مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
ناصبی
حوزه های تخصصی:
عنوان ناصب، در احادیث اهل بیت علیهم السلام و سخنان فقیهان امامی به فراوانی آمده است و احکام زیادی از جمله: محرومیت از حقوق مدنی (چون ازدواج با همسر مومن، ارث نبردن و ... )؛ اجتماعی ومعنوی (چون بایکوت نمودن ولزوم تبری ازاو وعدم جوازاقتدا به او)، بر آن بار شده است. از طرفی در مفهوم این عنوان بین فقیهان امامی اختلاف است، ادله فقهی دلالت دارند که مراد از این عنوان کسی است که دشمن اهل بیت علیهم السلام باشد و این دشمنی را جزء دین خود به شمار آورد؛ مشهور فقها قائلند به اینکه ناصبی کسی است که دشمن اهل بیت علیهم السلام باشد و این دشمنی را به گونه ای آشکار کند. اما در مقابل برخی خواسته اند این عنوان را بر مطلق مخالفان عقیده شیعه؛ هرکسی که دیگران را بر اهل بیت علیهم السلام مقدم شمرده یا می شمارد، تطبیق دهند. این نوشتار با بررسی ادله فقهی؛ (احادیث، سخنان فقیهان، اهل لغت و مقتضای قواعد اصولی) نشان می دهد که دیدگاه اول درست و دیدگاه اخیر سست، نادرست و دور از آموزه های فقهی اهل بیت علیهم السلام است.
مفهوم شناسی نصب درآرای فقهای امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازشناسی دقیق مفهوم نصب و ویژگی های این جریان منحرف عقیدتی و ارائه تعریف دقیق و منصفانه از آن بسیار حائز اهمیت است. به ویژه با عنایت به اینکه فقیهان امامی آثار و احکام خطیرکفر را بر ناصبی ترتیب داده اند. این مقاله با ورود به میدان بحث فقهی، آرای گوناگون در باب مفهوم نصب را مورد تحلیل و سپس نقد فقهی قرار داده است. تحلیل و نقد دیدگاه افراطی مشایخ اخباری توسط فقیهان معاصر و تبیین دیدگاه ممتاز امام خمینی(ره) در اوج مباحث این مقاله نشسته است. سرانجام این مقاله به نتیجه منصفانه و محتاطانه ای در باب مفهوم نصب نائل شده است
ملاک ناصب انگاری، احکام و آثار مترتب بر نصب در فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادبیات فقهی فقیهان امامیه در زمینه ملاک ناصبی، پنج قول مطرح شده است. این اقوال عبارتست از ۱. تقدیم غیر علی بر علی (ع) ۲. دشمنی ورزیدن با شیعیان علی (ع) ۳. مطلق دشمنی با اهل بیت (ع) ۴. اظهار دشمنی با اهل بیت (ع) ۵. تدین به دشمنی با اهل بیت (ع). با امعان نظر در ادله مورد استناد در این نوشتار در می یابیم که ملاک ناصب انگاری هر انسان، اظهار دشمنی با اهل بیت (ع) و تدین به آن است. اگرچه از منظر مشهور فقیهان، بر نواصب احکام فراوانی چون کفر، نجاست و... مترتب می گردد اما با وجود احتمال اراده کفر آنان در مقابل ایمان در روایات، نمی توان آنان را کافر اصطلاحی (کفر در مقابل اسلام) تلقی کرد و همچنین مراد از نجاست ناصبی، خباثت باطنی است.
حرمت غیبت مخالف(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال بیست و سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۸۸)
111 - 134
حوزه های تخصصی:
یکی از دغدغه های اساسی بشرِ امروز مقولات اخلاقی (اعم از اخلاق فردی و اجتماعی) است. بسیاری از مشکلات، اختلافات و نابسامانی های جوامع بشری ناشی از فقدان آن است. یکی از این مقولات اخلاقی «غیبت» است که مباحث فراوانی را دربر دارد. صاحب نظران درباره قلمرو غیبتِ حرام اختلاف دارند. مشهور فقیهان امامیه بر این باورند که غیبت غیرِشیعه اثناعشری جایز است. این نوشتار، نخست، ادله هفت گانه شیعه قائل به جواز را بررسی و نقد کرده است؛ سپس، ادله ای را اقامه کرده است بر حرمت غیبت مطلق مسلمان، اعم از فرقه های مختلف شیعه و مسلمانان اهل سنت، به جز ناصبی و غالی.
