چکیده

متن

این مقاله تلخیص و ترجمه‏ای از مقاله از مقاله زیر است:
LIHC-REHTOM TA NOITACINUMMOC LABREV-NON DNA IABREV,IKAMAT,IHSAHAKAT .1985,24-11.12.ON,TROPER IHSOYIH,PIHSNOITALER LAUTUM
در این مقاله در صدد آنیم که انواع روابط بین مادر و کودک را مورد بررسی قرار دهیم.در تحقیقی که در آن مادر و کودک در یک فعالیت مشترک، یعنی اجرای یک طرح از طریق کنار هم قرار دادن مکعب‏ها، شرکت داشتند، ما سعی کردیم روابط آن دو را با یکدیگر، بررسی کنیم.در این زمینه، روابط کلامی و غیر کلامی آنان را مورد توجه قرار دادیم و بر این اساس انواعی از روابط را مشخص کردیم.پیش از آنکه به توضیح این‏روابط بپردازیم، لازم است کمی درباره روابط کلامی و غیر کلامی صحبت کنیم.
آنچه موجب بقای فرد در گروه می‏شود، برقراری روابط بین آنهاست.کودک انواع روابطی را که در یک گروه اجتماعی ابداع شده است، می‏آموزد.زبان یکی از مهم‏ترین راههای ارتباطی است.انسان به کمک زبان توانسته است به تفکری پیچیده دسترسی پیدا کند.در کنار زبان که ارتباط کلامی را موجب می‏شود، ارتباط غیر کلامی نیز از اهمیتی بالا برخوردار است و کاربردی در حد رابطه کلامی و شاید بیشتر دارد.حالات و حرکات چشم، نمونه‏هایی از رابطه غیر کلامی هستند.
در شرایطی که پیامهای کلامی و غیر کلامی هر دو یک محتوا را منتقل کنند، بخش مهمی از قصد فرستنده، توسط فرد گیرنده دریافت خواهد شد.مواردی وجود دارد که پیامهای غیر کلامی نشانگر قصد واقعی فرستنده پیام نیست.مانند کسی که غمگین است، ولی لبخند می‏زند.علاوه بر این، قدرت تشخیص گیرنده در میزان دریافت پیام از طرف فرستنده نیز حائز اهمیت است.
در تحقیقی که در دانشگاه زنان ژاپن انجام پذیرفت، انواع روابط کلامی و غیر کلامی بین چهار زوج مادر-کودک مورد بررسی قرار گرفت.سن کودکان بین 2 تا 4 سال و مدت بازی مادر با کودک بیست دقیقه بود.در این‏تحقیق برای مادر توضیح داده شده بود که در بازی مکعب‏ها به طور آزادانه با کودک رفتار کند.حاصل این تحقیق این بود که روابط بین مادر و کودک در گروههای زیر قرار می‏گیرد:
1-زوج مادر-کودک‏ H
در این زوج وضعیت مسلط همیشه در اختیار کودک است.مادر همان عملی را که کودک می‏خواهد، انجام می‏دهد.کودک مجبور به انجام کاری نمی‏شود، ولی کمکهای مادر موجب می‏گردد که برای انجام کار، انگیزه پیدا کند.در این شرایط کودک آزادانه و به تنهایی بازی را به اتمام می‏رساند.
2-زوج مادر-کودک‏ I
مادر همیشه قویتر است.در پنج دقیقه اوّل بازی، کودک رفتارهای خودمختارانه‏ای انجام می‏دهد، ولی وقتی نمی‏تواند دستورهای مادر را رد کند، در رفتار و حرکات از مادر تبعیت می‏کند.مادر هرچند که تلاش می‏کند پیشنهادی کلامی کودک را قبول کند، لکن در عمل مکعبها را آن‏طور که خود می‏خواهد جابجا می‏کند.در چنین شرایطی قبل از آنکه کودک فرصت پیدا کند که افکارش را به منصه ظهور برساند، مادر با عمل خویش، یعنی رابطه غیر کلامی خود بر رفتار و حرکات او تسلط پیدا می‏کند، و از این طریق عمل آزادانه کودک را محدود می‏سازد.برخی مواقع آشفتگی‏هایی نیز در رفتار کودک به وجود می‏آید که ناشی از تعارض بین کلام و عمل مادر است.
