شیعیان در فدراسیون روسیه
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
چکیده
متن
توصیف وضعیت مذهب شیعه در روسیه کار سادهای نیست چرا که عمدتاً نمایندگان اقوام غیربومی روسیه یعنی آذربایجانیها پیرو این مذهب در خاک فدراسیون روسیه هستند (تنها بخش کوچکی از جمعیت شهر دربند در داغستان از این قاعده مستثنی هستند). در حال حاضر بزرگترین جمعیت مهاجر آذربایجانی در خاک روسیه در شهر مسکو مستقر است و تعداد افراد آن حداقل به 300 هزار نفر میرسد. تعداد آذربایجانیها در سنتپطرزبورگ هم کم نیست و طبق برآوردهایی، بالغ بر 80 هزار نفر است. اکثریت قریب به اتفاق آذربایجانیها، مسلمانان اهل تشیع جعفری هستند ولی در این جمعیت همانند اکثریت گروههای قومی فدراسیون روسیه تبعات جدایی دین از مذهب که در زمان حاکمیت کمونیستی تحقق مییافت، به وضوح مشاهده میشود. این امر ناگزیر بر تربیت دینی تودههای مردم تأثیر گذاشت. اکثریت مردم به قدری از منابع اساسی احکام دینی دور شدند که اکنون حتی از اساسیترین ارکان دین اسلام اطلاعی ندارند.
در زمان اتحاد شوروی، آذربایجان منطقه منافع نفتی (و مآلاً منافع راهبردی) بود و لذا مبارزه با نشانههای دین در این منطقه شدیدتر از اکثریت مناطق مسلماننشین دیگر اتحاد شوروی سابق صورت میگرفت. مقامات شوروی نگران تماسهای مردم این جمهوری با جمعیت آذربایجانی کشور همسایه ایران بودند که مواضع آن نسبت به اتحاد شوروی متغیر بود.
ابتدا الفبای عربی جای خود را به الفبای لاتین داد و از سال 1940 الفبای سیریلیک زبان آذربایجانی معرفی شد. این کار آثار کتبی آذربایجانی ایرانی و آثار قدیمی ملی را که به خط عربی منتشر میشدند، از دسترس مردم جمهوری آذربایجان دور کرد. در حالی که بخش عمده میراث ادبی (از جمله نظامی) بارها به زبان معاصر تجدید چاپ شد، ادبیات دینی تقریباً چاپ نمیشد و متون قدیمی ماقبل انقلاب به خط سیریلیک تبدیل نمیشد.
بعد از فروپاشی اتحاد شوروی در سال 1991، وضع کمی تغییر کرد ولی کسب آزادی در شرایط جهل عمومی دینی زمینهای برای شکوفایی انواع و اقسام فرقههای دینی غیرمسلمان در خاک آذربایجان مهیا ساخت. جمعیت آذربایجانی مقیم روسیه هم دچار همین مسأله شد. باید همچنین خاطرنشان ساخت که مذهب شیعی جعفری به عنوان یک فرهنگ، به ذهنیت ارتدوکس روسی نزدیکتر است تا فرقهها و مذاهب سختگیر تسنن (وهابیون، حنبلیون و امثالهم) و طریقت های بیش از حد لیبرال صوفی که از اسلام واقعی دور هستند. لذا گسترش مذهب شیعی در روسیه میتوانست نقطه مبدأ تحکیم حسن تفاهم روسیه با جهان اسلام شود. در زمان اخیر یک سری گامهای مثبت در این جهت برداشته شد که این امر امید به اصلاح سریع اوضاع را میدهد. در مسکو انجمن مذهبی «اهل بیت» فعالیت میکند که مشغول تبلیغ اندیشههای اسلامی در میان جمعیت آذربایجانی و روس پایتخت روسیه است که بدین وسیله خصلت غیرقومی دین اسلام مورد تأکید قرار میگیرد. در حال حاضر حداقل 40 نفر (از جمله عده زیادی از روس ها) عضو فعال این انجمن هستند که به تبلیغ و گسترش اسلام و ارزش های اسلامی میپردازند. کمیته اسلامی تحت ریاست حیدر جمال، نویسنده معروف سیاسی، به مسلمانان (نه تنها پیروان مذهب جعفری) اجازه میدهد در زندگی سیاسی روسیه شرکت کنند.
