امروزه آموزش و پرورش، به منزلة یکی از مهم ترین نهادهای اجتماعی ـ تربیتی، نقش بسیار برجسته و بی بدیلی در امر فراگیری، بهبود، و ارتقای شاخص های اخلاقی، فرهنگی، و تربیتی دارد. این نهاد، با تهیه محتوا، روش، و ابزار مناسب، می تواند باعث تکامل و تعالی جامعه و متضمن آینده ای روشن و امید بخش باشد. در پژوهش پیش رو، با هدف بررسی سیمای زن در کتاب های فارسی دوره های راهنمایی و دبیرستان، پارامترهایی نظیر تصویرها، صفات، ویژگی ها، نقش و جایگاه، حضور و تأثیر، و شاخصه های متمایز از زن در کتاب های این دوره بررسی و تحلیل شده است. حضور فیزیکی زنان و دختران در کتاب های فارسی این دوره ها بسیار کم تر از حضور مردان و پسران است؛ به طوری که کم تر از 017/0 تصاویر و نقوش این کتاب ها مربوط به زنان و دختران است. از آن جایی که بخش ناچیزی از محتوای کتاب های فارسی به زنان و نقش های اجتماعی، اقتصادی، و فرهنگی آنان اختصاص یافته است صفاتی که معرف زنان است، به طور قابل توجهی، کم تر از مردان است. صفات مرتبط با مردان بیش تر در حوزه های شناختی و بعضاً در حوزه های اجتماعی و اخلاقی است؛ مانند دانایی، سخت کوشی، کنجکاوی، شجاعت، و جوان مردی. در حالی که بیش تر صفات زنان در حوزه های اجتماعی و اخلاقی قرار دارد؛ مانند مهربانی، پاکیزگی، و فداکاری. به طور کلی نتایج تحقیق نشان داد که کتاب های فارسی مقاطع راهنمایی و دبیرستان حاوی کلیشه های جنسیتی بوده و نتوانسته اند نقش اجتماعی زنان و مردان را از طریق محتوا انتقال دهند؛ از این رو باید اذعان کرد که این کتاب ها نیازمند اصلاحات و تحولاتی اند که همه افراد را، صرف نظر از جنس، دربرگیرد. سیمای زنان و مردان را در شرایط گوناگون خانوادگی، شغلی، علمی، سیاسی، و ادبی و به گونه ای متناسب و متوازن ترسیم کند و زمینه وسیعی از توانایی های انسانی را در اختیار هر دو جنس بگذارد.