چکیده

متن

 

مقدمه
    در سالهای اخیر، اخبار زیادی در رسانه های روسیه منتشر شده است که حاکی از قتل مهاجران کاری در این کشور می باشد و این در حالی است که سعی می شود دلایل این قتل ها پنهان بماند. در این مقاله سعی شده است دلایل و انگیزه های این قتل ها و پیامد ها و نتایج این شیوه برخورد با اتباع خارجی در روسیه بررسی شود. از این رو مقاله ی حاضر در صدد پاسخگویی به سوالات زیر می باشد:
    1. علت بروز عداوت و خشونت شدید در روسیه امروز چیست؟
    2. چرا بیشتر مهاجران کاری هدف حمله نژاد پرستان قرار می گیرند؟
    3.آیا مقامات روسیه برای جلوگیری از جنایات قومی دست به اقداماتی می زنند؟
    4. چه گروه و چه کسانی به شدت بخشیدن این خشونت ها در روسیه دامن می زنند؟
   
   
    وضعیت کارگران مهاحر در روسیه
    بر اساس گزارش های مرکز «ساوا» در مسکو که جنایات نژادپرستی در روسیه را پی گیری می کند، آمده است: در طی 5 ماه سال جاری بر اثر حملات «اسکینهیدها» یا «سر تراشیده ها» در روسیه 57 نفر کشته و 117 مجروح شده اند. در سال گذشته در مجموع حملات سر تراشیده ها منجر به هلاکت 80 نفر بیگناه شده بود. گزارش این مرکز ادامه می دهد که تعداد اصلی کشته شدگان از ارقام رسمی ارائه شده خیلی بیشتر است. این سازمان معتقد است امار ارائه شده در سال 2008 ارقام واقعی نیست. اگر چه در سال گذشته این سازمان از مشکل دریافت اطلاعات دقیق انتقاد داشت اما متاسفانه امسال حتی این سازمان نمی تواند از عدم دسترسی به اطلاعات درست هم حرفی بزند؛ چرا که اطلاعات واقعی و درست به رسانه های خبری نمی رسد و حتی مسئولین حفظ حقوق بشر هم اطلاعات درست و مستند خود را ارئه نمی دهند. مقامات شوروری سابق هم، اخبار نژادپرستی و عداوت قومی را پنهان و از انتشار اطلاعات مربوطه به ان جلوگیری می کردند.
    به طور کلی در دوران سلطه کمونیزم دوستی خلق ها و انترناسیونالیزم از شعار های اصلی حزب حاکمه حزب کمونیستی محسوب می شد. شکست و فروپاشی شوروی، اژدهای عداوت قومی را از بند رها کرد. تلاش های احیای خودشناسی و غرور ملی روس ها همراه با شروع مهاجرت از دیگر کشورهای سابق شوروی به روسیه، آتش نژادپرستی را فروزان کردند و این اتش در طی چند سال اخیر هزاران نفر را به کام خود کشانده است.
    از نگاه تحلیلگران تمام این سال ها مقامات روسیه برای حل این مشکل مهم، کاری انجام نداده اند. منتقدان حکومت روسیه می گویند که حکومت برعکس به آتش دشمنی های قومی روغن می ریزد و برای نمونه سناریوی حمله گسترده بر گرجی ها در واکنش به بازداشت چند افسر اطلاعاتی و جاسوس روس از سوی تفلیس و از بازار بیرون راندن خارجیان را دلیل می آورند. ولادیمیر پوتین رئیس جمهور آن دوران روسیه، اخراج شهروندان قفقاز و آسیای مرکزی از بازار های روسیه را دفاع از منافع مردم بومی ارزیابی کره بود. هم زمان دادگاه های روسیه نیز از بررسی این قبیل از پرونده ها به اتهام بر انگیختن عداوت قومی پرهیز می کردند و سر تراشیده های روس را اساساً و تنها به عنوان اوباش معرفی می کنند.
    مسکو، سنت پترزبورگ، وارانیژ، شهرهایی محسوب می شوند که پر سر و صدا ترین جنایات مربوط به عداوت قومی طی چند سال اخیر در آنها رخ داده است. در شهر هایی که یکی از آنها سنت پترزبورگ، مرکز فرهنگی روسیه نیز محسوب می شود، اساساً دانشجویانی افریقایی، چینی و قفقازی در مراکز دانشگاهی و تجاری مورد حمله قرار می گیرند. به عنوان مثال یک دانشجوی کامرونی در روسیه می گوید: «در حال حاضر وضع تغییر یافته است و در سنت پترزبورگ حمله به افریقایی ها جداً کاهش یافته است و سر تراشیده ها تمامی عداوت و نفرت خود را به سوی مهاجران کاری از کشور های آسیای مرکزی می گیرند.»(1)
    در دنتیجه در شرایطی که تعداد تاجیک ها و ازبک ها در بخش ساختمان سازی و در بازار ها افزایش می یابد، جوانان روسی از این امر راضی نیستند. البته در این بین با توجه به اینکه بیشتر افریقایی ها در روسیه دانشجو هستند، لذا برخورد بهتری با آنها می شود.
    در این راستا موسسه پژوهشی «ساوا» اذعان می دارد که در حال حاضر مهاجران کاری از آسیای مرکزی نسبت به افریقایی ها و قفقازی ها به کرات بیشتر مورد حمله از سوی نژاد پرستان قرار می گیرند. مثلاً این مرکز اعلام کرده از 57 نفر خارجی که امسال در روسیه کشته شده، 31 نفر از آنها متعلق به ازبکستان، تاجیکستان و قرقیزستان بوده اند.
   
