نقش فرهنگ در روابط ایران و آسیای مرکزی
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
چکیده
متن
رهایی کشورهای آسیای مرکزی از مدار حاکمیت کمونیستی اتحاد جماهیر شوروی فرصتی را پدید آورد تا تعاملات فرهنگی کشورهای دیگر با کشورهای رها شده، از حالت بسته به گسترده تبدیل شود. سیطره کامل روسیه تزاری بر آسیای مرکزی از نیمه دوم قرن نوزدهم، ارتباط این منطقه را با جهان اسلام به کانال های بسیار محدود منحصر کرد و حاکمیت نظام کمونیستی در آن، از دهه 1920 میلادی به بعد ارتباط آن را با جهان اسلام به طور کامل قطع کرد. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 میلادی سبب گردید این منطقه به دامن دنیای اسلام باز گردد. هرگز کسی گمان نمی کرد کشوری که یک ششم خشکیهای کره زمین را به خود اختصاص داده بود به سرعت فروپاشیده شود و از درون آن کشورهای مستقلی پدید آید که در اولین گام به دنبال بازیافت هویت فرهنگی خود باشند.
این اتفاق افتاد و کشورهایی که به دلیل سیاست های انقباضی در دوران اتحاد جماهیر شوروی هرگز پایه ها ی استقلال اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را در درون خود پی ریزی نکرده بودند پدید آمدند و می بایست اندیشه تعامل با دنیایی را در سر بپرورانند که سالها از پشت دیوارهای آهنین آنرا آرزو می کردند بی آنکه ابزار چنین تعاملی را امروز در دست داشته باشند. حاکمیت کمونیستی بیش از هر چیز کوشیده بود تا آنان را با گذشتـه ای که می توانـستند به آن افتخار کنند بیگانه سازد و در این راه به توفیق های ناپایداری نیز دست یافته بود. فروپاشی در حال و هوایی صورت گرفت که برخی از این کشورها نگران تأمین نان برای سفره شهروندانشان بودند واستقلال را اگر چه خوشایند می پنداشتند ولی به دنبال چتر حمایتی بودند تا بتوانند نه به یکباره که با گامهای حساب شده به سوی آن راه یابند و آن را تجربه کنند. آن روزها سیاست ایران خوب طراحی شد و تقریباً ایران از اولین کشورهایی بود که استقلال کشورهای آسیای مرکزی را به رسمیت شناخت و اقدام به تبادل هیأتهای دیپلماتیک خود با آن کشورها کرد.
جمهوری اسلامی ایران از امتیازاتی برخوردار است که دیگران از آن بی بهره اند و به همین منظور فعالیت های فرهنگی ج. ا. ایران به موازات توسعه و بسط روابط سیاسی بر اساس استفاده از فرصتهای پدید آمده از همان روزهای آغازین استقلال این کشورها آغاز شد و تلاش های وسیع صورت گرفته در سالهای گذشته سبب گردید تفاهم و دوستی بین این کشورها با جمهوری اسلامی ایران رو به گسترش گذارد.
امتیازات جمهوری اسلامی ایران در منطقه آسیای مرکزی
جمهوری اسلامی ایران در منطقه آسیای مرکزی از امتیازات فراوانی بهره مند است.
امتیاز هم آئینی و هم کیشی
اکثریت جمعیت کشورهای آسیای مرکزی مسلمان هستند و حتی تاتارها که عمدتاً از مسلمانان بخش اروپایی اتحاد شوروی و سیبری هستند در آسیای مرکزی سکنی دارند. همچنین عمده ترین اقوام مسلمان این منطقه ازبکها، قزاقها، تاجیکها، ترکمن ها، قرقیزها، قزاقالپات ها و نیز دونگن ها هستند. با آنکه سالیان درازی حاکمیت کمونیستی، مسلمانان این منطقه را به تحت حکومت و سیطره خود کشانده بود و مساجد آنان را به موزه واصطبل تبدیل کرده بود ولی هرگز نتوانست اسلام را از باورهای مردم این مناطق بزداید. تعیین اسامی اسلامی برای فرزندان، رعایت آداب و رسوم مذهبی، پایبندی به عباداتی مثل روزه، نمونه هایی از این پایداری است.
امتیاز قرابت جغرافیایی
ایران بیش از 1500 کیلومتر مرز مشترک با ترکمنستان دارد که یکی از جمهوری آسیای مرکزی و راه اصلی و آسان ورود ایران به این منطقه محسوب می شود. این قرابت امتیاز بی بدیلی برای ایران است که درک این امتیاز در میان رقبای فرهنگی ایران به وضوح مشهود است. ترکیه بی آنکه از این امتیاز بهره مند باشد صرفاً بر پایه امتیاز اشتراک زبانی توانسته است خود را در عرصه های فرهنگی این کشورها فعال سازد.
