کلونینگ از نظر اخلاقی
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
در این تصویر که از مجله «تایم» اقتباس شده است، طرز کلونسازى از سلولهاى پستان یک میش را نشان مىدهد:
1 - یاختههائى را از پستان یک میش فنلاندى برداشته و در محلول کشت که داراى مواد مغذى کمتر است، گذاشتهاند تا سلولها دچار قحطى شوند و تقسیم آنها متوقف گردد و ژنهاى فعال آنها از فعالیتباز مانند.
2 - در همان حال یک تخمک بارور نشده از تخمدان یک میش سیاه چهره اسکاتلندى برداشتهاند. هسته آن را توام با DNA مکیدهاند (خارج کردهاند) در نتیجه فقط پوسته خالى تخمک باقیمانده است که محتوى تمام مکانیسمهاى لازم براى ایجاد جنین است.
3 - این دو تا سلول را نزد هم قرار دادند و با یک تحریک ظریف الکتریکى آنها را وادار کردهاند که باهم جفتشوند مانند حباب هوا.
4 - در حدود شش روز بعد، جنین تولید شده را در رحم یک میش سیاه چهره دیگر کاشتهاند.
5 - پس از پایان دوران باردارى، میش سیاه چهره باردار، یک بره زائید شبیه میش فنلاندى و اسم آن را «دالى» گذاشتند و این بره از نظر ژنتیکى (ارثى) شبیه همان میش فنلاندى (دهنده سلول اولیه) بود.
به طورى که در مقاله پیش یادآور شدهایم، کلونینگ یا مشابهسازى موجود زنده چیزى نیست که تازه به وجود آمده باشد، بلکه میلیونها سال است که این عمل یعنى توالد موجود زنده بدون آمیزش جنسى یعنى بدون اختلاط تخم نر و ماده در طبیعت انجام مىگیرد فىالمثل از یک سیبزمینى وقتى که در جاى مناسب کاشته شود، دهها سیبزمینى دیگر به وجود مىآیند واز هر گره آن یک سیبزمینى تولید مىشود. آنچه که مهم و مورد بحث است، این است که وقتى مما موضوعى را از طبیعت الهام مىگیریم و مغز متفکر و خدادادى خود را بکار مىاندازیم باید آن را در راه درست و به نفع بندگان خدا بکار بریم و هرگز از مسیر اخلاقى منحرف نشویم.
به عبارت دیگر: اخلاق را فداى علم نکنیم، بلکه برعکس علم را در خدمت و تعالى اخلاق قرار دهیم و به هیچ بها و بهانهاى ارزشهاى اخلاقى را زیرپا نگذاریم زیرا که جوامع بشرى به اخلاق پابرجا مىمانند.
اکنون جوامع بشرى با طوفان افزایش بىرویه جمعیت در سرتاسر جهان مواجه است آن وقتبا به وجود آوردن چند انسان مشابه و مشابهسازى انسانها، کدام گره از کار فروبسته جهان گشوده مىشود!
جامعهاى را در نظر بگیرید که زنان بىشوهر به قدرت علم و فنآورى باردار شوند و با سربلندى و افتخار هم بگویند که این بچه من از نطفه فلان دانشمند و یا قهرمان و یا فلان دیکتاتور نسلکش و فاجعهآفرین است.
ده سال پیش نگارنده در کتاب «اخلاق پزشکى» مطالبى نوشتهام بد نیست که خلاصهاى از آن را یادآور شوم:
این امر صرفنظر از مسائل مذهبى، از نظر اخلاقى نیز مطالب و مشکلات زیادى پیش مىآورد. یکى از مسائل مهم و غیر قابل تصور این است که اگر قرار باشد هر زنى به دلخواه و براى خود بچهاى از بانک نطفه (یا از نطفههاى منعقده کلون شده) بچهدار شود، دیگر چه نیازى به شوهر دارد. در این صورت اساس روابط زناشوئى و تشکیل خانواده که از اساسىترین غرائز طبیعى استبرباد خواهد شد. شخصیتى که وجود پدر به کودک مىدهد و هویتى که بچه از داشتن پدر به دست مىآورد،، چه خواهد شد؟ بىفامیلى و بىخانواده بودن براى آدم، آنهم براى کودک و نوجوان بسیار دشوار است و از همه دشوارتر این که در برگ هویتها اسمى از پدر نبوده و فقط فرزند مادرش باشد.
ناراحتى روانى که از این راه عاید کودک و نوجوان مىشود و سرافکندگى که در اجتماع براى وى حاصل مىگردد، باعث درد و اندوه فراوان براى او خواهد شد.
