چکیده

متن

 

اواخر سالهای 1990 ایالات متحده همزمان با برقراری روابط دیپلماتیک به طراحی راهبرد نظامی خود در منطقه خزر پرداخت. اواسط سالهای 1990 در پنتاگون برنامه تجاوز نظامی «توفان بر فراز خزر» طراحی شد که بایستی در صورت به خطر افتادن منافع آمریکا عملی شود. در فوریه سال 1998 بیل کلینتون «برنامه فرماندهی‎های مشترک نیروهای آمریکایی» را امضا کرد که جمهوری‎های شوروی سابق برای اولین بار در این برنامه گنجانده شدند.
    اول اکتبر 1998 آذربایجان، گرجستان، ارمنستان و نیز اوکراین، بلاروسی و مولداوی که به منطقه آسیای مرکزی تعلق ندارند، جزو منطقه مسئولیت فرماندهی اروپایی نیروهای مسلح ایالات متحده شدند. یک سال بعد، در اول اکتبر 1999، ترکمنستان، قزاقستان، ازبکستان و نیز تاجیکستان و قرقیزستان که به دریای خزر دسترسی مستقیم ندارند، جزو منطقه مسئولیت فرماندهی مرکز نظامی آمریکا شدند. توسعه مناطق نفوذ فرماندهی های منطقه‎ای ادامه منطقی سیاست منافع حیاتی آمریکا بوده است. الحاق کشورهای جامعه مشترک المنافع به منطقه مسئولیت فرماندهی اروپایی آمریکا با آغاز مرحله فعالانه بهره‎برداری از برخی میادین نفتی بزرگ خزر و تعیین مسیر اساسی انتقال نفت خزر ارتباط داشت. بدین وسیله نتیجه‎گیری قبلی کارشناسـان روسـی به اثبـات رسیـد کـه یکـی از اهداف نظامی ـ اقتصادی ناتو و برخی متحدان آنها (مانند ترکیه) این است که منابع نفتی جهان را به نزدیک‎ترین پایگاههای نظامی خود وابسته کند. هرچند که همه کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز از منابع قابل توجه نفت و گاز برخوردار نیستند، ایالات متحده نقش کلی آنها را در امور منطقه در نظر گرفته و سیاست خود را بر همین اساس طراحی می‎کند. از جمله تأثیر غیرمستقیم آنها بر اوضاع منطقه خزر اهمیت دارد. طبق برنامه‎های آمریکا، آنها باید روابط فرهنگی و فرامرزی با کشورهایی را که منابع قابل توجه نفت و گاز طبیعی را دارا هستند، برقرار کنند. در این صورت در آینده راحت‎تر می‎توان مسیرهای خطوط لوله به کشورهایی چون پاکستان، هند و چین ایجاد کرد. فعلاٌ نقش این کشورها در امور منطقه بسیار ناچیز است ولی تا پایان دهه اول قرن جاری می‎تواند افزایش یابد.