امتیاز اشتراکات فرهنگی ـ تاریخی
اشتراکات فرهنگی و تاریخی ایران با کشورهای منطقه آسیای مرکزی به گذشته ایی باز می گردد که کشورهای آن منطقه با ایران دارای سرنوشت مشترکی بوده اند. قلمرو جغرافیایی واحد در گذشته سبب گردیده بود که این کشورها رویکرد اقتباسی به فرهنگ و آداب و رسوم ایرانی داشته باشند به گونه ایی که امروزه بسیاری از آداب و رسوم و سننی که برخی از آنها حتی در ایران که پدید آورنده آن سنتها بوده فراموش شده است ولی در آسیای مرکزی پابرجا مانده است. فراوانی مشاهیر مشترکی که هم ایرانیان و هم تاجیکها، ترکمنها، قزاق ها و ازبک ها به داشتن آنان مفتخرند گونه دیگری از اشتراکات است. بوعلی، شیخ نجم الدین کبری، رودکی، فارابی، ابوسعید ابوالخیر، زمخشری، انوری ابیوردی، خوارزمی، ماتریدی، نسایی، خواجه یوسف همدانی، میرسید علی همدانی، کسایی مروزی، از مشاهیری هستند که ملل این منطقه هویت فرهنگی خود را مدیون ایشان می دانند. بسیاری از اقوام ساکن در این منطقه مسلمان اند و اغلب بر مسلک حنفی اند و محبت اهل بیت (ع) را برخود فرض می دانند. وجود میراث مکتوب و ارزشمند مشترک ما در کتابخانه ها و موزه های کشورهای آسیای مرکزی که در حوزه پژوهش از اعتـبار بسـیار بالایی برخـوردارنـد خود گویای این اشتراک است.
امتیاز اشتراک زبانی با برخی از اقوام
مردم کشور تاجیکستان عموماً فارس زبان اند و تکلم به زبان فارسی دری در میان ایشان رواج کامل دارد، شعرای بسیار بزرگی همچون صدرالدینی عینی، گلرخسار و ...از میان مردم تاجیک برخواسته اند و اشعار آنان در میان مردم ادب دوست آن خطه با استقبال مواجه شده است. اقوام فراوانی که به زبان پارسی آشنا هستند در کشور ترکمنستان به ویژه در اطراف عشق آباد و مرو و همچنین در کشور ازبکستان و در شهرهای سمرقند و بخارا ساکن هستند، به گونه ایی که وقتی یک ایرانی به شهر سمرقند و بخارا سفر می کند بی آنکه به زبان دیگری آشنا باشد می تواند با مردم آن دیار گفتگو کند. در قزاقستان و قرقیزستان نیز برخی به زبان فارسی گفتگو می کنند. این در حالی است که تعداد کلمات ولغات فارسی در زبان بومی آن منطقه نیز فراوان است.
امتیاز حضور ایرانیان مقیم
ایرانیانی که در آسیای مرکزی اقامت گزیده اند فرصت بسیار خوبی در جهت انتقال فرهنگ به شمار می آیند مهاجرت این افراد به کشورهای آسیای مرکزی چه به صورت اختیاری و چه به صورت اجباری در چند دوره اتفاق افتاده است. برخی از آنان در دوران قاجار به این مناطق رفته اند و تقریباً بومی شده اند و برخی دیگر در زمان پهلوی اول و نیز پهلوی دوم به دلیل وجود تنگناهایی در داخل کشور به آن مناطق کوچیده اند و برخی نیز پس از انقلاب اسلامی راهی آن دیار شده اند. همه این افراد در اینکه به ایرانی بودنشان مفتخرند و با شنیدن نام ایران برخود می بالند مشترکند بسیاری از آنان با شنیدن نام و یادی از دیار خود اشک در چشمخانه اشان جمع می شود. حضور این نیروها امتیاز بسیار بزرگی برای جمهوری اسلامی ایران در زمینه فعالیت فرهنگی محسوب می شود. و اگر چه بسیاری از ایشان از توانایی مادی و مالی گسترده ای برخوردار نیستند ولی از توان فکری و اطلاعاتی خوبی برخوردارند، تقریباً ایرانیان مقیم در این مناطق، برجستگی علمی، فکری فراوانی نسبت به متوسط جامعه ایی که در آن می زیند دارند.
امتیاز غلبه تأثیر گذاری بر تأثیر پذیری
فرهنگ ایرانی همواره در منطقه آسیای مرکزی از غلبه برخوردار بوده است و بی هیچ شبهه ایی این فرهنگ اصیل تاب گستردگی و انتشار را در این مناطق دارد و نباید تردید کرد که اگر بخواهیم مناطق مختلف جهان را از حیث میزان تأثیرپذیری از فرهنگ ایرانی ـ اسلامی تقسیم کنیم، آسیای مرکزی در رأس آن مناطق قرار دارد. بزرگداشت نوروز در تمام 5 کشور آسیای مرکزی نشان از میزان تأثیرپذیری آنان از فرهنگ ایرانی دارد.