بچه یتیم بىپدر است ولى بىکس نیست اما این قبیل بچهها هم بىپدرند و هم بىکس. بىکس بودن از نظر روانى واجتماعى براى بچه بسیار گران تمام مىشود. این نکته نیز شایان توجه است که زندگى زناشوئى یک واحد «سایکوسوماتیک» یا هماهنگى روح جسم و اساس آن همراهى زن و شوهر است. در تحت همین شرائط است که خداوند متعال هدیه بسیار مناسبى که همان کودک است، به آنان ارزانى مىدارد. در شبیهسازى، عمل بیولوژیکى مؤثر در واحد سایکوسوماتیک از بین مىرود و اساس خانواده که ستون اصلى اجتماع است، متزلزل مىشود و فرو مىریزد. و صدها نکته اخلاقى دیگر نیز وجود دارد که فعلا مجال بحث نیست. (Psycosomattic)
سازمان بهداشت جهانى شبیهسازى انسان را محکوم کرد
تهران - واحد مرکزى خبر:
سازمان بهداشت جهانى طى قطعنامهاى که در تجمع جهانى سالانه این سازمان به تصویب اکثریت رسید، شبیهسازى انسان را از طریق تولید مثل غیر جنسى، غیر قابل قبول خواند. به گزارش خبرگزارى فرانسه از ژنو، این قطعنامه در کمیته سازمان بهداشت جهانى به تصویب رسیده و در مورد تایید آن در مجمع عمومى تردیدى وجود ند
این سازمان اعلام کرده است که استفاده از تولید مثل جنسى به منظور شبیهسازى موجودات انسانى از نظر اخلاقى غیر قابل قبول و مخالف تقوى و اخلاقیات انسانى است. این قطعنامه همچنین از دبیر کل سازمان بهداشت جهانى مىخواهد تا در مورد تاثیرات فنون تولید مثل غیر جنسى بر سلامت انسان که در مورد حیوانات و گیاهان به کار مىرود، به تحقیق بپردازد.
طرز کلونسازى انسان که خوشبختانه به نتیجه نرسید و در اثر فشار مذهبیون و اخلاقیون فعلا عمل کلونسازى انسان متوقف شده است.
طرز کلونه شدن آمبریو
1- براى درمان بخشى از نازائى، تخمکهاى زن برداشته و در آزمایشگاه بارور شدند بعضى از این تخمکها با بیش از یک اسپرم بارور گشتند(وضع غیر طبیعى).
2 - در نخستین گام رشد سلول غیر طبیعى به دو بخش تقسیم شد.
3 - پوشش آن با یک آنزیم برداشته شد و دو سلول از هم جدا گشتند.
4 - با یک تکنیک عالى غلاف زوناى مصنوعى افزوده شد و رشد ادامه یافت.
5 - سلولها به تقسیم ادامه دادند واز نظر ارثى تخمهاى مشابه تشکیل شدند. رشد پس از 6 روز متوقف شد که یکى از علل آن آمبریوى غیر طبیعى بود.
1 - یاختههائى را از پستان یک میش فنلاندى برداشته و در محلول کشت که داراى مواد مغذى کمتر است، گذاشتهاند تا سلولها دچار قحطى شوند و تقسیم آنها متوقف گردد و ژنهاى فعال آنها از فعالیتباز مانند.
2 - در همان حال یک تخمک بارور نشده از تخمدان یک میش سیاه چهره اسکاتلندى برداشتهاند. هسته آن را توام با DNA مکیدهاند (خارج کردهاند) در نتیجه فقط پوسته خالى تخمک باقیمانده است که محتوى تمام مکانیسمهاى لازم براى ایجاد جنین است.
3 - این دو تا سلول را نزد هم قرار دادند و با یک تحریک ظریف الکتریکى آنها را وادار کردهاند که باهم جفتشوند مانند حباب هوا.
4 - در حدود شش روز بعد، جنین تولید شده را در رحم یک میش سیاه چهره دیگر کاشتهاند.
5 - پس از پایان دوران باردارى، میش سیاه چهره باردار، یک بره زائید شبیه میش فنلاندى و اسم آن را «دالى» گذاشتند و این بره از نظر ژنتیکى (ارثى) شبیه همان میش فنلاندى (دهنده سلول اولیه) بود.
به طورى که در مقاله پیش یادآور شدهایم، کلونینگ یا مشابهسازى موجود زنده چیزى نیست که تازه به وجود آمده باشد، بلکه میلیونها سال است که این عمل یعنى توالد موجود زنده بدون آمیزش جنسى یعنى بدون اختلاط تخم نر و ماده در طبیعت انجام مىگیرد فىالمثل از یک سیبزمینى وقتى که در جاى مناسب کاشته شود، دهها سیبزمینى دیگر به وجود مىآیند واز هر گره آن یک سیبزمینى تولید مىشود. آنچه که مهم و مورد بحث است، این است که وقتى مما موضوعى را از طبیعت الهام مىگیریم و مغز متفکر و خدادادى خود را بکار مىاندازیم باید آن را در راه درست و به نفع بندگان خدا بکار بریم و هرگز از مسیر اخلاقى منحرف نشویم.
به عبارت دیگر: اخلاق را فداى علم نکنیم، بلکه برعکس علم را در خدمت و تعالى اخلاق قرار دهیم و به هیچ بها و بهانهاى ارزشهاى اخلاقى را زیرپا نگذاریم زیرا که جوامع بشرى به اخلاق پابرجا مىمانند.
