مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
موضوع
منبع:
نگره تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
151 - 167
حوزههای تخصصی:
خانه «اخوان حقیقی» از جمله بناهای منسوب به دوره اول قاجاریه است که آرایه های معماری آن نیز با توجه به ویژگی های سبکی و مستندات تاریخی (کتیبه اتمام تزیینات بنا به تاریخ 1274ه. ق)، متعلق به دوره قاجار است. نقاشی های لاجوردی ریزنقش و کثیر (به تعداد 1358نقاشی) به کار رفته در بخش شاپرکی دیوارنگاره ها و مقرنس های سقف اتاق ضلع غربی این خانه (G) که مشابه آنها در سلسله منظره های ریزنقش روی سطوح هندسی مقرنس ها و قطاربندی ها ی سایر اتاق ها نیز به چشم می خورد از جمله نقاشی هایی هستند که علاوه برطراحی و فضاسازی، شیوه اجرا، به لحاظ مضمون و موضوع، در تضاد و تقابل با سایر نقاشی های سطوح متعدد همجوار به نظر می رسند. مضامین وطرح هایی که به نوعی حکایت از بستر فرهنگی و اقتضائات مطروحه عصر قاجار دارد. پژوهش حاضر با عطف به خلاءاطلاعاتی و با هدف مستندسازی، گونه شناسی، دسته بندی نقاشی های لاجوردی، توصیف و تبیین دقیق مضامین به کار رفته انجام و در راستای پاسخگویی به این پرسش بوده است که از حیث گونه شناسی، طرح ها، موضوعات و مضامین بکار رفته در این نقاشی ها کدامند ؟روش تحقیق توصیفی – تبیینی، نمونه گیری هدفمند و گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و میدانی است، یافته های تحقیق مبین آنست که این نقاشی ها اساسا از نوع منظره می باشند که به سه گروه زیر تقسیم می شوند: 1-منظره با محوریت نقوش انسانی 2- منظره با محوریت نقوش حیوانی 3- منظره با ترکیبی از نقوش انسانی، حیوانی و عمارت ضمن توجه به مضامین روزمره و عامیانه حکایت از ویژگی التقاطی نقاشی عصر قاجار و گرایشات نوین و طبیعت گرایانه هنر این دوره داشته وتکرار قابل ملاحظه برخی مضامین، مبین تاثیر شرایط فرهنگی، اجتماعی، مذهبی، اعتقادی و آیینی عصر قاجار و همچنین برگرفته از برخی مضامین تاریخی، ادبی، خیالی و اسطوره ای ایرانی است.
پیکره بندی و موضوع در نگاره های ایرانی (بررسی نسخه نگاره های شاهنامه تهماسبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه تهماسبی یکی از غنی ترین مجموعه های نقاشی ایرانی است که منبع ارزشمندی از تصاویر را پیش روی پژوهشگران قرار داده است؛ همکاری جمعی از بزرگ ترین هنرمندان نگارگری در تهیه این نسخه، نشان دهنده اهمیت این اثر است. مقاله حاضر، درپی ایجاد شالوده ای بصری مبتنی بر وجود ارتباط میان موضوع و ترکیب بندی در نگاره های این نسخه است و با بررسی تصاویر درپی یافتن پاسخ این پرسش است که درصورت وجود ارتباط میان موضوع و پیکره بندی نگاره ها، مضمون و پیکره بندی تصاویر چگونه در کل اثر بر یکدیگر تأثیر می گذارند و چگونه می توان به الگوی معینی که بیانگر ارتباط میان دو عامل موضوع و ترکیب بندی باشد، دست یافت. روش تحقیق به کارگرفته شده، توصیفی- تطبیقی- تحلیلی است، بررسی ها به صورت سیستماتیک با تمرکز بر ساختار، به کمک دو روش عمومی گشتالت و تطبیقی انجام شده اند و گردآوری اطلاعات هم با روش کتابخانه ای- میدانی. ابتدا موضوع تمامی نگاره ها استخراج و سپس ساختار همه تصاویر نسخه برای دستیابی به ترکیب بندی کلی واکاوی شده است. درنهایت، مجموعه ای از الگوهای اولیه به دست آمد که با استفاده از تئوری گشتالت و بررسی های تطبیقی میان داده ها، به شکل گیری یک ساختار مشخص و با قاعده انجامید. جستجوهای بصری تصاویر نسخه، بیانگر ارتباطی مؤثر میان ترکیب بندی تصاویر و موضوع است به گونه ای که موضوعات خاص به یک یا چند ترکیب بندی مشخص، مربوط اند. همچنین، به نظر می رسد که الگوهای بصری آشکار شده، قالب های ازپیش معینی برای پیکره بندی تصاویر ازسوی هنرمند بوده است؛ به عبارت دیگر، هنرمند قواعد و اصول مشخصی را برای تصویرگری نسخه رعایت می کرده که این امر دلالت بر انسجام در عوامل کارگاهی دارد.
