جنـگ الفـبا در جمهوری قزاقـستان
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
چکیده
متن
اساساً پدیده تغییر خط و یا حتی تغییر زبان بحث تازه ای نیست. لااقل می دانیم که در تاریخ ایران و اسلام نمونه های زیادی از این رخداد بوقوع پیوسته است. مثلاً در حوزه تعاملات ایران با اعراب مسلمان، در سده نخستین از هجرت در زمان خلافت عبدالملک مروان، پدیده «نقل دواوین» پیش آمد. یعنی به دستور این خلیفه که تعصب و تعرب اوبنحو خاص و بنی امیه بنحو عام بر کسی پوشیده نیست، قرار شد تمام مکاتبات اداری آن عصر که در بین دبیران ایرانی به زبان فارسی جاری بود، به زبان عربی تبدیل شود و یا در عصر مشروطیت وحتی قبل از آن، بحث تغییر خط فارسی به لاتین از سوی بسیاری از روشنفکران بازگشته از فرنگ مطرح بود چراکه خط عربی، خطی پر از نقطه است که به تعبیر یحیی دولت آبادی: «اگربخواهیم تمام معایب آن را در یک جمله جمع نماییم می توانیم بگوییم در زبان های خط دیگر لفظ وسیله شناسایی معنا است ودر خط ما بد بختانه، معنی وسیله شناختن لفظ است»!
آغاز خط الفبا در منطقه
بعد از مشروطیت در ترکیه عصر آتاتورک و ایران عصر رضاخان این بحث دوباره مطرح شد که در ترکیه به نتیجه رسید ودر ایران به همان صورت رها شد. ترک ها نیز بحث پر از نقطه بودن خط عربی را مانع ترقی می دانستند. اما در ایران جریانهای سنتی، ریشه اینگونه حرف ها را از سیاست ها ونیرنگهای انگلیس واستعمار می دانستند به همین خاطرمانع از تحقق آن شدند. چند سال قبل که در ازبکستان تازه بحث تغییر خط مطرح شده بود، عده ای از اصحاب فرهنگ آه بر می کشیدند که چرا پس از فروپاشی شوروی ما به خط اسلامی و عربی باز نگردیم که انبوه نسخه های خطی ترکی و فارسی و عربی بدان نوشته شده است. عده ای نیز می گفتند این حرف ها از افکار قدیمی و ارتجاعی بر می خیزد و ما باید برای حرکت پهلو به پهلوی توسعه با خط و زبان جدید بین المللی هم آهنگ و هم نوا شویم. بگذریم که دست آخر دولت تصمیم نهایی را به نفع گروه دوم گرفت و خط کریل را به لاتین تغییر داد. اما نمی توان سخنان دکترعمراف استاد برجسته ادبیات در تاشکند را فراموش کرد که می گفت: «مگر ژاپن بر پایه تغییر خط و زبان، ژاپن شد و مگر ترکیه که از سال ها قبل به تغییر خط عربی به لاتین دست زد تا چه حد از حیث انطباق با شاخصه های توسعه غربی با کشور ژاپن قابل مقایسه است». منظور عمراف این بود که سنت شکنی الزاماً مقدمه توسعه یافتن نیست. پرواضح است که مبحث تغییر خط و زبان اگر چه اصالتاً و بالذات موضوعی فرهنگی است اما در برخی از موارد نه تنها دامنه های آن به حوزه سیاست وارد می شود بلکه خود معلول وتابعی از سیاست به حساب می آید. ماجرای تغییر خط در آسیای مرکزی نیز که در این مناطق سابقه ای 100 ساله دارد، خود از مقوله هایی است که می توان آن را در چارچوب مقوله ای متشکل از فرهنگ و سیاست و یا سیاست و فرهنگ، مورد بررسی قرار داد. هرچند تعیین اینکه در این مقوله، سیاست برفرهنگ مقدم است و یا فرهنگ بر سیاست، خود کاری بس دشوار و نیازمند تحقیق است.
اما در قزاقستان
اخیراً نورسلطان نظر بایف رییس جمهور محترم قزاقستان دستور داده است تا موضوع تغییر الفبای کریل موجود در قزاقستان را به خط لاتین، مورد بحث وبررسی قرار دهند. این مطلب در ماه نوامبرسال 2006 میلادی در سخنرانی ایشان در مجمع ملل قزاقستان مطرح شد. وی گفت: «من فکر می کنم که ما باید به موضوع تغییر الفباء ازکریلیک به لاتین بازگشته و مجدداً آن را مورد بررسی قرار دهیم». به نظر می رسد این سخن رییس جمهور فراتر از یک سخنرانی، به منزله دستوری بود که باید دست اندرکاران امور فرهنگی به ایجاد تمهیدات لازم برای تحقق این امر بپردازند. از این رو یک کمیته علمی ترتیب یافته است تا به بررسی کارشناسانه آن بپردازد.
