مرضیه مکرم

مرضیه مکرم

مدرک تحصیلی: استادیار ژئومورفولوژی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی داراب، دانشگاه شیراز

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۴ مورد.
۱.

ارتباط ویژگی های مورفومتری حوضه های آبخیز و فرسایش پذیری در سطوح مختلف ارتفاعی با استفاده از شاخص موقعیت توپوگرافی (TPI)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مورفومتری فرسایش پذیری لندفرم چگالی زهکشی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۱۲۹۶ تعداد دانلود : ۱۰۴۵
شناخت عوامل هیدروژئومورفولوژیک و عملکرد آنها در حوضه آبخیز به منظور شناخت و مدیریت محیط حوضه آبخیز، اهمیت زیادی دارد . در این پژوهش یکی از زیرحوضه های آبخیز رودخانه ارومیه ( نازلوچای ) واقع در شمال غرب ایران با مساحت 75/948 کیلومترمربع با محاسبه و آنالیز مورفومتری و استفاده از فنون سیستم اطلاعات جغرافیایی مورد بررسی قرارگرفته است. برای استخراج آبراهه های منطقه و بررسی حوضه آبخیز از نظر مورفومتری از مدل رقومی ارتفاع ( DEM ) 30 متر استفاده شد. پارامترهای مورفومتری بررسی شده در این مقاله شامل تعداد آبراهه ها ( Nu )، رتبه آبراهه ( U )، مجموع طول آبراهه ( L )، ضریب بیفرکاسیون ( R b )، پستی و بلندی ( B b )، چگالی زهکشی ( D d )، فراوانی آبراهه ( F s )، فاکتور شکل ( R f )، ضریب گردی ( R c ) و ضریب مستطیل معادل ( R e ) می باشد. نتایج نشان داد که با توجه به تعداد آبراهه ها (489 آبراهه)،  وجود آبراهه های  درجه اول، دوم و سوم، زیاد بودن طول آبراهه ها، بالا بودن نسبت طول آبراهه ها نسبت به مساحت حوضه، ضریب رلیف بالا که نشان دهنده وجود ارتفاعات و شیب زیاد، منطقه فرسایش پذیر بوده و نیاز به مدیریت بیشتر دارد. همچنین مطالعات لندفرم در منطقه مورد مطالعه نشان داد که به کمک ویژگی های مورفومتری می توان میزان حساسیت لندفرم ها به فرسایش را در منطقه مشخص نمود. به طوری که بعد از تهیه نقشه لندفرم ها با استفاده از شاخص موقعیت توپوگرافی ( TPI )، و در نظرگرفتن مناطق حساس به فرسایش از طریق ویژگی های مورفومتری، لندفرم های حساس به فرسایش در منطقه مورد مطالعه مشخص شد. به طوریکه افزایش تعداد آبراهه ها و طول آن در حوضه آبخیز نشان دهنده افزایش فرسایش است. با مقایسه نقشه لندفرم ها و نقشه آبراهه های منطقه مورد مطالعه مشخص شد که لندفرم های کلاس 4 (دره های U شکل) و لندفرم های کلاس 3 (زهکش های مرتفع) دارای بیشترین فرسایش پذیری هستند. نتایج نشان داد که با افزایش میزان چگالی زهکشی میزان فرسایش پذیری افزایش می یابد که در لندفرم های کلاس 4 (دره های u شکل) و کلاس 6 بیشترین میزان فرسایش پذیری با توجه به بالا بودن چگالی زهکشی دیده شد.
۲.

طبقه بندی لندفرم ها با استفاده از شاخص موقعیت توپوگرافی(TPI) (مطالعه موردی: منطقه جنوبی شهرستان داراب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهرستان داراب ژئومورفولوژی مورفومتری طبقه بندی لندفرم روش TPI موقعیت توپوگرافی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۶ تعداد دانلود : ۶۴۹
لندفرم یک عارضه زمین یا سیمای زمینی است که تشکیل آن به وسیله فرایندهای طبیعی به صورتی شکل گرفته که می توان آن را با عارضه های شاخص توصیف و تعریف کرد؛ و در صورت شناسایی، این لندفرم اطلاعاتی درباره ساختار خود به همراه ترکیب، بافت یا یکپارچه بودنش ارائه می دهد. وجود انواع لندفرم ها و تنوع آنها به طور عمده با تغییر در شکل و موقعیت زمین کنترل می شود. بنابراین، طبقه بندی و شناسایی مناطق مختلف با توجه به ویژگی های مورفومتری آنها ضروری می باشد. این پژوهش سعی دارد که به طبقه بندی لندفرم های مختلف در جنوب شهرستان داراب بپردازد. پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی مبتنی بر روش های کمی، میدانی، نرم افزاری و مدل سازی است که در آن از روش شاخص موقعیت توپوگرافی ((TPI برای شناسایی و طبقه بندی لندفرم های منطقه مورد مطالعه استفاده شد. داده های ورودی در این مدل شامل شیب، انحنای عرضی، انحنای حداقل و انحنای حداکثر است. نتایج طبقه بندی مورفولوژیکی منطقه مورد مطالعه نشان داد که منطقه شامل 10 نوع لندفرم (آبراهه، دره های آبراهه های میانی، زهکش های مرتفع، بالا رود، دره های u شکل، دشت های کوچک، شیب های باز ، شیب های بالایی، یال های مرتفع، یال های شیب میانی، قله کوه) است. بیشترین نوع لندفرم در منطقه مورد مطالعه مربوط به آبراهه ( 19/32 %) و بعد از آن قله ها (36/25 %) می باشد.
۳.

