آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۱

چکیده

در رساله های آغازینِ افلاطون، موسوم به رساله های سقراطی، سقراط بارها می گوید: «نمی دانم». آیا او درحالی که چنین می گوید، می داند یا نمی داند؟ هر یک از دو پاسخِ این پرسش، از روزگار باستان، در میانِ معاشرانِ سقراط، تا امروز، در میانِ خوانندگانِ نوشته های افلاطون، طرفدارانی داشته است. بسیاری از سقراط پژوهانِ معاصر به گزینه یا قرائت دوم، مبنی بر صداقت سقراط در اقرار به نادانی، گرایش یافته اند؛ ولی اینان در اثبات نظر خود تفسیرهای گوناگونی دارند، و به رغم دیدگاه مشترک، گاه به نتیجه های گوناگونی می رسند. این مقاله نیز با استناد به نوشته های افلاطون، و گاه برخی دیگر از نوشته های دوران باستان، شش دلیل در تأیید قرائت دوم به دست می دهد. اما این قرائت، پنج مسئله یا تعارض در پی دارد، که برای برخی از آنها با اتکا به شواهد متنی، و برای برخی دیگر با تفسیرِ متن، می توان راه حلی یافت.

تبلیغات