زیارت، دیدارى با برکت
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
بصیرت زائر
انسان زائر باید قبل از هر چیزى تهذیب و طهارت ظاهرى و باطنى داشته باشد بعد از آن سعى کند با برداشتن گامهاى کوتاه، تمرکز حواس و ذکر گفتن، قلبش را به سوى مکان زیارتى متوجّه نماید. مسلمان مشتاق زیارت باید بداند آن جا محل حضور عالم ملکوت است و لذا ضرورت دارد با حالتى وارد آن مکان مبارک گردد که متناسب با آن زیارتگاه باشد.
زائر باید تلاش کند بین خود و شخصیتى که مىخواهد او را زیارت کند یک تناسبى برقرار کند یعنى یک نوع تحوّل در رفتار، خصال، اندیشه و باورهاى خود پدید آورد و توجه داشته باشد مىخواهد با انسانى پاک، شایسته و صالح و عبد پروردگار ملاقات کند و بدیهى است این دیدار محتاج یک توازن و معرفتى است، زائر قبل از انجام زیارت باید وظایف شرعى و دینى خود را انجام داده و نسبت به حقوق مردم کوشا باشد. آگاهى و میزان معرفت زایر نیز در این برنامه اهمیتى بسزا دارد و در صورتى که آدمى تسلیم امر و عارف به حق در امر زیارت باشد در پیشگاه پروردگار منزلت والایى بدست مىآورد، اعمال بدون شناخت و عارى از هرگونه کمالات ایمانى همچون پیکرى بى روح هستند و فاقد خاصیت مىباشند از این روى در منابع روایى تأکید شده که زیارت ائمه با چندین حج برابرى مىکند البته در صورتى که توأم با بصیرت درونى و یک ارتباط معرفتى باشد، زائر بداند اگرچه امام معصومى که مشهدش را زیارت مىکند بر حسب ظاهر از دنیا رفته امّا کاملاً نسبت به نیت و حالات زائر آگاهى دارد، به خواستههاى او توجه مىکند و براى برآوردن حاجتش تلاش مىنماید.
بزنطى مىگوید: از امام رضا(ع) شنیدم که آن حضرت فرمود: مازارنى من اولیایى عارفاً بحقّى الّا تشفعت فیه یوم القیامه؛(1) هیچ یک از اولیاء و پیروان، مرا زیارت نمىکند در حالى که به حق من معرفت دارد، مگر این که در روز قیامت او را شفاعت مىکنم.
اذن دخول
یکى از آداب مهم در امر زیارت اذن دخول است، این برنامه قبل از ورود به حرم مطهر صورت مىگیرد. شهید اول تأکید مىنماید: زائر در کنار درب حرم توقف نماید و اذن دخول بخواند اگر در خود رقت قلب و خشوع احساس کرد، داخل شود، نشانه اذن دخول دل شکستگى و یک نوع دگرگونى در درون مىباشد. اذن دخول در حرم معصومین در واقع یک معناى صورى و ظاهرى ندارد و در واقع بدین مفهوم است که آیا مأذون هستم به محفل نورانى و مرکز اسرار شما راه یابم این اجازه از حریم الهى آغاز مىگردد، سپس اجازه ورود در حریم سرّ پیامبراکرم(ص) و معصومین(ع) تقاضا مىشود و هر کس به اندازه ظرفیت، لیاقت و توانایى درونى به این فضاى معطر و بوستان با صفا گام مىنهد، اجازه خواستن و آداب ورود به خانه پیامبر نکتهاى که قرآن بدان اشاره دارد: «یا ایّها الّذین آمنوا لاتدخلوا بیوت النّبى الّا ان یؤذن لکم؛(2) اى کسانى که ایمان آوردهاید در خانههاى پیامبر داخل نشوید مگر این که به شما اجازه داده شود» در ادامه همین آیه، قرآن مىفرماید: «و ما کان لکم ان تؤذوا رسول اللّه؛ شما را نرسیده است که پیامبر خدا را آزار دهید» پس بدون مقدمه و بى موقع به حریم این خاندان وارد شدن خود یک نوع اذیت به شمار مىرود. از آیات دیگرى که گویاى اذن دخول در خانه پیامبران و ائمه است این کلام شریف مىباشد: «فى بیوت اذن اللّه ان ترفع و یذکر فیها اسمه یسبّح له فیها بالغدوّ و الآصال؛(3) آن نور در خانه هایى است که خداوند رخصت داد ارجمندش دارند و نامش در آن جا یاد شود و او را هر بامداد و شبانگاه تسبیح گویند.»
نور خداوند مىتواند قرآن کریم، هدایت الهى، ایمان، آیین اسلام، معرفت درونى و پیامبر و ائمه هدى باشند، خداوند خود پیامبر را سراج منیر معرفى مىکند(4) و در زیارت جامعه درباره پیشوایان معصوم آمده است: خلقکم اللّه نوراً فجعلکم بعرشه محدقین؛ خداوند شما را از نورهایى آفرید که گرد عرش او حلقه زده بودید، در همان زیارت مىخوانیم: و انتم نور الاخیار و هداة الابرار(شما نور خوبان و هدایت کننده نیکوکاران هستید).
این نور در خانه هایى است که اهل آن هر صبح و شام خدا را تسبیح مىگویند، این مکانها مرکز یاد خداست و حقایق و معارف اسلام از آنها نشر مىیابد و در یک معناى گسترده مساجد خانههاى انبیاء و اولیاء شامل حال این آیه هستند. امام باقر(ع) فرمودهاند: هى بیوت الانبیاء و بیت علىّ منها؛(5) این آیه به خانه پیامبران اشاره دارد و بیت حضرت على(ع) هم در این زمره محسوب مىگردد، رسول اکرم نیز مصداقش را خانههاى فرستادگان الهى معرفى کرد و خانه حضرت على(ع) و فاطمه زهرا(س) را از برترین این بیوت دانست.(6)
امام باقر(ع) با قتاده(فقیه اهل بصره) گفتگویى داشت و در ضمن از حضور در مجلس امام و ابهت خاص آن حضرت اظهار شگفتى کرد، امام به وى فرمود: مىدانى کجا نشستهاى؟ در برابر همانها که خداوند درباره آنان فرموده است: فى بیوت اذن اللّه...؛ سپس فرود تو آن هستى که گفتى(فقیه اهل بصره) و ما این هستیم که قرآن معرفى مىنماید. قتاده در جواب گفت: راست گفتى فدایت شوم، به خدا سوگند منظور آیه خانههاى سنگى و گلى نمىباشد(بلکه هدف خانههاى وحى و ایمان و هدایت است)(7) مشاهد ائمه هدى همان مکان هایى است که در آنها کسى آرمیده که وجودشان یکپارچه ذکر، عبادت و توحید بوده و هدفى جز تقوا و پارسایى و تقرّب به خداوند نداشتهاند و نیز در این مکانها مردم زائر خدا را عبادت مىکنند، خدا را یاد مىنمایند و آنان که لیاقت دارند هدایت مىشوند، پس اذن دخول براى چنین اماکنى ضرورت دارد.
