چکیده

متن

 

سومین جلسه گروه نگرش راهبردی« روسیه ـ جهان اسلام»، اول فوریه سال جاری در استانبول برگزار شد. ر این همایش مینتیمیر شایمیف، رییس جمهور تاتارستان در خصوص وضعیت جهان اسلام به سخنرانی پرداخت. متن سخنرانی وی در این همایش را در ذیل می خوانید: رکت کنندگان محترم جلسه بین المللی گروه نگرش راهبردی« روسیه- جهان اسلام»! من از ملاقات دوباره با شما خوشحالم. ما ابتدا در مسکو و سپس در قازان همدیگر را ملاقات کردیم، بسیاری از مسائل مهم مربوط به گسترش جهان اسلام را بررسی کردیم، با تجربه تاتارستان و جریانهایی که در زمان احیاء اسلام در روسیه رخ داده، آشنا شدیم. استانبول نه تنها شهری زیباست بلکه در چهره خود چند سمبل را با هم ترکیب کرده است. این شهر در دوره بیزانس قلب ارتدکس بوده و روسیه نیز در قسطنتنیه رخنه کرده بود. حتی اسقفها را از بیزانس به روسیه می بردند. بنیانگذار بلغارستان کبیر، کوبرات خان(1)، یکی از پدران تاتارستان امروز است که در اینجا تربیت شده است. در استانبول ریشه ابراهیمی یهودیت، مسیحیت و اسلام احساس می شود ولی بدون وجود اختلافاتی که در اورشلیم وجود دارد. در رابطه روسیه و ترکیه موقعیتهای تاریخی پیچیده ای وجود داشته است. همکاری رهبران دولتی دو کشور در موارد مختلف بخصوص در زمان کنونی باعث شده است که درک متقابل بیشتر شود.بسیاری، تاتارها را به ترکیه نسبت می دهند چرا که نه فقط در زبـان و فرهنـگ نزدیـکی وجود دارد که پاره ای از فعالان سیاسی نا مطلوب برای رژیم تزاری روسیه در آن زمان به استانبول آمدند و در کارهای آتاتورک سهم بسزایی ایفا کردند.منظور من مشاورین اولین رییس جمهور ترکیه از جمله: یوسف آکچورو، صدری مقصودی و دیگر هموطنان ما است. آنها احساس کردند که جهت وزش باد تغییر کرده است و آنچه را که نتوانستند در روسیه به تحقق برسانند، سعی کردند در ترکیه به واقعیت تبدیل کنند.
    سرنوشت چنین رقم زده بود که موسی بیگیف، یکی از برجسته ترین پیشوایان دینی به خاطر فعالیتهایش در امپراطوری عثمانی محکوم شود. به زودی ترجمه قرآن که وی به زبان تاتاری قدیمی انجام داده است به چاپ می رسد. انتشار این قرآن در آن زمان در روسیه ممنوع اعلام شده بود. اکنون ترکیه کنفرانس و انتشار کارهای موسی بیگیف را تشویق می کند و از مقبره وی در قاهره نگهداری می کند. ممکن است در استانبول به همه پیچ و خمهای دنیای اسلام جامه عمل پوشانده باشند. استانبول پایتخت آخرین خلیفه بود و پس از آن در این شهر جدایی دین از سیاست توسط کمال آتاتورک بوجود آمد. اکنون دوباره معنویت احیاء می شود. این نه نکوهش است و نه تقدیر بلکه سرنوشت این گونه رقم زده است. جامعه نمی تواند بدون دین زندگی کند، حتی اگر این مورد در قانون اساسی نوشته شده باشد. در روسیه بیش از 70 سال دین ممنوع بوده است. امام ها را تبعید می کردند، مسجدها را خراب می کردند و به مردم بی دینی می آموختند. اما زمان بازسازی فرا رسید، دموکراسی حاکم شد و دین دوباره بازگشت زیرا که دین خارج از زمان و علایق شخصی دولتمردان است. بسیاری از کشورها سعی داشتند که قدم در راه سکولاریسم بگذارند ولی در این مورد مردم با هم متحد نمی شدند. جامعه شکاف برداشته با ثبات نیست و به این ترتیب جنگ مدنی اندیشه بوجود می آید. برخی بی دینی را پیشه می کنند و دیگران به بنیادگرایی روی می آورند. تاتارها از این سرنوشت فرار کردند زیرا در زمان خود، اسلام را اصلاح کردند. ولی نه به معنی آنکه از قوانین اسلام صرفنظر کنند بلکه برعکس به سوی قانون و دستورات اسلام رفتند. آنها به سرچشمه بازگشتند، اما نه به تعبیر بنیادگراهای رادیکالی بلکه در مفهوم مسلمانان اولیه. زمانی که اسلام بوجود آمد، مسلمان خیلی کم بود. منابع مالی مانند دنیای امروز وجود نداشت. دانش به اضافه اراده سیاسی، یک برنامه حرکتی بوجود آورد.