این کمیته در موسسه زبان شناسی وابسته به آکادمی علوم، تشکیل یافته و آقای کوبی خوساین رییس آکادمی علوم نیز از اعضای اصلی این کمیته بشمار می رود. اعتباری به مبلغ هفت ونیم میلیون تنگه معادل 000/60 دلار آمریکا بدین امر اختصاص یافته است. مهمترین مأموریت این کمیته تحقیقاتی و نظارتی عبارت است از؛ بررسی فرایند پروسه تغییر خط ونتایج مثبت ومنفی آن در کشورهایی که قبلاً این پروسه را طی کرده اند. این کشورها مشخصاً ذکر شده اند که عبارتند از: ترکیه به عنوان پیشگام، ترکمنستان، ازبکستان و آذربایجان به عنوان کشورهای ترک زبان آسیای مرکزی و قفقاز که از ابتدای فروپاشی شوروی در سال 1990 میلادی به پیروی از ترکیه و در واقع با نفوذ و توصیه این کشور، این کار را آغاز کردند. پس از فروپاشی شوروی، سران کشورهای ترک زبان طی ملاقات های متعدد با رهبران ترکیه، به نوعی توافق دراین موضوع دست یافته بودند، لیکن قزاقستان و قرقیزستان بنا به دلایلی تا کنون تغییر خط را به این جدیت که اخیراً مطرح شده است، پیگیری نکرده بودند. شاید یکی از مهم ترین عوامل این تأخیر، غلظت بیشتر روسی مآبی دراین دوکشور نسبت به سایر جمهوری های سابق باشد. چنانکه می دانیم امروز با وجود گذشت چند سال از فرو پاشی شوروی و مهاجرت بسیاری از روسها و یا روس تبارهای قزاقستان به روسیه، هنوزطبق آمار رسمی قزاقستان 30درصد مردم در این کشور، روس تبارهستند. افزون بر این، بخش اعظم متون علمی و آموزشی در سطح مدارس و دانشگاهها و دیگر نهادهای فرهنگی به زبان روسی است و جالب آنکه بسیاری از دانشمدان و ادبا و شعرای قزاقستان برخی از آثار خود و در برخی از موارد همه آثار خود را به زبان روسی پدید آورده اند.از دیگر وظایف کمیته، ارائه طرح و پیشنهاد و راهکار اجرایی در باره چگونگی تغییر خط و زمانبدی مراحل اجرای آن است . زمان ارائه طرح نیز در ماه مارس 2007 میلادی اعلام شده است.
باتوجه به تشکیل کمیته مزبور و تصویب بودجه خاص برای بررسی چگونگی اجرای این پروسه به نظر می رسد اراده ای محکم و عزمی جزم از سوی دولت قزاقستان برای تغییر خط وجود دارد. اگر قزاقستان تغییر خط را بپذیرد این چهارمین بار در سده اخیر است که این اتفاق می افتد. زیرا از ازمنه قدیم تا اوایل سده بیستم، الفبای عربی ـ فارسی جریان داشته است و از سال 1929 میلادی در فضای تخاصمی که پس از جنگ جهانی اول با دولت اسلامی عثمانی وجود داشت، خط عربی فارسی که رنگ و بوی اسلامی داشت به لاتین تغییر کرد و این رویه تا سال 1940 میلادی ادامه داشت. در سال 1940 روس ها خط کریلیک را به عنوان الفبای مشترک همه جمهوری های شوروی جانشین لاتین کردند. از سال 1990 با فروپاشی شوروی در کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز، تب تغییر خط بالا گرفت و کشورهایی چون ترکمنستان و ازبکستان و آذربایجان با دلالت و راهنمایی ترکیه خط کریل را به لاتین تغییر دادند. خطی که در سالیان دراز از زمان کمال آتاترک به جهت رویکرد غربی که از همان زمان ایجاد شده بود در ترکیه معمول شده بود وبنابراین از این حیث ترکیه با سابقه ای که داشت، هدایت کشورهای ترک آسیای مرکزی و قفقاز را در جهت بکارگیری خط لاتین و نه رجوع به خط اسلامی، برعهده گرفت. این رویکرد کشورهای تازه استقلال یافته ترک مسلمان نه تنها در راستای هم سویی با ترکیه داعی رهبری دنیای ترک قرار داشت بلکه در فضای غربگرایی ناشی از شکست بلوک شرق به رهبری شوروی پس از 45 سال جنگ سرد در برابر بلوک سرمایه داری غرب، تمنایی جذاب در جهت ایجاد تمهیدات لازم برای ورود به باغ سبز و خرم دنیای پیشرفته غرب به حساب می آمد.چنانکه خود ترکیه عصر آتاتورک نیز نه تنها در زمینه خط بلکه از حیثیات مختلف نیز به فرهنگ غرب گرایش پیدا کرد.