متأسفانه در سرزمین روسیه حتی یک حسینیه وجود ندارد ولی از سوی دیگر در ناحیه «آترادنویه» در مسکو روبروی مسجد سنی یک مسجد و مدرسه «شیعی» احداث میشود. باید به ویژه تأکید کرد که جمعیت اهل تشیع در مسکو با پیروی از احکام قرآن کریم که توسط امام خمینی (ره) به طور وسیعی تبلیغ شد، برای یکپارچگی مسلمانان روسیه و تشکیل امت واحد کوشش زیادی میکند. علاوه بر جمعیتهای «خالص» جعفری، در مسکو جمعیت های دیگری فعالیت میکنند که برخی از آنها خود را اهل تشیع میدانند و دیگران ارتباط خود را با مذهب شیعه منکر میشوند ولی ریشههای آشکار شیعی دارند. دسته اول شامل جمعیت اسماعیلیون است که عمدتاً از آوارگان و پناهندگان از تاجیکستان (بدخشان کوهستانی) تشکیل شده است. این جمعیت تشکیلات متمرکز ندارد و تنها ارگان رسمی اسماعیلیون در خاک فدراسیون روسیه، بنیاد آقاخان است که عمدتاً به توزیع کمکهای انساندوستانه میپردازد.
دسته دوم دربرگیرنده طریقت صوفی نعمتاللهی (شعبه روسی) است. مقر دکتر جواد نوربخش، شیخ عالی (قطب) کنونی این طریقت در لندن واقع شده است. این طریقت ادبیات مختلف، از جمله آثار خود دکتر نوربخش را به زبان روسی منتشر میکند ولی با وجود خصلت آشکارا اسلامی این کتابها، درویشان در گفتگوهای خصوصی خود را پیرو اسلام محسوب نمیکنند (ولی منکر پیوند مستقیم با اسلام هم نمیشوند) و از شعائر اساسی دینی(نماز، روزه، حج، ذکات و خمس) برداشت بسیار مبهمی دارند چرا که به جای آن، مراسم ذکر با استماع آوازهای ویژه با اجرای درویشان این طریقت برگزار میشود. با این وجود، این طریقت ریشههای شیعی دارد و حتی سلسله مرشدان و مریدان خود را ناشی از امام علی (ع) میداند. کسی که به عضویت این طریقت میپیوندد، حتماً شهادت اسلامی را بر زبان میآورد. بسیاری از شعائر و اصول ثانوی اسلامی حفظ شده است در حالی که اصول دست اول رعایت نمیشود.
در زمان اتحاد شوروی، آذربایجان منطقه منافع نفتی (و مآلاً منافع راهبردی) بود و لذا مبارزه با نشانههای دین در این منطقه شدیدتر از اکثریت مناطق مسلماننشین دیگر اتحاد شوروی سابق صورت میگرفت. مقامات شوروی نگران تماسهای مردم این جمهوری با جمعیت آذربایجانی کشور همسایه ایران بودند که مواضع آن نسبت به اتحاد شوروی متغیر بود.
ابتدا الفبای عربی جای خود را به الفبای لاتین داد و از سال 1940 الفبای سیریلیک زبان آذربایجانی معرفی شد. این کار آثار کتبی آذربایجانی ایرانی و آثار قدیمی ملی را که به خط عربی منتشر میشدند، از دسترس مردم جمهوری آذربایجان دور کرد. در حالی که بخش عمده میراث ادبی (از جمله نظامی) بارها به زبان معاصر تجدید چاپ شد، ادبیات دینی تقریباً چاپ نمیشد و متون قدیمی ماقبل انقلاب به خط سیریلیک تبدیل نمیشد.