3-زوج مادر-کودک‏ A
در این زوج، کودک تحت فشار مادر شروع‏به بازی می‏کند، ولی چون هنوز برداشت درستی از بازی ندارد، لذا رفتارش به شکل کوشش و خطا انجام می‏گیرد.وقتی مادر تلاشهای ناموفق کودک را مشاهده می‏کند، موقعیت را در اختیار می‏گیرد و وضعیت برتر را از آنِ خود می‏کند.مواردی که کودک آزادانه رفتار می‏کند، رفتار مادر شکل مکمل با رفتار او را پیدا می‏کند.در چنین مواردی مادر به ندرت بازی کودک را محدود یا رد می‏کند، بلکه سعی می‏کند که به کودک در انجام کار یاری کند.
4-زوج مادر-کودک‏ T
در این زوج رفتار مادر و کودک به اشکال مختلف انجام می‏گیرد.در مواردی شبیه به زوجI می‏شود.تعداد رفتارهای آزاد در زوج‏ A و T تقریبا مساوی است، ولی نسبت رفتار آزاد دو گروه متفاوت است.تفاوت مهم بین دو گروه این است که رفتار مادر A در تأیید رفتار کودک است، در صورتی که مادر T رفتار کودک را نمی‏پذیرد و این عدم پذیرش بیشتر زبانی است. کودک‏ T به بازی خودش ادامه می‏دهد و می‏خواهد خود به تنهایی به انجام بازی بپردازد، ولی مادر به دقت درصدد انجام تکلیفی است که فکر می‏کند در بازی باید به دقت انجام گیرد. در مقابل، کاملا منحصر به فرد و آزادی را انجام می‏دهد و مستقل از مادر عمل می‏کند.مشخصه این کودک و مادر آن است که هر دو متقابلا طرف مقابل را از نظر زبانی رد می‏کنند، ولی از نظر حرکات با یکدیگر همکاری دارند.
بعد از یک سال بررسی کودکان نامبرده در بالا نتایج زیر به دست آمد:
کودک‏ H مستقل از مادر، توانایی لازم برای لذت بردن از بازی را داشت.او در بازی،مستقل بود و توانایی تنها بازی کردن را داشت. در عین حال قادر بود رفتارش را آزادانه و همراه با صداقت در گروه بروز دهد.گاهی نیز رفتاری همراه با ملاحظه کاری نسبت به دوستانش نشان می‏داد.
رفتار کودک‏ I از روزی به روز دیگر فرق می‏کرد.مواقعی که کار برای او دقیقا مشخص نبود، صبر و حوصله کمی از خود نشان می‏داد. او در بازی جمعی راحت نبود.صحبت و رفتار او به گونه‏ای بود که او را در جمع مشخص و متمایز می‏کرد.او مدت زمان زیادی نمی‏توانست از مادرش جدا باشد.
کودک‏ A خجول بود و اغلب مستقلا به بازی نمی‏پرداخت و تا حدود زیادی به دوستانش وابسته بود.در جمع تنش داشت و در بیان درخواستهایش از دیگران به طور واضح دچار مشکل بود.سعی می‏کرد که پیام را تا زمانی که قابل درک برای دیگران بود، از طریق حالات صورت منتقل کند.
کودک‏ T کودک کنایه زن و بذله گویی بود و تمایل داشت که خودنمایی کند.او نقشه‏های زیادی برای بازی داشت، ولی نمی‏توانست با دیگران همبازی شود و در نتیجه تنها بازی می‏کرد.
به این ترتیب این بررسی نشان می‏دهد که درجه هماهنگی یا ناهماهنگی بین رابطه کلامی و غیر کلامی مادر، تأثیر زیادی در رفتار اجتماعی کودک دارد.در هر نوع رابطه انسانی ارتباط کلامی و غیر کلامی همزمان رخ می‏دهد. عواملی از قبیل مقدار موافقت و مخالفت بین کلام و عمل، توان و یا قدرت لازم برای درک قصد طرف مقابل و نقطه برتری اجتماعی، انواع مختلف روابط بین انسانها را تشکیل می‏دهد.

تبلیغات