سرگذشت علم تفسیر (10). تطور تفسیر طی قرون و اعصار
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
در قرن چهارم و پنجم، علاوه بر تفسیر شیخ مفید، شریف رضى، سید مرتضى، تفسیر شیخ طوسى به نام «تبیان» نخستین تفسیر جامع شیعى است که به روش اجتهادى به رشته تحریر درآمد .
قرن چهارم تا ششم
قرن چهارم و پنجم; دوره شکوفائى دانش مسلمانان است . در این دوره دانش مسلمانان بیش از پیش شکوفا گشته و در رشتههاى گوناگون آثار زیادى را به رشته تحریر در آوردند که یکى از آنها رشته تفسیر است .
پس از پشتسر گذاشتن چالشهاى فرهنگى و فکرى در قرن چهارم و روى کار آمدن دولتهاى شیعى مانند فاطمیون و حمدانیان و آل بویه و ... ; و در نتیجه برخوردارى شیعیان از آزادى اجتماعى و سیاسى و برداشته شدن محدودیتهاى علمى، شیعیان فرصتى را که پیش آمده بود، غنیمتشمرده و به نشر علوم; از جمله علوم قرآن و تفسیر پرداختند که ذیلا اشاره مىشود:
نمونههایى از تفاسیر شیعه
تفسیر «على بن ابراهیم قمى» (متوفى 307) که از مفسران شیعه مىباشد و کتابهاى متعددى دارد از جمله آنها مىباشد (1) .
برخى از علماى شیعه معتقدند; تمامى تفسیرى که منسوب به على بن ابراهیم قمى است و بارها چاپ شده، از آن «على بن ابراهیم» نیست، بلکه تلفیقى از آن چیزى است که او به شاگردش املاء کرده و او نیز با سند خاص از «ابى الجارود» روایت کرده که او نیز از امام باقر علیه السلام نقل مىکند (2) .
اما «ابى الجارود» ; چنانکه «آیتالله جعفر سبحانى» از رجال کشى نقل مىکنند، روایاتى در ذم او وارد شده و زیدى مذهب است . البته غیر از احادیثى که صدوققدس سره نقل مىکند که او به مذهب حق برگشته (3) .
البته طبق نوشته مرحوم «آقا بزرگ تهرانى» ، تمامى کتاب موجود نمىتواند از آن خود على بن ابراهیم باشد (4) .
تفسیر «فرات کوفى» و تفسیر «عیاشى» نیز از جمله تفاسیر شیعه است . ظاهرا عیاشى قبلا تابع اهل سنتبوده بعدها به مذهب حقه تشیع تشرف پیدا کرده و در اثر تبحرش در علوم گوناگون از قبیل: فقه، حدیث، طب، نجوم و قیافه و ... یکى از اسطوانههاى علم و یکى از علماى مبرز شیعه بشمار رفته است (5) .
تفسیر «نعمانى» (متوفاى حدودا 324) که از شاگردان شیخ کلینى است، از جمله این تفسیرها است .
البته لازم به ذکر است که اکثر تفاسیر این دوره تفسیرهایى هستند که متاثر از قولصحابه و به صورت نقل از آنها است . مفسرانى مانند: قتاده و مقاتل بن سلیمان و ... از جمله کسانى هستند که در تفسیر خود از صحابه مانند: ابن عباس و ابن مسعود و «ابىبن کعب» و دیگران نقل کردهاند .
در قرن پنجم با راه یافتن فلسفه یونان به جهان اسلام، علوم گوناگونى در میان مسلمانان رواج پیدا مىکند . اعم از فقه و لغت و ادب و ... که در اثر برخورد دانشها، و ترجمه اهم علوم دیگر ملل جهان به عربى، فصل جدیدى از علوم مختلف به روى مسلمانان باز مىشود .
«جرجى زیدان» مىگوید:
«این سده عصر طلائى اسلام است، حکومت مسلمانان در این سده با ثروت و تمدن و سیادت به قله عظمتخود رسیده و بیشتر علوم اسلامى نضج گرفته و مهمترین دانشهاى دیگران به عربى ترجمه شده است» (6) .
«شیخ مفید» نیز تفسیرى به نام «کتاب البیان فى انواع علوم القرآن» (7) داشته است .