تحلیل محتوایی داستان سال های ابری
حوزههای تخصصی:
با توجّه به این که بررسی محتوایی، بررسی اثر از نظر دو عنصر درون مایه و موضوع است، در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی محتوایی رمان سالهای ابری پرداخته ایم تا گامی در راه شناساندن ادبیّات داستانی ایران برداریم که هنوز بسیاری از زوایای آن ناشناخته مانده است. یافته ها نشان می دهد که جامعه گرایی و اعتقاد به تعهّد اجتماعی به عنوان وظیفه عمده هنر و ادبیّات که نویسنده مردمی و متعهّد معاصر، علی اشرف درویشیان در بیشتر آثارش همواره سر سپرده آن بود، سبب شده که محتوا و زمینه های معنایی را در داستان های خود مورد توجّه قرار دهد. موضوع اصلی سال های ابری، مبارزه سیاسی است و از لحاظ درون مایه از جنبه های مختلف سیاسی، تاریخی و اجتماعی قابل بررسی است.
ساخت واژه مرکب در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله رویکرد های متفاوتِ دستور زایشی یعنی نظریه های گشتارگرا، واژگان گرا و حاکمیت و مرجع گزینی در نحوه شکل گیری و ساخت ترکیب فعلی و غیرفعلی در زبان فارسی بررسی می شوند. شواهد مطالعه، یافته ها نشان می دهد که نقش دستوریِ سازه ها و گزاره های انتزاعی در رویکرد های گشتارگرا سازوکار کافی برای ساخت ترکیب ارائه نمی دهند و ناقض اصل بازیابی هستند. رویکردهای واژگان گرا نمی توانند ترکیب های دو موضوعی و ترکیب هایی که در ساخت آنها از موضوع بیرونی و فرایند های نحوی استفاده شده است را تبیین کنند. چارچوب زیرمقوله ای فعل در رویکرد افراطیِ نظریه حاکمیت و مرجع گزینی رعایت نمی شود، موضوع در مجاورت ستاک برگرفته فعلی نیست و از اصل فرافکنی تخطی صورت می گیرد. همچنین، در این رویکرد برخلاف ماهیت اشتقاقیِ وند، نمود ترکیب برگرفته از وند تصریفیِ تحت حاکمیت گره تصریف ملاحظه می شود. رویکرد اعتدالیِ حاکمیت و مرجع گزینی نیز قادر به توضیحِ حالت بخشیِ هسته فعلی به سازه غیرمجاور نیست. تحلیل داده های واژه های مرکبِ فعلی و غیرفعلیِ زبان فارسی نشان داد که رویکرد تعاملیِ نحوی- صرفی برای توصیف و تبیینِ ترکیب کارآمدتر است.