اما از سوی دیگر شتاب نکردن قزاقستان در باب تغییر خط به لاتینی که ترکمنستان و ازبکستان و آذربایجان در آن پیش دستی کردند و نیز دستور به بررسی همه جانبه از سوی کمیته تحقیقاتی و دقت در نتایج مثبت و منفی تجربه این کشورهای پیشقراول، نه تنها ناشی از دور اندیشی و تدبیر نظر بایف بلکه مهمترازآن ناشی از شرایط خاصی حاکم بر رویکردهای سیاسی وفرهنگی این کشور است که از جمله مهمترین آنها نفوذ همه جانبه روسیه و عمیق تر از آن فرهنگ روسی در تار وپود جامعه قزاقستان به شمار می رود. نفوذی که سیاست های کلان قزاقستان را برخلاف برخی از کشورهای تازه استقلال یافته که تا حدود زیادی از روسیه رویگردان و به سمت آمریکا وغرب شتابان شدند، به سیاست اساسی موازنه متعادل در رویکرد با آمریکا و روسیه سوق داده است. نفوذی که اگر چه به صورت طبیعی پس از فروپاشی شوروی از دامنه نفوذ آن کاسته شده اما گستره نفوذ آن هنوز از پایگاه فضایی بایکونور گرفته تا کوچه ها وخیابان های گوشه وکنار یعنی از عالی ترین سطوح علمی تا دانی ترین سطوح اجتماعی، چشمگیر وحتی چشم نواز است. شاید این همان واقعیتی باشد که تحقق تغییر خط در این کشور را تا کنون به تأخیر افکنده است و از این پس نیز به احتمال زیاد دچار چالش های متعدد خواهد کرد. چالشی نه از جنس چالشی که مثلاً در ازبکستان ایجاد شد بلکه از جنسی دیگر . چالشی که در آغاز کار تغییر خط در ازبکستان پدید آمد، چالش میان امواج فرهنگی اسلامی و غربی بود ولی چالشی که فراروی قزاقستان است نه از ناحیه فرهنگ رنگ باخته اسلامی در این کشور که از ناحیه نوعی روسی مآبی متراکم و غلظت یافته در این جامعه نشأت می گیرد. سخن در ازبکستان بر سر نفی خط کریل نبود بلکه بیشتر دعوا بر سر جانشین آن بود اما در قزاقستان سخن بر سر جانشین نیست چرا که همه در جانشینی خط لاتین هم داستانند بلکه مشکل بریدن و کنده شدن از خطی است که با تارو پود فرهنگ و جامعه قزاقستان آمیخته شده است. به هر حال در حال حاضر، کارشناسان قزاق موضوع تغییر خط را در این کشور از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار می دهند و باید منتظر بمانیم تا به زودی نتایج آن اعلام شود.
انگیزه های تغییر خط در قزاقستان
برخی از صاحب نظران معتقدند موضوع تغییر خط در قزاقستان اقدامی ضروری در راستای مدرنیزه کردن این کشور است، زیرا باید مشکلات و موانع را در راه تطابق جامعه با مدرنیته مرتفع کرد و یکی از مهمترین موانع از نظر این افراد، عدم امکان استفاده کامل از ابزار نوین و از جمله کامپیوتر با وجود خط کریل است. در صورتی که به زعم ایشان با تغییر خط به لاتین این مانع بر طرف می شود. اینان معتقدند که دلیل اصلی اهتمام و توجه رییس جمهور نیز همین امر است و اضافه می کنند که اساساً تغییر خط نیز در راستای اصلاحات مهم و اساسی رییس جمهور در سال های اخیر است. اصلاحاتی که نظر بایف انجام آنها را پیش شرط مهم برای حرکت به سوی نقطه ای می داند که باید 25 آینده قزاقستان را در شمار 50 کشور نخست جهان قرار دهد. از جمله دیگر اصلاحات، تغییر نظام آموزشی به سمت نظام آموزشی حاکم در غرب بود که اقدامات آن از دو سال گذشته آغاز شده است واز جمله اقداماتی که از ماه اول سال 2007 میلادی آغاز شد و از حیث اجتماعی حایز اهمیت است، جمع آوری خیل عظیم کازینوها (قمارخانه ها) وانتقال آنها به حاشیه دریاچه کبچه گای در 60 کیلومتری آلماتا و دریاچه ای دیگر در کنار آستانه به منظور متمرکز کردن و احیاناً کنترل راحت تر آنها است. لیلا یرمن بایوا متخصص زبان قزاقی در موسسه مدیریت قزاقستان از طرفداران تغییر خط می گوید: «اگر چه در امور آموزشی نیاز جدی در تغییر خط کریل به لاتین محسوس نیست اما در تحقیقات استراتژیک واقتصادی، این نیاز کاملاً جدی است و بدون آن تحقیقات استراتژیک و اقتصادی ممکن نخواهد بود». در هفته نامه «با دوشنبه آغاز کنیم »آمده است که بکار گیری خط لاتین موجبات آموزش زبان های خارجی را فراهم و امر یادگیری را در این زمینه تسهیل می نماید. از سوی دیگر برخی از کارشناسان اذعان داشته اند که از حیث ایدئولوژیک، بحث تغییر خط در قزاقستان در واقع بحث خودیابی و ارزیابی جامعه قزاقستان از خود است. بدین معنا که این جامعه می خواهد از فضای فرهنگی روسیه خود را خارج کرده و در مسیری گام بر دارد که خود انتخاب کرده باشد.