بررسی روند تغییرات زمانی- مکانی پوشش گیاهی و واکنش آن به عوامل محیطی در شمال استان فارس، ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: NDVI عامل توپوگرافی کاربری اراضی عوامل اقلیمی رگرسیون وزن دار فضایی مناطق خشک و نیمه خشک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۹ تعداد دانلود : ۵۶۸
پوشش گیاهی یکی از عوامل ضروری در ساختار و عملکرد اکوسیستم های خشکی و یکی از حلقه های اساسی زنجیر حیاتی آب-خاک-گیاه و اتمسفر است. مطالعات متعدد ثابت کرده که پوشش گیاهی به تغییرات عوامل اقلیمی و ادافیکی حساس است. بر این اساس، تغییر در پوشش گیاهی و رابطه اش با عوامل ذکر شده از اهمیت بسیار برخوردار است. تحقیق حاضر به منظور بررسی تغییرات پوشش گیاهی و عوامل موثر بر آن در حوزه خارستان استان فارس انجام شد. در این رابطه، تصاویر برگرفته از سنجنده ETM لندست 7 طی دوره 2000-2017و داده های اقلیمی حاصل از ایستکاه های هواشناسی استان استفاده شد. با استفاده از این تصاویر تغیرات زمانی و مکانی NDVI و آنومالی آن بررسی شد. در نهایت رابطه بین این شاخص با عوامل اقلیمی و توپوگرافی بر مبنای روش های رگرسیون وزن دار فضایی و حداقل مربعات معمولی به دست آمد. در مجموع، تغییرات زمانی مبین روند افزایش آهسته NDVI بود. آنومالیNDVI در سال های قبل از 2008 روند مثبت و برای سال های بعد روند منفی را نشان داد. توزیع مکانی NDVI مبین یک روند افزایشی از شمال به سمت مرکز و جنوب غرب منطقه مورد مطالعه بود. نتایج حاکی از تاثیر دو دسته عوامل طبیعی و انسانی بر تغییرات پوشش گیاهی بود. علاوه بر این تغییرات پوشش گیاهی بر حسب ارتفاع، جهت و شیب هم متفاوت بود. به طوری که از ارتفاع بیشتر از 2500 متر مقدار NDVI کاهش، در شیب های کمتر از ˚5، مقدار این شاخص افزایش و در جهت های شمال و شرق بیشتر از دامنه های جنوبی بود. روند کلی نشان دهنده افزایش دما و کاهش بارندگی در طول دوره مورد مطالعه بود. بیشترین مقدار ضریب تبیین مکانی (Local R 2 ) بین NDVI با بارندگی و دما به ترتیب 87/0 و 75/0 بود. با توجه به نتایج می توان اظهار داشت که عوامل محیطی نظیر ارتفاع، جهت، شیب، دما و بارش فاکتورهای اصلی کنترل کننده پوشش گیاهی در این منطقه هستند.
۴.

استفاده از مدل زیر پیکسل جاذبه attraction)) به منظور طبقه بندی لندفرم ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل جاذبه لندفرم قدرت تفکیک مکانی مدل رقومی ارتفاع (DEM) شاخص موقعیت توپوگرافی (TPI)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۳ تعداد دانلود : ۳۹۲
از مهم ترین موضوعات در علم ژئومورفولوژی کمی افزایش قدرت تفکیک مکانی به منظور افزایش میزان اطلاعات در مدل رقومی ارتفاع (DEM) است. مدل های مختلفی به منظور افزایش قدرت تفکیک مکانی تاکنون استفاده شده اند. از بین مدل های مختلف مدل جاذبه به عنوان جدیدترین مدل، دارای دقت بسیار بالایی می باشد. در این تحقیق از مدل جاذبه برای اولین بار به منظور افزایش قدرت تفکیک مکانی DEM در جنوب شهرستان داراب (قلاتویه) استفاده شد. در این تحقیق از دو مدل همسایگی پیکسل های مماس و مدل همسایگی چهارگانه برای تخمین مقادیر زیر پیکسل ها بر روی DEM استفاده شد. هر مدل دارای پیکسل های همسایه متفاوت هستند که به کمک آن ها مقادیر جاذبه هر زیر پیکسل محاسبه می شود. پس از تولید تصاویر خروجی برای زیر پیکسل ها در مقیاس های 2، 3، 4 با همسایگی های متفاوت، بهترین مقیاس با مناسب ترین نوع همسایگی با استفاده از نقاط کنترل زمینی تعیین شد و مقادیر RMSE برای آن ها محاسبه شد. از بین مقیاس ها با همسایگی های مختلف مشخص شد که فاکتور مقیاس 3 و مدل همسایگی چهارگانه نسبت به بقیه روش ها دارای بیشترین دقت با کمترین میزان RMSE 8/07)) برای DEM 90 متر (8/09) می باشد. نتایج حاصل از بررسی میزان RMSE نشان می دهد که مدل چهارگانه نتایج بهتری نسبت به مدل مماس نشان می دهد و میانگین RMSE خروجی های این مدل کمتر از مدل همسایگی مماس است. در حالت S=2 مدل همسایگی و چهارگانه به طور استثنا نتایج یکسانی ارائه می کنند که موجب می شود RMSE این دو مدل در این حالت مقدار یکسانی را ارائه می کند که این مقدار همچنین کمترین مقدار مربوطه در بین سایر شاخص های مقیاس (3و4) است. درنهایت از بهترین مدل رقومی ارتفاع حاصل از مدل جاذبه، به عنوان داده ورودی برای تهیه لندفرم های منطقه موردمطالعه با استفاده از روش TPI استفاده شد. نتایج نشان داد مساحت لندفرم های قله کوه، یال های مرتفع، یال های شیب میانی، تپه های کوچک موجود در دشت، شیب های بالایی، مساها، شیب های باز، دشت و دره های u شکل در لندفرم حاصل از مدل جاذبه نسبت به DEM 90 متری افزایش یافت. درحالی که مساحت لندفرم های دره های باریک، آبراهه ها، زهکش های شیب میانی، دره های کم عمق، زهکش های مناطق مرتفع و یال های موضعی، تپه های موجود در دره کاهش یافت. با استفاده از این تحقیق مشخص شد که استفاده از مدل رقومی ارتفاع (DEM) حاصل از الگوریتم جاذبه نسبت به DEM 90 متری دارای جزئیات بیشتری می باشد و اطلاعات بیشتری را از منطقه موردمطالعه نشان می دهد.
۵.