بررسی انضمام در فارسی بر اساس صرف توزیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی ماهیت و ساختار انضمام در زبان فارسی در چارچوب نظریه صرف توزیعی می پردازیم. این رویکرد رویکردی تماماً نحوی است که ساختواژه را به مثابه نحو در نظر می گیرد. در قالب این رویکرد، انضمام فرایندی کاملاً نحوی است که از منضم شدن ریشه فاقد مقوله حاصل می شود، به این صورت که ابتدا ریشه با موضوع یا افزوده ادغام می شود و سپس این سازه به سمت هسته مقوله ساز حرکت می کند و سازه انضمامی مقوله بندی می شود. برخی از زبان شناسان (ارکان، 1385؛ شقاقی، 1386؛ Spencer, 1991, 1995; Karimi Doostan, 1997) فرایند انضمام را پدیده ای ساختواژی در نظرگرفته اند به این دلیل که در چارچوب نظریه نحوی بیکر، داده هایی از زبان های مدنظر از شرایط انضمام نحوی بیکر تخطی کرده اند؛ اما تحلیل نحوی که صرف توزیعی ارائه می دهد، ساخت های انضمامی را که متناقض با شرایط نحوی بیکر بوده اند، توصیف می کند. نظریه صرف توزیعی برخلاف رویکردهای پیشین می تواند چالش هایی از قبیل مجاز نبودن انضمام افزوده به فعل، اصل محدودیت نحوی حرکت هسته (Baker, 1988, 1996)، نقش نحوی ترکیبی سازه های انضمامی (Gerdts, 1988)، تغییر نقش دستوری عنصر حاصل از انضمام (Baker, 1988) را تبیین کند. تحلیلی که در این مقاله صورت گرفته است، نشان می دهد که لازم است رویکردهای نحوی مربوط به انضمام بازبینی مجدد شوند.
فلسفه برای کودکان در تراز دانش فلسفه و جواز تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
57 - 82
حوزههای تخصصی:
متیو لیپمن، پردازشگر مفهوم فلسفه برای کودکان، عنوان فلسفه را در برنامه آموزشی فلسفه برای کودکان، متفاوت از برداشت عمومی فیلسوفان از این واژه انتخاب کرده است؛ تا جایی که می توان اذعان نمود که این مفهوم اساساً در سپهر معنایی فلسفه قرار نمی گیرد و یا بسیار کم وسعت تر از آن است. مقاله حاضر بر آن است تا به روش توصیفی تحلیلی، برنامه فلسفه برای کودکان را در ارتباط و در تراز با جایگاه و مرتبه دانش فلسفه با تأکید بر دو مٶلفه معنا و موضوع فلسفه بررسی نماید. همچنین از دیدگاه تربیت اسلامی که نظام تربیتی در کشور ما به تأسی و تأثیر از آن صورت می گیرد، ضرورت یا عدم ضرورت آموزش فلسفه به کودکان و نیز اولویت آن را بررسی کند. نتایج نشان دهنده آن است که معنا و موضوع فلسفه در «فلسفه برای کودکان» با معنا و موضوع رایج آن در دانش فلسفه که موجود بما هو موجود است، تفاوت دارد. موضوع فلسفه در فلسفه برای کودکان از سطح موضوعات و مسائل محیط طبیعی و اجتماعی فراتر نمی رود؛ چرا که در این برنامه، تأکید بر عدم رسیدگی به موضوعات و مسائل متافیزیکی است. حال آنکه متافیزیک و مسائل آن از جمله موضوع خدا، از موضوعات اساسی در فلسفه بوده و تربیت اسلامی نیز بر مدار آن استوار است. همچنین نتایج این پژوهش نشان می دهد که در تربیت اسلامی، دستور و توصیه مستقیمی به آموزش فلسفه برای کودکان وجود ندارد. اما از سوی دیگر، فلسفیدن به وسیله کودکان نهی نیز نشده است. با این حال، اولویت آموزش ها در تربیت اسلامی، آموزش فلسفه نیست؛ بلکه اولویت با آموزش اصول، عقاید، آداب و اخلاق اسلامی و تأدیب کودکان است. بدین سان فلسفه برای کودکان در اولویت نظام تربیت اسلامی قرار نمی گیرد.