مشکلات موجود بر سر راه تغییر الفباء
کوساین رئیس آکادمی علوم و عضو اصلی کمیته تحقیقات تغییر خط در مصاحبه با «اوراسیا نت» می گوید: « ما به تحقیقات بیشتری نیاز داریم، ما باید بدانیم که آیا این اقدام به نفع ماست یا نه؟ و در صورتیکه به نفع ماباشد چگونه و کی آن را انجام دهیم». وی در مصاحبه با «اوراسیا نت» تصریح کرده است که موضوع تغییر خط یک موضوع چند جانبه است که به تمام حوزه های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی مربوط می شود لیکن باید از سیاستمداران، جامعه شناسان، فرهنگ شناسان و اقتصاد دانان پرسید که چگونه و چه زمانی این کار انجام شود؟ هفته نامه با دوشنبه آغاز کنیم نیز اگر چه تغییر خط را موجب تسهیل در یادگیری زبان های خارجی می داند در عین حال بیمناک است که این امر، یادگیری زبان قزاقی رابرای روسی زبانان (اعم از روس و قزاق و هر قوم دیگر ساکن در قزاقستان) دشوار سازد. خاصه آنکه از سیاست های مهم دولت اشاعه و گسترش زبان ملی یعنی زبان قزاقی است. بنابراین در اینجا نوعی تعارض بین دو برنامه دولت بوجود می آید . در برنامه تغییر خط در راستای پیشرفت جامعه و برنامه گسترش زبان قزاقی به عنوان مهم ترین نماد هویت و وحدت ملی در قزاقستان، بی تردید یکی از موانع مهم، وجود همین تعارض و احیاناً تعارضاتی شیبه به این است.
کارشناسان ابراز می دارند که تغییر خط می تواند در جامعه بر روی جوانان و پیران تأثیرات متفاوتی بر جای نهد. البته جوانان از حیث یادگیری مشکلات کمتری خواهند داشت و می توانند با سرعت خود را با خط جدید لاتینی تطبیق دهند. لیکن در عین حال امکان دارد دچار نوعی انقطاع فرهنگی از میراث فرهنگی خود شوند که همه به خط کریل می باشد. لیلا یرکمن می گوید: «در بحث یادگیری و انطباق با خط جدید، بازنشستگان، پیران و ساکنین روستاها با مشکلات جدی بر روبرو خواهند بود. در عین حال تأکید می نماید که برای حل مشکل انقطاع فرهنگی ومعضل انزوای پیران و سالمندان می توان از تجربه ها و شیوه های موفق کشورهایی مثل ترکمنستان، ازبکستان و آذربایجان بهره جست. آنان برای طی موفق مرحله گذار از خط کریل به خط لاتین، به نشر متون درسی و چاپ روزنامه ها و مجلات دوره ای پرداخته اند که توأمان به چاپ و نشر دو خطه کریل و لاتین می پردازند».
اما مشکل دیگر که جنبه اقتصادی دارد، بحث هزینه سنگین تغییر متون درسی و آموزشی در مدارس و دانشگاه ها، تابلوهای مغازه ها، تابلوهای راهنمایی، اسامی خیابان ها و کوچه ها، نهادهای اداری، سیاسی، فرهنگی، آموزشی و اقتصادی است. همین کارشناس (لیلا) در این باره با خوشبینی اظهار می کند که تحمل این هزینه ها برای قزاقستان که درآمد آن ازقبل دلار نفت و گاز تأمین می شود، کار دشواری نخواهد بود. اگر چه از طریق مجاری رسمی در توجیه اقدام به تغییر خط، علل و انگیزه های پیش آمده مطرح شده اند و مشکلاتی بر سر راه اجرای آن در پیش رو خواهد بود، اما این نکته را نباید از نظر دور داشت که این اقدام را می توان در چارچوب یک جریان نیرومند غربگرایی که در قزاقستان امروز حاکم است نیز قلمداد کرد. اگر بحث تغییر نظام آموزشی در مدارس ودانشگاهها دو سال پیش آغاز شد، امروز بحث به کار گیری الفبای لاتین مطرح می شود. بی تردید قزاقستان طی 15 سال اخیر در حوزه نفوذ روسیه و غرب بوده است و همواره سعی کرده است تا با سیاستی متعادل و دو سویه، از توازن سیاسی و فرهنگی درتعامل با این دو حوزه قدرت سنتی و جدید عدول نکند. در عین حال آمار و علایم به خوبی نشان می دهد که جامعه قزاقستان تلاش می کند با آهنگی ملایم از ساختارهای سنتی روسی فاصله گرفته و به سمت وسوی جامعه غرب و مدرنیته منطبق بر نظام غربی مانند راهی که ترکیه پیموده ومی پیماید، حرکت نماید. به هرحال در مورد تغییر خط، نتیجه نهایی و تصمیم قطعی منوط به گزارش تحقیقاتی کمیته فوق الذکر است که باید حاوی راهکارهای اجرایی و عملیاتی نیز باشد و تا مارس سالجاری (2007 میلادی) ارائه شود. البته قراین حاکی از آنست که این اقدام در آینده ای نه چندان دور محقق خواهد شد. خاصه آنکه نور سلطان نظر بایف خود به این طرح باور دارد و گفته است که اگر در مراحل اولیه معلوم شود که مشکل عمده ای نداریم، با جدیت این کار را به انجام خواهیم رساند.
