آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۴۰

چکیده

متن

به دنبال بحث از این مسائل که انسانها بعد از مردن، مثل سایر موجودات، فانى مى‏شوند و در عالم مثال و عالم برزخ موجودند و به زندگى خود، خوب یا بد در باغ فردوس و یا در عذاب، ادامه مى‏دهند، و پس از اثبات عالم برزخ از دیدگاه قرآن و احادیث، حال این مسائل مطرح است که چگونه انسانهاى موجود در دنیا مى‏توانند با ارواح موجود در قالب مثالى در عالم برزخ رابطه برقرار کنند؟ و این ارتباط، چه نتایج مثبت در وضعیت زندگى انسان‏هاى موجود در عالم برزخ و عالم مثال، مى‏تواند داشته باشد؟ .
روایتى از «امام صادق‏» علیه السلام نقل شده است که فرمود: «قبور مؤمنین و مؤمنات را زیارت کنید» زیرا:
«انهم یانسون بکم فاذا غبتم عنهم استوحشوا» یعنى: «آنان با شما انس مى‏گیرند، وقتى که از آنان دور مى‏شوید، دستخوش وحشت مى‏شوند» .
علت اینکه خوب است‏به زیارت مؤمنین و مؤمنات بروید و در رابطه با آنها قرار داشته باشید این است که آنان در دنیا با شما انس داشتند و هنگامى که شما از آنان دور شدید (و آنان نیز از شما دور شدند) چه بسا حالت وحشت، ارواح آنان را فرا مى‏گیرد . پس براى رفع نگرانى و وحشت مردگان، با آنها در تماس باشید (1) .
حال این سؤال مطرح است که آیا مردگان درک مى‏کنند که چه‏کسى به زیارت آنها آمد و یا کسانى که به زیارت آنها آمده‏اند چه حالى دارند؟ و باید داشته باشند؟ .
این مساله را نیز راوى از «امام موسى کاظم‏» علیه السلام امام هفتم شیعیان جهان سؤال نمود و پاسخ آن را دریافت کرد، روایت چنین نقل شده است:
«قال: قلت له: المؤمن یعلم بمن یزور قبره قال: نعم و لا یزال مستانسا به مادام عند قبره فاذا قام و انصرف من قبره دخله من انصرافه عن قبره وحشة‏» .
یعنى: «راوى از امام هفتم شیعیان سؤال کرد: آیا روح مؤمن مرده، علم پیدا مى‏کند که چه کسى به زیارت قبر او مى‏رود؟ فرمود: آرى، روح مؤمن موجود در عالم برزخ مادامى که زیارت‏کننده، کنار قبر او قرار دارد با او انس پیدا مى‏کند و هنگامى که از سر قبر او منصرف شده برگشت، میت را وحشت فرا مى‏گیرد (2) » .
پس رابطه‏داشتن انسانهاى موجود در دنیا با مردگان از قبیل فامیل و خویشاوندان و بزرگان دینى و مذهبى و ... مى‏تواند آثار نیک و مؤثرى در روحیه مردگان و نیز آمرزش آنها نزد خداوند و در نتیجه آرامش روحى آنان، داشته باشد .
حال این سؤال نیز مطرح است که راههاى ارتباط انسان‏هاى دنیائى با مردگان موجود در عالم مثال کدام بوده؟ و رابطه‏ها چگونه برقرار مى‏گردد؟ . در این خصوص روایتى از امام صادق علیه السلام چنین وارد شده است:
«عن عبدالله بن سنان قال: قلت لابى عبدالله علیه السلام: کیف التسلیم على اهل القبور؟ فقال: نعم: تقول: السلام على اهل الدیار من المسلمین و المؤمنین انتم لنا فرط و نحن ان شاء الله بکم لاحقون‏» ، و در حدیثى دیگر چنین وارد است که بگویند: «السلام علیکم من دیار قوم مؤمنین و انا ان شاء الله بکم لاحقون (3) » .
یعنى: «راوى این روایت، عبدالله بن سنان نقل مى‏کند که از امام صادق علیه السلام سؤال کردم آیا سلام بر اهل قبور چگونه است؟ فرمود: آرى، [براى ایجاد رابطه بین خود و اهل قبور] چنین مى‏گوئى: «درود و سلام مى‏فرستم بر اهل دیار از مسلمین و مؤمنین و نیز خطاب بر ارواح مردگان کرده، مى‏گوئى که: شما از ما دور شده‏اید و ما به زودى به شما ملحق خواهیم شد (یعنى دیگر نگران نباشید و مشکل دورى ما از شما بالاخره حل خواهد شد) .
و در روایت دیگرى نیز چنین وارد شده است که:
«عن جراح مدائنى سالت ابا عبدالله علیه السلام: کیف التسلیم على اهل القبور قال: تقول: السلام على اهل الدیار من المسلمین و المؤمنین، رحم الله المستقدمین منا و المستاخرین و انا ان شاء الله بکم لاحقون (4) » .