آداب زیارت
زائر علاوه بر جنبههاى معرفتى و معنوى و آمادگىهاى روحى و طهارت درون لازم است آداب زیر را در امر زیارت در نظر گیرد:
1- نیت خالصانه و انگیزه الهى
2- غسل زیارت
3- در بر کردن جامه پاک و دورى از پوشیدن لباس هایى که دیگر زائران را اذیت کند
4- استفاده از مال حلال براى سفر زیارتى
5 - معطر نمودن با خشبوکنندههاى طبیعى
6- ذکر و تسبیح در هنگام عزیمت به اماکن زیارتى
7- داشتن وضو
8 - توبه و استغفار از گناهان و اعراض از لغزشهاى اخلاقى و رفتارى
9- توقف بر باب مشهد معصوم و اذن دخول با متون مأثور
10- توقف در برابر ضریح با حالت فروتنى، خشوع و رقت قلبى
11- زیارت کردن شخص مورد نظر با توجه به متنهاى معتبر و موثق که از معصوم رسیده است
12- اقامه نماز زیارت و خواندن دعا پس از آن
13- تلاوت قرآن در کنار مرقد و اهداء ثواب آن به زیارت شونده
14- صدقه دادن و رسیدگى به محرومان و بینوایان
15- رعایت حرمت حرم مطهر و پرهیز از امورى که خداى ناکرده هرگونه وهن و خدشهاى به ساحت آن مکان مبارک وارد مىکند
16- تضرع همراه با ادب در جوار بارگاه معصومین
17- صلوات فرستادن بر پیامبر و آل او که باید با وقار توأم باشد و براى دیگران مزاحمت فراهم نکند و از هیاهو و سرو صداى آزار دهنده در حضور این جایگاه معنوى بپرهیزد
قرآن مىفرماید: «یا ایّها الّذین آمنوا لاترفعوا اصواتکم فوق صوت النّبى ولاتجهروا له بالقول کجهر بعضکم لبعضٍ ان تحبط اعمالکم و انتم لاتشعرون انّ الّذین یغضّون اصواتهم عند رسول اللّه اولئک الذین امتحن اللّه قلوبهم للتقوى لهم مغفرة و اجرٌ عظیم؛(8) اى کسانى که ایمان آوردهاید، صداى خود را از صوت پیامبر بلندتر مکنید همچنان که با یکدیگر بلند سخن مىگوئید، با او به آواز بلند سخن مگوئید که اعمالتان ناچیز شود و آگاه نشوید. کسانى که نزد پیامبر صداى خود را پایین مىآورند همان هایند که خداوند دلهاى آنان را به تقوا آزموده است، آنها راست آمرزش و اجر بسیار.»
بنابراین در هنگام انجام اعمال اسلامى باید ادب و احترام رعایت گردد و اگر بلندکردن صدا در کنار مرقد پیامبر و ائمه نوعى هتک و بى احترامى باشد، بدون شک جائز نمىباشد مگر این که به صورت اذان نماز، تلاوت قرآن یا ایراد خطابه و امثال آن باشد.
در حدیثى از امام باقر(ع) درباره ماجراى دفن امام حسن مجتبى و ممانعتى که از سوى عایشه در خصوص دفن آن حضرت به عمل آمد و سرو صداهایى که بلند شد، آمده است حضرت امام حسین این آیه را تلاوت و به آن استدلال فرمود و از رسول اکرم(ص) این جمله را نقل نمود که فرمودهاند: ان اللّه حرم من المؤمنین امواتاً ما حرم منهم احیاء؛(9) خداوند آن چه را از مؤمنان در حال حیات تحریم کرده، در حال مرگشان نیز تحریم کرده است.
حتى برخى مفسران آیات مورد بحث را توسعه داده و گفتهاند در مراحل پایینتر یعنى نزد علما و رهبران فکرى و اخلاقى باید مسلمانان آداب را رعایت کنند و البته در برابر امامان معصوم این مسئله روشنتر است، یکى از یاران با حالت جنابت خدمت یکى از ائمه رسید، آن حضرت بدون مقدمه فرمود: آیا نمىدانى سزاوار نیست با حالت جُنُب وارد بیوت پیامبران شوى.(10)
18- ترک امور بیهوده و لغو و پرهیز از گفتگوهاى بیجا و سخنان نامناسب
19- به هنگام مشاهده مرقد مطهر این گونه سلام دهد: السلام علکیم یا اهل بیت النبوة(11)
20- هنگام ورود با پاى راست و موقع بیرون آمدن از حرم با پاى چپ خارج شود
21- زیارت را ایستاده و روبه حضرت و.... بخواند(12)
22- در نظر گرفتن بستگان و دوستان هنگام زیارت(13)
23- در هنگام اعمال زیارتى چون بوسیدن ضریح و سایر مسایل به دیگران فشار نیاورد، حقوق زائران دیگر را ضایع نکند و مراقب چشم و نگاههاى خود باشد
24- هنگام فراغت از زیارت، از مقام مقدّس معصوم زیارت شونده شفاعت طلب کند و از خداوند بخواهد براى دفعات بعد چنین توفیقى را نصیب او کند(14)
آفات زیارت
زیارت برکات و مزایاى فراوان و گستردهاى دارد اما پیروان راستین مکتب اهل بیت و دست اندرکاران اماکن زیارتى و برنامهریزان فرهنگى و تبلیغى نباید اجازه دهند این سنت با ارزش و شعار شعور آفرین، پویا و اثر بخش دچار برخى آفتها و آسیبهاى فرساینده گردد و از هدف اصلى خود که ایجاد تحوّل روحى در انسانها و گرایش آنان به سوى خیر و صلاح، تقوا، معرفت و هدایت است بازماند. در این زمینه محورهاى ذیل مىتواند قابل تأمّل باشد:
1- محرومیت از معرفت و جهالت باطنى
حالات معنوى، راز و نیاز راستین و نوشیدن جرعههاى جان بخشى از چشمه فیاض امام موقعى بدست مىآید که این ویژگىها با شناختى ارزشمند توأم گردد. محرومیت از چنین معرفتى و ناآگاهى درونى، غفلت و خود فراموشى با محروم گردیدن از فضایل و مکارم قرین خواهد بود. وقتى اشتیاق ما نسبت به ساحت مقدّس معصوم از نوعى بصیرت بىبهره باشد آن وقت چگونه مىتوانیم او را از طرف خداوند مفترض الطاعة بدانیم، اطاعت از دستوراتش را در برنامه زندگى فردى و اجتماعى و جهتگیرىهاى فکرى و سیاسى خود وارد کنیم آیا مىتوان با این جهالت و غفلت، نصایح، تعلیمات و توصیههاى هشدار دهنده امام را از عمق وجود پذیرفت و آن را در مسیر حیات فرهنگى خویش جارى ساخت؟
2- غفلت از ارزیابى خود
زائر باید هنگام حضور دربارگاهى معنوى، سرمایههاى ایمانى و اخلاقى خود را مورد بررسى قرار دهد و به این واقعیت برسد که آیا با تحمّل رنج سفر و پشت سر نهادن مشقّات فراوان و تشرّف به بارگاهى مبارک چه چیزى را بدست آورده است. آیا این جاذبه معنوى توانسته است خواهشهاى نفسانى او را تعدیل نماید و این که آیا موفق گردیده است برخى عادات مذموم و رفتارهاى ناروا و زشت را از خود دور کند.
این گونه فضاهاى معنوى همچون آینههاى صاف و شفاف هستند که مىتوان به وسیله آنها کاستىها و عیوب خود را تشخیص داد و نسبت به رفع آنها اقدام کرد، ارمغان مهم سفرهاى زیارتى باید این باشد که ضعف را به قوت و ضلالتها را به انوار هدایت تبدیل کند و آن چه را در زیارات خوانده و مرور کرده، بدان عمل نماید و دل و زبان را با هم همآهنگ کند.