ارزیابی ریسک اکولوژیکی عناصر سنگین در رسوبات حاشیه جاده ها در محیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آلاینده فلزات سنگین شاخص Igeo شاخص CF شاخص PLI شاخص RI روش کریجینگ فاصله از جاده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۰ تعداد دانلود : ۳۸۳
فعالیت های انسانی ممکن است منجر به تجمع بیشتر فلزات سنگین در رسوبات حاشیه جاده شود. خودروها یکی از منابع تولید فلزات سنگین در جاده ها هستند که این آلاینده ها به صورت ذرات از اگزوز یا دیگر اجزا خودرو وارد محیط شده و باعث آلودگی خاک این نواحی می شود. در این پژوهش میزان تغییرات فلزات سنگین در رسوبات حاشیه جاده تحت تأثیر تردد وسایل نقلیه در جاده فسا- داراب (استان فارس) مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور نمونه های خاک از فواصل ۵ و15 متری حاشیه جاده از دو عمق 0-15 سانتیمتری در قالب طرح بلوک کامل تصادفی به صورت فاکتوریل (عمق و فاصله) جمع آوری گردید. مقادیر کل و قابل جذب عناصر سنگین اندازه گیری و با دستگاه جذب اتمی قرائت گردید. شاخص محاسبه شاخص مولر و فاکتور آلودگی (CF)، شاخص ریسک اکولوژیکی (RI)، شاخص بار آلودگی تاملینس ون (PLI) ک ه برای تعیین میزان آلودگی منطقه مورد مطالعه بر روی 5 عنصر کادمیوم، سرب، مس، روی و نیکل مورد محاسبه قرار گرفتند. نتایج نشان داد، مقدار غلظت میانگین عناصر نیکل، مس، روی، کادمیوم، و سرب به ترتیب 1.20، 2.86، 9.81، 10.08، و 84.17 میلی گرم بر کیلوگرم می باشد که غلظت سرب و کادمیوم بالاتر از مقدار پس زمینه محلی بود. بیش ترین مقدار فلزات سنگین برای نزدیکترین فاصله از جاده یعنی ۵ متری از آن می باشد و مقدار آن ۸۶/۳۸ میلی گرم بر کیلوگرم می باشد که با افزایش فاصله از جاده کاهش می یابد. شاخص زمین انباشتگی (Igeo) محاسبه شده براساس میانگین شیل و مقدار پس زمینه محلی نشان دهنده عدم آلودگی جدی منطقه به فلزات مس، روی و نیکل است و تنها کادمیوم و سرب در کلاس آلوده تا آلودگی متوسط، و آلودگی زیاد تا بشدت آلوده به ترتیب قرار گرفتند. نتایج حاصل از نقشه ها پهنه بندی به روش کریجینگ نشان داد که روی، نیکل و سرب در جنوب منطقه (نزدیکی شهر داراب)، کادمیوم در شمال (نزدیکی شهر فسا) و مس در بخش هایی از شمال، مرکز و جنوب بیشترین مقدار را داشتند.
۶.

بررسی ویژگی های مورفومتری خندق ها و ارتباط آن با ویژگی های خاک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رگرسیون خطی مورفومتری ویژگی های خاک خندق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۰ تعداد دانلود : ۹۸۴
مهم ترین عامل بررسی مناطق خندقی وقوع فرسایش و تخریب زیاد خاک است. با توجه به اهمیت بررسی خندق ها هدف از این مطالعه بررسی خندق های واقع در جنوب شهرستان فسا و شمال شهرستان داراب می باشد. خندق های واقع در این دو منطقه ازنظر ابعاد با یکدیگر متفاوت هستند به طوری که خندق های واقع در جنوب شهرستان فسا دارای ابعاد بزرگ تری در مقایسه با خندق های واقع در شمال شهرستان داراب می باشد. برای این منظور ویژگی های مورفومتری خندق ها که شامل طول، عرض، عمق و ارتفاع می باشد اندازه گیری شد. همچنین به منظور بررسی ارتباط بین ویژگی مورفومتری خندق و ویژگی های خاک پارامترهای سدیم، پتاسیم، منیزیم، روی، کلر، آهن، منگنز، کربن آلی و بیکربنات اندازه گیری شد. نتایج حاصل از رگرسیون خطی چندگانه نشان داد که حجم خندق با عمق خندق ارتباط مستقیم و با میزان مواد آلی رابطه معکوس دارد. بنابراین با کاهش میزان مواد آلی در خاک فرسایش آبی در منطقه افزایش می یابد و زمینه برای فرسایش خندقی که پیچیده ترین و مخرب ترین نوع فرسایش آبی است، فراهم می شود.
۷.

استفاده از مدل زیر پیکسل جاذبه به منظور افزایش قدرت تفکیک مکانی مدل رقومی ارتفاع (DEM)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل جاذبه قدرت تفکیک مکانی مدل رقومی ارتفاع (DEM) زیر پیکسل

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی سنجش از راه دور GIS
تعداد بازدید : ۶۷۷ تعداد دانلود : ۳۸۷
افزایش قدرت تفکیک مکانی به منظور افزایش میزان اطلاعات در مدل رقومی ارتفاع (DEM) از جمله مهمترین موضوعات در ژئومورفولوژی کمی محسوب می شود. تاکنون مدل های مختلفی به منظور افزایش قدرت تفکیک مکانی ارائه شده است که از بین مدل ها، مدل جاذبه به عنوان جدیدترین مدل، دارای دقت بسیار بالایی می باشد. این مدل برای اولین بار به منظور افزایش قدرت تفکیک مکانی بر روی تصاویر ماهواره ای استفاده شده است. در این تحقیق از مدل جاذبه برای اولین بار به منظور افزایش قدرت تفکیک مکانی DEM استفاده شد. در بررسی حاضر، از دو مدل همسایگی پیکسل های مماس (Touching) و مدل همسایگی چهارگانه (Quadrant) به منظور تخمین مقادیر زیر پیکسل ها استفاده گردید. در مدل جاذبه احتیاجی به کالیبره کردن و آموزش الگوریتم همانند الگوریتم های یادگیری ماشین نیست، این امر موجب می شود که زمان محاسبات برای اجرای الگوریتم کم شود. پس از تولید تصاویر خروجی برای زیر پیکسل ها، در مقیاس های 2، 3 و4 با همسایگی های متفاوت، بهترین مقیاس با مناسب ترین نوع همسایگی با استفاده از نقاط کنترل زمینی تعیین شد و مقادیر RMSE برای آن ها محاسبه شد. تعداد کل نقاط کنترل زمین مستخرج از عملیات نقشه برداری، 2118 نقطه بود. مقدار RMSE برای هر DEM به صورت جداگانه محاسبه شد. نتایج نشان داد که با استفاده از مدل جاذبه صحت تصاویر خروجی بهبود بخشیده شده و همچنین قدرت تفکیک مکانی آن ها نیز افزایش پیدا کرده است. بر اساس نتایج از بین مقیاس ها با همسایگی های مختلف، مقیاس 3 و مدل همسایگی چهارگانه نسبت به سایر روش ها دارای بیشترین دقت با کمترین میزان RMSE (54/5) برای DEM 30 متر و DEM  90 متر (13/9) می باشد.
۸.