ماهیت جرم محال در حقوق ایران با نگاهی به حقوق انگلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۱۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
197 - 216
حوزههای تخصصی:
ارتکاب رفتاری با قصد ارتکاب جرم همیشه منجر به وقوع آن جرم نمی شود، بلکه بعضاً در مرحله اجرا، رفتاری که در آن قصد ارتکاب جرم وجود دارد به واسطه عامل خارج از اراده متوقف می شود که اگر امکان وقوع جرم باشد شروع به جرم واقع شده است، در حقوق انگلیس اگر امکان وقوع جرم هم نباشد این رفتار همچنان تحت عنوان شروع به جرم یا جرم ناتمام، جرم است، اما در حقوق ایران به شرطی که شروع به جرم آن جرم باشد این رفتار مستند به تبصره ماده 122 قانون مجازات اسلامی تحت عنوان جرم محال، جرم است: غیرممکن بودن وقوع جرم و رفتار مثبت مرتکب که ارتباط بی واسطه با جرم دارد و لزوماً آخرین رفتار مرتکب در مرحله شروع به اجراست، عناصر مادی این جرم می باشند، دراین خصوص اقدامات اجرایی مرتکب قبل از آخرین رفتار، شروع به جرم محال است که نباید آن را جرم دانست. قصد ارتکاب جرم و اشتباه (بی اطلاعی) مرتکب از ماهیت وسیله یا موضوع، عناصر روانی جرم محال است. دخالت در جرم محال علاوه بر مباشرت، به نحو تسبیب، مشارکت و معاونت نیز وجود دارد.
درباره «موضوع» و «تحلیل موضوعی»: نکته ها و چشم اندازها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت بازیابی موضوعات منابع اطلاعاتی و جستجوی موضوعی کاربران ، در این پژوهش چیستی«موضوع» و چگونگی تحلیل و استخراج موضوعات در فرایند تعیین کلیدواژه های موضوعی، و مسائل و راه حل های ممکن مورد بحث قرار می گیرند. روش پژوهش: این مقاله پژوهشی مفهومی است که با روش کتابخانه ای- سندی مفاهیم «موضوع» و «تحلیل موضوعی» را در گزیده ای از متون شاخص علم اطلاعات و دانش شناسی با نگاهی بر مفاهیم متناظر در حوزه پردازش زبان طبیعی بررسی می کند. یافته ها: «موضوع» یا «دربارگی» منابع و تحلیل موضوعی عبارت است از شناسایی موضوعات و مفاهیم مندرج در منبع اطلاعاتی با قوای فکری نیروی انسانی، با الگوریتم های کامپیوتری، یا ترکیب این دو. تعدد ابزارهای تحلیل موضوعی و انتساب کلیدواژه ها، میزان پایین کاربرد طرح های استاندارد توصیف، عدم همگونی در تحلیل موضوعی، عدم همخوانی عبارت های جستجوی کاربران با کلیدواژه های انتساب داده شده، و روزآمد نبودن توصیف منابع از نقاط ضعف رویکرد تحلیل موضوعی توسط انسان است. روش های خودکار هوش مصنوعی و پردازش زبان طبیعی توان افزایش سرعت و یکدستی در فرایندهای مختلف توصیف و سازماندهی اطلاعات و از جمله استخراج کلیدواژه های موضوعی را دارند، اما ارزیابی کارآمدی خروجی این روش ها، به تنهایی، یا در مقایسه با کلیدواژه های تولید انسان، و از دیدگاه های مختلف ضروری است. نتیجه گیری: کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی می توانند به دور از شتابزدگی، از روش های پردازش زبان طبیعی و هوش مصنوعی در تحلیل موضوعی و انتساب یا استخراج کلیدواژه-های موضوعی استفاده کنند و نیروی انسان را در ارتقاء کیفیت خدمات و فرایندها به کارگیرند.
تأثیر عرف بر احکام حجاب و پوشش زنان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حجاب به عنوان یک اصل اساسی در میان فقهاء و اندیشمندان اسلامی پذیرفته شده به طوری که عدم اعتقاد به آن نشانه خروج از دین اسلام برشمرده می شود و در مقابل گروهی از اندیشمندان و فقهاء به مسأله پوشش با این دید نگاه نمی کنند و این مسأله امروز نیز با گسترش حضور روز افزون زنان در اجتماع باعث ایجاد اختلافات شدیدی بین فقهاء و اندیشمندان اسلامی شده است. لذا این مقاله با واکاوی بحث پوشش از طریق بررسی وضع پوشش در زمان نزول آیه حجاب و همچنین بررسی درستی و نادرستی مقدار پوشش فعلی و مقایسه آن با حجاب متداول زمان پیامبر(ص) پرداخته است. بر این اساس، در این مقاله هدف نویسنده بررسی پوشش یا حجاب از جهت نو و جدید یعنی از لحاظ تأثیر عرف بر آن و تأثیرات این نوع بررسی و تحقیق را در حل تعارض موجود در احکام پوشش مورد بررسی قرار می دهد و برای اثبات این نظریه به ذکر شواهدی از آیات و روایات می پردازد.
تحلیلی کمینه گرا از نمود واژگانی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
303-336
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نمودهای واژگانی ایستا، کنشی، غایتمند و تحققی بر پایه برنامه کمینه گرا و باتوجه به نمونه های زبان فارسی بررسی و ساختار درختی نمودی برای هرکدام از آنها ارائه می شود. تحلیل نمونه ها نشان می دهد که رویدادها خوانش های متغیر ایستا پویا دارند. موضوع درونی نقشی در رویداد های نمودی ایستا ندارد و هم آیی این رویدادها با قیود تداومی بیانگر غیرغایی بودن آنها و نبودِ حوزه خوانش نمودی در آنهاست، حال آنکه موضوع درونی برخلاف موضوع بیرونی، در خوانش نمودی رویدادهای پویای کنشی، غایتمند و تحققی نقش دارد. [± کمی] بودن موضوع درونی برخلاف معرفه یا نکره بودن آن بر خوانش نمودی رویداد تأثیرگذار است. فرافکنی نمودی و [± غایی] رویداد در درون گروه اسناد رقم می خورد و موضوع بیرونی خارج از نمود و حوزه خوانش نمود، واقع است. رویدادهای کنشی تنها مشخصه نمودی <آغاز> دارند؛ حال آنکه رویدادهای تحققی و غایتمند برخلاف رویدادهای ایستا که فاقد مشخصه نمودی اند، هم مشخصه <آغاز> و هم مشخصه <پایان> دارند. مشخصه های <آغاز> و <پایان> رویدادهای غایتمند بر روی دو گره متفاوت که تسلط سازه ای بر یکدیگر دارند، واقع هستند؛ حال آنکه مشخصه های <آغاز> و <پایان> در رویدادهای تحققی بر روی یک گره واقع اند و گره های این دو مشخصه تسلط سازه ای بر یکدیگر ندارند. تغییرپذیری نمود واژگانی میان رویدادهای ایستا و پویا و نیز خوانش نمودی مبهمِ رویدادهای کنشی تحققی و کنشی غایتمند تأییدی است بر اینکه معنای واژگانی افعال، نقشی در تعیین نمود واژگانی ندارد. افزون بر این، وجود دو ساختار رویدادی متفاوت برای یک معنای واژگانی یکسان تأییدی بر نحوی بودن نمود واژگانی است.
بررسی نقش ساخت اطلاع در خروج موضوع (با استناد به داده هائی از کردی جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر ساخت اطلاع یا نحوه توزیع اطلاع بر روی تشکیل ساخت های موسوم به خروج در کردی جنوبی (کلهری) است. بر این اساس سعی شده است تا مصادیق مبتدائی و کانونی عبارات شناسائی و احتمال خروج آن ها در داده ها بررسی شود. ساخت اطلاع یکی از مهم ترین عواملی است که می تواند صورت نحوی جملات را دستخوش تغببر کند. این پژوهش عمدتاً بر اساس چارچوب ارائه شده در لامبرکت (1994 و 2001) انجام گرفته است. برای گردآوری داده ها از شیوه میدانی، مشاهده، مصاحبه و مراجعه به منابع کتابخانه ای استفاده شد. از لحاظ روش تحقیق، پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است. نتایج نشان می دهد که فاعل و مفعول مبتدائی به عنوان موضوع های اصلی در ساختار موضوعی بند می توانند تحت فرایند خروج به چپ (به عنوان مبتدا) و خروج به راست (به عنوان ضد مبتدا) قرار بگیرند، در حالی که جای خالی آن ها در ساختار موضوعی به وسیله ضمایر جبرانی (ضمیر محذوف فاعلی و ضمیر مفعولی پی بستی) پر می شود. در مقابل، خروج موضوع کانونی از درون بند و قراردادن آن در آغاز یا پایان بند به صورت یک گروه اسمی منفک از لحاظ کلامی ناممکن یا نابجا تلقی می شود. بر اساس نتایج پژوهش، می توان دو الگوی نحوی را در کردی جنوبی متصور شد. نخست، اگر موضوع های فعلی کانونی باشند، شاهد توالی غیرمنعطف و بی نشان فاعل + مفعول+ فعل هستیم و اگر موضوع ها مبتدائی باشند، آن گاه شاهد انعطاف پذیری ساختار جمله و خروج آزادانه موضوع ها و یا حتی حذف آن ها خواهیم بود.
ترکیب گروهی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
115 - 142
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار، ترکیب گروهی در زبان فارسی معاصر با توجه به 281 واژه (135 واژه مرکب گروهی فعلی و 146 واژه مرکب گروهی غیر فعلی) استخراج شده از فرهنگ بزرگ سخن انوری (Anvari, 2007) بررسی می شود. هدف پژوهش، مطالعه ترکیب های گروهی از جنبه هسته معنایی، هسته نحوی، نوع واژه و مقوله های سازنده در چارچوب نظری لیبر (Lieber, 2009; Lieber, 2010) است تا دسته بندی کاملی از این مقوله در زبان فارسی ارائه شود. همچنین، با مقایسه ترکیب های گروهی فعلی و غیر فعلی تفاوت ها و شباهت های این دو ساخت روشن شود. تحلیل داده ها نشان داد که ترکیب گروهی ساختی متشکل از انضمام گروه نحوی به سازه واژگانی است. سازه واژگانی در ترکیب های گروهی فعلی، هسته و در ترکیب های گروهی غیر فعلی بسته به نوع ترکیب، هسته و یا غیر هسته است. ترکیب های گروهی با توجه به ساختار و هسته نحوی برگرفته از فعل یا غیر فعل شامل دو طبقه فعلی و غیر فعلی می شوند. برخلاف ترکیب های گروهی فعلی که به لحاظ هسته نحوی فقط هسته پایانی هستند، ترکیب های گروهی غیر فعلی می توانند هسته آغازین، هسته پایانی و یا فاقد هسته باشند. از نظر هسته معنایی، ترکیب های گروهی فعلی درون مرکز هسته پایانی و برون مرکز هستند و به انواع موضوعی، افزوده ای و وصفی دسته بندی می شوند، حال آنکه نوع غیر فعلی فقط برون مرکز هستند. داده ها تأییدی است بر اینکه از نظر نوع واژه، صفت های مرکب گروهی فعلی و غیر فعلی فراوانی بیشتری در مقایسه با اسم ها و قیدهای مرکب گروهی فعلی و غیر فعلی دارند. از نظر نوع سازه های تشکیل دهنده، ترکیب غیر فعلی تنوع بیشتری در مقایسه با فعلی دارد. نیز در هر دو نوع ترکیب، گروه حرف اضافه ای فراوانی بیشتری در مقایسه با گروه های نحوی اسمی و صفتی در ساخت ترکیب های گروهی دارد.
نقدی بر مقاله «پارادوکس امتناع تناقض: گزارش و گشایش»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منطق پژوهی سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
145 - 160
حوزههای تخصصی:
در مقاله ای با عنوان «پارادوکس امتناع تناقض: گزارش و گشایش»، مهدی عظیمی کلامی از ملاصدرا در پاسخ به پارادوکس امتناع تناقض ذکر می کند و بیان می کند که ملاصدرا با فرض اینکه «اجتماع نقیضان» موضوع و «ممتنع» محمول است، اجتماع نقیضان موجود را به حمل اولی و اجتماع نقیضانِ ممتنع را به حمل شایع اخذ کرده و به این نحو پارادوکس را پاسخ می دهد. عظیمی پارادوکس را زاییده ی فهم نادرست ساختار آن می داند و ساختار ~(A&~A) □ را برای «اجتماع نقیضان ممتنع است» پیشنهاد می کند که در آن دیگر نیازی به موضوع نیست تا پارادوکس پیش آید. اما اولاً او بدون هیچ دلیلی ساختار موضوع-محمولی را برای «اجتماع نقیضان ممتنع است» نفی می کند؛ ثانیاً ساختار پیشنهادی را نیز فیلسوفان مسلمان در کنار ساختار قبلی برای اصل امتناع تناقض متذکر می شوند ولی در ظاهر پارادوکسی بر آن وارد نیست تا راه حلّ طلب کند؛ ثالثاً با نگاهی دقیقتر پارادوکس بر ساختار پیشنهادی نیز وارد است؛ و رابعاً ~(A&~A) □ ترجمه کاملی از اصل امتناع تناقض نیست.
تحلیل موضوعات طراحی شهری مرتبط با مفهوم «پیوند»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ تیر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۳
57 - 64
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بحث در هر علمی با موضوعی انجام می شود. برای مثال موضوع علم طب، بدن انسان و موضوع در علم فیزیک، حرکت است. سایر علوم هم موضوعات خود را دارا هستند. تاکنون درباره طراحی شهری تعاریف گوناگونی ارائه شده است که هر تعریف به معرفی موضوعی می پردازد. طراحی شهری با موضوعات کثیری روبه روست که حاکی از فقدان اشتراک نظر درباره موضوع در طراحی شهری است. موضوع در طراحی شهری اغلب از دیگر حوزه ها برگرفته و کمتر مبادرت به تبیین موضوع در طراحی شهری شده و یک سؤال اساسی این است که موضوع در طراحی شهری چیست که هیچ حرفه دیگری نمی تواند آن را ادعا کند؟ با بررسی تعاریف، موضوعات در دو گروه پیوند و ابتناهای آن و همچنین اجزای تشکیل دهنده پیوند (شهر و اجزای آن) دسته بندی شدند. بر این اساس «چگونه می توان موضوعات طراحی شهری مرتبط با مفهوم «پیوند» را تحلیل کرد؟» سؤال پژوهش است. هدف پژوهش: هدف این پژوهش این است که از میان تعاریف طراحی شهری مطرح شده موضوع شامل و موضوعات مشمول رشته طراحی شهری را شناسایی و سپس موضوعات مرتبط با مفهوم پیوند را تحلیل کند.روش پژوهش: در این پژوهش از روش تحلیل محتوای کمّی و کیفی استفاده شده است و با توجه به مدل نظری پیوند با نرم افزار MAXQDA بازسازی مدل نظری پیوند انجام شد.نتیجه گیری: با توصیف و سنخ شناسی معانی مستتر در کلمات موضوع قرار داده شده در تعاریف طراحی شهری مشخص شد که موضوع طراحی شهری «شبکه پیوندهای شهر» است. شبکه «پیوند» در سطح اول سیستم شهر به عنوان موضوع شامل طراحی شهری و مجموعه ای از شبکه های «پیوند» در سطوح پایین تر، موضوعات مشمول آن هستند..
بررسی جامعه شناس بودن ابن خلدون با تاکید بر قواعد روش شناختی امیل دورکیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از نگارش این مقاله، بررسی جامعه شناس بودن یا نبودن ابن خلدون است که علاوه بر روشن کردن یک حقیقت تاریخی، از حیث چیستی علم و روش دستیابی به آن، اسلوب درستی را برای قضاوت در مورد اینگونه مسائل به دست می دهد که از این منظر هم حائز اهمیت است. روش: در این تحقیق با رجوع به نظریات روش شناختی دورکیم، چارچوب مفهومی در تبیین نظری سؤال تحقیق ارائه شده است. ملاکها و معیارهای جامعه شناس بودن (موضوع، روش، سؤالات)، با توجه به این چارچوب مفهومی استخراج و سپس به روش کتابخانه ای در جهت یک تحقیق توصیفی- تحلیلی به طور اکتشافی داده ها را در جهت پاسخگویی به سؤال تحقیق، جمع آوری و به صورت کیفی تجزیه و تحلیل کرده ایم. یافته ها: یافته های تحقیق حاکی از این واقعیتند که سه معیار و ملاکِ جامعه شناس بودن(موضوع، روش و پاسخگویی به سؤالات اساسی مد نظر در علم جامعه شناسی/تغییر و نظم) در مطالعات ابن خلدون موجود است. نتیجه گیری: جامعه شناس بودن ابن خلدون بر اساس معیارهای طراحی شده بر اساس قواعد روش شناختی امیل دورکیم اثبات می شود.
بررسی اخلاق عرفانی در بهارستان و پریشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۱
251 - 268
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو به بررسی همسویی ها و توازی های متنی اخلاق عرفانی در پریشان قاآنی و بهارستان جامی پرداخته است. اخلاق عرفانی، اخلاقی است که با رویکردی سلوکی- عرفانی شکل و شاکله یافته و در طول قرون متمادی به وسیله عارفان تحقق پیداکرده و ترویج شده است. اخلاق عرفانی بر سیر و سلوک و کشف و شهود ابتنا یافته که اخلاق قبل از وصول، حین وصول و بعد از وصول را با مراتب وجودی از تخلیه تا فنای شهودی دربرمی گیرد. پریشان و بهارستان ضمن تأثر از گلستان سعدی و حفظ همانندی در سطح زبان و بلاغت؛ از حیث تنوع موضوعات منتخب برای ارائه نیز وامدار گلستان سعدی و برخی متون منثور عرفانی دیده شده است. شیوه پژوهش مقاله، کتابخانه ای و بر پایه برابرسازی و مقایسه کتب بوده است. روش پژوهش نیز توصیفی-تحلیلی و بر بنیاد سبک شناختی بوده است. هدف مقاله، بررسی تقابل و توازی یافته شده در حیطه موضوعات عنوان شده در هر سه اثر بوده و درنتیجه، به این رهیافت رسیده است که موضوعاتی از قبیل فضایل اخلاقی و رذایل و مکروهات در هر سه اثر یادشده گنجانده شده است. قاآنی با بهره گیری از نبوغ ادبی-موسیقایی کلام خود به جنبه های بدیعی و به ویژه بدیع لفظی بیشتر از مفاهیم اخلاقی پرداخته است و جامی با الگوگیری از عارفانه های منثور؛ به طرح مفاهیم و موضوعات عرفانی صرف بیشتر پرداخته است.
بررسی حجّیت خبر واحد در موضوعات با تأکید بر دیدگاه حضرت آیت اللّه العظمی خامنه ای (مد ظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوه نامه فقه و علوم اسلامی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸
41 - 68
حوزههای تخصصی:
حجّیت خبر واحد در موضوعات به عنوان یکی از مباحث پُرثمر و چالش برانگیز در دانش فقه محسوب شده که ثمرات فقهی متعددی بر آن مترتب است. در این زمینه در بین دانشیان فقه و اصول دو دیدگاه کلّی وجود دارد که هر کدام وجوه گوناگونی برای اثبات مدعای خود مطرح می کنند؛ لکن آیت اللّه خامنه ای و بسیاری دیگر از فقها، کلیّه دلایل مطرح شده برای استناد به حجّیت خبر واحد در موضوعات اعم از آیات، روایات و بناء عقلا را قاصر از اثبات مدعا دانسته اند و حجّیّت آن را منکر می شوند.