چقدر خسران و زیان دارد کسى که در مقابل مرآتى فضیلت نما قرار گیرد و به دلیل فرو رفتن در خواب غفلت و غافل شدن از خویشتن اصل از برطرف کردن نقصها و گرایش به کمالات عاجز باشد و براى انکسار درونى و زنگارهایى که قلبش را دچار کدورت کرده فکرى نکند. زائر خود را به میزان حق عرضه مىکند و توسط مقام معنوى امام توانایى خود را در معرض محک قرار مىدهد. او در برابر تندیس عصمت، فضیلت و جلوهاى از نور الهى و مشعلى از فیض ربانى، تجسمى از عبودیت، اخلاص و ایمان قرار مىگیرد حال کسى که از این پرتو افشانىها حداکثر استفاده را نکند مثل این است که انوار فراوانى به جسمى بتابد ولى تیرهگى و تاریکىها و سیاهىهاى درونى آن قدر زیاد است که نمىتواند این تابش معنوى را از خود عبور دهد.
چقدر غافل اند آنهایى که زحمت پیمودن دامنههاى پرسنگلاخ و مسیرهاى پر پیچ و خم را تحمّل مىکنند و به اوج قلّه معرفت دست مىیابند امّا صرفاً فیزیک وجودشان این مسیر را در نوردیده است و وجود راستین آنان همچنان در درّههاى جهل و غفلت آرمیدهاند و در مرداب ضلالت و باتلاق گمراهى فرو افتادهاند، در دام ابلیس و قَفَس نَفس گرفتارند و با وجود این عروج معنوى در بیابان بى ایمانى سقوط کردهاند.
پس باید در بارگاه نور و ایمان به محاسبه و سنجش خود بپردازیم، فرازها را فروزان و فرودها را هموار سازیم و براى زدودن غبارهاى خطا و لغزش اقدام کنیم و این است معناى اصلى زیارت و الّا اگر صدها بار هم به زیارت بیائیم و این ارزیابى فکرى و معنوى را در برنامه خود قرار ندهیم در موجى از غفلت و جهالت گرفتار شدهایم و بدین گونه خود را از فیض مکرّر امام بى بهره ساختهایم.
3- انجماد روحى و تصلّب فکرى
در جوار تربیت اسوههاى تقوا و پارسایى باید خاک وجود ما کیمیا و مس درونمان به طلاى ناب و خالص تبدیل شود، ائمه همان طور که میزان اعمال هستند مقلّب احوال هم مىباشند، البته این ویژگى در درجه اوّل مختص ذات پاک خداوند است ولى پروردگار متعال چنین امتیازى را به ولىّ خویش اعطا مىنماید تا او بتواند دلها را دگرگون کند و در منابع روایى تأکید شده است و متون زیارتى هم بر این واقعیت اصرار مىورزد که زائر پس از زیارت باید با قبل از آن فرق کرده باشد و اصولاً یکى از تقاضاهاى زیارت کننده این است که امام با قدرت معنوى خود، وى را از انجماد روحى، توقف فکرى و ایستایى و رکود که فضیلت سوز است برهاند.
نمونههاى زیادى بودهاند که با کوله بارى از گناه و عصیان به این بارگاههاى مبارک روى آوردهاند و با توجهى خالصانه، التماس و تضرعى صادقانه از پیشگاه پاکان و نیکان تقاضا کردهاند آنان را از این وضع مرارت بار و جاهلیت زدگى و پریشان فکرى نجات دهد که خواسته آنان اجابت گردیده و به ندامت رسیدهاند و سرطان ایمان و تقوا را از ذهن خویش دور ساختهاند و اجازه ندادهاند بعد از فیض حضور در این گلستان باطراوت پیچکهاى گناه و انحراف و علفهاى هرز و خطرناک از رویش و شکوفایى آنان جلوگیرى کند.
زیارت هم مىتواند چون آتشى سوزان تمام ناخالصىها را بسوزاند و هم چون چشمهاى مصفا بر شعلههاى گناه ریخته شود و آنها را براى همیشه خاموش سازد.
4- عدم مراعات ادب حضور
زیارت با انصراف قلب به غیر و عدم توجه به حق سبحانه و تعالى عین بى ادبى است و این گونه زیارت نه تنها قرب و اتصال روحانى پدید نمىآورد بلکه فاصلهها را افزایش مىدهد. ادب اقتضاء مىکند که در مطرح کردن تقاضاها، نیازها و آلام خویش شؤونات مقام با قداست امام را در نظر داشته باشیم و خواستار مواردى نباشیم که با هدف امام، سیره و سخن آن وجود مقدّس مغایرت داشته باشد.
شخصى که بار سفر براى زیارت بر بسته و عزم خویش را جزم نموده تا مشهدى مطهر را زیارت کند باید در تمام برنامههاى مسافرتى و ایام اقامت در جوار بارگاه امام همت و تلاشش زیارت باشد و محور تمامى تکاپوهاى او این موضوع قرار گیرد نه این که دائم در حرم باشد بلکه به هر جاى شهر که مىرود،و در ارتباطها، تصمیمگیرىها اصل ماجرا و حکمت زیارت را در نظر بیاورد. بداند که امام ناظر بر اعمال و رفتارش مىباشد و پیروى از فرامین آن حضرت بر هر کار دیگرى مقدّم است مراقب باشد در پارکها، مراکز تفریحى، بازار و مراکز تجارتى زمینههاى خلاف فراهم مىگردد پس به خود اجازه ندهد چنین عفونت هایى را سدّ راه معنوى خویش کند. باید براى زیارت حسابى ویژه بگشاید و حتى از سرگرمىهاى غفلت آور که مانع رسیدن به راه اصلى است پرهیز نماید.
اگر آداب و شرایط زیارت رعایت نگردد ما اگرچه حضور فیزیکى در جوار آستانى با برکت را داریم ولى از نظر فکرى و قلبى غایب هستیم و این سنّت پسندیده به عملى بدون روح و گشت و گذارى تفنّنى و دیدن دیوارها، گچ برىها، مقرنسها، کاشى کارىها، چراغها، لوسترها و رفت و آمد مردم تبدیل مىشود. اگر چه در ادب ظاهرى، زائر باید غسل کند، وضو سازد و خود را خوشبو نماید و لباس پاکیزه بر تن کند امّا آمادگى روحى و صفاى دل براى دیدار با چنین شخصیتى مقدّس و کسب فیض از حضورش ضرورت افزونترى دارد قصد قربت و پیروى از موازین شرعى، اجتناب از خود نمایى، تفنّن و گرایشهاى نفسانى، باید اصل برنامه زائر باشد. دیدهها باید از نگریستنهاى معصیتزا و مخرّب اعراض کنند که چشم آلوده قادر نخواهد بود نور و ملکوت را ملاقات کند، به قول حافظ:
چشم آلوده نظر از رُخ جانان دور است
بر رُخ او نظر از آینه پاک انداز
5 - فراموش کردن میثاق با امام
در منابع روایى آمده است هر امامى را پیمانى بر گردن پیروانش مىباشد، وفاى به این میثاق وقتى کامل مىگردد که مراقد آن بزرگواران زیارت شود. پس کسى که مزار ائمه را با شوق درونى و میل باطنى زیارت کند، به آن چه خواست آنان بوده، تصدیق داشته باشد، امام در روز قیامت شفیع چنین زائرى خواهد بود.(15)
در واقع زیارت تجدید دیدار و عهد و پیمان است، زائر مشتاق دیدار یار است و براى رسیدن به این مقصد، سختى را بر خویش هموار مىکند تا به وصال مذکور نائل گردد. بر اثر زیارت آن رشته مودّت و میزان اطاعت از دستورات امام باید افزایش یابد و نیز عمیقتر شود پس زائر وقتى از سفر زیارتى بر مىگردد باید بر میثاقى که هنگام زیارت آن را استوار نموده است باقى بماند. این میثاق پیامى مهم در بر دارد و آن این است که در ابلاغ هدف امام قصور نورزد. به خصال و فضایلى که امام بر آنها اصرار داشته روى آورد. به امور فردى اکتفا نکند و براى دور کردن جامعه از انحراف، نفاق و ریا بکوشد، کسى که غیر از این عمل نماید میثاقى را که در موقع زیارت مرقد امام تجدید نموده، فراموش کرده است.