ارزیابی خطر زمین لغزش و ارتباط آن با نوع لندفرم در محیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمین لغزش روش فازی وAHP شاخص موقعیت جغرافیایی (TPI) لندفرم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۲ تعداد دانلود : ۳۵۸
تعیین مناطق مستعد وقوع زمین لغزش یکی از اقدامات اولیه در کاهش خسارات احتمالی و مدیریت حوضه های آبخیز کشور می باشد. با توجه به اهمین موضوع هدف از این تحقیق بررسی وضعیت زمین لغزش در شرق شهر کرمان و ارتباط آن با نوع لندفرم می باشد. برای این منظور از پارامترهایی مانند شیب، جهت، ارتفاع، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، کاربری اراضی، فاصله از جاده و زمین شناسی به عنوان لایه های ورودی برای تعیین خطر زمین لغزش استفاده شد. بعد از تهیه هر یک از این لایه ها با استفاده از روش فازی و تعریف تابع عضویت، نقشه فازی برای هر یک از پارامترها تهیه شد. در نهایت به منظور همپوشانی هر یک از نقشه های فازی و تهیه نقشه نهایی زمین لغزش، با توجه به اهمیتی که هر یک از لایه ها در خطر وقوع زمین لغزش دارند، با ایجاد ماتریس مقایسه زوجی در مدل تحلیل سلسله مراتی (AHP < /span>) نقشه نهایی تهیه شد. در ادامه برای تعیین ارتباط بین زمین لغزش و نوع لندفرم، با استفاده از شاخص موقعیت توپوگرافی (TPI) نقشه لندفرم منطقه تهیه شد. نتایج نشان داد که بیشترین احتمال رخداد زمین لغزش در غرب، شمال و جنوب غرب منطقه مورد مطالعه می باشد. نتایج حاصل از نقشه لندفرم های منطقه نشان داد که بیشترین درصد لندفرم در منطقه مربوط به آبراهه ها (دره ها) با حدود 31 درصد و قله ها با حدود 7/26 درصد می باشد. همچنین نتایج نشان داد که هر چه به لندفرم های مناطق کوهستانی مانند خط الراس ها، تپه ها و قله ها نزدیک می شویم احتمال خطر زمین لغزش بیشتر می شود. بنابراین با توجه به اینکه در این نوع لندفرم ها احتمال وجود اراضی باغی، کشاورزی، جاده ها و در بعضی مناطق روستاها وجود دارد، باید مدیریت بیشتری در این مناطق صورت گیرد.        
۹.

بررسی شوری آب و خاک و ارتباط آن با پستی و بلندی های سطح زمین با استفاده از مدل فازی در محیط GIS - مطالعه موردی: حوضه آبخیز سیاخ دارنگون در غرب شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شوری آب شوری خاک میانگین عکس فاصله (IDW) روش فازی غرب شیراز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۶ تعداد دانلود : ۵۹۴
افزایش جمعیت، کاهش منابع آب، کاهش منابع غذایی، خشکسالی و آلودگی آب و خاک در بسیاری از مناطق کره زمین منجر به مشکلات فراوانی شده است. با توجه به اهمیت کیفیت آب زیر زمینی و خاک در حوضه های آبخیز مختلف از جمله شمال غرب استان فارس، هدف این مطالعه بررسی کیفیت آب و خاک از نظر هدایت الکتریکی (شوری)برای کشت گیاه گندم با استفاده از روش فازی و مقایسه آن با لندفرم ها در محیط GIS می باشد. برای 40 نقطه نمونه آب (چاه) و 70 نمونه خاک (پروفیل در 100 سانتی متر اولیه خاک) با استفاده از روش میانگین عکس فاصله ( IDW ) نقشه پهنه بندی آب و خاک تهیه شد. سپس به منظور همگن کردن میزان شوری آب و خاک و بررسی ارتباط آن ها با لندفرم های منطقه مورد مطالعه، قوانین فازی و استفاده از استانداردهای کیفیت آب و خاک به کار گرفته شد. در روش فازی مقادیر شوری بین 0 و 1 قرار گرفتند. نتایج حاصل از نقشه فازی شوری خاک منطقه نشان داد که 31/24 درصد از منطقه در کلاس ضعیف (نامناسب)، 78/11 درصد در کلاس متوسط، 74/25 درصد در کلاس خوب و 16/38 درصد از منطقه در کلاس خیلی خوب قرار گرفته اند. درحالیکه برای شوری آب مشخص شد که 6/36 درصد در کلاس متوسط، 69/31 درصد در کلاس خوب و 65/31 درصد از منطقه در کلاس خیلی خوب قرار گرفته اند. در پایان ارتباط بین نقشه لندفرم و نقشه شوری آب و خاک منطقه مورد مطالعه تعیین شد. نتایج نشان داد که حداقل شوری خاک و آب در دشت ها واقع شده است. در مطالعه حاضر جنس سازندهای منطقه و عدم شوری آن ها در دشت ها باعث شده که این مناطق از شوری کمتری نسبت به سایر قسمت ها برخوردار باشند. در نتیجه برای مناطقی که از نظر زمین شناسی و پستی و بلندی مشابه منطقه مورد مطالعه هستند، بدون نمونه برداری و تجزیه و تحلیل در آزمایشگاه می توان مشخص نمود که مناطق واقع در ارتفاعات کمتر (دشت ها) دارای شوری کم می باشند. در واقع به کمک نقشه های زمین شناسی (جنس سازند) و نقشه های لندفرم (پستی و بلندی ها) می توان میزان شوری را تخمین زد.
۱۰.