انتقاد اجتماعی در دیوان ناصرخسرو قبادیانی« اشخاص و طبقات اجتماعی»
حوزه های تخصصی:
به نام « خداوندی که در وحدت قدیم ست از همه اشیا » (ناصر خسرو، دیوان ، 1/1 ) « ناصرخسرو قبادیانی » یکی از چهره های درخشان ادبی و علمی قرن پنجم ایران است که خلاف رسم زمانه اش عوض مدیحه سرایی سلاطین و امرا وخوشباشی وکامجویی، اشعار و افکارش را با تمسّک به آیات قرآن، احادیث، راه و روش ائمّه به ویژه حضرت علی( ع )وخلفای فاطمی درگرو تمجید وتجلیل از حق،کسب فضیلت، دانش، ستیزه و انتقاد علیه مفاسد و زشت کاری های اجتماعی زمانه، زهد مثبت و ستیهنده قرار می دهد. او خواستار جامعه ای است پاک و منزّه یا به تعبیری « آرمان شهری »که دور از مفاسد اجتماعی باشد و معتقد است که چنین جامعه ای جز زیر سیطره ی « دین حق » تحت لوای مذهب اسماعیلی به وجود نمی آید، غ زل و م دیحه ی س لاطین را گزافه می شمارد و از ش اعرانی که از عشق و می و مطرب سخن می گویند، بیزاری می جوید. بر همین اساس توجّه این مقاله به « انتقاد ناصرخسرو به اشخاص و طبقات اجتماعی در دیوان اشعارش » از مخالفان چه خواص و چه عوام معطوف شده است. او اشخاص و طبقات حاکم زمانه اش از جمله:« ناصبیان، فقها، علما، واعظان و خطیبان، خلفا، امیران خراسان، حاکمان و ستمکاران، سلاطین و شاهان، چاکران و وابستگان قدرت، شعر فروشان و اهل غزل، فریفتگان دنیا و زمان، اهل هوا و هوس، افراد جاهل وعوام، طمع کاران و اهل آز، ریا کاران و چاپلوسان،خراسان و خراسانیان» را مورد انتقاد قرارداده است .
اهمیت بررسی مصادیق ناصبی در فقه شیعه، در سفرحج(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۲۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۸)
65 - 91
حوزه های تخصصی:
مفهوم «نصب»، در ادبیات فقه و تاریخ، نامی آشناست. بررسی جریان نصب به عنوان رویکردی فرهنگی و سیاسی، اهمیت دارد. این ﺟﺮﯾﺎن ﺑ ﻪ ﻣﺜﺎﺑ ه ﻧﻤﺎدی از اﻧﺤﺮاف ﻋﻤﯿﻖ از ﻣﺒﺎﻧﯽ و اﺻﻮل اﺳ ﻼم ﺷﻨﺎﺳ ﺎﻧﺪه ﺷ ﺪه اﺳ ﺖ. ﻓﻘﯿﻬ ﺎن اﻣ ﺎﻣﯽ، اﺣﮑﺎﻣﯽ ﭼﻮن ﮐﻔﺮ، ﻧﺠﺎﺳﺖ، ﺣﺮﻣﺖ ازدواج و ﺑﺴﯿﺎری از دﯾﮕ ﺮ اﺣﮑ ﺎم ﮐ ﺎﻓﺮ ﺣﺮﺑ ﯽ را ﺑ ﺮ ﻧﺎﺻبی بار کرده اند. اینکه نصب، در ادواری از ﺗارﯾﺦ ﮔﺬﺷ ته ﻓِ ﺮَق و ﻣ ﺬاﻫﺐ ﺑﻠﮑ ﻪ ﺳ ﺎﯾﺮ ادﯾﺎن، ﺑﻪ ﻋﻨﻮان اﺑﺰاری برای ﻃﺮد ﻣﺨﺎﻟﻔﺎن ﻓﮑﺮی و ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺑﻪ ﮐﺎر ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻣ ﯽ ﺷ ﺪه و ﻫﻤ ﻮاره ﻣﻨﺸﺄ ﻧﮕﺮاﻧﯽ بوده است و آسیب ها و ضررهای جدّی ای را به کیان مذهب و دیانت وارد ساخته است؛ لذا این مقاله با مراجعه به آرای فقهای شیعه درصدد ارائه گزارشی تاریخی فقهی در معرفی مصادیق ناصبی است و شناخت مصادیق ناصبی از لابه لای تألیفات فقهای شیعه، بر شناخت جریان ناصبیگری، خصوصاً در مکه و در ایام حج تأثیر بسزایی دارد، تا دایره کفر و طرد هم، بر اساس معیار درستی مشخص گردد.