    منافع و آسیب های کارگران مهاجر
    به عقیده یکی از حامیان حقوق بشر در مسکو، خشونت علیه مهاجرانی که در بخش ساختمان سازی در روسیه کار می کنند، دلایل خاص خود را دارد و از بی تفاوتی مقامات روس ناشی می شود که باعث شده از مهاجران کاری آسیای مرکزی چون برده بهره کشی شود. در واقع عدم حمایت از آنها به نفع کسانی است که به این مهاجران کار می دهند؛ زیرا سوء استفاده از زحمت کارگر ترسیده و غرور شکسته برای کارفرمایان بهتر است و در عین حال دولت روسیه از این سیستم استفاده و نفع می برد. منافع این سیستم برای روسیه عبارت است از:
    ـ کشور روسیه به عنوان میزبان مهاجران کاری، صاحب نیروی کاری آماده و تربیت یافته می شود که هیچ هزینه ای را بابت بهره برداری از این نیروی کاری نمی پردازد.
    ـ کارفرمایان به این نیرو های کاری بسیار کمتر از کارگران روس دستمزد می پردازند و همچنین هزینه ای بابت بیمه این کارگران نمی پردازند و از این طریق مبالغ زیادی را به نفع خودشان صرفه جویی می کنند.
    ـ از سوی دیگر نیروی کار ارزان باعث پائین امدن هزینه تولید و در نتیجه پائین امدن قیمت کالای تولیدی و نهایتا بالا رفتن توان رقابت برای تولید کننده ها در این کشور می شود.
    ـ این مهاجران اکثر کار های سخت و طاقت فرسایی را بعهده می گیرند که مردم بومی روسیه از ان ابا دارند. آنها بیشتر در بخش های ساختمان سازی، استخراج معادن، راه سازی و خدمات کار کرده و به پیشرفت کشور میزبان کمک می کنند.
    ـ مهاجران باعث افزایش میزان عرضه و تقاضا می شوند و به رشد اقتصادی کشور میزبان کمک می کنند.(2)
    به رغم وجود منافع فوق برای روس ها، با این حال برای مهاجران، وضع در بد ترین شرایط است. چرا که عدم وجود حقوق قانونی از یک سو و تهدید حمله های پیوسته ملت گرایان در میان مهاجران از سوی دیگر یک جو ترس و هراس را ایجاد کرده می کند و آنها را در وضع فشار دائمی روحی قرار می دهد.
    «گوهر جوریوا» رئیس یک مرکز کمک به مهاجران کاری تاجیک در روسیه می گوید: «چنین وضعی پر از نگرانی و اظطراب برای مهاجران تنش روحی را بوجود می اورد که برخی از آنها را حتی به خودکشی ترغیب می کند.» این خانم فعال در امور تاجیک ها در روسیه برای 15 سال است که در مسکو به سر می برد و به رغم آنکه شهروند روسیه نیز به شمار می آید، با این حال حتی بعد از 15 سال کار و زندگی در مسکو نیز نتوانسته احساس امنیت و زندگی بدون ترس برای خود داشته باشد.