فعالیت های فرهنگی کشورمان در مناطق مختلف جهان یک ضرورت است به ویژه آنکه فعالیت فرهنگی زمینه ساز مناسبی در جهت تسهیل روابط سیاسی نیز محسوب می شود و تأثیرپذیری فعالیت های فرهنگی از تغییر در روابط سیاسی همواره در پائین ترین سطح بوده است، به همین دلیل پرداختن به ایجاد وابقاء روابط فرهنگی ضرورتی جدا نشدنی از زیست اجتماعی کنونی ما است ولی باید توجه داشت که این روابط در آسیا همواره باتراز مثبتی به سود ایران همراه است و این خود یک امتیاز قابل توجهی برای جمهوری اسلامی ایران است که نباید آنرا نادیده انگاشت.
راهکارهای توسعه روابط فرهنگی با کشورهای آسیای مرکزی
توسعه روابط فرهنگی ج.ا.ایران با کشورهای آسیای مرکزی از همان آغازین روزهای استقلال این کشورها در دستور کار مسئولین کشورمان قرار گرفت و تقریباً ایران جزء 3 کشور اولی بود که استقلال این کشورها را به رسمیت شناخت و متعاقب آن روابط دیپلماتیک خود را با آنان پایه گذاری و سپس اقدام به تأسیس نمایندگی فرهنگی در 4 جمهوری از 5 جمهوری آسیای مرکزی کرد.
هم اکنون درکشورهای ترکمنستان، قزاقستان، ازبکستان و تاجیکستان نمایندگی های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران فعال می باشند. همچنین موافقتنامه فرهنگی بین جمهوری اسلامی ایران و 4 کشور از کشورهای آسیای مرکزی به امضاء طرفین رسیده است و زمینه های رسمی این روابط نیز پدید آمده است. به نظر می رسد راهکارهای زیر می تواند به تعمیق وگسترش این روابط کمک شایانی کند.
توسعه همگرایی فرهنگی
تأکید بر مشترکات می تواند در توسعه همگرایی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران با کشورهای منطقه آسیای مرکزی تأثیر بسزایی داشته باشد. به ویژه آنکه بازیابی هویت گذشته جزء برنامه های بلند مدت هر یک از این کشورها قرار دارد و تلاش در جهت شناساندن گذشته ای روشن و مبتنی بر پایه های هویتی آنان، راه نزدیکی در جهت رسیدن به همگرایی فرهنگی است.
در سال های پس از استقلال همواره این کشورها از داشتن روابط هم سطح در امور فرهنگی با ج. ا. ایران استقبال کرده اند و چه بسا تقاضای آنان برای بهره مندی از تجارب فرهنگی کشورمان با پاسخ مناسب روبرو نشده است. همگرایی فرهنگی با کشورهای آسیای مرکزی می تواند موازنه های مثبتی را به سود ایران در مجامع بین المللی رقم زند متأسفانه کشور ترکیه با تکیه بر اشتراکاتی که به مراتب کمتر از اشتراکات کشورمان با کشورهای آسیای مرکزی است، در سیستم فرهنگی، آموزشی و علمی این کشورها از نفوذ فوق العاده ایی برخوردار می باشد.
پایدارسازی خصیصه های فرهنگی
به یقین تلاش های فرهنگی آنگاه می توانند مؤثر واقع شوند که از پایداری برخوردار باشند و فعالیت های کوتاه اثر، هرگز نمی تواند در جهت تقویت روابط فرهنگی مؤثر واقع شود. خصیصه های فرهنگی مشترک بین ما قابلیت پایدار شدن را دارا هستند و به سهولت می توان با تمسک به شیوه هایی همچون اعطای فرصت های مطالعاتی، اعطای بورسیه های تحصیلی متقابل، ترجمه و چاپ کتب سودمند به رسوبگذاری و پایدار سازی سیاستهای فرهنگی کمک کرد.
کشور ترکیه با آنکه نسبت به تأسیس دانشگاه های مشترک در کشورهای آسیای مرکزی اقدام کرده است و بیش از یکصد مدرسه در این کشورها دایر کرده است هنوز به گسترش و تعمیق روابطش در زمینه های فرهنگی می اندیشد و بزرگترین حامی مالی سیاستهای فرهنگی ترکیه در آسیای مرکزی تجار و شرکتهایی هستند که در آن مناطق به فعالیت مشغولند. پرداختن به فعالیت های مشترک پایدار راهی است که می توان با طی آن به مقصد دوستی و یکدلی و روابط پایدار دست یافت.
