلال قوه قضاییه از دولت و برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه است. اگر چنین ویژگیهایی بر جامعه پاکستان حاکم بود مشرف به دلیل فساد، نابودی صدها پاکستانی، اعلام وضعیت فوقالعاده و حتی قتل بینظیر بوتو از حامیان حکومت دموکراتیک و خواهان استقلال و آزادی به زندان انداخته میشد.
نقش آقای نواز شریف را پس از ترور خانم بوتو چگونه ارزیابی میکنید، آیا ایشان و حزب مسلملیگ میتواند خلأ خانم بوتو در صحنه تحولات سیاسی پاکستان را پر کند؟
حزب نوازشریف انتخابات را تحریم کرده است درحالیکه این موضوع تاثیر فوری در شرایط موجود ندارد. اما اگر حزب مردم یک رهبر قوی معرفی نکند و با تزلزل در انتخابات آتی شرکت کند، شریف میتواند به عنوان یگانه قهرمان دموکراسی در پاکستان ظاهر شود. ارتش از او در مقایسه با بینظیر بوتو ترس و وحشت کمتری دارد. به ویژه اگر ژنرال مشرف که دشمن شخصی با شریف دارد، صحنه سیاسی را ترک کند.
با توجه به اینکه هم ذوالفقار بوتو و هم بینظیر بوتو روابط بسیار نزدیکی با ایران داشتند، روابط ایران و پاکستان را پس از ترور خانم بوتو چگونه ارزیابی میکنید؟
این روابط در کل نزدیک بوده است. فراموش نکنید که ایران به واسطه بوتو در دهه 1990 روابط نزدیکی با هند برقرار کرد. بر این اساس ضعف حزب مردم به معنی ضعف طرفداران ایران و نیروهای سیاسی حامی ایران در پاکستان خواهد بود. اما با توجه به اینکه حزب مردم در حکومت حضور نداشته است ترور خانم بوتو موقعیت ایران را تغییر نخواهد داد. البته تعهدات بوتو به واشنگتن نیز تا حدی تهران را در مورد نخستوزیری وی ناامید کرده بود.
به نظر میرسد در داخل ایالات متحده موضعگیریها نسبت به ترور خانم بوتو و پیامدهای آن از سوی دو حزب جمهوریخواه و دموکرات متفاوت بوده است. ظاهرا لیبرالها جسارت بیشتری در انتقاد از حکومت مشرف نشان دادهاند مثلا خانم کلینتون خواستار تحقیقات مستقل در مورد ترور خانم بوتو شده است. این در حالی است که محافظهکاران و دولت بوش مواضع محتاطانهای اتخاذ کردهاند، نظرتان در این زمینه چیست؟
از زمان اعلام وضعیت فوقالعاده در پاکستان کاملا روشن شد که مشرف دیگر رهبر مورد ایدهآل آمریکا نیست. فراموش نکنید که وقتی دولت بوش، مشرف را مورد ستایش قرار داد، انتقادها در داخل آمریکا نیز از دولت بسیار شدت یافت. به هر حال دموکراتها خیلی راحتتر از مشرف انتقاد میکنند چرا که آنها هرگز در گذشته از او ستایش نکرده بودند. آنها حتی میتوانند در زمینه ترور بوتو و حکومت دیکتاتوری مشرف، به دولت بوش فشار وارد و بر شکست سیاستهای این دولت در پاکستان تاکید کنند.
با توجه به انتقادات موجود در داخل آمریکا، ترور خانم بوتو چه تاثیری بر سیاست ایالات متحده در پاکستان خواهد داشت؟
ایالات متحده خواهان ثبات در پاکستان و کمک نظامی به این کشور برای مبارزه با القاعده است. البته واشنگتن روی روابط مشرف و بینظیر برای ایجاد ثبات در پاکستان و پایان دادن به افراطگرایی حساب کرده بود. با مرگ بینظیر بوتو، ایالات متحده مطمئنا سیاستهای خود را نسبت به پاکستان مورد بازنگری قرار خواهد داد. البته آمریکا در مورد حکومت مشرف کار چندان زیادی نمیتواند انجام دهد. آمریکا صرفا میتواند از این دولت انتقاد کند اما ناتوان از تغییر افکار یک دیکتاتور است. آن هم دیکتاتوری که مبارزه با القاعده را به اهرم فشاری در روابط با غرب تبدیل کرده است.