    باید خاطرنشان کرد که روسیه جزو هیچ یک از مناطق مسئولیت اعلام نشده است که همین امر باعث توجه ویژه ریاست نهادهای نظامی به روسیه می‎شود. یکی از عناصر راهبرد آمریکا، بسط و توسعه روابط با گردان متحد حافظ صلح آسیای مرکزی است. در سپتامبر سال 1997 حدود 500 نفر از نظامیان چترباز آمریکایی در دشت قزاقستان جنوبی به زمین نشستند تا به 900 نظامی روسی، قزاقستانی، ازبک و قرقیز ملحق شوند. مانورهای گردان متحد حافظ صلح آسیای مرکزی سال 1997 از هر نظر موفقیت‎آمیز شناخته شد. مانورهای دوم گردان متحد حافظ صلح آسیای مرکزی در سپتامبر سال 1998 برگزار شد که صدها نظامی آمریکایی از «فورت درام» ایالت نیویورک، وارد تاشکند شدند و سپس در میدان نظامی قزاقستان شمالی مستقر شدند. در سال 1999 فرماندهی طراحی نظریه و آمادگی نیروها، مدل پیچیده رایانه‎ای حوزه دریای خزر را برای استفاده جهت بررسی سناریوهای مختلف مداخله ایالات متحده در این منطقه طراحی کرد. این مانورها به ابتکار کشورهای حوزه دریای خزر برگزار شد. ولی آمریکا سعی می‎کند به این همکاری مطابق با برنامه‎های خود و نه کشورهای منطقه ادامه دهد. از جمله قرار است روابط شخصی با ریاست نظامی کشورهای منطقه برقرار شود. غیر از آن، ایالات متحده سعی می‎کند آذربایجان و ترکمنستان را به مدار نیروهای منطقه‎ای حافظ صلح خود جلب کند.تشکیل گردان حفاظت از صلح، صرف نظر از شرکت روسیه در این گردان، پیشرفت مهم دیپلماسی آمریکایی در منطقه خزر بود. در آینده یکی از گامهای احتمالی آمریکا می‎تواند ایجاد چنین ساختاری در قفقاز تحت ریاست ترکیه باشد. در این صورت حضور آمریکا در منطقه خزر بیش از پیش تقویت شده و مناطق نفوذ این کشور گسترش خواهد یافت چرا که طبق برنامه‎های واشنگتن، گرجستان، ارمنستان و آذربایجان می‎توانند در این گردان شرکت داشته‎ باشند.
    در دسامبر سال 1998 گرجستان از ایالات متحده و ناتو درخواست کرد در خاک این کشور نیروهای خود را برای محافظت از انتقال نفت خزر مستقر کنند. گرجستان، اوکراین، آذربایجان و مولداوی (گوام) همایشی را تشکیل دادند که در آن مسایل تشکیل نیروهای حافظ صلح منطقه‎ای برای محافظت از خطوط لوله صادراتی بررسی شد. پیشنهاد شد که این نیروها در چارچوب برنامه «مشارکت به نام صلح» تشکیل شود. در آوریل سال 2005 سفر دونالد رامسفلد وزیر دفاع آمریکا به باکو صورت گرفت. رئیس پنتاگون که تا کنون سه بار میهمان آذربایجان بوده است، این دفعه از افغانستان به باکو پرواز کرده بود. هدف رسمی دیدار وی، بررسی «مسایل همکاری دوجانبه در چارچوب ائتلاف ضد تروریستی و مساعدت به همگرایی آذربایجان با ناتو» بود. ولی وزیر آمریکایی نتوانست با الهام علی اف رئیس جمهور آذربایجان ملاقات کند زیرا علی اف چند ساعت قبل از ورود او، دیدار رسمی خود را از پاکستان شروع کرده بود. در این شرایط، رامسفلد در فرودگاه «بینا» با صفر آبییف وزیر دفاع آذربایجان و شخصیت های رسمی دیگر، مذاکرات چند ساعته ای انجام داد.
    باید گفت که طرفین آذربایجانی و آمریکایی اطلاعات درباره دیدار رامسفلد را تقریباً محرمانه کرده بودند. تنها وقتی که هواپیمای وزیر دفاع آمریکا حریم هوایی آذربایجان را ترک کرد، سرویس مطبوعاتی وزارت دفاع جمهوری آذربایجان اطلاعات رسمی بسیار مختصری پخش کرد که در جریان این ملاقات، «مسایل توسعه همکاری آذربایجانی ـ آمریکایی در زمینه نظامی مورد بحث و بررسی قرار گرفتند». رینو هارنیش سفیر ایالات متحده در جمهوری آذربایجان گفت که «کمک ایالات متحده به آذربایجان در زمینه اجرای برنامه مشارکت انفرادی آذربایجان با ناتو» نیز بررسی شد. به گفته وی، تا کنون گروهی از افسران آمریکایی وارد باکو شده اند. ولی این دیپلمات از توضیح هدف سفر آنها خودداری کرد.رسانه های گروهی در این رابطه به اظهارات اخیر ژنرال جیمز جونز فرمانده نیروهای ناتو در اروپا توجه جلب کردند که حاوی جزئیات این همکاری بود. به گفته این ژنرال، ایالات متحده برای ایجاد نیروهای ویژه و پایگاه های نظامی در آذربایجان برای تأمین امنیت در سراسر منطقه خزر تلاش می کند. هارنیش سفیر آمریکا در باکو را مجری اصلی برنامه آمریکایی تشکیل نیروهای ویژه به نام «نگهبان خزر» و پایگاههای نظامی که به تأمین امنیت در این منطقه بپردازند، محسوب می کنند.