پیش گیری از شکل گیری تنش های خزنده
برخی از رقبای فرهنگی ج.ا.ایران از اینکه تنش هایی بین ایران و کشورهای آسیای مرکزی پدید آید سود می برند و به همین دلیل از پدید آمدن چنین تنشهایی استقبال می کنند این تنش ها در حوزه های فرق اسلامی زمینه های بیشتری را برای پدید آمدن دارند که رقبای مذکور با توجه به این نکته کوشیده اند تا چنین فضایی را به وجود آورند که تا کنون این تلاش ها نتایجی را در پی نداشته است. این پیش گیری با طراحی و اجرای مکانیسم های گفتگوی بین تمدنی و بین دینی و توسعه آگاهی های متقابل دست یافتنی است. در سالهای اخیر کشور قزاقستان اجلاس های مرتبط با ادیان را پایه ریزی کرده و زمینه های مثبتی را در این موضوع پدید آورده است که تلاش های فراوان این کشور نشان از جدیتش در ادامه این راه دارد.
اصلاح برداشت های نادرست از محتوای فرهنگ اسلامی ـ ایرانی
آثار تبلیغات هفتاد ساله اتحاد جماهیر شوروی برای اسلام زدایی را در هر مظهری از مظاهر فرهنگی این کشورها می توان مشاهده کرد، کتابهای درسی ایشان مشحون هستند از این نوع تبلیغات، همچنین به دلیل اینکه اتحاد جماهیر شوروی، ایران را پیش از انقلاب اسلامی اولین جبهه آمریکایی در برابر خود قلمداد می کرد، تبلیغات ضد ایرانی را نیز گسترش داد واکنون در بسیاری از کتب درسی که در مدارس این کشورها تدریس می شود ایران از 15 استان تشکیل شده است و فردوسی و مولانا شعرای پارسی گوی نیستند. و ابوعلی سینا هیچ ارتباطی با فرهنگ ایرانی ندارد!! پرداختن به اصلاح باورهای نادرست امری است که از سوی مسئولین فرهنگی کنونی کشورهای آسیای مرکزی مورد استقبال است که با تلاش های پیگیر برخی از نمایندگی های فرهنگی کشورمان این باورها اصلاح شده است و حتی در برخی از کتب درسی اطلاعات صحیح گنجانده شده است.
تلاش در جهت اعتماد سازی
در یکی از دیدارهایی که با یکی از مسئولین فرهنگی در کشور ترکمنستان داشتم این جمله را از او شنیدم که می گفت: در روابط سیاسی اصل بر بی اعتمادی و در روابط فرهنگی اصل بر اعتماد متقابل است. ایجاد اعتماد در محیط روابط فرهنگی اولین پایه تعمیق و گسترش روابط است. فضایی که در آن فعالیت فرهنگی صورت می پذیرد غیر از فضایی است که فعالیت سیاسی را در خود گنجانده است. ایجاد ارتباط بین اندیشمندان دو کشور تنها زمانی میسر است که بر بستر ثابت اعتماد متقابل بنا نهاده شود. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، سفرهای متعددی از سوی مردم این کشورها به ایران انجام شده است و هیأت های فرهنگی متعددی بین دو کشور مبادله شده است و هم اکنون دانشجویانی از این کشورها درایران به تحصیل اشتغال دارند که همه اینها مبتنی بر اعتمادی است که در گذشته پایه ریزی شده است و اکنون نیز می توان با افزودن بر دامنه این اعتمادها، مبادلات فرهنگی را فزونی بخشید.
انطباق رفتار و برنامه های فرهنگی بر ظرفیت محیط فعالیت
گزینش و تطبیق برنامه ها و رفتار فرهنگی بر ظرفیت و کشش محیط فعالیت و توسعه شناخت واقعی از خصلتهای فرهنگی، اجتماعی و روانشناختی محیط لازمه تلاش های فرهنگی درعرصه بین المللی است. هرگز نمی توان بی آنکه شناخت واقعی از محیط فعالیت داشت. در عرصه فعالیتهای فرهنگی به اهداف مورد انتظار دست یافت.
مردم و دولت در کشورهای آسیای مرکزی نسبت به آشنایی با فرهنگ، آداب و رسوم و زبان ج.ا.ایران هیچگونه حساسیتی از خود نشان نمی دهند و همواره کوشیده اند با سفر به ایران آشنایی خود از واقعیت های موجود در ایران راگسترش دهند و ازخلال سفرنامه هایی که آنان از سفر به ایران درجراید خود به چاپ رسانده اند می توان به درک این واقعیت رسید که هرگز عنادی در ارائه یافته هایشان ندارند و با دیده احترام به ایران و ایرانی می نگرند.