، تفسیر «شیخ طوسى» (ت385 - م 460ه ق) (10) ، به نام «تبیان» . نخستین تفسیر جامع شیعى است که به روش اجتهادى به رشته تحریر درآمده . مرحوم شیخ طوسى نقل تنها را در تفسیر کافى نمىداند زیرا که او شاگرد دو نفر از دانشمندان بزرگ عالم شیعه یعنى «شیخ مفید» و «سید مرتضى علمالهدى» است که آنها در بحثهاى کلامى و عقلى و اجتهادى بىنظیر بودند .
مرحوم «شیخ طوسى» مباحث گوناگون قرآنى از قبیل: مباحث کلامى و اقوال و قصص و ... قرآن را مورد بررسى قرار داده و تجزیه و تحلیل کرده است .
قرن پنجم و ششم
پس از استقلال تفسیر از حدیث در قرن سوم و چهارم، با پیشرفت علمى چشمگیرى که علماى اسلام بالخصوص شیعه داشتند، در این دوره (قرن 5 و 6)، مفسران شیعه; به تفسیر اجتهادى روى آوردند، تفسیرى که براساس تفسیر قرآن به قرآن و با استفاده از لغت و قواعد ادبى و عربى بنا نهادند . و این راه را خود ائمه فراروى اصحاب و شیعیان قرار دادند و به آنان آموختند که چگونه در آیات قرآن تدبر و تفکر کنند . لذا در قرن پنجم و ششم تفسیرهائى مانند: «مجمعالبیان» ، «جوامعالجامع» «مرحوم طبرسى» نوشته شد که از مهمترین تفاسیر اسلامى و ثمره همین پیشرفت علمى مسلمانان مىباشد .
دکتر «محمد حسین ذهبى» درباره تفسیر «مجمعالبیان» مىنویسد:
«تفسیر کبیر «مجمعالبیان» بیانى کافى و دلیلى وافى استبر جامعیت آن از جهت فضل و کمال» (11) .
تفسیر «روض الجنان و روح الجنان» ، اثر حسین بن على خزاعى نیشابورى مشهور به «ابوالفتوح رازى» (م552) نیز از تفاسیر قرن ششم است .
تفسیر «فقهالقرآن» معروف به «شرح آیاتالاحکام» . اثر «قطبالدین راوندى» (م573) را نیز باید از تفاسیر این قرن بشمار آورد . «راوندى» از شاگردان «شیخ طوسى» مىباشد و تالیفات متعددى دارد و از آثار معروف وى «اسباب النزول» و «خلاصةالتفاسیر» است که شامل دقائق علوم قرآنى مىباشد (12) .
قرن هفتم تا نهم
این سه قرن (7 و 8 و 9) قرنهاى عقبافتادگى و افت مسلمانان در علم بشمار مىرود و در واقع در این قرنها صدماتى که به فرهنگ و تمدن اسلامى وارد شده است، هیچگاه فراموش نمىشود . در این قرنها شیعیان هیچگونه ابتکارى در تفسیر ندارند .
علت این افول و انحطاط، تعصبات بىجا و اختلافات مذهبى و هجوم به خانه و کاشانه و کتابخانههاى عالمان شیعه مانند «شیخ مفید» و «شیخ طوسى» و سوزاندن کتابهاى آنان از یک طرف و حمله مغول و جنگهاى صلیبى و ویران ساختن تمدن اسلامى از طرف دیگر است . در یک عبارت کوتاه مىتوان گفت: «در این سه قرن دوران افول تفسیر بوده است» .
پىنوشت:
1) آیتالله خوئى، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج11، ص 194 به نقل از رجال شیخ .
2) تفسیر و مفسران، معرفت، محمد هادى، ج2، ص 183 - 184 .
3) کلیات فى علمالرجال، آیتالله سبحانى، جعفر، ص 313 - 314 .
4) الذریعة، ج4، ص 302 .
5) مقدمه تفسیر عیاشى، از علامه طباطبائى .
6) ایازى، سید محمد على، سیر تطور تفاسیر شیعه، ص 58 .
7) تاسیس الشیعه، ص 336 .
8) حقائق التاویل فى متشابه التنزیل (تاسیس الشیعه، ص 338) .
9) لازم به یادآورى است که مرحوم سید مرتضى علمالهدى اثر مستقلى به نام تفسیر ندارند، بلکه مقصود، همان کتاب «امالى» یا موسوم به «الغرر و الدرر» معظمله است که با روش اجتهادى در مورد تفسیر و کلام نوشته شده (الذریعة، ج4، ص 262) .