    این نظریه در سال 2003 در پنتاگون به وجود آمد. قرار است شبکه ای از واحدهای ویژه و نیروهای پلیسی در کشورهای ساحلی خزر تشکیل شود که بتوانند در برابر بروز اوضاع فوق العاده (از جمله حمله تروریست ها و تأسیسات نفتی و خطوط لوله) واکنش از خود نشان دهند. در حقیقت امر، «نگهبان خزر»، قلعه مقدم فرماندهی اروپایی ایالات متحده با مقر در شتوتگارت (که منطقه خزر نیز در منطقه مسئولیت آن قرار دارد) را تشکیل می دهد. روزنامه «وال استریت جورنل» اطلاع داد که قرارگاه «نگهبان خزر» که به رادار نیرومندی مجهز می شود، در باکو قرار خواهد گرفت. دولت ایالات متحده مایل است ظرف 10 سال آینده حدود 100 میلیون دلار بابت تشکیل و فعالیت این نیروها خرج کند. به عقیده بعضی کارشناسان نظامی آذربایجانی، باکو ظاهراً مخالف استقرار گروههای سیار واکنش سریع در خاک خود نیست. تصمیم نهایی در این مورد باید در سطح عالی سیاسی توسط رئیس جمهور و وزیر دفاع گرفته شود. به احتمال قوی، تصمیم آنها مثبت خواهد بود. آذربایجان در بسیاری از فعالیت های پیمان آتلانتیک شمالی، از جمله در چارچوب عملیات بین المللی ضد تروریستی شرکت کرده است و اگر الآن جواب منفی بدهد، این امر به معنی عقب نشینی از مواضع قبلی خواهد بود.
    می توان به این نتیجه رسید که مقامات رسمی باکو تا کنون نظر خود را درباره برنامه «نگهبان خطر» مشخص کرده اند. یک مقام نهاد نظامی آذربایجان به روزنامه «نزاویسیمایا گازتا» گفت که محل استقرار قرارگاه «نگهبان خزر» در محوطه یکی از یگانهای نظامی آذربایجانی واقع در حومه باکو مشخص شده است. طبق اطلاعات از همان منابع، گروهی از افسران آمریکایی که در باکو به سر می برند، تا کنون مرکز آموزشی در زمینه آمادگی متخصصین آذربایجانی را مستقر کرده اند. به عقیده تحلیلگران نظامی روس، واشنگتن با آغاز این برنامه، مایل است در منطقه پیمان سه جانبه آمریکا ـ آذربایجان ـ قزاقستان را به وجود آورد. کاخ سفید همچنین قصد دارد ترکمنستان، ازبکستان و به خصوص ترکیه را به همکاری جلب کند. سیستم جدید امنیتی مخصوص ایجاد سیستم نظارت بر حریم هوایی و دریایی، کنترل مرزی و راه اندازی نیروهای واکنش سریع است. ایالات متحده در چارچوب این سازمان به آمادگی واحدهای نظامی و ارائه کمی های اقتصادی و سیاسی به شرکای خود خواهد پرداخت. این ساختار چیزی شبیه به شورای مشارکت اروپایی ـ آتلانتیک است