پیش بینی شبکه های آبراهه با استفاده از مدل زیر جاذبه و الگوریتم ژنتیک در محیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل رقومی ارتفاع (DEM) مدل جاذبه الگوریتم ژنتیک آبراهه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۷ تعداد دانلود : ۲۲۵
آبراهه ها، زهکش در یک حوضه آبخیز محسوب می شوند که تاثیر زیادی بر روی ویژگی های فیزیوگرافی، هیدرولوژی، فرسایش و رسوب یک حوضه آبخیز دارند. هدف از این مطالعه، استفاده از مدل جاذبه به منظور افزایش قدرت تفکیک مکانی مدل رقومی ارتفاع (DEM) و استفاده از الگوریتم ژنتیک به منظور پیش بینی آبراهه ها در آینده و مقایسه نتایج آن با خطوط آبراهه مستخرج از DEM با قدرت تفکیک ۳۰ متر است. برای استخراج DEM های با قدرت تفکیک بالاتر، در مدل جاذبه برای تولید زیرپیکسل ها از مقیاس ۳ و مدل همسایگی چهارگانه که دارای دقت بالاتری هستند استفاده شد. از DEM حاصل از مدل جاذبه، به عنوان داده ورودی برای پیش بینی و استخراج آبراهه های منطقه مورد مطالعه با استفاده از الگوریتم ژنتیک در آینده استفاده شد. در الگوریتم ژنتیک، بهینه سازی و پیش بینی شبکه های رودخانه بر اساس تابع «نیروی جریان» و با ایجاد تغییرات در بالا آمادگی ها و رسوب گذاری ها در منطقه مورد مطالعه انجام شد. نتایج حاصل از مدل جاذبه نشان داد که مقیاس ۲ با مدل همسایگی ۲ گانه دارای دقت بالاتری نسبت به دیگر همسایگی ها برای استخراج DEM با قدرت تفکیک بالاتر است. همچنین نتایج حاصل از الگوریتم ژنتیک، نشان دهنده تغییر درجه آبراهه های منطقه مورد مطالعه در طول زمان نسبت به وضع موجود است، به طوری که درجه تعدادی از آبراهه های درجه اول در آینده به درجه ۳ تغییر خواهد کرد که علت آن فرسایش آبراهه های درجه کمتر و اضافه شدن به آبراهه های درجه بالاتر است. از نتایج این تحقیق، می توان برای پیشنهاد محل های مناسب ایجاد بندهای انحرافی و یا محل های مناسب برای احداث سازه های مختلف با توجه به تغییرات در مورفومتری آبراهه ها در آینده، استفاده کرد.
۱۱.

ارزیابی مناطق مناسب برای کشت گندم در دشت باغه شهرستان شوش ، با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پهنه بندی اکولوژی کشاورزی مدل تحلیل سلسله مراتبی وزن دهی عکس فاصله GIS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۰ تعداد دانلود : ۸۱
پهنه بندی اکولوژیکی کشاورزی، ابزاری برای ارزیابی مناسب منابع اراضی، برنامه ریزی و مدیریت بهتر کشت در جهت دستیابی به کشاورزی پایدار است. با توجه به اهمیت استان خوزستان در کشاورزی کشور و راهبردی بودن محصول گندم، در این پژوهش پهنه بندی پتانسیل تولید کشت گندم در منطقه دشت باغه خوزستان انجام شد. ویژگی های اقلیمی شامل دمای میانگین، کمینه و بیشینه و همچنین بارندگی سالیانه بودند. همچنین، عوامل محیطی شامل ویژگی های توپوگرافی (شیب) و ویژگی های خاک (شیمیایی و فیزیکی) در نظر گرفته شدند. ویژگی های خاک از داده های 96 پروفیل خاک حاصل از مطالعات نیمه تفصیلی منطقه تعیین شد. پهنه بندی ویژگی های مختلف خاک و متغیرهای اقلیمی با استفاده از روش وزن دهی عکس فاصله (IDW) انجام شد . سپس با استفاده از توابع عضویت، نقشه فازی هر یک از پارامترهای مؤثر در تعیین مناطق مستعد برای کشت گندم تهیه شد. در ادامه با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) وزن هر یک از لایه ها مشخص و در نهایت در محیط GIS نقشه تناسب اراضی برای کشت گندم تهیه شد. شایان ذکر است که در این مطالعه مهم ترین پارامترهای مؤثر بر کشت گندم قبل از ورود به مدل، با استفاده از روش های آماری انتخاب شدند. نتایج نشان داد که بخش غربی منطقه مورد مطالعه براساس ویژگی های خاک، اقلیم و توپوگرافی منطقه برای کشت گندم مناسب است و حدود 46 درصد از مساحت کل محدوده مورد مطالعه را به خود اختصاص داده است (4220 هکتار) و قسمت هایی از جنوب و شمال منطقه مورد مطالعه، نامناسب ترین شرایط را برای کشت گندم دارند. بنابراین با استفاده از روش فازی و AHP می توان مکان های مناسب برای کشت محصولات زراعی را تعیین کرد.
۱۲.

بررسی و پهنه بندی تاثیرپذیری آب رودخانه کر از آلودگی ناشی از صنایع مجاور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آلودگی آب تجزیه مولفه های اصلی شاخص WQI شاخص HEI کیفیت آب و عناصر سنگین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۷ تعداد دانلود : ۱۳۵
آلودگی آب همواره یکی از مسائل و مشکلات محیط زیستی در سراسر کره زمین محسوب می شود. در بین آب های موجود در سطح و زیر زمین، آب های جاری و رودخانه ها به دلیل عبور از مناطق مختلف، همواره در معرض آلودگی بیشتری قرار دارند. هدف از این مطالعه بررسی کیفیت آب رودخانه کر در جنوب ایران و تعیین منشأ آلودگی آن توسط کارخانجات مختلف مجاور آن می باشد. نمونه بردار ی در سال ۲۰۱۶ بر روی ۱۴ پارامتر فیزیکی و شیمیایی در ۳ ماه دسامبر، آپریل و سپتامبر در ۲۹ ایستگاه انجام شد. به کمک تجزیه مولفه های اصلی ( PCA ) مهمترین پارامترهای تاثیر گذار بر روی آلودگی آب، و به کمک شاخص کیفیت آب ( WQI ) و شاخص ارزیابی فلزات سنگین ( HEI ) وضعیت آلودگی هر یک ایستگاه ها با توجه به حدود مجاز عناصر در آب رودخانه مشخص شد و در نهایت با استفاده از روش کریجینیگ وضعیت پراکنش مکانی عناصر در کارخانجات مجاور بررسی شد. نتایج حاصل از اندازه گیر ی ها با استفاده از تجزیه مولفه های اصلی ( PCA ) نشان داد که PCA ۱۳ مؤلفه را معرفی می کند. نتایج شاخص WQI نشان داد که میانگین کمترین مقدار این شاخص در ایستگاه ۱۷ با متوسط 5 ± 9/. با وضعیت غیر قابل آشامیدن از نظر کیفیت و بالاترین مقدار شاخص در ایستگاه ۶ با متوسط 2 ± 3/87 با وضعیت خوب برای آشامیدن مشاهده شد. نتایج حاصل از HEI نشان داد که ایستگاه ۱۶ و ۱۷ دارای بیشترین مقادیر شاخص HEI هستند که نشان دهنده آلوده ترین ایستگاه ها می باشند. نتایج حاصل از شاخص HEI نشان داد که مقادیر کادمیوم و آرسنیک، نسبت به دیگر عناصر دارای مقادیر خیلی بیشتری نسبت به حد مجاز در آب آشامیدنی است. در نهایت نتایج حاصل از نقشه های پهنه بندی فلزات سنگین با استفاده از روش کریجینگ نشان دادکه بیشترین تجمع غلظت مربوط به قسمت های مرکز و جنوب در مجاورت کارخانجات منطقه مورد مطالعه می باشد.
۱۳.