6- روى آوردن به امور خرافى
ائمه هدى نمونههاى متعالى از عابدان و پرهیزگارانند و در بعد عملى نخستین کسانى هستند که حتى براى لحظهاى از یاد خدا غافل نبودهاند، آستانهایى که به این بزرگان اختصاص دارد نیز آراسته به نور حق و جلوههاى ملکوتى هستند و به برکت آن ذوات مقدّس زایران از بام تا شام به دعا و عبادت مشغولند و تجارت و شغل و امور شخصى را رها و فراموش کردهاند تا بهتر بتوانند در این مراکز با خداوند ارتباط برقرار کنند و اصولاً اساس تربیت اسلامى یاد حق است و ریشه تمام تباهىها و ضلالتها اعراض از ذکر خداست.
سازندگى زیارت وقتى محقّق مىگردد که تقرّب به حق و عبودیت در آن جلوهاى برجسته داشته باشد و اصولاً مقام و منزلتى که ائمه هدى نزد خداى متعال بدست آوردهاند به برکت بندگى آنان در برابر پروردگار متعال است و ما وقتى مىخواهیم سلام نماز را به جاى آوریم اوّل در مورد خاتم پیامبران و برگزیده انبیاء الهى لفظ «عبده» را بکار مىبریم و سپس مىگوئیم «و رسوله» زائر باید مراقب باشد از چنین مسیرى خارج نشود و براى رسیدن به مقاصد و امیال خویش و نیز حلّ مشکلات نباید دستگاهى جداى از یکتاپرستى در ذهن خود ترسیم نماید. یکى از افکار خطرناک که آفت بزرگى براى زیارت است این مىباشد که هر کارى با قیافه خوب، ثواب دارد اگرچه روح پاک آن معصوم از این حرکت بیزار باشد و خاطر مبارکش را برنجاند. دستگاه ائمه جداى از توحید و عبودیت نمىباشد و هیچ گاه معصومین در عرض قدرت الهى قرار نمىگیرند بلکه آن وجودهاى مقدّس از پرتو مشکوة الهى نور گرفتهاند و به برکت مصباح منیر پروردگار مظهر لطف و رحمت حق تعالى هستند این نکته اعتقادى آموزهاى رفیع است که خود ائمه بر آن تأکید داشتهاند، هیچ گاه بزرگان شیعه نخواستهاند همچون تفکرات زردشتىها ثنویت را ترویج کنند و از عقاید شرکآمیز برخى مکاتب و فرق که به ترویج آنها مبادرت مىورزند، نفرت خود را اعلام کردهاند.
پرهیز از امور وهنانگیز و خرافى و آغشته به بدعت باید در دستور کار زائر باشد چه بسا افرادى که در جوار بارگاه امام به روح مقدّس آن حضرت درود مىفرستند اما از لحاظ فکر و باور در صف کسانى قرار مىگیرند که ائمه از آنان بیزارند.
تأیید اهل تقوا و پویندگان مسیر حق اگرچه مفید و اثر بخش است ولى کافى نمىباشد و آدمى را در ردیف اهل سعادت قرار نمىدهد و چنین افرادى که صرفاً بالسان از خوبىها سخن مىگویند و یا به دفاع از ابرار در لفظ بسنده مىکنند از جرگه بدکاران بیرون نمىروند مگر آن که به اعمال صالح، ذکر، عبادت و اجتناب از منکرات روى آورند امکان ندارد کسى با دورى از خدا و نادیده گرفتن موازین شرع مقدّس که ائمه هدى براى حفظ و حراست و ترویج آنها اهتمام ورزیدهاند و حتى در این راه به شهادت رسیدهاند، به امام نزدیک گردد و با خشم پروردگار امام را خشنود سازد.
برخى با وجود چنین سرمایههاى ارزشمند دینى، دستگاهى در مقابل حرام و حلال و ثواب و عقاب پروردگار به راه انداختهاند. واى بر حال زائرى که در اقامه نماز قصور ورزد و کاهلى کند و نسبت به دستورات قرآنى، سنت محمّدى و فرهنگ عترت پیامبر بى اعتنا باشد. حقوق مردم را رعایت نکند و مرتکب امور ناروا گردد و آن گاه دل خود را به این خوش کند که بله من زائر مثلاً امام رضا(ع) هستم، چندین بار مشرف شدهام، زیارت کربلا نصیبم گردیده و عتبات ائمه را بوسیدهام. باید از این فرد پرسید تو چگونه خود را در زمره زوّار ائمه قرار دادهاى در حالى که نه اعمال صالح امام و نصایح او را خوش مىدارى و نه حضرت از کارنامه اعمالت راضى است. امام حامى راستى و درستى است اما تو در ارتباط با مردم، معاملات و مانند آنها به دروغ، تزویر و کم فروشى روى مىآورى. او امانتدار بوده و تو خیانت مىکنى. او دائم در حال نماز، دعا، استغفار، ذکر، تلاوت قرآن، رسیدگى به امور مردم، حمایت از نیکان و صالحان و مبارزه با متجاوزین و ستم کاران بوده و در راه خدا از هرچه داشته دریغ ننموده ولى تو به خلاف و نارواها راغبترى. البته زائرى که مقام امامت را به درستى بشناسد گرفتار این انحرافات و خسرانهاى آشکار نمىگردد وبراى وجود مبارک امام در مقابل دستگاه خداوند حسابى جداگانه باز نمىکند و به خوبى واقف است که رفعت، عظمت و ابهت امام برپایه عبودیت، تقوا و مکارم اخلاقى استوار است و جز از این راه نمىتوان از فیض امام بهره گرفت.
همچنین زائر راستین هیچ گاه اعمال صالح، سنتهاى درست و مبتنى بر روایت ائمه را با خرافات، ترشحات فکرى و ذهنى این و آن و عقیدههاى مخلوط به عُقده نمىآمیزد زیارت باید ناب و خالصانه با همان آداب و موازینى که در منابع روایى و کتب معتبر حدیث آمده است انجام گردد.
زیارت مصداق بسیار خوبى براى تولىّ و تبرّى است یعنى زائر باید نفرت خود را از کارگزاران فساد، ظلم و بىعدالتى اعلام کند و از جبهه حق و مجاهدان راه اعتلاى فضیلت دفاع نماید.
پىنوشتها: -
1. بحار الانوار، ج 97، ص 44.
2. سوره احزاب، آیه 53.
3. سوره نور، آیه 36.
4. سوره احزاب، آیه 46.
5. تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 607.
6. تفسیر مجمع البیان، ذیل آیه 53، سوره احزاب.
7. تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 603.
8. سوره حجرات، آیات 2 و 3.
9. تفسیر نورالثقلین،ج 5، ص 80، به نقل از اصول کافى، کلینى.
10. بحارالانوار، ج 27، ص 255.
11. وسایل الشیعه، ج 1، ص 304.
12. بحار، ج 97، ص 134.
13. همان، ص 134.
14. همان.
15. بحارالانوار، ج 100، ص 86؛ وسایل الشیعه، ج 10، ص 53.