بررسی احکام فقهی ناصبی
منبع:
قانون یار دوره پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۷
775-793
حوزه های تخصصی:
از مسائل مهمی که در فقه شیعه، در مورد ناصبی مورد بحث و بررسی واقع شده، معنای ناصبی است. فقیهان شیعه در طول قرن ها، درباره اینکه ناصبی چه کسی است، بسیار سخن گفته و محدوده نصب را تعیین کرده اند. اهمیت این امر آنجا مشخص می شود که درگیری شیعه و سنی با یکدیگر به بهانه رافضیگری یا ناصبیگری، خون های زیادی بر زمین ریخت و فقهای شیعه بر حفظ کیان اسلام و خون مسلمانان، حدود نصب را برای شیعیان مشخص می کردند تا از اهل سنت متمایز گردند. بنابراین، در طول اعصار مختلف چند معنا برای نصب در متون فقهی شیعه بیان شده است که به نظر می رسد اوضاع زمان فقیه و سیاست حاکم بر آن دوره، در تعیین معنای ناصب نیز تأثیرگذار بوده است. هدف از این مقاله بررسی احکام فقهی ناصبی است که به بررسی مفهوم ناصبی، پیدایش ناصبی گری ، احکام ناصبی، پیشینه تحقیق در این مورد می پردازیم.
ریشه یابی علل ناصبی گری و دشمنی اهالی شام با اهل بیت(ع) و امام حسین(ع)
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ششم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
49 - 72
حوزه های تخصصی:
مردم شام در دشمنی با امام علی(ع) و اولاد ایشان، جزو پیشتازترین گروه های ناصبی بوده اند که نمود بارز آن، در واقعه عاشورا و به شهادت رساندن امام حسین(ع) تجلی یافته است. این دشمنی معلول عوامل متعددی است که برخی از آنها بیرون از محیط شام بر مردم تحمیل شده و برخی نیز جزو روحیات شامیان به حساب می آید. از عوامل خارجی می توان به اصرار امویان بر جدا ماندن مردم شام از دیگر مناطق اسلامی، گسترش عقیده به جبر و سرکوب مخالفان و از عوامل داخلی نیز می توان به سرسختی شدید شامیان بر فرمان بنی امیه و همچنین زودباوری فوق العاده آنان اشاره کرد. نوشتار حاضر با رویکرد تاریخی-تحلیلی به برشماری مؤلفه های ناصبی گری مردم شام پرداخته است.
برخوردار دانستن اهل سنت از محبت اهل بیت در دیدگاه عموم علمای شیعه، در نگاه نقادانه به کتاب موصلی
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶
79 - 105
حوزه های تخصصی:
عبدالله موصلی نویسنده سلفی کتاب حتی لاننخدع، در یکی از قسمت های کتاب خود ادعا می کند شیعیان عموم اهل سنت را ناصبی و دشمن اهل بیت می دانند. وی مانند سایر بخش های کتابش، در اینجا نیز به برخی روایات و سخنان بزرگان شیعه در زمینه ناصبی شمردن اهل سنت استناد می کند که به واقع، هیچ یک از آن سخنان در اثبات ادعای موصلی تمام نیستند و هریک ناظر به بحثی دیگرند. بنابراین، نوشتار پیش رو خود را برآن می داند در رویکردی انتقادی تحلیلی، ضمن اثبات برخورداری بدنه اهل سنت از محبت اهل بیت از دیدگاه علمای شیعه، به توضیح منظور روایات، بررسی سندی آن ها و مطالعه اقوال مورد ادعای موصلی بپردازد. ضمن اینکه اگر سخنی از بزرگان شیعه آورده شود که صراحتاً تمام اهل سنت را دشمن اهل بیت دانسته، دقیقاً ناظر به ادعای موصلی نیز باشد، باید دانست این سخن، موضع شخصی خودِ اوست و نباید آن را به کلّ شیعیان عمومیت داد. لذا ادعاهای موصلی در این زمینه کلیت ندارد.
بررسی روایت «الزیدیه هم النصاب»؛ از صحت تا جعل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
116 - 129
حوزه های تخصصی:
در برخی از روایاتی که از ائمه علیهم السلام روایت شده، به پاره ای از فرقه های اسلامی صفاتی منتسب شده است. شیخ طوسی در تهذیب الأحکام و کشی در رجال روایتی را از امام جعفر صادق علیه السلام روایت کرده اند که در آن روایت زیدی ها با ناصبی ها یکسان انگاشته شده اند. آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد متن و سند این روایت است و بعد از آن بررسی های تاریخی دربارهٔ زیدی ها انجام می گیرد. اهمیت این پژوهش در آن است که می تواند ما را با یکی از احادیثی که تا به حال دربارهٔ آ ن تأمل چندانی نشده آشنا کند و به نزاع های میان فرقه ها اشاره ای داشته باشد. روش این پژوهش تاریخی و هرمنوتیکی است. نتیجه اجمالی که مقاله به آن دست یافته این است که این روایت یا از جعل جاعلان بوده که در دعواهای فرقه ای به جعل این روایت مبادرت کرده اند و یا معنای جدیدی از ناصبی بودن را می خواهد بیان کند. شاید بتوان که با توجه به داده های تاریخی وضع و جعل این حدیث اولی است.