بررسی و شناسایی مناطق دارای پتانسیل کارستی شدن با استفاده از روش فازی و مدل تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: منابع آب توابع عضویت فازی GIS استان فارس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۹ تعداد دانلود : ۳۳۷
مناطق کارستی به دلیل اهمیت بسیار زیاد در منابع آب و تنوع اشکال ژئومورفولوژیکی همواره در کانون توجه بوده اند. در مناطق خشک با توجه به اینکه کارست ها مناطق مناسبی برای ذخیره سفره های آب شیرین محسوب می شوند، شناسایی آنها اهمیت دوچندانی می یابد. این پژوهش سعی دارد با استفاده از روش های فازی و AHP و با کمک نرم افزار GIS مناطق دارای پتانسیل کارستی شدن را در بخش هایی از غرب استان فارس تشخیص دهد و ضمن معرفی آنها، روشی جدید را برای این کار معرفی کند. به منظور تعیین مناطق مستعد کارست از داده های زمین شناسی، فاصله از گسل، بارندگی، ارتفاع، دما، فاصله از رودخانه و شیب استفاده شد و به منظور همگن ساختن هریک از داده ها برای تهیه نقشه های مناطق کارستی، روش فازی به کار رفت. در مرحله بعد توابع عضویت فازی با بهره گیری از مناطق مستعد کارست تهیه و درنهایت به منظور آماده سازی نقشه های کارست منطقه پژوهش از مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شد. نتایج حاصل از نقشه کارست منطقه پژوهش نشان داد در شمال غربی و قسمتی از جنوب شرق منطقه احتمال کارست با توجه به نقشه ها صددرصد است؛ در حالی که مناطق مرکزی کارست کمتری دارند و قسمت هایی از حاشیه منطقه در شرق و غرب بدون کارست هستند. به منظور بررسی و تعیین صحت مدل از بعضی نقاط نمونه استفاده و با توجه به نقاط نمونه مشخص شد مدل دقت زیادی برای تعیین مناطق کارستی دارد؛ بنابراین از روش فازی می توان به مثابه روشی دقیق برای بررسی پتانسیل کارستی مناطق مختلف استفاده کرد.
۱۴.

شناسایی مناطق کارستی با استفاده از مدل دمسترشافر و روش فازی (منطقه مورد مطالعه: شمال غرب استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مناطق کارستی مدل دمپسترشافر روش فازی روش تحلیل سلسله مراتبی GIS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۷ تعداد دانلود : ۲۷۸
سرزمینهای کارستی آب اشامیدنی 25 درصد از جمعیت جهان را تامین می کنند. منابع اقتصادی کارست، اهمیت سرزمین های کارستی در کشاورزی و دارا بودن عوامل اقلیمی دیرینه به منظور شناسایی تحولات ژئومورفولوژی مشخص می نماید. از طرفی مطالعه کارست ها در مناطق خشک به دلیل مناطق مناسبی که برای ذخیره سفرهای آب شیرین محسوب می شوند، بسیار مهم به نظر می رسد. با توجه به اهمیت موضوع هدف از این مطالعه تعیین مناطق کارستی با استفاده از الگوریتم جدیدی به نام دمپسترشافر و مقایسه آن با روش فازی می باشد. به منظور تعیین مناطق مستعد کارست از داده های زمین شناسی، فاصله از گسل، بارندگی، ارتفاع، دما، فاصله از رودخانه، شیب در محیط GIS استفاده شد. در روش فازی بعد از تهیه نقشه فازی برای هر یک از پارامترها به روش تحلیل سلسله مراتبی وزن هر یک از لایه ها مشخص شد. نتایج حاصل از مقایسه زوجی در روش تحلیل سلسله مراتبی نشان داد که با توجه به نرخ ناسازگاری 01/0 وضعیت زمین شناسی دارای بیشترین وزن (297/0) و شیب کمترین اهمیت (وزن 045/0) در تعیین مناطق کارستی منطقه مورد مطالعه دارندنتایج حاصل از روش فازی نشان داد که نیمه جنوبی و غرب منطقه احتمال وجود مناطق کارستی بیشتر است. در حالیکه نتایج حاصل از روش دمپسترشافر نشان دادند که مناطق غرب دارای مناطق کارستی بهتری نسبت به سایر مناطق هستند. با مقایسه دو روش و مقایسه آن با میزان فاصله از جاده نشان داد که روش دمپسترشافر دارای دقت بالاتری نسبت به روش فازی می باشد. بطوریکه در روش دمپسترشافر با افزایش سطح اطمینان و کاهش ریسک پذیری احتمال وجود مناطق کارستی کاهش می یابد.
۱۵.