آغاز خط الفبا در منطقه
بعد از مشروطیت در ترکیه عصر آتاتورک و ایران عصر رضاخان این بحث دوباره مطرح شد که در ترکیه به نتیجه رسید ودر ایران به همان صورت رها شد. ترک ها نیز بحث پر از نقطه بودن خط عربی را مانع ترقی می دانستند. اما در ایران جریانهای سنتی، ریشه اینگونه حرف ها را از سیاست ها ونیرنگهای انگلیس واستعمار می دانستند به همین خاطرمانع از تحقق آن شدند. چند سال قبل که در ازبکستان تازه بحث تغییر خط مطرح شده بود، عده ای از اصحاب فرهنگ آه بر می کشیدند که چرا پس از فروپاشی شوروی ما به خط اسلامی و عربی باز نگردیم که انبوه نسخه های خطی ترکی و فارسی و عربی بدان نوشته شده است. عده ای نیز می گفتند این حرف ها از افکار قدیمی و ارتجاعی بر می خیزد و ما باید برای حرکت پهلو به پهلوی توسعه با خط و زبان جدید بین المللی هم آهنگ و هم نوا شویم. بگذریم که دست آخر دولت تصمیم نهایی را به نفع گروه دوم گرفت و خط کریل را به لاتین تغییر داد. اما نمی توان سخنان دکترعمراف استاد برجسته ادبیات در تاشکند را فراموش کرد که می گفت: «مگر ژاپن بر پایه تغییر خط و زبان، ژاپن شد و مگر ترکیه که از سال ها قبل به تغییر خط عربی به لاتین دست زد تا چه حد از حیث انطباق با شاخصه های توسعه غربی با کشور ژاپن قابل مقایسه است». منظور عمراف این بود که سنت شکنی الزاماً مقدمه توسعه یافتن نیست. پرواضح است که مبحث تغییر خط و زبان اگر چه اصالتاً و بالذات موضوعی فرهنگی است اما در برخی از موارد نه تنها دامنه های آن به حوزه سیاست وارد می شود بلکه خود معلول وتابعی از سیاست به حساب می آید. ماجرای تغییر خط در آسیای مرکزی نیز که در این مناطق سابقه ای 100 ساله دارد، خود از مقوله هایی است که می توان آن را در چارچوب مقوله ای متشکل از فرهنگ و سیاست و یا سیاست و فرهنگ، مورد بررسی قرار داد. هرچند تعیین اینکه در این مقوله، سیاست برفرهنگ مقدم است و یا فرهنگ بر سیاست، خود کاری بس دشوار و نیازمند تحقیق است.
اما در قزاقستان
اخیراً نورسلطان نظر بایف رییس جمهور محترم قزاقستان دستور داده است تا موضوع تغییر الفبای کریل موجود در قزاقستان را به خط لاتین، مورد بحث وبررسی قرار دهند. این مطلب در ماه نوامبرسال 2006 میلادی در سخنرانی ایشان در مجمع ملل قزاقستان مطرح شد. وی گفت: «من فکر می کنم که ما باید به موضوع تغییر الفباء ازکریلیک به لاتین بازگشته و مجدداً آن را مورد بررسی قرار دهیم». به نظر می رسد این سخن رییس جمهور فراتر از یک سخنرانی، به منزله دستوری بود که باید دست اندرکاران امور فرهنگی به ایجاد تمهیدات لازم برای تحقق این امر بپردازند. از این رو یک کمیته علمی ترتیب یافته است تا به بررسی کارشناسانه آن بپردازد.
