آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۱

چکیده

بینایی و ابصار یکی از مفاهیمی است که فلاسفه اسلامی از یک سو و دانشمندان علوم تجربی از سوی دیگر به آن پرداخته و با توجه به مبانی خود به نحوی به شرح آن همت گمارده اند. امروزه بایسته است تا نظریه های طبیعیاتی فلاسفه اسلامی را با دستاوردهای نوین تجربی محک زده تا به صحت و سقم این نظریه ها از یک سو و همچنین صحت و سقم نتایجی که فلاسفه اسلامی بر مبنای این مقدمات طبیعیاتی گرفته اند از سوی دیگر دست یابیم. در این نوشتار به منظور بررسی میزان تطابق آراء فلاسفه اسلامی با دانشمندان علوم تجربی نوین در خصوص ابصار، ابتدا به شرح آراء فلاسفه در این باره پرداخته و سپس به تبیین آراء دانشمندان علوم تجربی نوین نشسته ایم. به منظور تبیین جایگاه دقیق نظرات ناظر به ابصار، به مفاهیمی چون احساس و ادراک و تمایز میان آن ها اشاره شده است. نتایج بررسی آراء فلاسفه اسلامی در باب ابصار نشان می دهد که در خصوص احساس بینایی، نظریه خروج شعاع مورد پذیرش دانشمندان علوم تجربی معاصر نبوده ولی آن ها به کلیات نظریه انطباع رای مثبت می دهند. از سوی دیگر نظریه انشاء نیز که ناظر به ادراک بینایی است، نظریه ای قابل قبول بوده و پس از جمع شدن با نظریه انطباع، به نظریه ای جامع در باب ابصار تبدیل می شود. بنابراین امروزه نتایج فلسفی حاصل از نظریه های انطباع و انشاء با توجه به دستاوردهای نوین تجربی از لحاظ صحت مبانی طبیعیاتی قابل قبول می باشد

تبلیغات