    ما با دقت اتفاقاتی که در اروپا می افتد را پیگیری می کنیم. در آنجا زبانهای مختلف وجود دارد، هر ملتی دارای فرهنگ باستانی خود است، روابط تاریخی بین کشورها بسیار پیچیده است، تنها کافی است رابطه تاریخی آلمان و فرانسه را به یاد آوریم. ولی همه با هم همگرا هستند. در دنیای اسلام شباهتها بیشتر است. حتی در زبان تاتاری بدون بیان اصطلاحات قرآنی نمی توان صحبت کرد. من دیگر از وجود دهها کشور عربی که از نظر فرهنگی و زبان بسیار به یکدیگر شبیه هستند، سخن نمی گویم. نمی خواهم اروپایی به نظر بیایم. ما جریانهای جدیدی که در دنیا اتفاق می افتد را می بینیم، جهان اسلام نباید از آنها دور شود، مقابله کند و یا عقب بماند.
    در قاموس ما کلماتی در مورد امت مسلمان، امت ترکیه، مصر، اردن و... وجود دارد. در روسیه در مورد امت مسلمان کشور و به صورت جداگانه از امت تاتارستان صحبت می شود. در حالی که در دنیا همگرایی وجود دارد. البته جهانی شدن در تفکر اسمی وجود دارد و همگرایی در علایق واقعی. جهانی شدن برای آن (دسته) افرادی سودمند است که می توانند از آن بهره ببرند. چرا جهانی شدن اسلام را اعلام نکنیم البته نه در مقابل غرب، بلکه با همکاری غرب. پول ونیروی فکری که هست. هزاران و هزاران مسلمان در بهترین دانشگاهای غرب فعالیت می کنند. اجازه بدهیم که آنها اکنون برای دنیای اسلام کار کنند. سایتهای اسلامی زیادی در اینترنت هستند که آیات قرآن و احادیث را تکرار می کنند. ما نیاز به سایت دیگری داریم که بتواند برجسته ترین متفکرین دنیای اسلام را متحد کند. ما می توانیم این ماموریت را به عهده بگیریم. اروپا موضوعات زیادی را برای تفکر ارایه می دهد. اروپا در آندولوس(2) حیات خود را آغاز کرد. اروپا در نگاه اول کاتولیکی ـ پروتستانی است اما اروپا از کجا پیدا شده است؟ مگر ممکن است اورا بدون آندولوس، بدون دانشگاه کاردوا و فرهنگ گراناد تصور کرد؟ امکان ندارد. مسلمانها به دنیا، فیلسوفان یونان باستان را برگرداندند و همراه با این، دوره احیاء را برانگیختند. در آن زمان مفهوم غرب بوجود آمد. اروپاییها دوست ندارند این موضوع یادآوری شود. ولی این یک واقعیت است. من در مورد مسائلی که همه از آن مطلع هستند، صحبت نمی کنم. زمانی بود که اروپاییان نزد مسلمانان تحصیل می کردند، ما هم باید از اروپاییها یاد بگیریم. یک حدیث معروف هست که می گوید:« ز گهواره تا گور دانش بجوی. به دنبال دانش حتی تا چین بروید. هر کس خواهان سعادت در این دنیاست باید تجارت کند و کسی که خواهان سعادت آن دنیاست باید به دنبال پرهیزکاری و تقوا باشد و آنکه سعادت هر دو دنیا را خواهان است باید آنرا در یادگیری و دانش جستجو کند». اینها کلمات زیبای پیامبر است. باید هم در شرق و هم در غرب تحصیل کرد.
    اسلام می تواند نقش مهمی را در نوسازی اروپا بازی کند اما نه در مفهوم دانش علمی و تکنولوژی بلکه در غالب اصول معنوی و عدالت.همه انسانها از بدو تولد آزاد و یکسان هستند. در اینجا فیزیولوژی، اصل و نسب، نژاد و زبان، مذهب و کشور معنا ندارد. پیامبر می گوید:« عدالت سلطان در یک روز ،بهتر از 70 سال پرستش است». باید این را بخاطر سپرد. انسان در جریان تاریخ دخالت می کند و در همین قالب آن را خلق می کند. حقیقت مطلق نیست بلکه به ما بستگی دارد. مسئله فقط این نیست که چقدر و چه چیزی را ما از اسلام استخراج می کنیم. مسئله در این است که چه چیزی در آن می گنجانیم و این سرمایه گذاری ما چگونه قادر به تغییر سیمای اسلام است. در قرآن ممنوعیتی برای پیشرفت وجود ندارد ولی در زندگی، سنن قدیمی وجود دارد. مگر بد است که در تاتارستان هواپیمای نوع بویینگ ساخته می شود؟ مگر بد است که کامیونهای سنگین« کاماز» در مسابقات« پاریس ـ داکار» مقام اول را بدست می آورند؟ مگر بد است که هلی کوپترهای تاتارستانی در آسمان صلحجویانه ترکیه پرواز می کنند؟ مگر بد است که انرژی هسته ای کشورهای عربی با کاربرد غیر نظامی در جهت منفعت مردمشان خدمت کند؟ پیشرفت در دانش، همانگونه که در قرون وسطی در آندولوس بود، باید ما را به رشد هماهنگ در همه جوانب برساند. نباید تنها به حساب نفت زندگی کرد بلکه قبل از هر چیز باید با تکیه بر دانش زندگی کرد. ملاقات بعدی را باید با شرکت دانشمندان برجسته مسلمان برنامه ریزی کرد. مگر نه اینکه بین برندگان جایزه نوبل مسلمانان نیز هستند و آکادمی علمی اسلامی وجود دارد. باید سیاستمداران را با دانشمندان متحد کنیم. در ترکیه نزدیک شهر آنتالیا در کوهها رصدخانه تاتارستانی وجود دارد. سال گذشته با کمک این تلسکوپ کهکشان جدیدی کشف شد. این کشف را رصدخانه های« پرینستون» و« کمبریج» نیز تایید کردند. زمانی مسلمانان اولین کسانی بودند که در زمینه ستاره شناسی فعالیت می کردند. کاینات در انبوه ستارگان و سیارات از قبل شناخته شده خلاصه نمی شود، گیتی گسترش پیدا می کند، ستاره ها و سیارات جدیدی بوجود می آیند و بعضی از آنها خاموش می شوند. ستاره شناسان ثابت کردند که کاینات گسترش پیدا می کنند. آیا این مورد در قرآن نیامده است:« من سیاراتی که به سرعت جاری و پنهان می شوند را پرستش نمی کنم». من می فهمم که پیدا کردن ذخیره نفتی جدید آسان تر و به صرفه تر از پیدا کردن کهکشان جدید است، ولی پتانسیل فکری، ماندگارتر از ذخایر نفتی است. نیاز به تکنولوژی هست، جهان اسلام باید جایگاه شایسته ای در گستره دانش بدست آورد و برای بدست آوردن این جایگاه امکانات واقعی وجود دارد. همیشه روسیه جایگاه ویژه ای در دنیای اسلام داشته است. در زمان اتحاد جماهیر شوروی بدون روسیه مشکلات جهان حل نمی شد. امروز شرایط فرق کرده است و باید کارها را نه با کمک اسلحه همان گونه که قبلا انجام می شد، که با استفاده از عقل پیش برد. تاتارها در این مورد ضرب المثلی دارند:« آن کس که قوی است، بر یک نفر پیروز می شود و آن کس که درایت دارد بر هزاران نفر». قرن ما عصر رقابت عقلها و تکنولوژی است.
    در سالهای بازسازی، روسیه موقعیت خود را در دنیای اسلام تا حد زیادی تضعیف کرد. اکنون نقش روسیه به طور مشهودی در حال صعود است، که این افزایش بدون تردید تاثیر مثبتی بر عامل اسلامی در سیاست جهانی می گذارد. نه فقط قدرت در سیاست تصمیم گیرنده است بلکه درایت نیز عامل مهمی شمرده می شود. گروه دایمی ما که با علم و نگرش خود به تجزیه و تحلیل می پردازدند، می توانند با مراکز اروپایی و آمریکایی که در جستجوی زبان مشترکی با جهان اسلام هستند، همکاری کنند. روسیه دارای تجربه همکاری با مذاهب مختلف است. ما باید بگوییم اختلافات میان تمدنها از بین نمی رود. در فلسطین پیروزی با جنگ امکان پذیر نیست، ولی پیروزی با عقل امکان پذیر است. در عراق نیروهای مسلح نمی توانند پیروز شوند ولی حسن نیت می تواند پیروزی را بدست آورد. در ایران سعی برای تحمیل کردن آنچه که برخلاف منفعت (خواست) کشور است، پوچ است. سیاستهای دو پهلو کارساز نیست! باید سیاست دیگری بر اساس عدالت در پیش گرفت. روسیه به عنوان عضو ناظر سازمان کنفرانس اسلامی می تواند جایگاه خود را در جهان اسلام حفظ کند، نه فقط در جلسات شرکت کند، بلکه سهم مسولیت پذیری را قبول کند. اندَوخته های روسیه، منابع سیاسی است. تاتارستان آماده شرکت در این ماموریت با تمام امکانات خود می باشد.
   
    1ـ کوبرات خان ـ در سال 635 اولین دولت مستقل بلغارستان کبیر توسط کوبرات خان بوجود آمد. وی که در دربار قسطنتنیه بزرگ شده بود در مناطق شمال دریای سیاه تا دریای خزر با ترکها جنگید و پیروز شد. پس از آزادی این مناطق از سلطه ترکها شهر فاناگوری که قبلا متعلق به بوده است را به عنوان پایتخت برگزید.
   
    2ـ آندولوس ـ مهد علم و کشفیات پزشکی در اسپانیا که از این منطقه علم به سوی اروپا رفته است و بسیاری از دانشمندان مسلمان از این منطقه برخاسته اند.
   

تبلیغات