این کمیته در موسسه زبان شناسی وابسته به آکادمی علوم، تشکیل یافته و آقای کوبی خوساین رییس آکادمی علوم نیز از اعضای اصلی این کمیته بشمار می رود. اعتباری به مبلغ هفت ونیم میلیون تنگه معادل 000/60 دلار آمریکا بدین امر اختصاص یافته است. مهمترین مأموریت این کمیته تحقیقاتی و نظارتی عبارت است از؛ بررسی فرایند پروسه تغییر خط ونتایج مثبت ومنفی آن در کشورهایی که قبلاً این پروسه را طی کرده اند. این کشورها مشخصاً ذکر شده اند که عبارتند از: ترکیه به عنوان پیشگام، ترکمنستان، ازبکستان و آذربایجان به عنوان کشورهای ترک زبان آسیای مرکزی و قفقاز که از ابتدای فروپاشی شوروی در سال 1990 میلادی به پیروی از ترکیه و در واقع با نفوذ و توصیه این کشور، این کار را آغاز کردند. پس از فروپاشی شوروی، سران کشورهای ترک زبان طی ملاقات های متعدد با رهبران ترکیه، به نوعی توافق دراین موضوع دست یافته بودند، لیکن قزاقستان و قرقیزستان بنا به دلایلی تا کنون تغییر خط را به این جدیت که اخیراً مطرح شده است، پیگیری نکرده بودند. شاید یکی از مهم ترین عوامل این تأخیر، غلظت بیشتر روسی مآبی دراین دوکشور نسبت به سایر جمهوری های سابق باشد. چنانکه می دانیم امروز با وجود گذشت چند سال از فرو پاشی شوروی و مهاجرت بسیاری از روسها و یا روس تبارهای قزاقستان به روسیه، هنوزطبق آمار رسمی قزاقستان 30درصد مردم در این کشور، روس تبارهستند. افزون بر این، بخش اعظم متون علمی و آموزشی در سطح مدارس و دانشگاهها و دیگر نهادهای فرهنگی به زبان روسی است و جالب آنکه بسیاری از دانشمدان و ادبا و شعرای قزاقستان برخی از آثار خود و در برخی از موارد همه آثار خود را به زبان روسی پدید آورده اند.از دیگر وظایف کمیته، ارائه طرح و پیشنهاد و راهکار اجرایی در باره چگونگی تغییر خط و زمانبدی مراحل اجرای آن است . زمان ارائه طرح نیز در ماه مارس 2007 میلادی اعلام شده است.
باتوجه به تشکیل کمیته مزبور و تصویب بودجه خاص برای بررسی چگونگی اجرای این پروسه به نظر می رسد اراده ای محکم و عزمی جزم از سوی دولت قزاقستان برای تغییر خط وجود دارد. اگر قزاقستان تغییر خط را بپذیرد این چهارمین بار در سده اخیر است که این اتفاق می افتد. زیرا از ازمنه قدیم تا اوایل سده بیستم، الفبای عربی ـ فارسی جریان داشته است و از سال 1929 میلادی در فضای تخاصمی که پس از جنگ جهانی اول با دولت اسلامی عثمانی وجود داشت، خط عربی فارسی که رنگ و بوی اسلامی داشت به لاتین تغییر کرد و این رویه تا سال 1940 میلادی ادامه داشت. در سال 1940 روس ها خط کریلیک را به عنوان الفبای مشترک همه جمهوری های شوروی جانشین لاتین کردند. از سال 1990 با فروپاشی شوروی در کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز، تب تغییر خط بالا گرفت و کشورهایی چون ترکمنستان و ازبکستان و آذربایجان با دلالت و راهنمایی ترکیه خط کریل را به لاتین تغییر دادند. خطی که در سالیان دراز از زمان کمال آتاترک به جهت رویکرد غربی که از همان زمان ایجاد شده بود در ترکیه معمول شده بود وبنابراین از این حیث ترکیه با سابقه ای که داشت، هدایت کشورهای ترک آسیای مرکزی و قفقاز را در جهت بکارگیری خط لاتین و نه رجوع به خط اسلامی، برعهده گرفت. این رویکرد کشورهای تازه استقلال یافته ترک مسلمان نه تنها در راستای هم سویی با ترکیه داعی رهبری دنیای ترک قرار داشت بلکه در فضای غربگرایی ناشی از شکست بلوک شرق به رهبری شوروی پس از 45 سال جنگ سرد در برابر بلوک سرمایه داری غرب، تمنایی جذاب در جهت ایجاد تمهیدات لازم برای ورود به باغ سبز و خرم دنیای پیشرفته غرب به حساب می آمد.چنانکه خود ترکیه عصر آتاتورک نیز نه تنها در زمینه خط بلکه از حیثیات مختلف نیز به فرهنگ غرب گرایش پیدا کرد.