اکنون جوامع بشرى با طوفان افزایش بىرویه جمعیت در سرتاسر جهان مواجه است آن وقتبا به وجود آوردن چند انسان مشابه و مشابهسازى انسانها، کدام گره از کار فروبسته جهان گشوده مىشود!
جامعهاى را در نظر بگیرید که زنان بىشوهر به قدرت علم و فنآورى باردار شوند و با سربلندى و افتخار هم بگویند که این بچه من از نطفه فلان دانشمند و یا قهرمان و یا فلان دیکتاتور نسلکش و فاجعهآفرین است.
ده سال پیش نگارنده در کتاب «اخلاق پزشکى» مطالبى نوشتهام بد نیست که خلاصهاى از آن را یادآور شوم:
این امر صرفنظر از مسائل مذهبى، از نظر اخلاقى نیز مطالب و مشکلات زیادى پیش مىآورد. یکى از مسائل مهم و غیر قابل تصور این است که اگر قرار باشد هر زنى به دلخواه و براى خود بچهاى از بانک نطفه (یا از نطفههاى منعقده کلون شده) بچهدار شود، دیگر چه نیازى به شوهر دارد. در این صورت اساس روابط زناشوئى و تشکیل خانواده که از اساسىترین غرائز طبیعى استبرباد خواهد شد. شخصیتى که وجود پدر به کودک مىدهد و هویتى که بچه از داشتن پدر به دست مىآورد،، چه خواهد شد؟ بىفامیلى و بىخانواده بودن براى آدم، آنهم براى کودک و نوجوان بسیار دشوار است و از همه دشوارتر این که در برگ هویتها اسمى از پدر نبوده و فقط فرزند مادرش باشد.
ناراحتى روانى که از این راه عاید کودک و نوجوان مىشود و سرافکندگى که در اجتماع براى وى حاصل مىگردد، باعث درد و اندوه فراوان براى او خواهد شد.
بچه یتیم بىپدر است ولى بىکس نیست اما این قبیل بچهها هم بىپدرند و هم بىکس. بىکس بودن از نظر روانى واجتماعى براى بچه بسیار گران تمام مىشود. این نکته نیز شایان توجه است که زندگى زناشوئى یک واحد «سایکوسوماتیک» یا هماهنگى روح جسم و اساس آن همراهى زن و شوهر است. در تحت همین شرائط است که خداوند متعال هدیه بسیار مناسبى که همان کودک است، به آنان ارزانى مىدارد. در شبیهسازى، عمل بیولوژیکى مؤثر در واحد سایکوسوماتیک از بین مىرود و اساس خانواده که ستون اصلى اجتماع است، متزلزل مىشود و فرو مىریزد. و صدها نکته اخلاقى دیگر نیز وجود دارد که فعلا مجال بحث نیست. (Psycosomattic)
سازمان بهداشت جهانى شبیهسازى انسان را محکوم کرد
تهران - واحد مرکزى خبر:
سازمان بهداشت جهانى طى قطعنامهاى که در تجمع جهانى سالانه این سازمان به تصویب اکثریت رسید، شبیهسازى انسان را از طریق تولید مثل غیر جنسى، غیر قابل قبول خواند. به گزارش خبرگزارى فرانسه از ژنو، این قطعنامه در کمیته سازمان بهداشت جهانى به تصویب رسیده و در مورد تایید آن در مجمع عمومى تردیدى وجود ند
این سازمان اعلام کرده است که استفاده از تولید مثل جنسى به منظور شبیهسازى موجودات انسانى از نظر اخلاقى غیر قابل قبول و مخالف تقوى و اخلاقیات انسانى است. این قطعنامه همچنین از دبیر کل سازمان بهداشت جهانى مىخواهد تا در مورد تاثیرات فنون تولید مثل غیر جنسى بر سلامت انسان که در مورد حیوانات و گیاهان به کار مىرود، به تحقیق بپردازد.
طرز کلونسازى انسان که خوشبختانه به نتیجه نرسید و در اثر فشار مذهبیون و اخلاقیون فعلا عمل کلونسازى انسان متوقف شده است.
طرز کلونه شدن آمبریو
1- براى درمان بخشى از نازائى، تخمکهاى زن برداشته و در آزمایشگاه بارور شدند بعضى از این تخمکها با بیش از یک اسپرم بارور گشتند(وضع غیر طبیعى).
2 - در نخستین گام رشد سلول غیر طبیعى به دو بخش تقسیم شد.
3 - پوشش آن با یک آنزیم برداشته شد و دو سلول از هم جدا گشتند.
4 - با یک تکنیک عالى غلاف زوناى مصنوعى افزوده شد و رشد ادامه یافت.
5 - سلولها به تقسیم ادامه دادند واز نظر ارثى تخمهاى مشابه تشکیل شدند. رشد پس از 6 روز متوقف شد که یکى از علل آن آمبریوى غیر طبیعى بود.