«جراح مدائنى مى‏گوید: من از امام صادق علیه السلام سؤال کردم که بر اهل قبور چگونه سلام بدهم؟ یعنى با آنان چگونه رابطه نزدیک برقرار کنم فرمود: «در کنار قبر مؤمنین و مؤمنات، قرار گرفته چنین مى‏گوئى: درود بر اهل دیار از مسلمین و مؤمنین باد، خداوند رحمت کند پیشینیان از مردگان و آنهائى را که بعدا به شما ملحق شده‏اند و ما نیز بالاخره به شما ملحق خواهیم شد . (پس نگران نباشید و وحشت و ترس از دورى، شما را ناراحت نکند) .
حتى اگر در حال زیارت قبور، دست‏خود را روى قبر بگذارد و سوره «انا انزلناه فى لیلة‏القدر» را هفت مرتبه بخواند ایمنى آنان از عذاب و گرفتاریها، بیشتر خواهد بود .
بدیهى است که این، یکى از نتایج و آثار مفید و پرارزش زیارت اهل قبور و رابطه با آنها است که سختى زندگى در عالم مثال را براى آنها کم کرده، در روح آنان ایمنى و آرامش، ایجاد خواهد کرد . «على بن بلال‏» از امام رضا علیه السلام روایتى را چنین نقل مى‏کند که فرمود:
«من اتى قبر اخیه ثم وضع یده على القبر و قرا سورة: [انا انزلناه فى لیلة‏القدر] سبع مرات امن یوم الفزع الاکبر او یوم الفزع (5) » .
«از امام رضا علیه السلام نقل فرمود: کسى که کنار قبر برادر [دینى] خود آمده، دستش را بر روى قبر او نهاده و سوره قدر یعنى [انا انزلناه فى لیلة‏القدر] را هفت مرتبه بخواند از گرفتاریها و سختى‏هاى روز قیامت که باید پاسخ‏گوى اعمال خویش باشد، ایمنى پیدا مى‏کند . یعنى خداوند فضل و کرم و رحمت‏خود را شامل حال مؤمنان مرده مى‏نماید و آنها را از عذاب و درد و گرفتارى روز قیامت نجات مى‏دهد» .
پس زیارت اهل قبور یکى از راههاى عفو گناهان مردگان بوده و براى آنها راه نجاتى از این طریق پیدا مى‏شود که بتوانند گناهان خود را سبک گردانند و از عذاب و گرفتارى نجات پیدا کنند . پس زیارت اهل قبور، یک مساله اساسى براى ارواح موجود در عالم مثال بوده، سبکى گناهان را در بردارد .
ثمره زیارت اهل قبور از دیدگاه پیشوایان اسلامى، منحصر به مردگان نیست، بلکه دعاى انسان‏ها در کنار قبور مؤمنین و مؤمنات، مورد پذیرش قرار گرفته، به برکت و احترام مردگان حاجت زندگان را نیز برآورده مى‏کند .
چنانکه محمد بن مسلم از «امام صادق علیه السلام‏» به آن حضرت نیز از امام على علیه السلام نقل مى‏کند که فرمود:
«زورو امواتکم فانهم یفرحون بزیارتکم و لیطلب احدکم حاجته عند قبر ابیه و عند قبر امه بما یدعوا لهما (6) » .
«مردگان فامیل و عشیره خود را زیارت کنید زیرا آنان با زیارت شما، شاد مى‏شوند و علاوه بر این مناسب است همراه زیارت اهل قبور (و بخصوص) زیارت پدر و مادر خود، حاجت‏خود را از خداوند خواسته دعا کنید» .
در روایت دیگرى از امام محمد باقر علیه السلام نقل شده است که راوى مى‏گوید: من با آن حضرت بودم که با هم داخل قبرستان بقیع شدیم در آنجا امام باقر علیه السلام در کنار قبر فردى از شیعه از اهل کوفه ایستاد: و چنین فرمود:
«اللهم ارحم غربته و صل وحدته و آنس وحشته و اسکن الیه من رحمتک ما تستغنى بها عن رحمة من سواک و الحقه لمن کان یتولاه (7) » .
«پروردگارا، غربت و تنهائى او را رحم کن و وحشت او را تو، مانوس باش و از رحمت‏خود، او را آرامش ده بطوریکه از رحمت غیر تو بى‏نیاز گردد، او را به کسى که دوست دارد، ملحق کن‏» .
از این روایت و روایات دیگر معلوم مى‏شود که در عالم پس از مرگ گرفتاریهاى روحى فراوانى وجود دارد که ارواح مردگان با آنها، هم‏ساز بوده، مواجه هستند .
پى‏نوشت:
1) فروع کافى، ج‏3، ص‏228، تالیف: ابى جعفر محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینى رازى، متوفاى سال 328329ه . ق، ناشر: شیخ محمد آخوندى، سال 317ه . ق .
2) فروع‏کافى، ج‏3، ص‏228، باب زیارة‏القبور .
3) فروع کافى، ج‏3، ص‏229، باب: زیارة‏القبور، ح‏5 و 7 .
4) همان، ح‏8 .
5) فروع کافى، ج‏3، ص‏229، ح‏9 .
6) فروع کافى، ج‏3، ص‏230، ح‏10 .
7) فروع کافى، ج‏3، ص‏229، ح‏6 .

تبلیغات