پیامدهای مقوله پیچیدگی برای تئوری و راهبرد سازمان
حوزه های تخصصی:
نشانه های تئوری پیچیدگی در همه جهان هستی مشاهده می شود. سامانه ها، از سامانه های اقتصادی و اجتماعی شرکت های ساده گرفته تا سامانه اقتصاد جهانی، همگی نیازمند تعامل گروه کثیری بازیگری هستند، و این امر بروز پیچیدگی را در کلیه شئون اجتماعی گریزناپذیر می سازد. مقاله حاضر با توجه به عوامل جذب کننده سامانه های پیچیده، که از وجود نظمی نهفته در آن ها خبر می دهند، ضمن معرفی تئوری پیچیدگی برای مطالعه سامانه های پویای غیرخطی، ارتباط این تئوری را در کل با علوم اجتماعی و بخصوص تئوری و راهبرد سازمانی بیان می کند.مقاله با مقدمه ای در مورد تئوری آشوب و اینکه تئوری آشوب و پیچیدگی هر دو به دنبال ایجاد پیوندی میان غیر قابل پیش بینی بودن ذاتی سامانه های پویای غیرخطی و نظم اصولی و ساختمند آنها هستند؛ به تفاوت این دو تئوری اشاره می کند و تئوری آشوب را به یافتن معدود توابع ریاضی متیقن محدود می سازد. در ادامه مقاله با تاکید بر شبکه های مورد مطالعه کافمن و الگوهای تکراری، کاربرد تئوری شبکه را با تکامل زمینه های سامانه های پیچیده، هم مفهوم قلمداد می کند. در پایان به کاربردهای تئوری پیچیدگی در سامانه های اقتصادی و اجتماعی و نیز راهبرد می پردازد و با توصیه به استفاده از ابزار دانش، خواننده را به داوری در مورد قابلیتهای این تئوری تشویق می کند.