آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۴

چکیده

کهن الگوی «زن گیتی» ازجمله قدیم ترین تصاویری است که از ابتدای شعر فارسی در شعر شاعرانی چون رودکی، فردوسی، منوچهری، ناصرخسرو و خاقانی وجود داشته و تا اواخر قرن هشتم ادامه داشته است. ناصرخسرو ازجمله شاعرانی است که به وفور از این کهن الگو در شعر خود بهره می برد و عمدتاً صفات منفی مشترکی را میان زن و گیتی به نمایش می گذارد و آن ها را در ساختار تخیلات خود به کار می گیرد. عمده ترین این صفات عبارت اند از: غداری، گنده پیری، دیوکرداری، جادوگری، بی وفایی، نامهربانی، سفلگی، بدخویی، دورویی، گربه صفتی، زنگ رنگی، زال شکلی، رعنایی، شوی کشی، فاحشگی و گنگی. این مقاله به تحلیل ساختار کهن الگوی زن گیتی در شعر ناصرخسرو قبادیانی می پردازد و تغییر و تحولات و کیفیت و کمیت های تصویرسازی های این کهن الگو را در اشعار این شاعر مشهور سبک خراسانی بررسی می کند و تأثیر این نوع ساختار تخیلی را در روند شاعرانگی و اندیشه این فرزانه یمگانی نمایان می سازد. نوشتار حاضر نشان می دهد تصویر زن گیتی پیش از ناصرخسرو، در فرهنگ ها و آیین های سرزمین های دیگر هم بازتاب داشته است. سختی ها و دشواری ها زندگی فردی و اجتماعی ناصرخسرو، فرار از زمان و ترس از مرگ، منجر به پیدایش این کهن الگو شده است.

تبلیغات