اما از سوی دیگر شتاب نکردن قزاقستان در باب تغییر خط به لاتینی که ترکمنستان و ازبکستان و آذربایجان در آن پیش دستی کردند و نیز دستور به بررسی همه جانبه از سوی کمیته تحقیقاتی و دقت در نتایج مثبت و منفی تجربه این کشورهای پیشقراول، نه تنها ناشی از دور اندیشی و تدبیر نظر بایف بلکه مهمترازآن ناشی از شرایط خاصی حاکم بر رویکردهای سیاسی وفرهنگی این کشور است که از جمله مهمترین آنها نفوذ همه جانبه روسیه و عمیق تر از آن فرهنگ روسی در تار وپود جامعه قزاقستان به شمار می رود. نفوذی که سیاست های کلان قزاقستان را برخلاف برخی از کشورهای تازه استقلال یافته که تا حدود زیادی از روسیه رویگردان و به سمت آمریکا وغرب شتابان شدند، به سیاست اساسی موازنه متعادل در رویکرد با آمریکا و روسیه سوق داده است. نفوذی که اگر چه به صورت طبیعی پس از فروپاشی شوروی از دامنه نفوذ آن کاسته شده اما گستره نفوذ آن هنوز از پایگاه فضایی بایکونور گرفته تا کوچه ها وخیابان های گوشه وکنار یعنی از عالی ترین سطوح علمی تا دانی ترین سطوح اجتماعی، چشمگیر وحتی چشم نواز است. شاید این همان واقعیتی باشد که تحقق تغییر خط در این کشور را تا کنون به تأخیر افکنده است و از این پس نیز به احتمال زیاد دچار چالش های متعدد خواهد کرد. چالشی نه از جنس چالشی که مثلاً در ازبکستان ایجاد شد بلکه از جنسی دیگر . چالشی که در آغاز کار تغییر خط در ازبکستان پدید آمد، چالش میان امواج فرهنگی اسلامی و غربی بود ولی چالشی که فراروی قزاقستان است نه از ناحیه فرهنگ رنگ باخته اسلامی در این کشور که از ناحیه نوعی روسی مآبی متراکم و غلظت یافته در این جامعه نشأت می گیرد. سخن در ازبکستان بر سر نفی خط کریل نبود بلکه بیشتر دعوا بر سر جانشین آن بود اما در قزاقستان سخن بر سر جانشین نیست چرا که همه در جانشینی خط لاتین هم داستانند بلکه مشکل بریدن و کنده شدن از خطی است که با تارو پود فرهنگ و جامعه قزاقستان آمیخته شده است. به هر حال در حال حاضر، کارشناسان قزاق موضوع تغییر خط را در این کشور از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار می دهند و باید منتظر بمانیم تا به زودی نتایج آن اعلام شود.
انگیزه های تغییر خط در قزاقستان
برخی از صاحب نظران معتقدند موضوع تغییر خط در قزاقستان اقدامی ضروری در راستای مدرنیزه کردن این کشور است، زیرا باید مشکلات و موانع را در راه تطابق جامعه با مدرنیته مرتفع کرد و یکی از مهمترین موانع از نظر این افراد، عدم امکان استفاده کامل از ابزار نوین و از جمله کامپیوتر با وجود خط کریل است. در صورتی که به زعم ایشان با تغییر خط به لاتین این مانع بر طرف می شود. اینان معتقدند که دلیل اصلی اهتمام و توجه رییس جمهور نیز همین امر است و اضافه می کنند که اساساً تغییر خط نیز در راستای اصلاحات مهم و اساسی رییس جمهور در سال های اخیر است. اصلاحاتی که نظر بایف انجام آنها را پیش شرط مهم برای حرکت به سوی نقطه ای می داند که باید 25 آینده قزاقستان را در شمار 50 کشور نخست جهان قرار دهد. از جمله دیگر اصلاحات، تغییر نظام آموزشی به سمت نظام آموزشی حاکم در غرب بود که اقدامات آن از دو سال گذشته آغاز شده است واز جمله اقداماتی که از ماه اول سال 2007 میلادی آغاز شد و از حیث اجتماعی حایز اهمیت است، جمع آوری خیل عظیم کازینوها (قمارخانه ها) وانتقال آنها به حاشیه دریاچه کبچه گای در 60 کیلومتری آلماتا و دریاچه ای دیگر در کنار آستانه به منظور متمرکز کردن و احیاناً کنترل راحت تر آنها است. لیلا یرمن بایوا متخصص زبان قزاقی در موسسه مدیریت قزاقستان از طرفداران تغییر خط می گوید: «اگر چه در امور آموزشی نیاز جدی در تغییر خط کریل به لاتین محسوس نیست اما در تحقیقات استراتژیک واقتصادی، این نیاز کاملاً جدی است و بدون آن تحقیقات استراتژیک و اقتصادی ممکن نخواهد بود». در هفته نامه «با دوشنبه آغاز کنیم »آمده است که بکار گیری خط لاتین موجبات آموزش زبان های خارجی را فراهم و امر یادگیری را در این زمینه تسهیل می نماید. از سوی دیگر برخی از کارشناسان اذعان داشته اند که از حیث ایدئولوژیک، بحث تغییر خط در قزاقستان در واقع بحث خودیابی و ارزیابی جامعه قزاقستان از خود است. بدین معنا که این جامعه می خواهد از فضای فرهنگی روسیه خود را خارج کرده و در مسیری گام بر دارد که خود انتخاب کرده باشد.