10) الذریعة، ج4، ص 252 .
11) التفسیر والمفسرون، ج2، ص 99 .
12) تاسیس الشیعة، ص 335 - الذریعة، ج4، ص 301 .
قرن چهارم تا ششم
قرن چهارم و پنجم; دوره شکوفائى دانش مسلمانان است . در این دوره دانش مسلمانان بیش از پیش شکوفا گشته و در رشتههاى گوناگون آثار زیادى را به رشته تحریر در آوردند که یکى از آنها رشته تفسیر است .
پس از پشتسر گذاشتن چالشهاى فرهنگى و فکرى در قرن چهارم و روى کار آمدن دولتهاى شیعى مانند فاطمیون و حمدانیان و آل بویه و ... ; و در نتیجه برخوردارى شیعیان از آزادى اجتماعى و سیاسى و برداشته شدن محدودیتهاى علمى، شیعیان فرصتى را که پیش آمده بود، غنیمتشمرده و به نشر علوم; از جمله علوم قرآن و تفسیر پرداختند که ذیلا اشاره مىشود:
نمونههایى از تفاسیر شیعه
تفسیر «على بن ابراهیم قمى» (متوفى 307) که از مفسران شیعه مىباشد و کتابهاى متعددى دارد از جمله آنها مىباشد (1) .
برخى از علماى شیعه معتقدند; تمامى تفسیرى که منسوب به على بن ابراهیم قمى است و بارها چاپ شده، از آن «على بن ابراهیم» نیست، بلکه تلفیقى از آن چیزى است که او به شاگردش املاء کرده و او نیز با سند خاص از «ابى الجارود» روایت کرده که او نیز از امام باقر علیه السلام نقل مىکند (2) .
اما «ابى الجارود» ; چنانکه «آیتالله جعفر سبحانى» از رجال کشى نقل مىکنند، روایاتى در ذم او وارد شده و زیدى مذهب است . البته غیر از احادیثى که صدوققدس سره نقل مىکند که او به مذهب حق برگشته (3) .
البته طبق نوشته مرحوم «آقا بزرگ تهرانى» ، تمامى کتاب موجود نمىتواند از آن خود على بن ابراهیم باشد (4) .
تفسیر «فرات کوفى» و تفسیر «عیاشى» نیز از جمله تفاسیر شیعه است . ظاهرا عیاشى قبلا تابع اهل سنتبوده بعدها به مذهب حقه تشیع تشرف پیدا کرده و در اثر تبحرش در علوم گوناگون از قبیل: فقه، حدیث، طب، نجوم و قیافه و ... یکى از اسطوانههاى علم و یکى از علماى مبرز شیعه بشمار رفته است (5) .
تفسیر «نعمانى» (متوفاى حدودا 324) که از شاگردان شیخ کلینى است، از جمله این تفسیرها است .
البته لازم به ذکر است که اکثر تفاسیر این دوره تفسیرهایى هستند که متاثر از قولصحابه و به صورت نقل از آنها است . مفسرانى مانند: قتاده و مقاتل بن سلیمان و ... از جمله کسانى هستند که در تفسیر خود از صحابه مانند: ابن عباس و ابن مسعود و «ابىبن کعب» و دیگران نقل کردهاند .
در قرن پنجم با راه یافتن فلسفه یونان به جهان اسلام، علوم گوناگونى در میان مسلمانان رواج پیدا مىکند . اعم از فقه و لغت و ادب و ... که در اثر برخورد دانشها، و ترجمه اهم علوم دیگر ملل جهان به عربى، فصل جدیدى از علوم مختلف به روى مسلمانان باز مىشود .
«جرجى زیدان» مىگوید:
«این سده عصر طلائى اسلام است، حکومت مسلمانان در این سده با ثروت و تمدن و سیادت به قله عظمتخود رسیده و بیشتر علوم اسلامى نضج گرفته و مهمترین دانشهاى دیگران به عربى ترجمه شده است» (6) .
«شیخ مفید» نیز تفسیرى به نام «کتاب البیان فى انواع علوم القرآن» (7) داشته است .
، تفسیر «شیخ طوسى» (ت385 - م 460ه ق) (10) ، به نام «تبیان» . نخستین تفسیر جامع شیعى است که به روش اجتهادى به رشته تحریر درآمده . مرحوم شیخ طوسى نقل تنها را در تفسیر کافى نمىداند زیرا که او شاگرد دو نفر از دانشمندان بزرگ عالم شیعه یعنى «شیخ مفید» و «سید مرتضى علمالهدى» است که آنها در بحثهاى کلامى و عقلى و اجتهادى بىنظیر بودند .