بعد از فروپاشی اتحاد شوروی در سال 1991، وضع کمی تغییر کرد ولی کسب آزادی در شرایط جهل عمومی دینی زمینهای برای شکوفایی انواع و اقسام فرقههای دینی غیرمسلمان در خاک آذربایجان مهیا ساخت. جمعیت آذربایجانی مقیم روسیه هم دچار همین مسأله شد. باید همچنین خاطرنشان ساخت که مذهب شیعی جعفری به عنوان یک فرهنگ، به ذهنیت ارتدوکس روسی نزدیکتر است تا فرقهها و مذاهب سختگیر تسنن (وهابیون، حنبلیون و امثالهم) و طریقت های بیش از حد لیبرال صوفی که از اسلام واقعی دور هستند. لذا گسترش مذهب شیعی در روسیه میتوانست نقطه مبدأ تحکیم حسن تفاهم روسیه با جهان اسلام شود. در زمان اخیر یک سری گامهای مثبت در این جهت برداشته شد که این امر امید به اصلاح سریع اوضاع را میدهد. در مسکو انجمن مذهبی «اهل بیت» فعالیت میکند که مشغول تبلیغ اندیشههای اسلامی در میان جمعیت آذربایجانی و روس پایتخت روسیه است که بدین وسیله خصلت غیرقومی دین اسلام مورد تأکید قرار میگیرد. در حال حاضر حداقل 40 نفر (از جمله عده زیادی از روس ها) عضو فعال این انجمن هستند که به تبلیغ و گسترش اسلام و ارزش های اسلامی میپردازند. کمیته اسلامی تحت ریاست حیدر جمال، نویسنده معروف سیاسی، به مسلمانان (نه تنها پیروان مذهب جعفری) اجازه میدهد در زندگی سیاسی روسیه شرکت کنند.
متأسفانه در سرزمین روسیه حتی یک حسینیه وجود ندارد ولی از سوی دیگر در ناحیه «آترادنویه» در مسکو روبروی مسجد سنی یک مسجد و مدرسه «شیعی» احداث میشود. باید به ویژه تأکید کرد که جمعیت اهل تشیع در مسکو با پیروی از احکام قرآن کریم که توسط امام خمینی (ره) به طور وسیعی تبلیغ شد، برای یکپارچگی مسلمانان روسیه و تشکیل امت واحد کوشش زیادی میکند. علاوه بر جمعیتهای «خالص» جعفری، در مسکو جمعیت های دیگری فعالیت میکنند که برخی از آنها خود را اهل تشیع میدانند و دیگران ارتباط خود را با مذهب شیعه منکر میشوند ولی ریشههای آشکار شیعی دارند. دسته اول شامل جمعیت اسماعیلیون است که عمدتاً از آوارگان و پناهندگان از تاجیکستان (بدخشان کوهستانی) تشکیل شده است. این جمعیت تشکیلات متمرکز ندارد و تنها ارگان رسمی اسماعیلیون در خاک فدراسیون روسیه، بنیاد آقاخان است که عمدتاً به توزیع کمکهای انساندوستانه میپردازد.
دسته دوم دربرگیرنده طریقت صوفی نعمتاللهی (شعبه روسی) است. مقر دکتر جواد نوربخش، شیخ عالی (قطب) کنونی این طریقت در لندن واقع شده است. این طریقت ادبیات مختلف، از جمله آثار خود دکتر نوربخش را به زبان روسی منتشر میکند ولی با وجود خصلت آشکارا اسلامی این کتابها، درویشان در گفتگوهای خصوصی خود را پیرو اسلام محسوب نمیکنند (ولی منکر پیوند مستقیم با اسلام هم نمیشوند) و از شعائر اساسی دینی(نماز، روزه، حج، ذکات و خمس) برداشت بسیار مبهمی دارند چرا که به جای آن، مراسم ذکر با استماع آوازهای ویژه با اجرای درویشان این طریقت برگزار میشود. با این وجود، این طریقت ریشههای شیعی دارد و حتی سلسله مرشدان و مریدان خود را ناشی از امام علی (ع) میداند. کسی که به عضویت این طریقت میپیوندد، حتماً شهادت اسلامی را بر زبان میآورد. بسیاری از شعائر و اصول ثانوی اسلامی حفظ شده است در حالی که اصول دست اول رعایت نمیشود.