    تقریبا یک سال پیش در سایت های اینترنتی نژادپرستان روس نوار های ویدیویی منتشر شد که آن را می توان سطح عالی وحشت نامید. در این نوار صحنه قتل دو جوان غیر اسلاو از اهالی داغستان روسیه و تاجیکستان بودند، ثبت شده بود که در آن فیلم افرادی با نقاب در کنار پرچمی با علامت صلیب فاشیستی دست و دهان اسیران خود را بسته آنها را به طرز فجیعی به قتل می رسانند. در این نوار ویدیویی عیان است که چگونه یکی از قاتلان به فرد داغستانی نزدیک شده و با کاردی که در دست دارد سر او را می برد، این صحنه پر وحشت یک و نیم دقیقه ادامه دارد. نژادپرستان اسیر دوم که تاجیک است را با شلیک تیر به سر او از پا در می آورند و بعد از اجرای مراسم کشتار فریاد می زنند که «شرافت به روسیه باز می گردد.» پخش این نوار کشتار اگر چه سر و صدای زیادی را در جهان برانگیخت، اما وزارت کشور و خدمات امنیتی روسیه، شاید به خاطر آرام کردن افکار اجتماع، نوار فیلم را ساختگی و صحنه سازی ارزیابی کرد و از تحقیقات عمیق پیرامون این مسئله خود داری کردند. برخی از حامیان حقوق بشر اصل بودن این نوار را تحت تردید قرار دادند؛ زیرا به گفته آنها اینگونه صحنه های خشونت انسان های اولیه را باور کردن، دشوار است. اما سایت اینترنتی «کاوکازسنتر» اظهارات حزب ناسیونال ـ سوسیالیست روسیه را منتشر ساخت که در آن رهبر حزب مسئولیت قتل شهروندان تاجیکستان و داغستان را بر دوش گرفته است.(3)
    بدین ترتیب این رهبران علیه همه مهاجران سیاه و منصب داران دولتی روسیه که آنها را پشتیبانی می کنند، اعلام جنگ کرده اند و در این اظهارات تقاضا شده بود که همه اقوام غیر روس باید از روسیه خارج شوند. همه اینها در حالی است که حزب مذکور، خود را جناح نظامی جمعیت ناسیونال ـ سوسیالیست روسیه می داند. با این حال دادستانی، فقط به دلیل پخش نوار تحریک کننده به دشمنی های قومی و نژادی، پرونده را باز و در این راستا یک دانشجو را روانه زندان کرده است.
    اوایل ماه ژوئن وزارت کشور و خدمات امنیتی فدرال روسیه نظر خود را در رابطه با این مسئله تغییر دادند. «آرتور امدناف» که 5 ماه در جستجوی برادر گمشده اش بود تصادفا در اینترنت این نوار تماشا کرد و برادر خود «شمیل» را شناخت. پدر شمیل در این رابطه گفت: «شمیل را برادرش از نوار فیلمی که در اینترنت بود شناخت او لباس ورزشی بر تن داشت که برادر اش به او هدیه کرده بود.»این خانواده مقامات روسیه را در اهمال پرونده قتل فرزندشان متهم ساختند.
    بعد از این ماجرای 5 ژوئن مقامات روسیه این نوار به عنوان یک مدرک واقعی ارزیابی کردند و رسما اعلام داشته اند که یکی از کشته شدگان «شمیل» پسر گمشده خانواده امدناف است و این در حالی است که هویت شخصیت مقتول دیگر ـ شهروند تاجیکستانی ـ تا به امروز معلوم نشده است. وزارت امور خارجه تاجیکستان از مقامات روسیه درخواست کرد که این حادثه را مورد تحقیق و تفحص قرار دهد.
   