که در سال 1997 تشکیل شده و هدف تنظیم همکاری بین اعضای ناتو را دنبال می کرد. هدف رسمی «نگهبان خزر»، مبارزه با تمایلات هسته ای «کشورهای مطرود» است. از جمله قصد دارند ایران را با پایگاه های نظامی احاطه کنند تا این کشور اسلامی که از نظر هسته ای از همه خطرناک تر است، همیشه زیر نظر باشد. روسیه و آمریکا به رقابت غیرعلنی بر سر تقویت نفوذ خود در منطقه ادامه می دهند. ورود ایالات متحده به منطقه خزر، شکست جدید سیاست خارجی روسیه است. مسکو طرفدار غیرنظامی کردن منطقه است و در عین حال سعی می کند نیروهای دریایی کشورهای خزر را به نفع خود متحد کند. ولی منافع کشورهای ساحلی یکسان نیست. برای مثال، قزاقستان، آذربایجان و ترکمنستان به توسعه نیروی هوایی خود علاقه مندند. حتی اگر روسیه در این زمینه به آنها مساعدت نکند، آمریکا کمک کرده و خواهد کرد. نهادهای نظامی ایالات متحده و قزاقستان تحویل بی شایبه یک ناو بیش از 1 هزار تنی به نیروی دریایی قزاقستان را هماهنگ کرده اند. تمام زیربنای ساحلی نظامی قزاقستان با پول آمریکایی مجهز می شود. ایالات متحده به ترکمنستان و آذربایجان در عوض تأمین بی وقفه نفت، همین شرایط همکاری را پیشنهاد می کند. ولی مسکو مواضعی دو پهلو دارد. از یک سو، روسیه به قزاقستان کمک در زمینه تشکیل نیروی دریایی را وعده داده است (روسیه تا پایان سال 2005، دو ناو از ناوگان خود را به نیروی دریایی قزاقستان واگذار خواهد کرد). از سوی دیگر، روسیه مخالف نظامی گری در منطقه است. ولی روند نظامی گری با حمایت آمریکا جریان دارد که بدین وسیله بین روسیه و کشورهای ساحلی تفرقه انداخته می شود.
    سپهبد لئونید ایواشوف رئیس سابق اداره کل همکاری نظامی بین المللی وزارت دفاع روسیه طی مصاحبه ای اظهار داشت: «ما شاهد تحقق نظریه آمریکایی سلطه جهانی هستیم. واشنگتن مانند سابق مدل جهان تک قطبی را می سازد که در چارچوب آن ایالات متحد نقش قطب اصلی را بازی می کند و کشورهای دیگر به واشنگتن وابسته هستند. سناریوی برقراری نظارت بر مناطق قفقازـ خزر و آسیای مرکزی اجرا می شود. این سناریو در چارچوب تصمیمات گردهمایی سران ناتو در استانبول اجرا می شود که در جریان آن، منطقه قفقاز و خزر به عنوان منطقه راهبردی اعلام شده بود. این تصمیم توسط سران کشورهای عضو ناتو گرفته شد. متأسفانه، وزارت دفاع روسیه حتی سئوال نکرد که منظورشان از این تصمیم چیست».