سخن آخر اینکه در طی سالهای اخیر تمرکز دغدغه های مسئولین کشورمان بر روی مسائل و موضوعات سیاسی بوده است و این دغدغه که در جای خود از اهمیت ویژه ایی برخوردار است سبب گردیده تا سهم کمتری از اندیشه و دغدغه مسئولین کشورمان به موضوع روابط فرهنگی امان با کشورهای آسیای مرکزی صرف شود. این درحالی است که همواره همه سیاسیون بر این نکته تأکید کرده اند که گسترش و بهسازی روابط فرهنگی، زمینه ساز مؤثری در بهبود روابط سیاسی کشورها است. نگاهی گذرا به آمار تبادلات سیاسی و مقایسه آن با تبادلات فرهنگی در سال های پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بر درستی این پندار تأکید می کند که فرصت های طلایی پدید آمده از دست رفته اند دست کم فرصت های نقره ایی را نباید از دست داد.
این اتفاق افتاد و کشورهایی که به دلیل سیاست های انقباضی در دوران اتحاد جماهیر شوروی هرگز پایه ها ی استقلال اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را در درون خود پی ریزی نکرده بودند پدید آمدند و می بایست اندیشه تعامل با دنیایی را در سر بپرورانند که سالها از پشت دیوارهای آهنین آنرا آرزو می کردند بی آنکه ابزار چنین تعاملی را امروز در دست داشته باشند. حاکمیت کمونیستی بیش از هر چیز کوشیده بود تا آنان را با گذشتـه ای که می توانـستند به آن افتخار کنند بیگانه سازد و در این راه به توفیق های ناپایداری نیز دست یافته بود. فروپاشی در حال و هوایی صورت گرفت که برخی از این کشورها نگران تأمین نان برای سفره شهروندانشان بودند واستقلال را اگر چه خوشایند می پنداشتند ولی به دنبال چتر حمایتی بودند تا بتوانند نه به یکباره که با گامهای حساب شده به سوی آن راه یابند و آن را تجربه کنند. آن روزها سیاست ایران خوب طراحی شد و تقریباً ایران از اولین کشورهایی بود که استقلال کشورهای آسیای مرکزی را به رسمیت شناخت و اقدام به تبادل هیأتهای دیپلماتیک خود با آن کشورها کرد.
جمهوری اسلامی ایران از امتیازاتی برخوردار است که دیگران از آن بی بهره اند و به همین منظور فعالیت های فرهنگی ج. ا. ایران به موازات توسعه و بسط روابط سیاسی بر اساس استفاده از فرصتهای پدید آمده از همان روزهای آغازین استقلال این کشورها آغاز شد و تلاش های وسیع صورت گرفته در سالهای گذشته سبب گردید تفاهم و دوستی بین این کشورها با جمهوری اسلامی ایران رو به گسترش گذارد.
امتیازات جمهوری اسلامی ایران در منطقه آسیای مرکزی
جمهوری اسلامی ایران در منطقه آسیای مرکزی از امتیازات فراوانی بهره مند است.
امتیاز هم آئینی و هم کیشی
اکثریت جمعیت کشورهای آسیای مرکزی مسلمان هستند و حتی تاتارها که عمدتاً از مسلمانان بخش اروپایی اتحاد شوروی و سیبری هستند در آسیای مرکزی سکنی دارند. همچنین عمده ترین اقوام مسلمان این منطقه ازبکها، قزاقها، تاجیکها، ترکمن ها، قرقیزها، قزاقالپات ها و نیز دونگن ها هستند. با آنکه سالیان درازی حاکمیت کمونیستی، مسلمانان این منطقه را به تحت حکومت و سیطره خود کشانده بود و مساجد آنان را به موزه واصطبل تبدیل کرده بود ولی هرگز نتوانست اسلام را از باورهای مردم این مناطق بزداید. تعیین اسامی اسلامی برای فرزندان، رعایت آداب و رسوم مذهبی، پایبندی به عباداتی مثل روزه، نمونه هایی از این پایداری است.
امتیاز قرابت جغرافیایی
ایران بیش از 1500 کیلومتر مرز مشترک با ترکمنستان دارد که یکی از جمهوری آسیای مرکزی و راه اصلی و آسان ورود ایران به این منطقه محسوب می شود. این قرابت امتیاز بی بدیلی برای ایران است که درک این امتیاز در میان رقبای فرهنگی ایران به وضوح مشهود است. ترکیه بی آنکه از این امتیاز بهره مند باشد صرفاً بر پایه امتیاز اشتراک زبانی توانسته است خود را در عرصه های فرهنگی این کشورها فعال سازد.