انسان زائر باید قبل از هر چیزى تهذیب و طهارت ظاهرى و باطنى داشته باشد بعد از آن سعى کند با برداشتن گامهاى کوتاه، تمرکز حواس و ذکر گفتن، قلبش را به سوى مکان زیارتى متوجّه نماید. مسلمان مشتاق زیارت باید بداند آن جا محل حضور عالم ملکوت است و لذا ضرورت دارد با حالتى وارد آن مکان مبارک گردد که متناسب با آن زیارتگاه باشد.
زائر باید تلاش کند بین خود و شخصیتى که مىخواهد او را زیارت کند یک تناسبى برقرار کند یعنى یک نوع تحوّل در رفتار، خصال، اندیشه و باورهاى خود پدید آورد و توجه داشته باشد مىخواهد با انسانى پاک، شایسته و صالح و عبد پروردگار ملاقات کند و بدیهى است این دیدار محتاج یک توازن و معرفتى است، زائر قبل از انجام زیارت باید وظایف شرعى و دینى خود را انجام داده و نسبت به حقوق مردم کوشا باشد. آگاهى و میزان معرفت زایر نیز در این برنامه اهمیتى بسزا دارد و در صورتى که آدمى تسلیم امر و عارف به حق در امر زیارت باشد در پیشگاه پروردگار منزلت والایى بدست مىآورد، اعمال بدون شناخت و عارى از هرگونه کمالات ایمانى همچون پیکرى بى روح هستند و فاقد خاصیت مىباشند از این روى در منابع روایى تأکید شده که زیارت ائمه با چندین حج برابرى مىکند البته در صورتى که توأم با بصیرت درونى و یک ارتباط معرفتى باشد، زائر بداند اگرچه امام معصومى که مشهدش را زیارت مىکند بر حسب ظاهر از دنیا رفته امّا کاملاً نسبت به نیت و حالات زائر آگاهى دارد، به خواستههاى او توجه مىکند و براى برآوردن حاجتش تلاش مىنماید.
بزنطى مىگوید: از امام رضا(ع) شنیدم که آن حضرت فرمود: مازارنى من اولیایى عارفاً بحقّى الّا تشفعت فیه یوم القیامه؛(1) هیچ یک از اولیاء و پیروان، مرا زیارت نمىکند در حالى که به حق من معرفت دارد، مگر این که در روز قیامت او را شفاعت مىکنم.
اذن دخول
یکى از آداب مهم در امر زیارت اذن دخول است، این برنامه قبل از ورود به حرم مطهر صورت مىگیرد. شهید اول تأکید مىنماید: زائر در کنار درب حرم توقف نماید و اذن دخول بخواند اگر در خود رقت قلب و خشوع احساس کرد، داخل شود، نشانه اذن دخول دل شکستگى و یک نوع دگرگونى در درون مىباشد. اذن دخول در حرم معصومین در واقع یک معناى صورى و ظاهرى ندارد و در واقع بدین مفهوم است که آیا مأذون هستم به محفل نورانى و مرکز اسرار شما راه یابم این اجازه از حریم الهى آغاز مىگردد، سپس اجازه ورود در حریم سرّ پیامبراکرم(ص) و معصومین(ع) تقاضا مىشود و هر کس به اندازه ظرفیت، لیاقت و توانایى درونى به این فضاى معطر و بوستان با صفا گام مىنهد، اجازه خواستن و آداب ورود به خانه پیامبر نکتهاى که قرآن بدان اشاره دارد: «یا ایّها الّذین آمنوا لاتدخلوا بیوت النّبى الّا ان یؤذن لکم؛(2) اى کسانى که ایمان آوردهاید در خانههاى پیامبر داخل نشوید مگر این که به شما اجازه داده شود» در ادامه همین آیه، قرآن مىفرماید: «و ما کان لکم ان تؤذوا رسول اللّه؛ شما را نرسیده است که پیامبر خدا را آزار دهید» پس بدون مقدمه و بى موقع به حریم این خاندان وارد شدن خود یک نوع اذیت به شمار مىرود. از آیات دیگرى که گویاى اذن دخول در خانه پیامبران و ائمه است این کلام شریف مىباشد: «فى بیوت اذن اللّه ان ترفع و یذکر فیها اسمه یسبّح له فیها بالغدوّ و الآصال؛(3) آن نور در خانه هایى است که خداوند رخصت داد ارجمندش دارند و نامش در آن جا یاد شود و او را هر بامداد و شبانگاه تسبیح گویند.»
نور خداوند مىتواند قرآن کریم، هدایت الهى، ایمان، آیین اسلام، معرفت درونى و پیامبر و ائمه هدى باشند، خداوند خود پیامبر را سراج منیر معرفى مىکند(4) و در زیارت جامعه درباره پیشوایان معصوم آمده است: خلقکم اللّه نوراً فجعلکم بعرشه محدقین؛ خداوند شما را از نورهایى آفرید که گرد عرش او حلقه زده بودید، در همان زیارت مىخوانیم: و انتم نور الاخیار و هداة الابرار(شما نور خوبان و هدایت کننده نیکوکاران هستید).
این نور در خانه هایى است که اهل آن هر صبح و شام خدا را تسبیح مىگویند، این مکانها مرکز یاد خداست و حقایق و معارف اسلام از آنها نشر مىیابد و در یک معناى گسترده مساجد خانههاى انبیاء و اولیاء شامل حال این آیه هستند. امام باقر(ع) فرمودهاند: هى بیوت الانبیاء و بیت علىّ منها؛(5) این آیه به خانه پیامبران اشاره دارد و بیت حضرت على(ع) هم در این زمره محسوب مىگردد، رسول اکرم نیز مصداقش را خانههاى فرستادگان الهى معرفى کرد و خانه حضرت على(ع) و فاطمه زهرا(س) را از برترین این بیوت دانست.(6)
امام باقر(ع) با قتاده(فقیه اهل بصره) گفتگویى داشت و در ضمن از حضور در مجلس امام و ابهت خاص آن حضرت اظهار شگفتى کرد، امام به وى فرمود: مىدانى کجا نشستهاى؟ در برابر همانها که خداوند درباره آنان فرموده است: فى بیوت اذن اللّه...؛ سپس فرود تو آن هستى که گفتى(فقیه اهل بصره) و ما این هستیم که قرآن معرفى مىنماید. قتاده در جواب گفت: راست گفتى فدایت شوم، به خدا سوگند منظور آیه خانههاى سنگى و گلى نمىباشد(بلکه هدف خانههاى وحى و ایمان و هدایت است)(7) مشاهد ائمه هدى همان مکان هایى است که در آنها کسى آرمیده که وجودشان یکپارچه ذکر، عبادت و توحید بوده و هدفى جز تقوا و پارسایى و تقرّب به خداوند نداشتهاند و نیز در این مکانها مردم زائر خدا را عبادت مىکنند، خدا را یاد مىنمایند و آنان که لیاقت دارند هدایت مىشوند، پس اذن دخول براى چنین اماکنى ضرورت دارد.