    عوامل تحریک کننده
    بعد فرو ریختن بازار باسمانیی مسکو در ماه فوریه سال 2006 که منجر به هلاکت تقریباً 70 نفر گردید. رسانه های روسیه درباره این حادثه مطالب زیادی را منتشر کرده اند و اما واکنش به این فاجعه غیر منتظره بود، بیشتر نشریه ها اظهار نظرات تحقیر آمیز درباره قربانیان حادثه که مهاجران کاری و از شهروندان اذربایجان، گرجستان، تاجیکستان و ازبکستان بوده اند را منتشر کردند. مطالبی چون «شکر خدا این حادثه زمانی رخ داد که بیشتر مردم غیر روس بودند و آنها بیشتر از اهالی قفقاز بودند» این یک نمونه از نظرات تحقیر آمیز است که روزنامه «کامسامالسکیه» چاپ کرده است. و همه این حرف های پر از عداوت در روز هایی منتشر شدند که تقریبا 70 خانواده در آسیای مرکزی و قفقاز عزادار بود و ده ها نفر دیگر در بیمارستان میان مرگ و زندگی قرار داشتند.
    گروه های دفاع از حقوق بشر روسیه می گویند که مطالب نژادپرستانه در نشریات کشور در واقع آب به آسیاب عداوت و دشمنی قومی می ریزند و از این رو در کشتار 57 فرد غیر روس در سال جاری این نشریات نیز نقش زیادی دارند. و این در حالی است که امار و ارقام بر گرفته از جامعه روسیه چیز دیگری می گوید.
    رئیس مرکز مطالعاتی و پژوهشی «ساوا» در مسکو معتقد است که میزان نفرت به خارجیان اصلاً افزایش نیافته است. وی اعتقاد دارد اگر به آمار ارائه شده توسط مرکز «لیوادا» نگریسته شود، روشن می گردد که نفرت به خارجیان نسبت یه گذشته در سطح پائین تری قرار دارد. یعنی میان 57 -55 درصد، باقی مانده است. با این حال رسانه های خبری روسیه می خواهند این امر را به گونه دیگر وانمود کنند و بر نزاع ها دامن می زنند و نفرت نهانی را به عداوت آشکار تبدیل می سازند و میان رسانه های روسیه در بر انگیختن نفرت به خارجیان از همه بیشتر روزنامه «کامسا مالسکه پراودا» نقش دارد. به عنوان نمونه توجه به مقاله معاون سردبیر این روزنامه «سرگئی پاناماریف» در تشریح محکومیت زندان یک آذری تبار برای کشتار یک ساکن شرق دور روسیه این حساسیت را به خوبی نشان می دهد. او نوشته بود: «این گونه حادثه در دیگر شهر های روسیه نیز رخ می دهد. برخورد های تازه در راه است آنهم با استفاده از اسلحه و با شرکت حتمی ساکنان باوقار قفقاز. همچنین می توان شخص آزار دهنده را با خنجر زد و یا با شمشیر دو پاره کرد. پس در این حالت شما قفقازی های عزیز از مردم بومی داخل روسیه چگونه مناسبت اجتماعی خوب را می توانید انتظار داشته باشید.»(4)
     در نشریه های مرکزی روسیه حتی مطالبی منتشر می شود که صراحتا به حمله بر «مردم خارجی» دعوت می کنند از جمله «سرگئی لیسکاف» خبرنگار روزنامه مشهور «ازویستیه» در مطلب «هزینه اعتدال و تاجیکان» چنین نوشته است: « در حال حاضر در کشور ما دو سوال مهم است اول این که آیا تاجیکان را باید کشت؟ و دوم این که هزینه اعتدال را صرف باید کرد یا نه؟ و این امر را ایمان داریم و در ضمیرمان مطمئنیم که تاجیکان را باید کشت و هزینه را صرف کرد... ». (5)
    «نظر میرزاده» نماینده انجمن تاجیکان در شهر سنت پترزبورگ تاکید دارد که اینگونه مطالبات پر از عداوت قومی در نشریه های روسیه زیاد اند که در نهایت باعث حمله به مهاجران کاری می گردند. او می افزاید نشریات سنت پترزبورگ در همه بدبختی ها تنها تاجیکان را گناهکار می کنند و می نویسند که تاجیکان قانون می شکنند و بیماری ها را منتشر می کنند. «در باره نقش مهاجران تاجیک در ساخت صد ها ساختمان در روسیه، این روزنامه ها و افراد حرفی نمی نویسند.»
   