ارزیابی دورسنجی اثرات کاربری اراضی بر گرادیان دمای سطح زمین با استفاده از تصاویر لندست: مطالعه موردی: حوضه آبخیز خارستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: آشکار سازی تغییرات کاربری اراضی دمای سطح زمین پوشش گیاهی سنجش از دور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۵ تعداد دانلود : ۳۳۴
عوامل متعددی بر گرادیان دمای سطح زمین تاثیر گذارند در این میان یکی از عوامل متاثر از فعالیت های انسانی تغییرات کاربری اراضی است که می-تواند منجر به تغییرات دمایی سطح زمین شود. تغییرات دمایی سطح زمین کلیمای طبیعی منطقه را متاثر می سازد لذا درک تغییرات و بیلان آن در شناخت اثرات غیر مستقیم دخالت انسان در اکوسیستم ها و مدیریت آن ضروری است. تحقیق حاضر بررسی کاربری اراضی، خصوصیات دمای سطح زمین در هر کاربری و همچنین همبستگی بین تغییرات دمای سطح زمین و شاخص تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI) است. در این مطالعه به منطور بررسی کاربری اراضی، دمای سطح زمین و NDVI از تصاویر ماهواره لندست 5 (TM) در 1990، 2010 و ETM7 2000 و 8OLI برای 2017 استفاده شد. کاربری اراضی با استفاده از روش طبقه بندی نطارت شده بررسی شد. نتایج نشان داد مقدار دمای سطح زمین در هر کاربری متفاوت و بیشترین مقدار آن در اراضی دارای خاک لخت و مناطق مسکونی و کمترین در اراضی باغی مشاهده شد. تفاوت دمای سطح در میان مناطق مسکونی و دارای پوشش گیاهی در سال های 1990، 2000، 2010 و 2017 به ترتیب 58/3 ، 27/2، 02/3 و12/2 درجه سانتیگراد بود. همچنین تفاوت دما بین مناطق دارای خاک لخت و دارای پوشش گیاهی در این چهار دوره به ترتیب به 3/3 ، 8/0، 08/1 و 38/2 درجه سانتیگراد بود. در این پژوهش رابطه بین NDVI و دمای سطح زمین نشان دهنده همبستگی منفی بود، به طوری که مناطق با NDVI کم نسبت به مناطق با NDVI بالا دمای بیشتری داشتند. رابطه بین تغییرات پوشش گیاهی با تغییرات دمای سطح زمین نشان داد که بین این دو پارامتر همبستگی معنی داری (R=0.63) وجود دارد. بنابراین می توان بیان داشت که کاربری های اراضی با پوشش گیاهی بیشتر دمای کمتری نسبت به کاربری با پوشش کمتر دارند.
۱۶.

بررسی کیفیت آب در محیط GIS با استفاده از فرایند تحلیل شبکه ای (ANP)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت آب فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) روش فازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۱۹۴
استان فارس، با توجه به واقع شدن در مناطق خشک و نیمه خشک ایران، دچار کمبود منابع آب سطحی شده است. بنابراین، به منظور بهره برداری از منابع آب زیرزمینی، تعیین کیفیت آب بسیار اهمیت دارد. با توجه به اهمیت موضوع، هدف این مطالعه تعیین میزان کیفیت مناطق جنوب شهر شیراز در استان فارس است. به منظور تهیه نقشه های پهنه بندی از نقاط نمونه برداری شده، از روش میانگین عکس فاصله (IDW) استفاده شد. در ادامه، برای همگن کردن هریک از لایه های تهیه شده، روش فازی به کار رفت. در این روش، تابع عضویت برای هریک از نقشه های پهنه بندی تعریف شد و داده ها بین 0 و 1، براساس درجه اهمیتی که در کیفیت آب دارند، قرار گرفتند. در نهایت، برای وزن دهی به لایه ها و تهیه نقشه نهایی کیفیت آب، از روش فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده شد. نتایج نشان داد که کیفیت آب حدود ۸۰% منطقه مورد مطالعه مطلوب است؛ درحالی که کیفیت آب شرب در حدود ۴% از منطقه (بخش هایی از شمال و شرق) نامطلوب است.
۱۷.

تعیین مناطق مستعد فرسایش خندقی با استفاده از تابع عضویت فازی(مطالعه موردی:شهر مهر در جنوب استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرسایش خندقی روش فازی و AHP جنوب استان فارس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۸ تعداد دانلود : ۱۰۴
فرسایش خندقی از انواع فرسایش آبی است که رخداد و گسترش آن موجب تغییرات بارز در منظر زمین و پسرفت اراضی و تخریب محیط زیست می شود. این نوع فرسایش با توجه به ابعاد نسبتا وسیع، توسعه سریع و تولید رسوب، سبب تخریب گسترده اراضی می گردد. برای کنترل این پدیده شناخت مکان هایی که مستعد ایجاد این نوع فرسایش هستند، بسیار مهم می باشد. با توجه به اهمیت موضوع هدف از این مطالعه تعیین مناطق مستعد فرسایش خندقی شهر مهر در جنوب استان فارس با استفاده از توابع عضویت فازی و مدل تحلیل سلسله مراتبی می باشد. برای این منظور ابتدا با استفاده از توابع عضویت، نقشه های فازی برای هر یک از پارامترها تهیه شد. در ادامه با استفاده از روش AHP وزن هر یک از پارامترها به منظور تهیه نقشه نهایی مناطق مستعد فرسایش خندقی تعیین شد. نتایج حاصل از روش فازی و AHP نشان داد که مناطق واقع در مرکز (حدود 15 درصد) دارای حساسیت بیشتری نسبت به فرسایش خندقی می باشند. در انتها برای اعتبار سنجی مدل از منحنی ROC استفاده شد. نتایج نشان داد که در مناطقی که مستعد فرسایش خندقی هستند خندق های بزرگی در منطقه دیده شده است. و مقادیر AUC نزدیک به 85 بدست آمد که نشان دهنده دقت بالای مدل برای پیش بینی نواحی مستعد فرسایش خندقی می باشد.
۱۸.

بررسی ارتباط بین خشکسالی و کاهش کیفیت آب با استفاده از سنجش از دور و روش شبکه های عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خش کسالی کیفیت آب سنجش از دور روش شبکه های عصبی MLP