مشکلات موجود بر سر راه تغییر الفباء
کوساین رئیس آکادمی علوم و عضو اصلی کمیته تحقیقات تغییر خط در مصاحبه با «اوراسیا نت» می گوید: « ما به تحقیقات بیشتری نیاز داریم، ما باید بدانیم که آیا این اقدام به نفع ماست یا نه؟ و در صورتیکه به نفع ماباشد چگونه و کی آن را انجام دهیم». وی در مصاحبه با «اوراسیا نت» تصریح کرده است که موضوع تغییر خط یک موضوع چند جانبه است که به تمام حوزه های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی مربوط می شود لیکن باید از سیاستمداران، جامعه شناسان، فرهنگ شناسان و اقتصاد دانان پرسید که چگونه و چه زمانی این کار انجام شود؟ هفته نامه با دوشنبه آغاز کنیم نیز اگر چه تغییر خط را موجب تسهیل در یادگیری زبان های خارجی می داند در عین حال بیمناک است که این امر، یادگیری زبان قزاقی رابرای روسی زبانان (اعم از روس و قزاق و هر قوم دیگر ساکن در قزاقستان) دشوار سازد. خاصه آنکه از سیاست های مهم دولت اشاعه و گسترش زبان ملی یعنی زبان قزاقی است. بنابراین در اینجا نوعی تعارض بین دو برنامه دولت بوجود می آید . در برنامه تغییر خط در راستای پیشرفت جامعه و برنامه گسترش زبان قزاقی به عنوان مهم ترین نماد هویت و وحدت ملی در قزاقستان، بی تردید یکی از موانع مهم، وجود همین تعارض و احیاناً تعارضاتی شیبه به این است.
کارشناسان ابراز می دارند که تغییر خط می تواند در جامعه بر روی جوانان و پیران تأثیرات متفاوتی بر جای نهد. البته جوانان از حیث یادگیری مشکلات کمتری خواهند داشت و می توانند با سرعت خود را با خط جدید لاتینی تطبیق دهند. لیکن در عین حال امکان دارد دچار نوعی انقطاع فرهنگی از میراث فرهنگی خود شوند که همه به خط کریل می باشد. لیلا یرکمن می گوید: «در بحث یادگیری و انطباق با خط جدید، بازنشستگان، پیران و ساکنین روستاها با مشکلات جدی بر روبرو خواهند بود. در عین حال تأکید می نماید که برای حل مشکل انقطاع فرهنگی ومعضل انزوای پیران و سالمندان می توان از تجربه ها و شیوه های موفق کشورهایی مثل ترکمنستان، ازبکستان و آذربایجان بهره جست. آنان برای طی موفق مرحله گذار از خط کریل به خط لاتین، به نشر متون درسی و چاپ روزنامه ها و مجلات دوره ای پرداخته اند که توأمان به چاپ و نشر دو خطه کریل و لاتین می پردازند».
اما مشکل دیگر که جنبه اقتصادی دارد، بحث هزینه سنگین تغییر متون درسی و آموزشی در مدارس و دانشگاه ها، تابلوهای مغازه ها، تابلوهای راهنمایی، اسامی خیابان ها و کوچه ها، نهادهای اداری، سیاسی، فرهنگی، آموزشی و اقتصادی است. همین کارشناس (لیلا) در این باره با خوشبینی اظهار می کند که تحمل این هزینه ها برای قزاقستان که درآمد آن ازقبل دلار نفت و گاز تأمین می شود، کار دشواری نخواهد بود. اگر چه از طریق مجاری رسمی در توجیه اقدام به تغییر خط، علل و انگیزه های پیش آمده مطرح شده اند و مشکلاتی بر سر راه اجرای آن در پیش رو خواهد بود، اما این نکته را نباید از نظر دور داشت که این اقدام را می توان در چارچوب یک جریان نیرومند غربگرایی که در قزاقستان امروز حاکم است نیز قلمداد کرد. اگر بحث تغییر نظام آموزشی در مدارس ودانشگاهها دو سال پیش آغاز شد، امروز بحث به کار گیری الفبای لاتین مطرح می شود. بی تردید قزاقستان طی 15 سال اخیر در حوزه نفوذ روسیه و غرب بوده است و همواره سعی کرده است تا با سیاستی متعادل و دو سویه، از توازن سیاسی و فرهنگی درتعامل با این دو حوزه قدرت سنتی و جدید عدول نکند. در عین حال آمار و علایم به خوبی نشان می دهد که جامعه قزاقستان تلاش می کند با آهنگی ملایم از ساختارهای سنتی روسی فاصله گرفته و به سمت وسوی جامعه غرب و مدرنیته منطبق بر نظام غربی مانند راهی که ترکیه پیموده ومی پیماید، حرکت نماید. به هرحال در مورد تغییر خط، نتیجه نهایی و تصمیم قطعی منوط به گزارش تحقیقاتی کمیته فوق الذکر است که باید حاوی راهکارهای اجرایی و عملیاتی نیز باشد و تا مارس سالجاری (2007 میلادی) ارائه شود. البته قراین حاکی از آنست که این اقدام در آینده ای نه چندان دور محقق خواهد شد. خاصه آنکه نور سلطان نظر بایف خود به این طرح باور دارد و گفته است که اگر در مراحل اولیه معلوم شود که مشکل عمده ای نداریم، با جدیت این کار را به انجام خواهیم رساند.