امتیاز اشتراکات فرهنگی ـ تاریخی
اشتراکات فرهنگی و تاریخی ایران با کشورهای منطقه آسیای مرکزی به گذشته ایی باز می گردد که کشورهای آن منطقه با ایران دارای سرنوشت مشترکی بوده اند. قلمرو جغرافیایی واحد در گذشته سبب گردیده بود که این کشورها رویکرد اقتباسی به فرهنگ و آداب و رسوم ایرانی داشته باشند به گونه ایی که امروزه بسیاری از آداب و رسوم و سننی که برخی از آنها حتی در ایران که پدید آورنده آن سنتها بوده فراموش شده است ولی در آسیای مرکزی پابرجا مانده است. فراوانی مشاهیر مشترکی که هم ایرانیان و هم تاجیکها، ترکمنها، قزاق ها و ازبک ها به داشتن آنان مفتخرند گونه دیگری از اشتراکات است. بوعلی، شیخ نجم الدین کبری، رودکی، فارابی، ابوسعید ابوالخیر، زمخشری، انوری ابیوردی، خوارزمی، ماتریدی، نسایی، خواجه یوسف همدانی، میرسید علی همدانی، کسایی مروزی، از مشاهیری هستند که ملل این منطقه هویت فرهنگی خود را مدیون ایشان می دانند. بسیاری از اقوام ساکن در این منطقه مسلمان اند و اغلب بر مسلک حنفی اند و محبت اهل بیت (ع) را برخود فرض می دانند. وجود میراث مکتوب و ارزشمند مشترک ما در کتابخانه ها و موزه های کشورهای آسیای مرکزی که در حوزه پژوهش از اعتـبار بسـیار بالایی برخـوردارنـد خود گویای این اشتراک است.
امتیاز اشتراک زبانی با برخی از اقوام
مردم کشور تاجیکستان عموماً فارس زبان اند و تکلم به زبان فارسی دری در میان ایشان رواج کامل دارد، شعرای بسیار بزرگی همچون صدرالدینی عینی، گلرخسار و ...از میان مردم تاجیک برخواسته اند و اشعار آنان در میان مردم ادب دوست آن خطه با استقبال مواجه شده است. اقوام فراوانی که به زبان پارسی آشنا هستند در کشور ترکمنستان به ویژه در اطراف عشق آباد و مرو و همچنین در کشور ازبکستان و در شهرهای سمرقند و بخارا ساکن هستند، به گونه ایی که وقتی یک ایرانی به شهر سمرقند و بخارا سفر می کند بی آنکه به زبان دیگری آشنا باشد می تواند با مردم آن دیار گفتگو کند. در قزاقستان و قرقیزستان نیز برخی به زبان فارسی گفتگو می کنند. این در حالی است که تعداد کلمات ولغات فارسی در زبان بومی آن منطقه نیز فراوان است.
امتیاز حضور ایرانیان مقیم
ایرانیانی که در آسیای مرکزی اقامت گزیده اند فرصت بسیار خوبی در جهت انتقال فرهنگ به شمار می آیند مهاجرت این افراد به کشورهای آسیای مرکزی چه به صورت اختیاری و چه به صورت اجباری در چند دوره اتفاق افتاده است. برخی از آنان در دوران قاجار به این مناطق رفته اند و تقریباً بومی شده اند و برخی دیگر در زمان پهلوی اول و نیز پهلوی دوم به دلیل وجود تنگناهایی در داخل کشور به آن مناطق کوچیده اند و برخی نیز پس از انقلاب اسلامی راهی آن دیار شده اند. همه این افراد در اینکه به ایرانی بودنشان مفتخرند و با شنیدن نام ایران برخود می بالند مشترکند بسیاری از آنان با شنیدن نام و یادی از دیار خود اشک در چشمخانه اشان جمع می شود. حضور این نیروها امتیاز بسیار بزرگی برای جمهوری اسلامی ایران در زمینه فعالیت فرهنگی محسوب می شود. و اگر چه بسیاری از ایشان از توانایی مادی و مالی گسترده ای برخوردار نیستند ولی از توان فکری و اطلاعاتی خوبی برخوردارند، تقریباً ایرانیان مقیم در این مناطق، برجستگی علمی، فکری فراوانی نسبت به متوسط جامعه ایی که در آن می زیند دارند.
امتیاز غلبه تأثیر گذاری بر تأثیر پذیری
فرهنگ ایرانی همواره در منطقه آسیای مرکزی از غلبه برخوردار بوده است و بی هیچ شبهه ایی این فرهنگ اصیل تاب گستردگی و انتشار را در این مناطق دارد و نباید تردید کرد که اگر بخواهیم مناطق مختلف جهان را از حیث میزان تأثیرپذیری از فرهنگ ایرانی ـ اسلامی تقسیم کنیم، آسیای مرکزی در رأس آن مناطق قرار دارد. بزرگداشت نوروز در تمام 5 کشور آسیای مرکزی نشان از میزان تأثیرپذیری آنان از فرهنگ ایرانی دارد.
فعالیت های فرهنگی کشورمان در مناطق مختلف جهان یک ضرورت است به ویژه آنکه فعالیت فرهنگی زمینه ساز مناسبی در جهت تسهیل روابط سیاسی نیز محسوب می شود و تأثیرپذیری فعالیت های فرهنگی از تغییر در روابط سیاسی همواره در پائین ترین سطح بوده است، به همین دلیل پرداختن به ایجاد وابقاء روابط فرهنگی ضرورتی جدا نشدنی از زیست اجتماعی کنونی ما است ولی باید توجه داشت که این روابط در آسیا همواره باتراز مثبتی به سود ایران همراه است و این خود یک امتیاز قابل توجهی برای جمهوری اسلامی ایران است که نباید آنرا نادیده انگاشت.