    نتیجه گیری
    تحلیلگران حدس می زنند که سطح خشونت علیه مردم خارجی خصوصا سکنه آسیای مرکزی بالاتر از این هم خواهد رفت و یکی از دلایل عمده این جریان، تشکل یافتن سر تراشیده ها و سایر گروه های نژاد پرست در روسیه است. بر همین اساس در 8 ژوئن سال جاری، چهار گروه نژاد پرست روس بر سر موضوع متحد ساختن نیرو های نژاد پرستانه در جهت «مبارزه با مهاجرت غیر قانونی و فساد» با یکدیگر به سازش و تفاهم رسیدند. بر اساس اطلاعات به دست آمده گفته می شود که در حال حاضر تعداد افراد گروه های ملت گرا در روسیه به 000 70 هزار نفر رسیده است.اما یک سوال مهم که ذهن را مشغول می کند این است که بواقع دلیل عاری بودن از رحم و شفقت بودن نژاد پرستان روس و بروز این همه خشونت چیست؟
    تحلیلگران می گویند بیشتر اعضای گروه های ملت گرا در محیط فقر و نداری و در خانواده هایی بزرگ شده اند که در ناسازگاری های روزگار خود سعی دارند تا مردم دیگر را متهم سازند. این گونه محیط عادتاً کودکان را سنگ دل و بی رحم می سازد و در نتیجه با گذشت سالها آنها در زندگی کامیاب و موفق نبوده اند و درک کرده اند که سرنوشت من بعدشان نیز ناروشن است. زیرا از امکان تحصیل بالا و پیدا کردن کار مناسب محروم اند و این نوجوانان و جوانان قهر و غضب سال ها جمع شده را بر خارجیان غیر اسلاو و مهاجران کاری می ریزند که در تصور شان عامل همه بدبختی های مردم روسیه همین اینها هستند. البته میان ملت گرا ها جوانان و نورسانی هم هستند که در خانواده های خوب بزرگ شده اند، ولی از بیگانه ها گویی آزار دیده اند و یا محبوبه هایشان آنها را ترک کرده و محبوب سیاه ها شده اند.
    *دانشجوی دکترای تاریخ. تاجیکستان. دوشنبه
   
    پی نوشت ها:
    1- Илья Александров، Бритоголовый атриотизм، Агентство Политических Новостей، 2007-10-19 from http://www.apn.ru/publications/article10686.htm
    2- Олеся Герасименк،ОСкинхеды-моджахеды، Газете.Ru، 13.08.2007 from http://www.gazeta.ru/social/kseno/2036343.shtml
    3- Группа скинхедов признана виновной в 20 убийствах، news.bbc
    02 декабря 2008 from http://news.bbc.co.uk/hi/russian/russia/newsid_7761000/7761435.stm
    4- Дмитрий Владимиров، "В Москве появились скинхеды-кавказцы"، ИЗВЕСТИЯ، 20.11.2008 from http://www.izvestia.ru/obshestvo/article3122774/
    5- Дмитрий Гусев، Скинхеды не раскаялись в убийствах، vesti.ru، 15 декабря 2008 from http://www.vesti.ru/doc.html?id=233610
    

تبلیغات