مرحوم «شیخ طوسى» مباحث گوناگون قرآنى از قبیل: مباحث کلامى و اقوال و قصص و ... قرآن را مورد بررسى قرار داده و تجزیه و تحلیل کرده است .
قرن پنجم و ششم
پس از استقلال تفسیر از حدیث در قرن سوم و چهارم، با پیشرفت علمى چشمگیرى که علماى اسلام بالخصوص شیعه داشتند، در این دوره (قرن 5 و 6)، مفسران شیعه; به تفسیر اجتهادى روى آوردند، تفسیرى که براساس تفسیر قرآن به قرآن و با استفاده از لغت و قواعد ادبى و عربى بنا نهادند . و این راه را خود ائمه فراروى اصحاب و شیعیان قرار دادند و به آنان آموختند که چگونه در آیات قرآن تدبر و تفکر کنند . لذا در قرن پنجم و ششم تفسیرهائى مانند: «مجمعالبیان» ، «جوامعالجامع» «مرحوم طبرسى» نوشته شد که از مهمترین تفاسیر اسلامى و ثمره همین پیشرفت علمى مسلمانان مىباشد .
دکتر «محمد حسین ذهبى» درباره تفسیر «مجمعالبیان» مىنویسد:
«تفسیر کبیر «مجمعالبیان» بیانى کافى و دلیلى وافى استبر جامعیت آن از جهت فضل و کمال» (11) .
تفسیر «روض الجنان و روح الجنان» ، اثر حسین بن على خزاعى نیشابورى مشهور به «ابوالفتوح رازى» (م552) نیز از تفاسیر قرن ششم است .
تفسیر «فقهالقرآن» معروف به «شرح آیاتالاحکام» . اثر «قطبالدین راوندى» (م573) را نیز باید از تفاسیر این قرن بشمار آورد . «راوندى» از شاگردان «شیخ طوسى» مىباشد و تالیفات متعددى دارد و از آثار معروف وى «اسباب النزول» و «خلاصةالتفاسیر» است که شامل دقائق علوم قرآنى مىباشد (12) .
قرن هفتم تا نهم
این سه قرن (7 و 8 و 9) قرنهاى عقبافتادگى و افت مسلمانان در علم بشمار مىرود و در واقع در این قرنها صدماتى که به فرهنگ و تمدن اسلامى وارد شده است، هیچگاه فراموش نمىشود . در این قرنها شیعیان هیچگونه ابتکارى در تفسیر ندارند .
علت این افول و انحطاط، تعصبات بىجا و اختلافات مذهبى و هجوم به خانه و کاشانه و کتابخانههاى عالمان شیعه مانند «شیخ مفید» و «شیخ طوسى» و سوزاندن کتابهاى آنان از یک طرف و حمله مغول و جنگهاى صلیبى و ویران ساختن تمدن اسلامى از طرف دیگر است . در یک عبارت کوتاه مىتوان گفت: «در این سه قرن دوران افول تفسیر بوده است» .
پىنوشت:
1) آیتالله خوئى، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج11، ص 194 به نقل از رجال شیخ .
2) تفسیر و مفسران، معرفت، محمد هادى، ج2، ص 183 - 184 .
3) کلیات فى علمالرجال، آیتالله سبحانى، جعفر، ص 313 - 314 .
4) الذریعة، ج4، ص 302 .
5) مقدمه تفسیر عیاشى، از علامه طباطبائى .
6) ایازى، سید محمد على، سیر تطور تفاسیر شیعه، ص 58 .
7) تاسیس الشیعه، ص 336 .
8) حقائق التاویل فى متشابه التنزیل (تاسیس الشیعه، ص 338) .
9) لازم به یادآورى است که مرحوم سید مرتضى علمالهدى اثر مستقلى به نام تفسیر ندارند، بلکه مقصود، همان کتاب «امالى» یا موسوم به «الغرر و الدرر» معظمله است که با روش اجتهادى در مورد تفسیر و کلام نوشته شده (الذریعة، ج4، ص 262) .
10) الذریعة، ج4، ص 252 .
11) التفسیر والمفسرون، ج2، ص 99 .
12) تاسیس الشیعة، ص 335 - الذریعة، ج4، ص 301 .