راهکارهای توسعه روابط فرهنگی با کشورهای آسیای مرکزی
توسعه روابط فرهنگی ج.ا.ایران با کشورهای آسیای مرکزی از همان آغازین روزهای استقلال این کشورها در دستور کار مسئولین کشورمان قرار گرفت و تقریباً ایران جزء 3 کشور اولی بود که استقلال این کشورها را به رسمیت شناخت و متعاقب آن روابط دیپلماتیک خود را با آنان پایه گذاری و سپس اقدام به تأسیس نمایندگی فرهنگی در 4 جمهوری از 5 جمهوری آسیای مرکزی کرد.
هم اکنون درکشورهای ترکمنستان، قزاقستان، ازبکستان و تاجیکستان نمایندگی های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران فعال می باشند. همچنین موافقتنامه فرهنگی بین جمهوری اسلامی ایران و 4 کشور از کشورهای آسیای مرکزی به امضاء طرفین رسیده است و زمینه های رسمی این روابط نیز پدید آمده است. به نظر می رسد راهکارهای زیر می تواند به تعمیق وگسترش این روابط کمک شایانی کند.
توسعه همگرایی فرهنگی
تأکید بر مشترکات می تواند در توسعه همگرایی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران با کشورهای منطقه آسیای مرکزی تأثیر بسزایی داشته باشد. به ویژه آنکه بازیابی هویت گذشته جزء برنامه های بلند مدت هر یک از این کشورها قرار دارد و تلاش در جهت شناساندن گذشته ای روشن و مبتنی بر پایه های هویتی آنان، راه نزدیکی در جهت رسیدن به همگرایی فرهنگی است.
در سال های پس از استقلال همواره این کشورها از داشتن روابط هم سطح در امور فرهنگی با ج. ا. ایران استقبال کرده اند و چه بسا تقاضای آنان برای بهره مندی از تجارب فرهنگی کشورمان با پاسخ مناسب روبرو نشده است. همگرایی فرهنگی با کشورهای آسیای مرکزی می تواند موازنه های مثبتی را به سود ایران در مجامع بین المللی رقم زند متأسفانه کشور ترکیه با تکیه بر اشتراکاتی که به مراتب کمتر از اشتراکات کشورمان با کشورهای آسیای مرکزی است، در سیستم فرهنگی، آموزشی و علمی این کشورها از نفوذ فوق العاده ایی برخوردار می باشد.
پایدارسازی خصیصه های فرهنگی
به یقین تلاش های فرهنگی آنگاه می توانند مؤثر واقع شوند که از پایداری برخوردار باشند و فعالیت های کوتاه اثر، هرگز نمی تواند در جهت تقویت روابط فرهنگی مؤثر واقع شود. خصیصه های فرهنگی مشترک بین ما قابلیت پایدار شدن را دارا هستند و به سهولت می توان با تمسک به شیوه هایی همچون اعطای فرصت های مطالعاتی، اعطای بورسیه های تحصیلی متقابل، ترجمه و چاپ کتب سودمند به رسوبگذاری و پایدار سازی سیاستهای فرهنگی کمک کرد.
کشور ترکیه با آنکه نسبت به تأسیس دانشگاه های مشترک در کشورهای آسیای مرکزی اقدام کرده است و بیش از یکصد مدرسه در این کشورها دایر کرده است هنوز به گسترش و تعمیق روابطش در زمینه های فرهنگی می اندیشد و بزرگترین حامی مالی سیاستهای فرهنگی ترکیه در آسیای مرکزی تجار و شرکتهایی هستند که در آن مناطق به فعالیت مشغولند. پرداختن به فعالیت های مشترک پایدار راهی است که می توان با طی آن به مقصد دوستی و یکدلی و روابط پایدار دست یافت.
پیش گیری از شکل گیری تنش های خزنده
برخی از رقبای فرهنگی ج.ا.ایران از اینکه تنش هایی بین ایران و کشورهای آسیای مرکزی پدید آید سود می برند و به همین دلیل از پدید آمدن چنین تنشهایی استقبال می کنند این تنش ها در حوزه های فرق اسلامی زمینه های بیشتری را برای پدید آمدن دارند که رقبای مذکور با توجه به این نکته کوشیده اند تا چنین فضایی را به وجود آورند که تا کنون این تلاش ها نتایجی را در پی نداشته است. این پیش گیری با طراحی و اجرای مکانیسم های گفتگوی بین تمدنی و بین دینی و توسعه آگاهی های متقابل دست یافتنی است. در سالهای اخیر کشور قزاقستان اجلاس های مرتبط با ادیان را پایه ریزی کرده و زمینه های مثبتی را در این موضوع پدید آورده است که تلاش های فراوان این کشور نشان از جدیتش در ادامه این راه دارد.
