آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۲

چکیده

در نیم قرن اخیر، نظریه پردازان توسعه شهری و منطقه ای روز به روز به اهمیت تعادل و توازن در توسعه پایدار و مستدام، پی برده و ضرورت آن را مورد تأکید قرار داده اند. بیشتر اندیشمندان بر این نظر متفق اند که توسعه چند قرن اخیر راه نامتعادل را طی کرده و به تبع آن، پی آمدهایی داشته است که نه تنها خود تحقق توسعه را زیر هاله ای از ابهام برده است، بلکه نظام هستی و خلقت که بر اساس توازن نهاده شده است را با خطرهای جدی مواجه ساخته است. حال این پرسش مطرح می شود که آیا زمان آن نرسیده است که به اصول آفرینش بازگشته و راه رفت را تصحیح کرد؟ این مقاله استخراج شده پژوهشی که با هدف آزمون توازن و تعادل در توسعه شهری و منطقه ای از طریق بررسی تأثیر دانشگاه بر توسعه ی منطقه ای غرب استان تهران با تأکید بر شهرستان اسلام شهر در سال های 1394 تا 1397 در دوره ی صورت گرفت. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، این فرضیه طرح شد که از زمان احداث دانشگاه در شهر اسلامشهر تاکنون شاخص های عدالت اجتماعی در توسعه فرهنگی و شاخص های توسعه اقتصادی منطقه ای در کل منطقه اسلامشهر تحت تأثیر همین دانشگاه بهبود یافته است. از میان جامعه آماری، تعداد 400 نفر به عنوان گروه نمونه به صورت تصادفی انتخاب شده اند تا از طریق تکمیل پرسشنامه، به پرسش های مربوط به تحقیق پاسخ دهند. سؤال های پرسشنامه از پایایی قابل قبولی برخوردار است. روش تحقیق در این پژوهش کمی- کیفی و از نوع توصیفی- تحلیلی است. در واقع محور روش شناسی دارای رویکرد کیفی است و هر جا لزوم یافته از تجزیه و تحلیل کمّی نیز استفاده شده است. در این راستا از روش های تحلیلی SPSS ، بهره گرفته شده است. برای کنترل رابطه ی بین توسعه ی منطقه و دانشگاه اسلامشهر، از نظر شاخص های توسعه قبل و بعد از استقرار دانشگاه در منطقه، با کمک روش های مختلف ارزیابی شده است. همچنین برای پرهیز از خطا و اطمینان از اینکه این دانشگاه تأثیر ویژه ای بر توسعه منطقه داشته است و این پبشرفت ناشی از عوامل دیگری نبوده، با استفاده از شیوه ی مقایسه ای وضعیت این منطقه با مناطقی که در اثر دانشگاه توسعه یافته یا در اثر نبود دانشگاه از توسعه بازمانده اند، به صورت شاهد بررسی شده است. با انجام این پژوهش، در نهایت، این نتیجه حاصل شد، که دانشگاه اسلامشهر در توسعه ی منطقه ای غرب استان تهران خصوصاً در محدوده ی منطقه اسلامشهر، تأثیر مثبت داشته است که این توسعه ابعاد مختلفی، از جمله توسعه ی اقتصادی، توسعه ی سیاسی- اجتماعی و توسعه ی فرهنگی را در برمی گیرد. در نهایت این نتیجه گرفته شده است که با دیدگاه عدالت محوری، توزیع متعادلانه دانش منطقه، منجر به تحقق تعادل در توسعه شهری و منطقه ای می شود و دانشگاه به عنوان نهاد توسعه فرهنگی توانسته است به نهادینه شدن توسعه متعادل شهری و منطقه ای از طریق توسعه فرهنگی کمک کند.

تبلیغات