آداب زیارت
زائر علاوه بر جنبههاى معرفتى و معنوى و آمادگىهاى روحى و طهارت درون لازم است آداب زیر را در امر زیارت در نظر گیرد:
1- نیت خالصانه و انگیزه الهى
2- غسل زیارت
3- در بر کردن جامه پاک و دورى از پوشیدن لباس هایى که دیگر زائران را اذیت کند
4- استفاده از مال حلال براى سفر زیارتى
5 - معطر نمودن با خشبوکنندههاى طبیعى
6- ذکر و تسبیح در هنگام عزیمت به اماکن زیارتى
7- داشتن وضو
8 - توبه و استغفار از گناهان و اعراض از لغزشهاى اخلاقى و رفتارى
9- توقف بر باب مشهد معصوم و اذن دخول با متون مأثور
10- توقف در برابر ضریح با حالت فروتنى، خشوع و رقت قلبى
11- زیارت کردن شخص مورد نظر با توجه به متنهاى معتبر و موثق که از معصوم رسیده است
12- اقامه نماز زیارت و خواندن دعا پس از آن
13- تلاوت قرآن در کنار مرقد و اهداء ثواب آن به زیارت شونده
14- صدقه دادن و رسیدگى به محرومان و بینوایان
15- رعایت حرمت حرم مطهر و پرهیز از امورى که خداى ناکرده هرگونه وهن و خدشهاى به ساحت آن مکان مبارک وارد مىکند
16- تضرع همراه با ادب در جوار بارگاه معصومین
17- صلوات فرستادن بر پیامبر و آل او که باید با وقار توأم باشد و براى دیگران مزاحمت فراهم نکند و از هیاهو و سرو صداى آزار دهنده در حضور این جایگاه معنوى بپرهیزد
قرآن مىفرماید: «یا ایّها الّذین آمنوا لاترفعوا اصواتکم فوق صوت النّبى ولاتجهروا له بالقول کجهر بعضکم لبعضٍ ان تحبط اعمالکم و انتم لاتشعرون انّ الّذین یغضّون اصواتهم عند رسول اللّه اولئک الذین امتحن اللّه قلوبهم للتقوى لهم مغفرة و اجرٌ عظیم؛(8) اى کسانى که ایمان آوردهاید، صداى خود را از صوت پیامبر بلندتر مکنید همچنان که با یکدیگر بلند سخن مىگوئید، با او به آواز بلند سخن مگوئید که اعمالتان ناچیز شود و آگاه نشوید. کسانى که نزد پیامبر صداى خود را پایین مىآورند همان هایند که خداوند دلهاى آنان را به تقوا آزموده است، آنها راست آمرزش و اجر بسیار.»
بنابراین در هنگام انجام اعمال اسلامى باید ادب و احترام رعایت گردد و اگر بلندکردن صدا در کنار مرقد پیامبر و ائمه نوعى هتک و بى احترامى باشد، بدون شک جائز نمىباشد مگر این که به صورت اذان نماز، تلاوت قرآن یا ایراد خطابه و امثال آن باشد.
در حدیثى از امام باقر(ع) درباره ماجراى دفن امام حسن مجتبى و ممانعتى که از سوى عایشه در خصوص دفن آن حضرت به عمل آمد و سرو صداهایى که بلند شد، آمده است حضرت امام حسین این آیه را تلاوت و به آن استدلال فرمود و از رسول اکرم(ص) این جمله را نقل نمود که فرمودهاند: ان اللّه حرم من المؤمنین امواتاً ما حرم منهم احیاء؛(9) خداوند آن چه را از مؤمنان در حال حیات تحریم کرده، در حال مرگشان نیز تحریم کرده است.
حتى برخى مفسران آیات مورد بحث را توسعه داده و گفتهاند در مراحل پایینتر یعنى نزد علما و رهبران فکرى و اخلاقى باید مسلمانان آداب را رعایت کنند و البته در برابر امامان معصوم این مسئله روشنتر است، یکى از یاران با حالت جنابت خدمت یکى از ائمه رسید، آن حضرت بدون مقدمه فرمود: آیا نمىدانى سزاوار نیست با حالت جُنُب وارد بیوت پیامبران شوى.(10)
18- ترک امور بیهوده و لغو و پرهیز از گفتگوهاى بیجا و سخنان نامناسب
19- به هنگام مشاهده مرقد مطهر این گونه سلام دهد: السلام علکیم یا اهل بیت النبوة(11)
20- هنگام ورود با پاى راست و موقع بیرون آمدن از حرم با پاى چپ خارج شود
21- زیارت را ایستاده و روبه حضرت و.... بخواند(12)
22- در نظر گرفتن بستگان و دوستان هنگام زیارت(13)
23- در هنگام اعمال زیارتى چون بوسیدن ضریح و سایر مسایل به دیگران فشار نیاورد، حقوق زائران دیگر را ضایع نکند و مراقب چشم و نگاههاى خود باشد
24- هنگام فراغت از زیارت، از مقام مقدّس معصوم زیارت شونده شفاعت طلب کند و از خداوند بخواهد براى دفعات بعد چنین توفیقى را نصیب او کند(14)
آفات زیارت
زیارت برکات و مزایاى فراوان و گستردهاى دارد اما پیروان راستین مکتب اهل بیت و دست اندرکاران اماکن زیارتى و برنامهریزان فرهنگى و تبلیغى نباید اجازه دهند این سنت با ارزش و شعار شعور آفرین، پویا و اثر بخش دچار برخى آفتها و آسیبهاى فرساینده گردد و از هدف اصلى خود که ایجاد تحوّل روحى در انسانها و گرایش آنان به سوى خیر و صلاح، تقوا، معرفت و هدایت است بازماند. در این زمینه محورهاى ذیل مىتواند قابل تأمّل باشد:
1- محرومیت از معرفت و جهالت باطنى
حالات معنوى، راز و نیاز راستین و نوشیدن جرعههاى جان بخشى از چشمه فیاض امام موقعى بدست مىآید که این ویژگىها با شناختى ارزشمند توأم گردد. محرومیت از چنین معرفتى و ناآگاهى درونى، غفلت و خود فراموشى با محروم گردیدن از فضایل و مکارم قرین خواهد بود. وقتى اشتیاق ما نسبت به ساحت مقدّس معصوم از نوعى بصیرت بىبهره باشد آن وقت چگونه مىتوانیم او را از طرف خداوند مفترض الطاعة بدانیم، اطاعت از دستوراتش را در برنامه زندگى فردى و اجتماعى و جهتگیرىهاى فکرى و سیاسى خود وارد کنیم آیا مىتوان با این جهالت و غفلت، نصایح، تعلیمات و توصیههاى هشدار دهنده امام را از عمق وجود پذیرفت و آن را در مسیر حیات فرهنگى خویش جارى ساخت؟
2- غفلت از ارزیابى خود
زائر باید هنگام حضور دربارگاهى معنوى، سرمایههاى ایمانى و اخلاقى خود را مورد بررسى قرار دهد و به این واقعیت برسد که آیا با تحمّل رنج سفر و پشت سر نهادن مشقّات فراوان و تشرّف به بارگاهى مبارک چه چیزى را بدست آورده است. آیا این جاذبه معنوى توانسته است خواهشهاى نفسانى او را تعدیل نماید و این که آیا موفق گردیده است برخى عادات مذموم و رفتارهاى ناروا و زشت را از خود دور کند.
این گونه فضاهاى معنوى همچون آینههاى صاف و شفاف هستند که مىتوان به وسیله آنها کاستىها و عیوب خود را تشخیص داد و نسبت به رفع آنها اقدام کرد، ارمغان مهم سفرهاى زیارتى باید این باشد که ضعف را به قوت و ضلالتها را به انوار هدایت تبدیل کند و آن چه را در زیارات خوانده و مرور کرده، بدان عمل نماید و دل و زبان را با هم همآهنگ کند.