اصلاح برداشت های نادرست از محتوای فرهنگ اسلامی ـ ایرانی
آثار تبلیغات هفتاد ساله اتحاد جماهیر شوروی برای اسلام زدایی را در هر مظهری از مظاهر فرهنگی این کشورها می توان مشاهده کرد، کتابهای درسی ایشان مشحون هستند از این نوع تبلیغات، همچنین به دلیل اینکه اتحاد جماهیر شوروی، ایران را پیش از انقلاب اسلامی اولین جبهه آمریکایی در برابر خود قلمداد می کرد، تبلیغات ضد ایرانی را نیز گسترش داد واکنون در بسیاری از کتب درسی که در مدارس این کشورها تدریس می شود ایران از 15 استان تشکیل شده است و فردوسی و مولانا شعرای پارسی گوی نیستند. و ابوعلی سینا هیچ ارتباطی با فرهنگ ایرانی ندارد!! پرداختن به اصلاح باورهای نادرست امری است که از سوی مسئولین فرهنگی کنونی کشورهای آسیای مرکزی مورد استقبال است که با تلاش های پیگیر برخی از نمایندگی های فرهنگی کشورمان این باورها اصلاح شده است و حتی در برخی از کتب درسی اطلاعات صحیح گنجانده شده است.
تلاش در جهت اعتماد سازی
در یکی از دیدارهایی که با یکی از مسئولین فرهنگی در کشور ترکمنستان داشتم این جمله را از او شنیدم که می گفت: در روابط سیاسی اصل بر بی اعتمادی و در روابط فرهنگی اصل بر اعتماد متقابل است. ایجاد اعتماد در محیط روابط فرهنگی اولین پایه تعمیق و گسترش روابط است. فضایی که در آن فعالیت فرهنگی صورت می پذیرد غیر از فضایی است که فعالیت سیاسی را در خود گنجانده است. ایجاد ارتباط بین اندیشمندان دو کشور تنها زمانی میسر است که بر بستر ثابت اعتماد متقابل بنا نهاده شود. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، سفرهای متعددی از سوی مردم این کشورها به ایران انجام شده است و هیأت های فرهنگی متعددی بین دو کشور مبادله شده است و هم اکنون دانشجویانی از این کشورها درایران به تحصیل اشتغال دارند که همه اینها مبتنی بر اعتمادی است که در گذشته پایه ریزی شده است و اکنون نیز می توان با افزودن بر دامنه این اعتمادها، مبادلات فرهنگی را فزونی بخشید.
انطباق رفتار و برنامه های فرهنگی بر ظرفیت محیط فعالیت
گزینش و تطبیق برنامه ها و رفتار فرهنگی بر ظرفیت و کشش محیط فعالیت و توسعه شناخت واقعی از خصلتهای فرهنگی، اجتماعی و روانشناختی محیط لازمه تلاش های فرهنگی درعرصه بین المللی است. هرگز نمی توان بی آنکه شناخت واقعی از محیط فعالیت داشت. در عرصه فعالیتهای فرهنگی به اهداف مورد انتظار دست یافت.
مردم و دولت در کشورهای آسیای مرکزی نسبت به آشنایی با فرهنگ، آداب و رسوم و زبان ج.ا.ایران هیچگونه حساسیتی از خود نشان نمی دهند و همواره کوشیده اند با سفر به ایران آشنایی خود از واقعیت های موجود در ایران راگسترش دهند و ازخلال سفرنامه هایی که آنان از سفر به ایران درجراید خود به چاپ رسانده اند می توان به درک این واقعیت رسید که هرگز عنادی در ارائه یافته هایشان ندارند و با دیده احترام به ایران و ایرانی می نگرند.
سخن آخر اینکه در طی سالهای اخیر تمرکز دغدغه های مسئولین کشورمان بر روی مسائل و موضوعات سیاسی بوده است و این دغدغه که در جای خود از اهمیت ویژه ایی برخوردار است سبب گردیده تا سهم کمتری از اندیشه و دغدغه مسئولین کشورمان به موضوع روابط فرهنگی امان با کشورهای آسیای مرکزی صرف شود. این درحالی است که همواره همه سیاسیون بر این نکته تأکید کرده اند که گسترش و بهسازی روابط فرهنگی، زمینه ساز مؤثری در بهبود روابط سیاسی کشورها است. نگاهی گذرا به آمار تبادلات سیاسی و مقایسه آن با تبادلات فرهنگی در سال های پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بر درستی این پندار تأکید می کند که فرصت های طلایی پدید آمده از دست رفته اند دست کم فرصت های نقره ایی را نباید از دست داد.