    در این رابطه روند نظامی کردن دریای خزر موجب نگرانی طرف روس می شود. به عقیده ناظران و تحلیلگران روس، روند نظامی کردن منطقه دریای خزر در شرایط نامناسبی توسعه می یابد. اولاً، کشورهای ساحلی هنوز درباره رژیم حقوقی این دریا به توافق نرسیده اند که در این شرایط نمی توان قواعد یکسان بازی را تعیین کرد. ثانیاً، برخی از آن‎ها با هم روابط متشنجی دارند. از جمله ترکمنستان و آذربایجان بر سر میادین نفتی آذری، چراغ و گونشلی واقع در مـرز آب‎های ساحلی این کشورها در مرکز دریای خزر اختلاف نظر دارند. همین وضع در قسمت جنوبی دریا مشاهده می‎شود که آن‎جا آذربایجان و ایران نمی توانند زبان مشترک پیدا کنند. ثالثاً، ایالات متحده این وضعیت دشوار را باز هم شدیدتر می کند و سعی می کند در این منطقه نقش ویژه ای به دست آورد. واشنگتن برنامه های سرنگونی رژیم حاکم بر ایران و برقراری «دمکراسی» خود را در این کشور پنهان نمی کند. به گفته میرا ریکاردل نماینده وزارت دفاع آمریکا در زمینه اوراسیا، ایالات متحده مایل است به آذربایجان در زمینه دفاع از حدود دریایی آن که موضوع بحث بین باکو و تهران شده است، کمک نظامی بکند. یک مقام دولت آذربایجان به «ایزوستیای نو» اطلاع داد که باکو در تابستان سال جاری از واشنگتن ناوچه کاملاً جدید گارد ساحلی را به صورت هدیه دریافت کرد. طبق اطلاعات همان مقام، دو ناو جنگی دیگر آذربایجانی با پول آمریکایی تعمیر می‎شوند. اکنون نیروی دریایی آذربایجان 8 ناوچه دارد که اکثریت آن‎ها به تعمیر و مدرنیزه سازی احتیاج دارند. قرار است این ناوچه ها با کمک مالی ایالات متحده نوسازی شود. در سال گذشته آمریکا به تقویت نیروی دریایی آذربایجان و تطبیق آن با استانداردهای ناتو پول داد. قزاقستان با تأخیر به ایجاد نیروی دریایی خود در خزر پرداخت. این کشور آغاز مرحله دوم اصلاحات نظامی را اعلام کرد که دربرگیرنده تشکیل نیروی دریایی خود می‎باشد. بعد از آن سواحل شمالی قزاقستان به میادین نظامی تبدیل خواهند شد. نیروی دریایی قزاقستان در سراسر ساحل قزاقستانی خزر در بنادر آتیراو، باوتینو، آقتاو و یرالیوو مستقر خواهند شد که یرالیوو مرکز اصلی آن خواهد بود. دریادار راتمیر کومراتوف، فرمانده آینده نیروی دریایی قزاقستان و فرمانده فعلی منطقه «باتیس» اطلاع داد که قزاقستان ظرف 10 سال آینده تشکیل نیروی دریایی خود را که شامل تفنگداران دریایی، ناوهای رزمی و واحدهای لجستیکی خواهد بود، تکمیل خواهد کرد. ولی او پنهان نمی کند که قزاقستان هر موقعی که امکانات مالی داشته باشد، به این کار خواهد پرداخت. لذا نیروی دریایی قزاقستان در دریای خزر می تواند زودتر به وجود آید. این ناوگان در مرحله اول با کمک ایالات متحده، آمریکا و بریتانیا ساخته خواهد شد ولی بعداً بیشتر از متخصصین آمریکایی و انگلیسی استفاده خواهند کرد. ولی در قزاقستان از این دکترین نظامی انتقاد می کنند. مخالفان می گویند که طی چند سال در قزاقستان حوزه نظامی غربی در نزدیکی مرز با روسیه و نیز نیروی دریایی در دریای خزر ایجاد می‎شد ولی مرزهای جنوبی و جنوب غربی در برابر بی ثباتی اوضاع ازبکستان، قرقیزستان و تاجیکستان آسیب پذیر باقی مانده اند. ظاهراً روسیه فهمیده است که نمی تواند همسایگان خود را در خزر به عدم ایجاد نیروی دریایی خود متقاعد کند. به همین دلیل مسکو همین راه را انتخاب کرده و به تقویت ناوگان خزر خود پرداخت. وزارت دفاع روسیه قصد دارد برای این ناوگان ناوهای حفاظتی شبیه به ناو «تاتارستان» را بخرد. یوری ستارتسف فرمانده این ناوگان گفت که در آینده نزدیک برای این ناوگان دومین ناو حفاظتی ساخته خواهد شد
    

تبلیغات