چقدر خسران و زیان دارد کسى که در مقابل مرآتى فضیلت نما قرار گیرد و به دلیل فرو رفتن در خواب غفلت و غافل شدن از خویشتن اصل از برطرف کردن نقصها و گرایش به کمالات عاجز باشد و براى انکسار درونى و زنگارهایى که قلبش را دچار کدورت کرده فکرى نکند. زائر خود را به میزان حق عرضه مىکند و توسط مقام معنوى امام توانایى خود را در معرض محک قرار مىدهد. او در برابر تندیس عصمت، فضیلت و جلوهاى از نور الهى و مشعلى از فیض ربانى، تجسمى از عبودیت، اخلاص و ایمان قرار مىگیرد حال کسى که از این پرتو افشانىها حداکثر استفاده را نکند مثل این است که انوار فراوانى به جسمى بتابد ولى تیرهگى و تاریکىها و سیاهىهاى درونى آن قدر زیاد است که نمىتواند این تابش معنوى را از خود عبور دهد.
چقدر غافل اند آنهایى که زحمت پیمودن دامنههاى پرسنگلاخ و مسیرهاى پر پیچ و خم را تحمّل مىکنند و به اوج قلّه معرفت دست مىیابند امّا صرفاً فیزیک وجودشان این مسیر را در نوردیده است و وجود راستین آنان همچنان در درّههاى جهل و غفلت آرمیدهاند و در مرداب ضلالت و باتلاق گمراهى فرو افتادهاند، در دام ابلیس و قَفَس نَفس گرفتارند و با وجود این عروج معنوى در بیابان بى ایمانى سقوط کردهاند.
پس باید در بارگاه نور و ایمان به محاسبه و سنجش خود بپردازیم، فرازها را فروزان و فرودها را هموار سازیم و براى زدودن غبارهاى خطا و لغزش اقدام کنیم و این است معناى اصلى زیارت و الّا اگر صدها بار هم به زیارت بیائیم و این ارزیابى فکرى و معنوى را در برنامه خود قرار ندهیم در موجى از غفلت و جهالت گرفتار شدهایم و بدین گونه خود را از فیض مکرّر امام بى بهره ساختهایم.
3- انجماد روحى و تصلّب فکرى
در جوار تربیت اسوههاى تقوا و پارسایى باید خاک وجود ما کیمیا و مس درونمان به طلاى ناب و خالص تبدیل شود، ائمه همان طور که میزان اعمال هستند مقلّب احوال هم مىباشند، البته این ویژگى در درجه اوّل مختص ذات پاک خداوند است ولى پروردگار متعال چنین امتیازى را به ولىّ خویش اعطا مىنماید تا او بتواند دلها را دگرگون کند و در منابع روایى تأکید شده است و متون زیارتى هم بر این واقعیت اصرار مىورزد که زائر پس از زیارت باید با قبل از آن فرق کرده باشد و اصولاً یکى از تقاضاهاى زیارت کننده این است که امام با قدرت معنوى خود، وى را از انجماد روحى، توقف فکرى و ایستایى و رکود که فضیلت سوز است برهاند.
نمونههاى زیادى بودهاند که با کوله بارى از گناه و عصیان به این بارگاههاى مبارک روى آوردهاند و با توجهى خالصانه، التماس و تضرعى صادقانه از پیشگاه پاکان و نیکان تقاضا کردهاند آنان را از این وضع مرارت بار و جاهلیت زدگى و پریشان فکرى نجات دهد که خواسته آنان اجابت گردیده و به ندامت رسیدهاند و سرطان ایمان و تقوا را از ذهن خویش دور ساختهاند و اجازه ندادهاند بعد از فیض حضور در این گلستان باطراوت پیچکهاى گناه و انحراف و علفهاى هرز و خطرناک از رویش و شکوفایى آنان جلوگیرى کند.
زیارت هم مىتواند چون آتشى سوزان تمام ناخالصىها را بسوزاند و هم چون چشمهاى مصفا بر شعلههاى گناه ریخته شود و آنها را براى همیشه خاموش سازد.
4- عدم مراعات ادب حضور
زیارت با انصراف قلب به غیر و عدم توجه به حق سبحانه و تعالى عین بى ادبى است و این گونه زیارت نه تنها قرب و اتصال روحانى پدید نمىآورد بلکه فاصلهها را افزایش مىدهد. ادب اقتضاء مىکند که در مطرح کردن تقاضاها، نیازها و آلام خویش شؤونات مقام با قداست امام را در نظر داشته باشیم و خواستار مواردى نباشیم که با هدف امام، سیره و سخن آن وجود مقدّس مغایرت داشته باشد.
شخصى که بار سفر براى زیارت بر بسته و عزم خویش را جزم نموده تا مشهدى مطهر را زیارت کند باید در تمام برنامههاى مسافرتى و ایام اقامت در جوار بارگاه امام همت و تلاشش زیارت باشد و محور تمامى تکاپوهاى او این موضوع قرار گیرد نه این که دائم در حرم باشد بلکه به هر جاى شهر که مىرود،و در ارتباطها، تصمیمگیرىها اصل ماجرا و حکمت زیارت را در نظر بیاورد. بداند که امام ناظر بر اعمال و رفتارش مىباشد و پیروى از فرامین آن حضرت بر هر کار دیگرى مقدّم است مراقب باشد در پارکها، مراکز تفریحى، بازار و مراکز تجارتى زمینههاى خلاف فراهم مىگردد پس به خود اجازه ندهد چنین عفونت هایى را سدّ راه معنوى خویش کند. باید براى زیارت حسابى ویژه بگشاید و حتى از سرگرمىهاى غفلت آور که مانع رسیدن به راه اصلى است پرهیز نماید.
اگر آداب و شرایط زیارت رعایت نگردد ما اگرچه حضور فیزیکى در جوار آستانى با برکت را داریم ولى از نظر فکرى و قلبى غایب هستیم و این سنّت پسندیده به عملى بدون روح و گشت و گذارى تفنّنى و دیدن دیوارها، گچ برىها، مقرنسها، کاشى کارىها، چراغها، لوسترها و رفت و آمد مردم تبدیل مىشود. اگر چه در ادب ظاهرى، زائر باید غسل کند، وضو سازد و خود را خوشبو نماید و لباس پاکیزه بر تن کند امّا آمادگى روحى و صفاى دل براى دیدار با چنین شخصیتى مقدّس و کسب فیض از حضورش ضرورت افزونترى دارد قصد قربت و پیروى از موازین شرعى، اجتناب از خود نمایى، تفنّن و گرایشهاى نفسانى، باید اصل برنامه زائر باشد. دیدهها باید از نگریستنهاى معصیتزا و مخرّب اعراض کنند که چشم آلوده قادر نخواهد بود نور و ملکوت را ملاقات کند، به قول حافظ:
چشم آلوده نظر از رُخ جانان دور است
بر رُخ او نظر از آینه پاک انداز
5 - فراموش کردن میثاق با امام
در منابع روایى آمده است هر امامى را پیمانى بر گردن پیروانش مىباشد، وفاى به این میثاق وقتى کامل مىگردد که مراقد آن بزرگواران زیارت شود. پس کسى که مزار ائمه را با شوق درونى و میل باطنى زیارت کند، به آن چه خواست آنان بوده، تصدیق داشته باشد، امام در روز قیامت شفیع چنین زائرى خواهد بود.(15)
در واقع زیارت تجدید دیدار و عهد و پیمان است، زائر مشتاق دیدار یار است و براى رسیدن به این مقصد، سختى را بر خویش هموار مىکند تا به وصال مذکور نائل گردد. بر اثر زیارت آن رشته مودّت و میزان اطاعت از دستورات امام باید افزایش یابد و نیز عمیقتر شود پس زائر وقتى از سفر زیارتى بر مىگردد باید بر میثاقى که هنگام زیارت آن را استوار نموده است باقى بماند. این میثاق پیامى مهم در بر دارد و آن این است که در ابلاغ هدف امام قصور نورزد. به خصال و فضایلى که امام بر آنها اصرار داشته روى آورد. به امور فردى اکتفا نکند و براى دور کردن جامعه از انحراف، نفاق و ریا بکوشد، کسى که غیر از این عمل نماید میثاقى را که در موقع زیارت مرقد امام تجدید نموده، فراموش کرده است.