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۳ تعداد دانلود : ۸۴
با توجه به تأثیر خشکسالی در کیفیت و کمّیت آب، هدف از این مطالعه بررسی خشکسالی با استفاده از شاخص های خشکسالی و ارتباط آن با میزان کیفیت آب در مناطق شمالی استان فارس ایران است. برای این منظور، شاخص های خشکسالی PCI، TVDI، NDVI در سال های 2000 تا 2020 استفاده شد. در ادامه، نقشه های پهنه بندی عناصر آب (Ca، Cl، EC، K، Na، Mg) با استفاده از روش کریجینگ تولید شد. سپس با به کارگیری روش شبکه های عصبی (MLP)، میزان عناصر آب با استفاده از شاخص های خشکسالی پیش بینی شد. نتایج نشان داد که با توجه به مقادیر شاخص های خشکسالی، روند تغییرات خشکسالی در منطقه از سال 2000 تا 2020 افزایشی بوده و بخش های جنوبی منطقه در وضعیت حادتری به نسبت دیگر بخش ها قرار دارد. نتایج حاصل از نقشه های پهنه بندی عناصر آب هم نشان داد که در بخش های جنوبی، غلظت املاح بیشتر از بخش های شمالی است. طبق نتایج حاصل از همبستگی بین شاخص های خشکسالی و مقادیر عناصر آب، Ca همبستگی بالایی (820/0 R=) با شاخص TVDI دارد و عناصر Cl، EC، K، Na، Mg نیز دارای همبستگی معنی داری (80/0 R>) با شاخص PCI است. نتایج حاصل از روش MLP، برای پیش بینی وضعیت کیفیت آب با استفاده از شاخص های خشکسالی، نشان داد که در مناطق جنوبی میزان املاح بیشتر و در نتیجه، کیفیت آب کمتر است. میزان دقت مدل در پیش بینی عناصر Cl، EC، K، Na، Mg، TH،TDS  با استفاده از شاخص PCI برابر با 85/0 R 2 = و درمورد عنصر Ca، با استفاده از شاخص TVDI برابر با 71/0 R 2 = است.
۱۹.

تعیین مناسب ترین طیف الکترومغناطیس برای پیش بینی عناصر غذایی در برخی گونه های مرتعی، با استفاده از طیف سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گیاهان مرتعی سنجش از دور امواج الکترومغناطیس روش رگرسیون خطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۹۱
امروزه از علم سنجش از دور برای مطالعات گیاهی ازجمله تعیین مواد مغذی، بیماری های گیاهی، کمبود آب یا مازاد آن، شناسایی علف های هرز استفاده می شود. گیاه، براساس ویژگی هایی که دارد، با برخورد امواج الکترومغناطیس به آن واکنش های متفاوتی در مقابل امواج (میزان جذب، انعکاس یا عبور) از خود نشان می دهد. ازجمله اطلاعاتی که علم سنجش در این زمینه می تواند به دست آورد میزان مواد مغذی موجود در گیاه است. با تعیین میزان مواد مغذی موجود در گیاه، می توان از مقدار کود مورد نیاز گیاه آگاهی یافت و از سویی، این مواد مغذی، به ویژه گیاهان مرتعی را شناسایی کرد. هدف از این مطالعه تعیین مواد مغذی موجود در گیاهان مرتعی مریم نخودی دارابی، اسفند، پنج انگشت، اسفند رومی، کُنار، شکر شفا با به کارگیری دانش سنجش از دور است. برای رسیدن به این هدف، با استفاده از طیف سنج در بازه طیفی ۳/۰ تا ۱/۱ میکرومتر، واکنش گیاه به امواج الکترومغناطیس مشخص شد. سپس با تعیین مواد غذایی موجود در این گیاهان، رابطه بین میزان انعکاس های امواج الکترومغناطیس با مقدار مواد مغذی در این گیاهان تعیین شد. نتایج نشان داد که در گیاه اسفند رومی باند ۱۰۲۶ نانومتر، در گیاه اسفند باند ۱۰۴۰ نانومتر، در گیاه کُنار باند ۱۰۴۶ نانومتر، در گیاه مریم نخودی باند ۱۰۳۰، در گیاه پنج انگشت باند ۴۰۰ و ۱۰۳۸ و در شکر شفا باند ۱۰۳۸ مؤثرترین باندها در پیش بینی مقدار P مؤثرند. از دیگرسو، به منظور پیش بینی Zn در گیاه اسفند رومی باند ۱۰۲۶ نانومتر، در گیاه اسفند باند ۱۰۴۰، در گیاه کُنار باند ۱۰۴۵، در گیاه مریم نخودی باند ۱۰۳۰، در گیاه پنج انگشت باند ۱۰۱۰ و در شکر شفا باند ۱۰۲۸ مؤثرترین باندها به شمار می روند. به منظور پیش بینی Cu با استفاده از مقادیر باندهای طیفی، مشخص می شود در گیاه اسفند رومی باند ۴۰۲ نانومتر، در گیاه اسفند باند ۴۱۰، در گیاه کُنار باند ۱۰۴۶، در مریم نخودی باند ۱۰۳۰، در پنج انگشت و در شکر شفا باند ۱۰۳۸ مؤثرترین باندها محسوب می شوند.
۲۰.

تهیه نقشه لندفرم ها و بررسی ارتباط آن با میزان خشکسالی به کمک روش ژئومورفون و مدل های تصمیم گیری چندمعیاره (مورد: شرق و جنوب استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خشکسالی لندفرم فازی مدل تحلیلی سلسله مراتبی روش ژئومورفون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۸۸
خشکسالی از جمله مخاطرات آب و هوایی است که به رغم وقوع تدریجی آن در مقیاس مکانی گسترده ای اثرگذار است و می تواند بخش بزرگی از جامعه روستایی و شهری را در معرض خطر قرار دهد، با توجه به اهمیت موضوع، هدف از این مطالعه بررسی و تعیین نواحی مستعد خشکسالی در نواحی شرق و جنوب استان فارس و ارتباط آن با نوع لندفرم ها با استفاده از روش AHP و فازی می باشد. در این مطالعه برای تعیین لندفرم های منطقه از روش ژئومورفون استفاده شد. همچنین برای تعیین وضعیت خشکسالی منطقه مورد مطالعه از روش فازی و مدل تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. نتایج حاصل از مقایسه دو به دوی هر یک از پارامترها نشان داد که بارندگی و عمق آب زیرزمینی با وزن های ۲۸/۰ و ۰۱/۰ به ترتیب با اهمیت ترین و کم اهمیت ترین پارامتر در تعیین مناطق مستعد خشکسالی در منطقه مورد مطالعه می باشند. نتایج حاصل از روش فازی و AHP نشان داد که بخش های شرقی و جنوب شرقی منطقه مستعد خشکسالی هستند. نتایج حاصل از روش ژئومورفون نشان داد که منطقه مورد مطالعه شامل ۱۰ نوع لندفرم می باشد که لندفرم نوع slope و super به ترتیب بیشترین و کمترین مساحت منطقه را شامل می شود (25 % و 2%). همچنین نتایج حاصل از ارتباط بین نوع لندفرم و خشکسالی نشان داد که در بخش هایی از منطقه که شامل لندفرم Flat است میزان خشکسالی در کلاس متوسط تا زیاد قرار دارد، در حالیکه لندفرم های super دارای حداقل میزان خشکسالی هستند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان