مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
خواجو
حوزه های تخصصی:
خواجوی کرمانی یکی از چهره های برجسته در عرصه ادب فارسی و غالب اشعارش گواه قدرت و مهارت وی در شاعری است. وی پدیدآوردنده مثنوی هایی است به تقلید از بعضی شاعران پیشین و بخصوص نظامی گنجوی و از آن میان مثنوی همای و همایون است که از منظومه های غنایی و بزمی به شمار می رود. این منظومه غنایی است نظیره ای بر خسروشیرین و مشتمل بر 4435 بیت است، تاثیرپذیری خواجو را از داستان سرای گنجه هم در حوزه محتوا و هم در عرصه زبان و تصویرهای شاعرانه به خوبی نشان می دهد. این مقاله بر آن است که پس از معرفی اجمالی مثنوی همای و همایون به بررسی ارتباط آن با خسروشیرین بپردازد و گوشه هایی از تاثیرپذیری خواجو از نظامی را نشان دهد.
جلوه هایی از باورهای نجوم قدیم در دیوان خواجوی کرمانی
حوزه های تخصصی:
ایرانیان در روزگاران کهن همانند دیگر ملل با تامل به خورشید و اختران مینگریستند.آشنایی ادیبان فارسی سبب شد تا واژگان کیهانی و باورها و عقاید وابسته به آن به شعر و نثر فارسی راه یابد و زیباترین مضامین نو خلق گردد.این مقاله سعی دارد جنبه هایی از باورهای نجومی موجود در دیوان خواجوی کرمانی را به شیوه ی کتابخانه ای مورد بررسی قرارداده و به روش تحلیلی-توصیفی به نگارش درآورد.
مطالعه تطبیقی درخت و جایگاه آن در شعر حافظ و خواجوی کرمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
طبیعت و گرایش به نباتات از دیرباز در فرهنگ ایران زمین از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است این گرایش در انواع ادبیات فارسی از جمله غنایی، تعلیمی، عرفانی و ...به عنوان یکی از شاخه های بارز این فرهنگ به خوبی مشهود است به طوری که حتی می توان بر این مدعا بود که طبیعت گرایی یکی از بن مایه های اصلی و شاخص در زمینه های مختلف ادبیات کهن فارسی است از این رو درختان از کارآمدترین عناصر بیان این مدعا هستند. حضور درختان با توجه به کاربردشان، شکل ظاهری و دیدگاه خاص هر شاعر نسبت به آنها قابل تامل است. این حضورگاه نماد استواری و بلندقامتی، زیبایی و عشوه گری بوده و نیز گاهی جنبه ی کاربردی تمثیلی، استعاری و یا تشبیهی داشته وحتی در برخی از موارد نیز با توجه به موقعیت فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی شاعر، مفهومی آرکائیسمی (کهن الگو) و یا حتی اید ئولوژیکی پیدا کرده است؛ از این رو این مقاله به بررسی جایگاه درخت در دیوان غزلیات حافظ شیرازی و دیوان غزلیات خواجوی کرمانی و مقایسه این کاربرد ها می پردازد.
همسانی های زبانی و معنایی غزل های عاشقانه حافظ (و سعدی، خواجوی کرمانی، سلمان ساوجی، کمال خجندی و سیف فرغانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
265 - 290
حوزه های تخصصی:
یکی از بحث های اساسی در شناخت ابعاد مختلف شعری حافظ تأثیر و بهره مندی او از ادبیات گذشته و پیش از وی بوده است.مهمترین پرسش مقاله این است که حافظ تا چه میزان به شعر، مضمون، عبارت، شکل و ساختار شاعران پیش از خود در مضامین عاشقانه نظر داشته است؟پژوهش حاضر با تکیه بر اقتباس، تأثیر، شباهت، درج، تضمین، تلمیح، اخذ مضمون،استقبال، نظیره گویی، قرابت در استعمال واژه و اشتراک در لفظ به بازشناسی کاربست های مهم آنها در غزلیات عاشقانه حافظ و غزلیات سعدی ،خواجوی کرمانی،سلمان ساوجی،کمال خجندی و سیف فرغانی پرداخته است. نتیجه تحقیق که با روش تحلیل مقایسه ای و استفاده از اسناد کتابخانه ای انجام شده نشان می دهد درمیان 497 غزل حافظ، با تکیه بر دیوان تصحیح خانلری، 70 غزل با مضمون صرفاً عاشقانه وجود دارد که میزان همروالی آنها با اشعار عاشقانه شاعران مورد پژوهش بدین قرار است: سعدی 17 مورد، خواجوی کرمانی 15 مورد، سلمان ساوجی 6 مورد، کمال خجندی 5 مورد و سیف فرغانی 1 مورد. بیشترین موارد همروالی، در هم شکلی های وزنی؛ اشتراک در قافیه و ردیف و أخذ مضمون و اقتباس است.
چندمعنایی و گونه های آن در غزلیات خواجو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خواجوی کرمانی در غزلیات خود از تمهیدات و ابزار های بلاغی مختلفی برای گسترش دامنه معنا استفاده کرده است که در بلاغت معاصر آن ها را زیرمجموعه صنعت ایهام می دانند و می توان گفت با مقوله های تزئینی ایهام، از جمله ایهام تناسب، ایهام تبادر، ایهام تضاد، ایهام ترجمه، ایهام ترادف و... تفاوت دارند. گونه های مختلف این شگردها عبارت اند از: ایهام لفظی، ایهام مجازی، ایهام کنایی، ایهام ساختاری، ایهام چندگانه خوانی، ایهام اضافی و ایهام استخدامی. مسأله ای که در این مقاله به روش تحلیلی توصیفی بدان پرداخته می شود، آن است که خواجوی کرمانی، در غزلیات خود از کدام گونه های ایهام برای بالابردن ظرفیت معنایی سخنانش سود جسته است؟ و ترتیب فراوانی استفاده از این شگردهای ایهامی در کلام او چگونه است؟ پس از ارائه تعاریف ایهام در بلاغت گذشته و معاصر و بررسی گونه های ایهامی منجر به چندمعنایی، بر مبنای بررسی جامع غرلیات خواجو، این نتایج به دست آمد: نخست، خواجو در غزل هایش، به جز ایهام چندگانه خوانی، از همه گونه های معناساز ایهام، استفاده کرده است؛ دوم، از میان انواع ایهام چندمعنایی، استخدام را بیشتر و ایهام اضافی را کمتر از گونه های دیگر به کار برده است. دیگر گونه های ایهامی به کاررفته در غزلیات خواجو، به ترتیب، عبارت اند از: ایهام لفظی، ایهام کنایی، ایهام ساختاری، ایهام مجازی و ایهام اضافی.
سیمای عرفان در شعر خواجوی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خواجوی کرمانی، در طریق معرفت گام نهاده، با اقتدا به پیر روشن ضمیر خود، شیخ کازرونی، طریقه ی «مرشدیه» را برگزید و به سانِ یک سالک، راهِ «عطار»، «مولوی» و «ابن عربی» در پی گرفته، عشق را از عقل برتر شمرد و شیوه ذوقی و سکری را در پیش گرفت تا به شناخت حق، منجر گردد. هدف نگارنده از نگارش این مقاله به دست دادن مضامین عرفانی شعر خواجو می باشد که وی با پشتِ سر گذاشتن مقامات و حالات، به هفت وادی سیر و سلوک گام می نهد و طریق مجاهده ی درونی و برونی می سپارد تا حلاوت فناء فی اللّه و بقاء باللّه بچشد. آن گاه راضی به رضای دوست، تقدیر را بر تدبیرش مقّدم می دارد، زهد ریایی را سالوسی بیش نمی شمارد و طریقه ی ملامتی را در عرفان به استخدام می گیرد. وی هم چون دیگر عرفا، معتقد است که به واسطه تجلی نور حق است که عالم هستی به وجود آمده و سرانجام باید به عالم بالا عروج کرده و به اصل خود بازگردیم؛ پس انسانی که پرتوی از نور حق است و در حکم عالم صغیر، شایسته است که وقت، غنیمت شمرده و به معرفت خود- که در مقام خلیفه الهی است- مشغول گردد و مرگ اختیاری برگزیند و به حسن معاد امیدوار باشد و با دیدن هر نقش از نقاش هستی، زنجیره کثرت را در امتداد وحدت شمارد تا به وحدت وجود رسد و در عین حال طریق میانه برگزیند تا مبادا گرفتار تشبیه ناشایست شده و وجود حق را از هر نوع صفتی منزه و مبرا بدارد.