6- روى آوردن به امور خرافى
ائمه هدى نمونههاى متعالى از عابدان و پرهیزگارانند و در بعد عملى نخستین کسانى هستند که حتى براى لحظهاى از یاد خدا غافل نبودهاند، آستانهایى که به این بزرگان اختصاص دارد نیز آراسته به نور حق و جلوههاى ملکوتى هستند و به برکت آن ذوات مقدّس زایران از بام تا شام به دعا و عبادت مشغولند و تجارت و شغل و امور شخصى را رها و فراموش کردهاند تا بهتر بتوانند در این مراکز با خداوند ارتباط برقرار کنند و اصولاً اساس تربیت اسلامى یاد حق است و ریشه تمام تباهىها و ضلالتها اعراض از ذکر خداست.
سازندگى زیارت وقتى محقّق مىگردد که تقرّب به حق و عبودیت در آن جلوهاى برجسته داشته باشد و اصولاً مقام و منزلتى که ائمه هدى نزد خداى متعال بدست آوردهاند به برکت بندگى آنان در برابر پروردگار متعال است و ما وقتى مىخواهیم سلام نماز را به جاى آوریم اوّل در مورد خاتم پیامبران و برگزیده انبیاء الهى لفظ «عبده» را بکار مىبریم و سپس مىگوئیم «و رسوله» زائر باید مراقب باشد از چنین مسیرى خارج نشود و براى رسیدن به مقاصد و امیال خویش و نیز حلّ مشکلات نباید دستگاهى جداى از یکتاپرستى در ذهن خود ترسیم نماید. یکى از افکار خطرناک که آفت بزرگى براى زیارت است این مىباشد که هر کارى با قیافه خوب، ثواب دارد اگرچه روح پاک آن معصوم از این حرکت بیزار باشد و خاطر مبارکش را برنجاند. دستگاه ائمه جداى از توحید و عبودیت نمىباشد و هیچ گاه معصومین در عرض قدرت الهى قرار نمىگیرند بلکه آن وجودهاى مقدّس از پرتو مشکوة الهى نور گرفتهاند و به برکت مصباح منیر پروردگار مظهر لطف و رحمت حق تعالى هستند این نکته اعتقادى آموزهاى رفیع است که خود ائمه بر آن تأکید داشتهاند، هیچ گاه بزرگان شیعه نخواستهاند همچون تفکرات زردشتىها ثنویت را ترویج کنند و از عقاید شرکآمیز برخى مکاتب و فرق که به ترویج آنها مبادرت مىورزند، نفرت خود را اعلام کردهاند.
پرهیز از امور وهنانگیز و خرافى و آغشته به بدعت باید در دستور کار زائر باشد چه بسا افرادى که در جوار بارگاه امام به روح مقدّس آن حضرت درود مىفرستند اما از لحاظ فکر و باور در صف کسانى قرار مىگیرند که ائمه از آنان بیزارند.
تأیید اهل تقوا و پویندگان مسیر حق اگرچه مفید و اثر بخش است ولى کافى نمىباشد و آدمى را در ردیف اهل سعادت قرار نمىدهد و چنین افرادى که صرفاً بالسان از خوبىها سخن مىگویند و یا به دفاع از ابرار در لفظ بسنده مىکنند از جرگه بدکاران بیرون نمىروند مگر آن که به اعمال صالح، ذکر، عبادت و اجتناب از منکرات روى آورند امکان ندارد کسى با دورى از خدا و نادیده گرفتن موازین شرع مقدّس که ائمه هدى براى حفظ و حراست و ترویج آنها اهتمام ورزیدهاند و حتى در این راه به شهادت رسیدهاند، به امام نزدیک گردد و با خشم پروردگار امام را خشنود سازد.
برخى با وجود چنین سرمایههاى ارزشمند دینى، دستگاهى در مقابل حرام و حلال و ثواب و عقاب پروردگار به راه انداختهاند. واى بر حال زائرى که در اقامه نماز قصور ورزد و کاهلى کند و نسبت به دستورات قرآنى، سنت محمّدى و فرهنگ عترت پیامبر بى اعتنا باشد. حقوق مردم را رعایت نکند و مرتکب امور ناروا گردد و آن گاه دل خود را به این خوش کند که بله من زائر مثلاً امام رضا(ع) هستم، چندین بار مشرف شدهام، زیارت کربلا نصیبم گردیده و عتبات ائمه را بوسیدهام. باید از این فرد پرسید تو چگونه خود را در زمره زوّار ائمه قرار دادهاى در حالى که نه اعمال صالح امام و نصایح او را خوش مىدارى و نه حضرت از کارنامه اعمالت راضى است. امام حامى راستى و درستى است اما تو در ارتباط با مردم، معاملات و مانند آنها به دروغ، تزویر و کم فروشى روى مىآورى. او امانتدار بوده و تو خیانت مىکنى. او دائم در حال نماز، دعا، استغفار، ذکر، تلاوت قرآن، رسیدگى به امور مردم، حمایت از نیکان و صالحان و مبارزه با متجاوزین و ستم کاران بوده و در راه خدا از هرچه داشته دریغ ننموده ولى تو به خلاف و نارواها راغبترى. البته زائرى که مقام امامت را به درستى بشناسد گرفتار این انحرافات و خسرانهاى آشکار نمىگردد وبراى وجود مبارک امام در مقابل دستگاه خداوند حسابى جداگانه باز نمىکند و به خوبى واقف است که رفعت، عظمت و ابهت امام برپایه عبودیت، تقوا و مکارم اخلاقى استوار است و جز از این راه نمىتوان از فیض امام بهره گرفت.
همچنین زائر راستین هیچ گاه اعمال صالح، سنتهاى درست و مبتنى بر روایت ائمه را با خرافات، ترشحات فکرى و ذهنى این و آن و عقیدههاى مخلوط به عُقده نمىآمیزد زیارت باید ناب و خالصانه با همان آداب و موازینى که در منابع روایى و کتب معتبر حدیث آمده است انجام گردد.
زیارت مصداق بسیار خوبى براى تولىّ و تبرّى است یعنى زائر باید نفرت خود را از کارگزاران فساد، ظلم و بىعدالتى اعلام کند و از جبهه حق و مجاهدان راه اعتلاى فضیلت دفاع نماید.
پىنوشتها: -
1. بحار الانوار، ج 97، ص 44.
2. سوره احزاب، آیه 53.
3. سوره نور، آیه 36.
4. سوره احزاب، آیه 46.
5. تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 607.
6. تفسیر مجمع البیان، ذیل آیه 53، سوره احزاب.
7. تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 603.
8. سوره حجرات، آیات 2 و 3.
9. تفسیر نورالثقلین،ج 5، ص 80، به نقل از اصول کافى، کلینى.
10. بحارالانوار، ج 27، ص 255.
11. وسایل الشیعه، ج 1، ص 304.
12. بحار، ج 97، ص 134.
13. همان، ص 134.
14. همان.
15. بحارالانوار، ج 100، ص 86؛ وسایل الشیعه، ج 10، ص 53.